خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

MacTavish

مدیـر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  100000000
  
عضویت
16/8/19
ارسال ها
3,661
امتیاز واکنش
13,898
امتیاز
348
زمان حضور
79 روز 12 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
فرزانه ابراهیم‌زاده: «ای دشمن ار تو سنگ خاره‌ای، من آهنم/ جان من فدای خاک پای میهنم». صدای غلامحسین بنان در شب ۲۷ مهر ۱۳۲۳ در دبستان نظامی در چهارراه استانبول مانند قلب دکتر حسین گل‌گلاب و روح‌الله خالقی رهبر ارکستر و شاید همه کسانی که آنجا بودند، می‌لرزید؛ وقتی این دو بیت را در بالاترین گام خود ادا می‌کرد.



صدایش می‌لرزید مثل وقتی که دکتر حسین گل گلاب یک‌ماه و نیم قبلش با آن حال آشفته درِ دفتر روح‌الله خالقی در خیابان هدایت را باز کرد و بغضش با این دو بیت ترکید؛ بغض سرزمینی که ۳ سال بود در اشغال سربازان متفق بود.

آن شب برنامه‌های دیگری هم اجرا شد، اما آنچه از شب موسیقی ترانه‌های محلی و ملی باقی ماند اجرای ماندگار سرود «ای ایران» بود؛ سرودی که از مثلث خالقی، گل‌گلاب و بنان متولد شد.

اگر بخواهیم در میان تمام تصنیف‌های تاریخ موسیقی ایران تنها یک اثر را به‌عنوان ملی‌ترین اثر ایران بدانیم بی‌تردید آن یک تصنیف‌ای ایران خواهد بود؛ تصنیفی که به روایتی در یک روز دلتنگ شهریور ۱۳۲۳ در مسیر خیابان سعدی تا خیابان هدایت از سر چهارراه سیدعلی خلق شد.

تصنیفی که هنوز هم بعد از ۷۶ سال به احترام نامش هر ایرانی را در هر جای دنیا از جای بلند می‌کند و بدون اینکه کسی بخواهد، نوای ملی ایرانیان شده است. اما شاید بخشی از این ماندگاری به خاطر داستانی باشد که منسوب است که باعث شکل‌گیری آن شده.

برخی از نزدیکان دکتر حسین گل‌گلاب و روح‌الله خالقی داستان این تصنیف را از آن روزی می‌دانند که دکتر حسین گل‌گلاب قرار بود به دیدار دوستش روح‌الله خالقی در دفترش برود که در آن زمان در خیابان سعدی، خیابان هدایت قرار داشت.



در راه همینطور که دکتر شاعر گیاه‌شناس و استاد دانشگاه از سر چهارراه استانبول به سمت خیابان هدایت در مسیر خیابان سعدی می‌رفت که دید سربازی آمریکایی در حال کتک زدن مغازه‌داری است که در چهارراه سیدعلی کاسبی‌می‌کرد. البته برخی از منابع این درگیری را بین سربازی آمریکایی یا هندی و سربازان ایرانی می‌دانند؛ اما چند منبع اعتقاد دارند که کسی که کتک می‌خورد صاحب مغازه‌ای بود که **** را که سرباز آمریکایی می‌خواست نداشت. آن سرباز خارجی همینطور که مرد ایرانی را زیر لگد خود گرفته بود به زبان خودش به او فحش می‌داد.

دکتر گل‌گلاب معنی فحش‌های او را می‌فهمید، اما مانند بقیه مردم کاری از دستش برنمی‌آمد. سربازی از ارتش فاتحان ایران بود و عملا اداره کشور را به‌دست داشتند ایستاد و کتک خوردن مرد را نظاره کرد. مسیر کوتاهی که برای رسیدن به دفتر خالقی بود را نفهمید چطور طی کرد. اما وقتی به دفتر خالقی رسید بغضش ترکید و واقعه را برای خالقی تعریف کرد و گفت چند بیتی به ذهنم آمده است و می‌خواهم آن‌ها را برای روح تحقیر شده مردم ایران بگویم. خالقی کاغذی مقابلش گذاشت و گفت هر چه بگویی من با آهنگ خواهم ساخت.



حسین گل‌گلاب بعد‌ها در مصاحبه‌ای هرچند به انگیزه‌اش برای خلق این سرود اشاره نمی‌کند، اما گفته بود: «در سال۱۹۴۴، در شرایطی که چکمه‌های نیرو‌های اشغالگر هر وطن‌پرستی را می‌لرزاند، من ایده این شعر به ذهنم رسید. سپس پروفسور خالقی موسیقی آن را نوشت و در برابر همه مقاومت‌های سـ*ـیاسی، این ترانه راه خود را به دل و روح مردم پیدا کرد». گل‌گلاب روی کاغذ می‌نویسد: «ای دشمن ار تو سنگ خاره‌ای من آهنم/ جان من فدای خاک پای میهنم».

