خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهترین انجمن رمان نویسی * دانلود رمان

فرهنگ یک مفهوم گسترده‌است که شامل رفتارهای اجتماعی و هنجارهای موجود در جوامع بشری و همچنین دانش، اعتقادات، هنرها، قوانین، آداب و رسوم، قابلیت‌ها و عادات افراد در این گروه‌ها می‌شود. ادوارد تایلور (۱۹۱۷–۱۸۳۲) فرهنگ را، مجموعه پیچیده‌ای از دانش‌ها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه خویش فرامی‌گیرد تعریف می‌کند. هر منطقه از هر کشوری می‌تواند فرهنگ متفاوتی با دیگر مناطق آن کشور داشته باشد. فرهنگ به وسیلهٔ آموزش، به نسل بعدی منتقل می‌شود؛ در حالی که ژنتیک به وسیلهٔ وراثت منتقل می‌شود. همچنین فرهنگ راهکارهای شایع موجه در یک جامعه است برای رفع هرگونه نیاز واقعی یا غیر واقعی. فرهنگ همواره نرم‌افزار است و تمدن شامل آن و سخت افزارهاست. مثلاً گفتگو به زبان فارسی یک راهکار است بر رفع نیاز رو در رو سخن گفتن و زبان چینی راهکاری دیگر برای مردمانی دیگر برای رفع همین نیاز است.
فرهنگ، راه مشترک زندگی، اندیشه و کنش انسان در یک جامعه است. فرهنگ در بر گیرندهٔ این چیزهاست:
  • سازگاری کلی با نیازهای غریزی و فطری واقتصادی یا محیط جغرافیایی پیرامون؛
  • سازمان مشترکی که برای فرونشاندن نیازهای اجتماعی و سـ*ـیاسی که از محیط پیرامون برخواسته‌اند، پیدا شده‌است؛
  • مجموعهٔ مشترکی از اندیشه‌ها و دستاوردها.
فرهنگ شامل هنر، ادبیات، علم، آفرینش‌ها، فلسفه و دین است. هنجار فرهنگی رفتار قابل قبول یک جامعه را تعیین می‌کند؛ و به عنوان راهنمای نحوه رفتار، پوشش لباس، زبان، و حرکت در یک موقعیت خاص و همچنین انتظارات در یک گروه اجتماعی عمل می‌کند. «تک فرهنگ گرایی» (Monoculturalism) در یک گروه اجتماعی می‌تواند ریسک‌هایی داشته باشد، درست همان‌طور که یک گونه حیوانی واحد می‌تواند در مقابل تغییرات محیطی از بین برود.
فرهنگ فارسی معین واژهٔ «فرهنگ» را مرکب از دو واژهٔ «فر» و «هنگ» به معنای ادب، تربیت، دانش، علم، معرفت و آداب و رسوم تعریف کرده‌است.لغت نامه دهخدا «هنگ» را از ریشهٔ «ثنگ» اوستایی به معنی کشیدن و فرهختن و فرهنگ ذکر می‌کند.
واژهٔ فرهنگ در پهلوی ساسانی به صورت «فره هنگ» آمده‌است که از دو جزء «فره» به معنای پیش و فرا؛ و «هنگ» به معنای کشیدن و راندن، ساخته شده‌است. در نتیجه «فرهنگ» به معنای پیش‌کشیدن و فراکشیدن است. به همین سبب است که در فارسی‌زبانان فرهنگ را سبب پیشرفت می‌دانند.
بهترین انجمن رمان نویسی * دانلود رمان


فرهنگ چیست؟

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-، * ELINA *، *RoRo* و یک کاربر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
با مطالعهٔ متن‌های باستانی ایران، درمی‌یابیم که واژهٔ «فرهنگ» از دورهٔ پارسی میانه است که وارد فرهنگ ایران می‌شود و پیش از آن کلمه‌ای که به معنای فرهنگ باشد در این زبان وجود نداشت. در این دوره در متن‌های پهلوی ساسانی، متن‌های سغدی، مانوی و حتی ختنی کلمهٔ فرهنگ را می‌توان بازشناخت.[۸] در متن‌های پارسی میانه، همانند «خسرو و ریدگ»، «خویشکاری ریدگان» و «کارنامهٔ اردشیر بابکان» کلمهٔ فرهنگ به کار رفته‌است؛ همچنین در شاهنامهٔ فردوسی، آثار سعدی و متن‌های دور بعد نیز بارها به این واژه برمی‌خوریم.[۸] در آثار این دوران، فرهنگ علاوه‌بر دانش، شامل هنرهایی چون نقاشی و موسیقی یا سوارکاری و تیراندازی هم می‌شد. در گذشته اعتقاد فارسی‌زبانان بر این بود که تا بدون فرهنگ آدمی نمی‌تواند قدمی مثبت در زندگی بردارد. از همین روست که فردوسی فرهنگ را برتر از گوهر و نژاد می‌داند.[۸]
واژه‌شناسی در زبان‌های اروپایی
نزد اروپاییان تعریف واژهٔ فرهنگ پیشینه‌ای درازدامن دارد. در ادبیات اروپایی نزدیک به دویست تعریف از فرهنگ می‌توان یافت که نشان از اهمیت فرهنگ در این جوامع دارد. آن‌ها فرهنگ را از دیدگاه‌های گوناگون، از جمله دیدگاه اجتماعی، دینی و حتی اقتصادی بررسی کرده‌اند و دریافته‌اند که فرهنگ بر تمام اجزاء زندگی آدمی تأثیرگذار است.[۸] برای مثال، در ۱۹۵۲ آلفرد کلوبر (به انگلیسی: Alfred Kroeber) و کلاید کلاکهون (به انگلیسی: Clyde Kluckhohn) در کتاب خود به نام «فرهنگ: مروری انتقادی بر مفاهیم و تعاریف» (به انگلیسی: Culture: A Critical Review of Concepts and Definition) با گردآوری ۱۶۴ تعریف از فرهنگ اظهار کردند که فرهنگ در اغلب موارد به سه برداشت عمده می‌انجامد:
  • برترین فضیلت در هنرهای زیبا و امور انسانی که همچنین به فرهنگ عالی شهرت دارد.
  • الگوی یکپارچه از دانش، عقاید و رفتار بشری که به گنجایش فکری و یادگیری اجتماعی نمادین بستگی دارد.
  • مجموعه‌ای از گرایش‌ها، ارزش‌ها، اهداف و اعمال مشترک که یک نهاد، سازمان و گروه را مشخص و تعریف می‌کند.[۹]
بهترین انجمن رمان نویسی * دانلود رمان


فرهنگ چیست؟

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-، * ELINA *، *RoRo* و یک کاربر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
هنگامی که مفهوم «فرهنگ» برای نخستین‌بار در سده‌های هیجدهم و نوزدهم میلادی در اروپا به کار گرفته شد، بر فرایند کشت و زرع یا ترویج در کشاورزی و باغبانی دلالت داشت. چنان‌که واژهٔ انگلیسی این مفهوم از واژهٔ لاتین «کالتورا» (به لاتین: Cultura) از «کولر» (به لاتین: Colere) ریشه گرفته‌است که به معنای کشت، زراعت و ترویج است.[۱۰]
در آغاز سدهٔ نوزدهم میلادی این مفهوم بر بهبود یا پالایش و تهذیب نفس در افراد (به‌ویژه حین آموزش) استوار بود و سپس بر تأمین آرزوهای ملی یا ایده‌آل‌ها دلالت داشت. در نیمهٔ سدهٔ نوزدهم میلادی برخی از دانشمندان واژهٔ فرهنگ را برای ارجاع به ظرفیت جهان‌شمول بشری اطلاق کردند. ادوارد تایلر در سال ۱۸۷۱ فرهنگ را با تمدن مقایسه کرد و آن دو را کلیتی درهم‌تنیده دانست که شامل دین، هنر، اخلاق و هرگونه توانایی است که آدمی می‌تواند به دست آورد. «کلاکر» نیز فرهنگ را در کل مفهومی وصف‌گرایانه به معنای گنجینه‌ای انباشته از آفرینندگی‌های بشر تلقی کرد.[۸] از این رو کتاب‌ها، نقاشی‌ها، بناها و نیز دانش هماهنگ‌کردن خود با محیط و همچنین آداب و فضیلت‌های اخلاقی و دستورهای شایست و ناشایست، همگی جزئی از فرهنگ به‌شمار می‌رود. «مایرس» نیز فرهنگ را آن چیزی دانست که از گذشتهٔ آدمی به جای مانده‌است و بر اکنون و آیندهٔ او تأثیر می‌گذارد.[۸]
در سدهٔ بیستم میلادی «فرهنگ» به عنوان یک مفهوم محوری و کلیدی در انسان‌شناسی به کار رفت که همهٔ پدیده‌های انسانی را دربر می‌گرفت و صرفاً نتیجهٔ امور ژنتیکی به حساب نمی‌آمد. اصطلاح «فرهنگ» به‌ویژه در انسان‌شناسی آمریکایی دارای دو معنی بود:
ظرفیت و گنجایش تکامل‌یافتهٔ بشر برای دسته‌بندی و بیان تجربیات به واسطهٔ نمادها و کنش پندارمآبانه و نوآورانه
راه‌های مشخصی که مردم براساس آن در نقاط مختلف جهان زیسته و تجربیات خود را به شیوه‌های گوناگون بیان می‌کنند و به شکلی خلاقانه دست به کنش می‌زنند. پس از جنگ جهانی دوم این اصطلاح — اگرچه با معانی مختلف — از اهمیت بیشتری در دیگر رشته‌ها و حوزه‌های علمی مثل جامعه‌شناسی، مطالعات فرهنگی، روان‌شناسی سازمانی و علوم مدیریتی برخوردار شد.[۱۱]
  1. بهترین انجمن رمان نویسی * دانلود رمان


فرهنگ چیست؟

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-، * ELINA *، *RoRo* و یک کاربر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
جزای فرهنگ
دانش
«علم» یا «دانش» ساختاری است برای تولید و ساماندهی دانش دربارهٔ جهان طبیعت در قالب توضیحات و پیش‌بینی‌های آزمایش‌پذیر.[۱۲] دانش یا علم دانش‌شناسی با سه عنصر داده، اطلاعات و دانش سر و کار دارد؛ به عبارت دیگر، دانش‌شناسی به بحث و بررسی پیرامون دانش و عناصر سازندهٔ آن، یعنی داده و اطلاعات می‌پردازد.
در یونان باستان، سقراط (۴۷۰–۳۹۹پ. م)، سپس افلاطون (۴۲۷–۳۴۸ پ. م) و پس از او ارسطو (۳۸۴–۳۲۲ پ. م) به مخالفت با آراء پیشینیان پرداخته و اصول و قواعدی را به منظور مقابله با مغالطات و برای درست‌اندیشیدن و سنجش استدلال‌ها تدوین کردند. در قرن پانزدهم میلادی پژوهشگران در اروپا و خاورمیانه قفسه‌های غبارآلود ساختمان‌های قدیمی را جستجو کردند و دست‌نوشته‌های یونانی و رومی را پیدا کردند و نوشته‌هایی از نویسندگان کلاسیک به دورهٔ رنسانس رسید. مطالعهٔ این آثار دانش نو نام گرفت.
همزمان با گرایش به نوشتارهای کلاسیک، ارزش‌های فردی مورد توجه واقع شد که انسان‌گرایی نام گرفت. طرفداران این گرایش، به جای موضوعات روحانی، بیش از هر چیز مسایل انسانی را در نظر می‌گرفتند. انسان‌گرایی و رنسانس از ایتالیا ظهور کردند.
در رنسانس، گالیله (۱۵۶۴–۱۶۴۲ م) فیزیک (علم طبیعت) را سکولار کرد و آن را از الهیات (علم فراطبیعت یا متافیزیک) مستقل دانست. از آن پس، تکیه‌گاه فیزیک خرد انسان بود. گالیله می‌گفت:
حقیقت طبیعت همواره در برابر چشمان ماست. اما برای فهم این حقیقت باید با زبان ریاضی آشنا بود. زبان این حقیقت، اشکال هندسی، یعنی دایره، بیضی، مثلث و امثالهم است.
پس از آن، تحت تأثیر افکار افلاطون، جریان فکری اصالت عقل توسط ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی، رنه دکارت (۱۵۹۶–۱۶۵۰ م) که پدر فلسفهٔ جدید لقب گرفته، به وجود آمد. دکارت، خرد بشری را — به جای کتاب مقدس — سنت پاپ، کلیسا و فرمانروا قرار داد. وی با این کار سوژهٔ بزرگی آفرید.[۱۸] یکی دیگر از اندیشمندان این جریان فکری لایبنیتز (۱۶۴۶–۱۷۱۶) فیلسوف، ریاضیدان و فیزیک‌دان آلمانی، نخستین کسی بود که میان حقایق ضروری (منطقی) و حقایق حادث (واقعی) تمایز قائل شد.
پس از جدا شدن برتراند راسل و جی. ای. مور از ایده‌آلیست‌ها و با پیگیری لودویگ ویتگنشتاین، از شاگردان راسل، اثبات‌گرایی شکل گرفت. طبق نظرات ایشان، معرفتی معنادار و مطابق با واقع است که تحقیق‌پذیر تجربی باشد. به قول آگوست کنت، پدر پوزیتویسم، چون گزاره‌های متافیزیکی قابل تجربه‌ی حسی نیستند، غیرعلم‌اند. این جریان فکری توسط اعضای حلقهٔ وین تأسیس شد و فلسفه‌ای را که به وجود آوردند که پوزیتویسم منطقی نام نهادند.
باورها
باورها یا اعتقادات مجموعه‌ای از افکارند که به زندگی معنا می‌بخشند. باورها ادراک ما از هستی را می‌سازند. چنین اندیشه می‌شود که باورها نقش فرماندهی در مغز دارند و زمانی که فکر می‌کنید که امری درست است، باور شما به مغز فرمان می‌دهد تا به دنبال چیزی باشد که از اعتقادات شما حمایت کند.
ایدئولوژی مجموعه‌ای است از نظرات، باورها و نگرش‌ها. این تعریف از نظر اجتماعی نسبی است.
اخلاق هنر سایر اجزاء قانون عادت میراث فرهنگی
بخشی از فرهنگ را هم سنت‌ها و مراسم می‌سازند. آن‌ها تفکر و باوری‌اند که برخوردار از آدابی تکرارشونده‌اند. به سخن دیگر، آیین‌ها و سنت‌ها اعمالی تکراری پیرامون فرهنگ‌اند. همین فرهنگ است که مرزهای یک جامعه و باورهای مردمان آن را مشخص می‌کند و هویت آنان را شکل می‌دهد و می‌سازد.
گردشگر، کسی است که به منظوری غیر از کار و کسب درآمد، برای مدتی بیش از یک شب و کمتر از یک سال، به سرزمینی جز محیط متعارف خود، پای می‌گذارد و در آن، اقامت می‌گزیند.میراث فرهنگی، شامل آثار باقی مانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان، در طول تاریخ می‌باشد و با شناسایی آن، زمینه شناخت هویت و خط حرکت فرهنگی او میسر می‌گردد و از این طریق، زمینه‌های عبرت، برای انسان، فراهم می‌آید.[۲۳]
بهترین انجمن رمان نویسی * دانلود رمان


فرهنگ چیست؟

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: * ELINA *، *RoRo* و رها.قاف

