- عضویت
- 20/8/18
- ارسال ها
- 8,710
- امتیاز واکنش
- 29,620
- امتیاز
- 473
- سن
- 23
- محل سکونت
- کویِ دوست
- زمان حضور
- 207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
در نواحى مختلف مصر قدیم ، خدایان فراوانى با روشهاى ویژه اى پرستیده شدند.
تعداد این خدایان به حدود دو هزار معبود مى رسد:
هوروس ، توت ، باستى ، ایزیس ، خنوم ، آمون ، رع ، اوزیریس ، سبک ، آنوبیس و….
نخستین مظاهر خدایان مصرى در صورت حیوانات پدیدار مى شد. هر اجتماع ((نوم )) را یک حافظ خاصى از نوع جانوران نگهبانى مى کرد. این نمونه اى از پرستش طبیعت در قصبات و شهرهاى مصر است . مثلا در شهرهاى ابى دوس و تنیس ،((شغال )) را مى پرستیده اند، در ((فیوم )) ((تمساح )) معبود خلق بوده و در ((تبس )) خداى ((آمون )) به صورت ((قوچ )) جلوه گر مى شده است …ظاهرا این چهارپایان و پرندگان را محض صفات حیوانى ایشان نمى پرستیده اند؛ بلکه از آن جهت که براى آنها قواى انسان یا مافوق انسانى قائل مى شده اند، مورد احترام خود قرار مى دادند، زیرابه عقیده آنان ، صفات خدائى در انسان یا در حیوان به ظهور مى رسد و از این رو باید در هر دوى آنها نمودار گردد. در نتیجه براى خدایان خود تن انسان و سر حیوان یا بالعکس ، تصور مى کرده اند، زیرا در این مظهر که ترکیبى از آدم و جانور است ، خدایان بیشتر جلوه گر مى شوند. براى خداى ((کونومو)) که او را خالق کل موجودات مى دانسته اند، شکلى مرکب از بدن انسان و سرقوچ درست مى کرده اند که با دستهاى انسانى ، چرخ آفرینش را به حرکت مى آورد. همچنین براى خداى ((انوبیس )) حافظ و هادى مقابر و اموات ، جسمى از پیکر ((انسان )) و سرى از ((شغال )) مى ساختند…
این خدایان هر یک به جاى خود حاکى از یک سلسله تحولات تاریخى مذهبى است که در عین حال تغییرات و تبدلات سیاسى را هم نشان مى دهد…مثلا وقتى که در سلطنت سلاله اول فراعنه دو قسمت مصر علیا و سفلى با هم آمیخته و متحد گردیدند، ((هوروس )) که خداى ناحیه دلتا بود، با خدیا ((ست )) که معبود ناحیه مصر علیا بود، همچنان به جنگ و خصام خود ادامه مى دادند….
روح دینى در مصر قدیم به اندازه اى قوى بود که مصریان تنها به پرستش مصدر زندگى بسنده نمى کردند. بلکه هر یک از صور مختلف زندگى را نیز مى پرستیدند. پاره اى گیاهان (مانند ((پیاز))) در نظر آنان مقدس بود، درخت ((خرما)) که در سایه آن در وسط صحرا آرام مى گرفتند و ((چشمه )) آبى که در واحه ها عطش ایشان را فرو مى نشاند، ((بیشه )) اى که در مجاورت آن به یکدیگر برخورد مى کردند و به آسایش مى رسیدند، و ((انجیر)) بیابانى که به صورت عجیبى در میان شنهاى صحرا رشد مى کرد و بار مى داد، همه به عللى که فهم آنها دشوار نیست ، در نظر ایشان از چیزهاى مقدس بشمار مى رفت و مردم ساده مصر تا اواخر ایام تمدن خود براى این مقدسات چیزهایى از قبیل ((خیار)) و ((انگور)) و ((انجیر)) نیاز و قربانى مى کردند. حیوان خدایان ، در میان مصریان بیش از گیاه خدایان ، رواج داشت و فراوانى این گونه خدایان به اندازه اى بود که معابد مصرى ، حالت نمایشگاهى از حیوانات گوناگون را به خود مى گرفت . مردم مصر بعضى از حیوانات را مقدس مى شمردند…. هر شهرى حیوان مقدس جداگانه اى داشت …حیوان مقدس علائمى داشت که کاهنان مى دانستند و آن را مى شناختند. اگر کسى حیوان مقدسى را مى کشت ، به قتل مى رسید. پرستش این حیوانات تا قرن اول قبل از میلاد به طول انجامید.
تعداد این خدایان به حدود دو هزار معبود مى رسد:
هوروس ، توت ، باستى ، ایزیس ، خنوم ، آمون ، رع ، اوزیریس ، سبک ، آنوبیس و….
نخستین مظاهر خدایان مصرى در صورت حیوانات پدیدار مى شد. هر اجتماع ((نوم )) را یک حافظ خاصى از نوع جانوران نگهبانى مى کرد. این نمونه اى از پرستش طبیعت در قصبات و شهرهاى مصر است . مثلا در شهرهاى ابى دوس و تنیس ،((شغال )) را مى پرستیده اند، در ((فیوم )) ((تمساح )) معبود خلق بوده و در ((تبس )) خداى ((آمون )) به صورت ((قوچ )) جلوه گر مى شده است …ظاهرا این چهارپایان و پرندگان را محض صفات حیوانى ایشان نمى پرستیده اند؛ بلکه از آن جهت که براى آنها قواى انسان یا مافوق انسانى قائل مى شده اند، مورد احترام خود قرار مى دادند، زیرابه عقیده آنان ، صفات خدائى در انسان یا در حیوان به ظهور مى رسد و از این رو باید در هر دوى آنها نمودار گردد. در نتیجه براى خدایان خود تن انسان و سر حیوان یا بالعکس ، تصور مى کرده اند، زیرا در این مظهر که ترکیبى از آدم و جانور است ، خدایان بیشتر جلوه گر مى شوند. براى خداى ((کونومو)) که او را خالق کل موجودات مى دانسته اند، شکلى مرکب از بدن انسان و سرقوچ درست مى کرده اند که با دستهاى انسانى ، چرخ آفرینش را به حرکت مى آورد. همچنین براى خداى ((انوبیس )) حافظ و هادى مقابر و اموات ، جسمى از پیکر ((انسان )) و سرى از ((شغال )) مى ساختند…
این خدایان هر یک به جاى خود حاکى از یک سلسله تحولات تاریخى مذهبى است که در عین حال تغییرات و تبدلات سیاسى را هم نشان مى دهد…مثلا وقتى که در سلطنت سلاله اول فراعنه دو قسمت مصر علیا و سفلى با هم آمیخته و متحد گردیدند، ((هوروس )) که خداى ناحیه دلتا بود، با خدیا ((ست )) که معبود ناحیه مصر علیا بود، همچنان به جنگ و خصام خود ادامه مى دادند….
روح دینى در مصر قدیم به اندازه اى قوى بود که مصریان تنها به پرستش مصدر زندگى بسنده نمى کردند. بلکه هر یک از صور مختلف زندگى را نیز مى پرستیدند. پاره اى گیاهان (مانند ((پیاز))) در نظر آنان مقدس بود، درخت ((خرما)) که در سایه آن در وسط صحرا آرام مى گرفتند و ((چشمه )) آبى که در واحه ها عطش ایشان را فرو مى نشاند، ((بیشه )) اى که در مجاورت آن به یکدیگر برخورد مى کردند و به آسایش مى رسیدند، و ((انجیر)) بیابانى که به صورت عجیبى در میان شنهاى صحرا رشد مى کرد و بار مى داد، همه به عللى که فهم آنها دشوار نیست ، در نظر ایشان از چیزهاى مقدس بشمار مى رفت و مردم ساده مصر تا اواخر ایام تمدن خود براى این مقدسات چیزهایى از قبیل ((خیار)) و ((انگور)) و ((انجیر)) نیاز و قربانى مى کردند. حیوان خدایان ، در میان مصریان بیش از گیاه خدایان ، رواج داشت و فراوانى این گونه خدایان به اندازه اى بود که معابد مصرى ، حالت نمایشگاهى از حیوانات گوناگون را به خود مى گرفت . مردم مصر بعضى از حیوانات را مقدس مى شمردند…. هر شهرى حیوان مقدس جداگانه اى داشت …حیوان مقدس علائمى داشت که کاهنان مى دانستند و آن را مى شناختند. اگر کسى حیوان مقدسى را مى کشت ، به قتل مى رسید. پرستش این حیوانات تا قرن اول قبل از میلاد به طول انجامید.
ادیان باستانى مصر
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com