او خیلی زود کاغذ مرتبی را به دست روح‌الله خالقی داد. او در آواز دشتی این سرود را تنظیم کرد و به ارکستر داد تا تمرین کند و برای برنامه شب ترانه‌های محلی و موسیقی ملی که اداره موسیقی به پیشنهاد کلنل وزیری برگزار می‌شد اجرا شود. سرود‌ای ایران با آنکه خیلی سریع و کاملا در فضایی هیجانی سروده شد، اما ویژگی‌هایی دارد که کمتر در تصنیف‌های ملی وجود دارد.

منابع مختلفی این نظر را تأیید کرده‌اند که «تک‌تک واژه‌های به کار‌رفته در سرود، فارسی است و در هیچ‌یک از ابیات آن کلمه‌ای معرب یا غیرفارسی وجود ندارد. سراسر هر سه بند سرود، سرشار از واژه‌های خوش‌تراش فارسی است؛ زبان پاکیزه‌ای که هیچ واژه بیگانه‌ای در آن راه پیدا نکرده است، و با این همه هیچ واژه‌ای نیز در آن مهجور و ناشناخته نیست و دریافت متن را دشوار نمی‌سازد.

دومین ویژگی سرود‌ای ایران در بافت و ساختار شعر آن است، به‌گونه‌ای که تمامی گروه‌های سنی، از کودک تا بزرگسال می‌توانند آن را اجرا کنند. همین ویژگی سبب شده این سرود در تمامی مراکز آموزشی و حتی کودکستان‌ها قابلیت اجرا داشته باشد؛ و بالاخره سومین ویژگی‌ای که برای این سرود قائل شده‌اند، فراگیری این سرود به لحاظ امکانات اجرایی است که به هر گروه یا فرد امکان می‌دهد تا بدون ساز و آلات و ادوات موسیقی نیز بتوانند آن را اجرا کنند.

آهنگ این سرود که در آواز دشتی خلق شده، از ساخته‌های ماندگار روح‌الله خالقی است. ملودی اصلی و پایه‌ای کار، از برخی نغمه‌های موسیقی بختیاری که از فضایی حماسی برخوردار است، گرفته شده است». او برای خواندن این شعر انتخاب‌های زیادی داشت، کر نخستین گزینه بود، اما غلامحسین بنان و ارکستر مدرسه نظام بهترین انتخاب بودند. نوشته‌اند که یحیی معتمدالدوله هم انتخاب شده بود و این تصنیف را خوانده بود.



اما بنان برای خواندن آن آماده شد. موسیقی در کمترین زمان آماده شد و در شب بیست و هفتم مهر‌ماه در دانشکده افسری طی ۲ شب در خلال شب ترانه‌های محلی و موسیقی ملی در دبستان نظامی اجرا شد. این شب که به گزارش روزنامه اطلاعات بیست و هفتم مهر‌ماه با حضور جمعی از رجال شناخته شده در ساعت هفت بعد از ظهر برگزار شد ابتدا آقای عاشورپور یکی از آهنگ‌های محلی تالشی را خواند و بعد از آن ترانه «بلبل سرخوش» که کلنل وزیری براساس تصنیفی از حسین گل‌گلاب ساخته بود توسط عبدالعلی وزیری اجرا شد.

اجرای پیانوی جواد معروفی و آهنگ کردی از برنامه‌های دیگر این شب بود. در بخش دوم برنامه کلنل علینقی وزیری روی سن رفت و با اشاره به استقبال مردم از ترانه‌های محلی از روند جمع‌آوری آن‌ها گفت. اما شاید مهم‌ترین حرف وزیری بعد از اشاره به مشکلات زیادی که مدرسه موسیقی داشت آنجایی بود که گفت: «در تجربیات ۲۰ سال معلمی چه بسا قریحه‌های توانا دیده‌ام که خود را به‌دست پیشامد سپرده و از هنری که آنان را مشغول و سرافراز و سعادتمند می‌کرد کناره گرفتند و با یک زندگی عادی و با یک فکر پر از یاس و تیرگی به‌سر می‌بردند در حالی که در بر ابر آن‌ها کسانی بودند که با آنکه در جریان زندگی بار‌ها شکست خورده بودند باز به ابتکار و کوشش پرداخته و دست از کار نکشیده و از هر شکستی تجربه‌ای اندوخته و باز به‌کار پرداختند».



بعد از این حرف‌ها بود که خودش قطعه‌ای در دستگاه اصفهان نواخت و بعد نوبت بخش دوم برنامه رسید که پایانش اجرای آهنگ‌ای ایران بود که در ساعت ۱۰ شب اجرا شد و با استقبال حضار روبه‌رو شد؛ استقبالی که باعث شد این اجرا دوباره نواخته شود؛ اجرایی که از شب ۲۷ مهر ۱۳۲۳ تا امروز در تاریخ ایران جریان دارد.


داستان یک موزیک؛ ای ایران، ای مرز پرگهر

 
  • تشکر
Reactions: yeganeh yami
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا