- عضویت
- 20/8/18
- ارسال ها
- 8,710
- امتیاز واکنش
- 29,620
- امتیاز
- 473
- سن
- 23
- محل سکونت
- کویِ دوست
- زمان حضور
- 207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
به گفته مونس الدوله آنروزها مرد گرگ و میش هوا از خانه بیرون میرفت و تا شب به خانه برنمیگشت. بعد از رفتن مرد خانه، دختر چادر چاقچور میکرد و همراه مادر یا خواهر بزرگش برای کارآموزی به خانه در و همسایه میرفت و تا غروب آنجا میماند. ناهار را هم همانجا میخورد. در این فاصله زن صاحبخانه طرز جارو زدن، آشپزی، دوخت و دوز و همه ریزهکاریهای آن روز خانهداری را به دختر یاد میداد و بعد روانه خانهاش میکرد.
هزار جور کار با شروع هر فصل
کدبانوی خانهدار صد و چهل سال پیش در هر یک از چهار فصل سال یک جور خانهداری میکرد. ندیمه ناصرالدین شاه میگوید« قدیمیها میگفتند: زن باید با منقل آتش توی حیاط بیاید و با بادبزن توی اتاق برود! یعنی چون هوای بهار سلامتی میآورد، باید اول بهار از اتاق بیرون بیاید و چون هوای پاییز موذی است، باید با بادبزن توی اتاق برود.» آن روزگار که مثل امروز همه وقت سال همه چیز مهیا و آماده نبود بهخاطر همین با شروع هر فصلی زنان مشغول به هزار جور کار میشدند.
خرید انواع بار و بنشن و ریختن درون خمره!
با شروع فصل پاییز خانم خانه باید تدارک ورود به فصل زمستان را میدید. از شروع کارهایش ذخیره کردن بار و بنشن بود، به این صورت که انواع آن را مثل نخود، لوبیا، عدس، باقلا و این جور چیزها را خود خانم خانه با رفتن به کاروانسراها و میدانها خرید میکرد و بعد آنها را به خانه میآورد و با دقت و حوصله پاک کرده و درون خمرههای کوچکی به نام «بولونی» میریخت.
آن وقتها در تهران تهیه نان در زمستان خیلی مشکل بود، چون برف که میآمد راه بسته میشد و آرد به تهران نمیرسید. از آنجا که بیشتر خانهها تنور داشتند خانم خانه میتوانست خودش نان بپزد. برای تهیه آرد هم اول پاییز زن به شوهرش اصرار میکرد که یک جوال یا دو جوال آرد برای زمستان در خانه بگذارد. این ماجرا باعث شده بود میان زنهای تهران این مثل مشهور شود: « شوهرم شغال باشه، آردم توی جوال باشه» به این معنا که هر قدر هم شوهرم پیر و بدترکیب باشه وقتی که آرد در خانه فراهم باشه او را قبول دارم ! یا بعضی از زنها که به قول مونس الدوله دلی داشتند پر از سودا! میگفتند: «شوهرم جوان باشه، آردم تو سرمهدان باشه».
هزار جور کار با شروع هر فصل
کدبانوی خانهدار صد و چهل سال پیش در هر یک از چهار فصل سال یک جور خانهداری میکرد. ندیمه ناصرالدین شاه میگوید« قدیمیها میگفتند: زن باید با منقل آتش توی حیاط بیاید و با بادبزن توی اتاق برود! یعنی چون هوای بهار سلامتی میآورد، باید اول بهار از اتاق بیرون بیاید و چون هوای پاییز موذی است، باید با بادبزن توی اتاق برود.» آن روزگار که مثل امروز همه وقت سال همه چیز مهیا و آماده نبود بهخاطر همین با شروع هر فصلی زنان مشغول به هزار جور کار میشدند.
خرید انواع بار و بنشن و ریختن درون خمره!
با شروع فصل پاییز خانم خانه باید تدارک ورود به فصل زمستان را میدید. از شروع کارهایش ذخیره کردن بار و بنشن بود، به این صورت که انواع آن را مثل نخود، لوبیا، عدس، باقلا و این جور چیزها را خود خانم خانه با رفتن به کاروانسراها و میدانها خرید میکرد و بعد آنها را به خانه میآورد و با دقت و حوصله پاک کرده و درون خمرههای کوچکی به نام «بولونی» میریخت.
آن وقتها در تهران تهیه نان در زمستان خیلی مشکل بود، چون برف که میآمد راه بسته میشد و آرد به تهران نمیرسید. از آنجا که بیشتر خانهها تنور داشتند خانم خانه میتوانست خودش نان بپزد. برای تهیه آرد هم اول پاییز زن به شوهرش اصرار میکرد که یک جوال یا دو جوال آرد برای زمستان در خانه بگذارد. این ماجرا باعث شده بود میان زنهای تهران این مثل مشهور شود: « شوهرم شغال باشه، آردم توی جوال باشه» به این معنا که هر قدر هم شوهرم پیر و بدترکیب باشه وقتی که آرد در خانه فراهم باشه او را قبول دارم ! یا بعضی از زنها که به قول مونس الدوله دلی داشتند پر از سودا! میگفتند: «شوهرم جوان باشه، آردم تو سرمهدان باشه».
خانهداری زنان در دوران قاجار
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com