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
بین علم و تکنولوژی و تبعات آن، با فرهنگ، تفاوت وجود دارد؛ اینها دو مقوله جداگانه اند. اگر چه خود علم هم جزو شاخه های فرهنگ است، اما فرهنگ به معنای خاص برای یک ملت، عبارت از ذهنیات، اندیشه ها، ایمان ها، باورها، سنت ها، آداب و ذخیره های فکری و ذهنی است که از این جهات، ما نه فقط از دنیای پیشرفته در علم و تکنولوژی، عقب نیستیم، بلکه در بسیاری از جهات، از آنها جلوتر هم هستیم. البته نمی خواهیم مبالغه، اغراق گویی و مطلق گویی کنیم؛ گر چه در یک چیزهایی از همین شاخه های فرهنگ، خارجی ها و عمدتا اروپایی ها، از ما جلوتر هستند.1

بخش عمده فرهنگ، همان عقاید و اخلاقیات یک فرد یا یک جامعه است. رفتارهای جامعه هم که جزو فرهنگ عمومی و فرهنگ یک ملت است، برخاسته از همان عقاید است. در واقع، عقاید یا اخلاقیات، رفتارهای انسان را شکل می دهند و به وجود می آورند.

خلقیات اجتماعی، رفتارهای اجتماعی را به وجود می آورند. بنابراین، درست است که مقوله فرهنگ در موارد زیادی شامل رفتارها هم می شود، اما اساس و ریشه فرهنگ، عبارت است از عقیده، برداشت و تلقی هر انسانی از واقعیات و حقایق عالم و نیز خلقیات فردی و خلقیات اجتماعی و ملی.

بنده چند نمونه از خلقیات اجتماعی و ملی را که برای یک ملت تعیین کننده است، در این جا عرض می کنم. مثلاً عزم و اراده، غرور ملی، احساس توانایی، احساس قدرت بر اقدام و عمل و سازندگی، انضباط، نشاط، همکاری و مشارکت. اگر فرض کنیم ملتی همراه با ایمان و عقیده ای که دارد، این اخلاقیات را هم دارا باشد، خواهیم دید که چقدر در رسیدن به اهداف و آرمان هایش، به او کمک خواهد کرد. بنابراین، به نظر ما، مقوله فرهنگ از نظر تأثیرش در آینده یک ملت و یک کشور، با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست؛ اهمیت مقوله فرهنگ از این جاست.2

من فرهنگ کشور را در سه عرصه مهم و عام مشاهده می کنم:

اول در عرصه تصمیم های کلان کشور است؛ یعنی فرهنگ به عنوان جهت دهنده به تصمیم های کلان کشور، حتّی تصمیم های اقتصادی، سـ*ـیاسی، مدیریتی و یا در تولید، نقش دارد. وقتی ما می خواهیم ساختمان بسازیم و شهرسازی کنیم، در واقع، با این کار، داریم فرهنگی را ترویج یا تولید می کنیم یا اشاعه می دهیم. وقتی تولید اقتصادی هم می کنیم، در واقع، داریم از این طریق، فرهنگی را تولید می کنیم؛ اشاعه می دهیم یا اجرا می کنیم. اگر در سـ*ـیاست خارجی، مذاکره ای می کنیم و تصمیمی می گیریم، عیناً همین معنا وجود دارد.

بنابراین، فرهنگ، مثل روحی است که در کالبد همه فعالیت های گوناگون کلان کشوری، حضور و جریان دارد. فرهنگی که باید در تولید، خدمات، ساختمان سازی، کشاورزی، صنعت، سـ*ـیاست خارجی و تصمیمات امنیتی، رعایت شود و حدود را معین و جهت را مشخص کند، چیست؟ این باید در این جا معین شود. بنابراین، فرهنگ، جهت دهنده به تصمیم های کلان کشور است؛ این در واقع، اهمیت و بناگذاشتنِ یک مبنای فرهنگی را در این جا به ما نشان می دهد.

دوم به عنوان شکل دهنده به ذهن و رفتار عمومی جامعه است. حرکت جامعه، بر اساس فرهنگ آن جامعه است. اندیشیدن و تصمیم گیری جامعه، بر اساس فرهنگی است که بر ذهن آن حاکم است. دولت و دستگاه حکومت، نمی تواند از این واقعیتِ مهم، خود را کنار نگه دارد. وقتی مردم در خانواده، ازدواج، کسب، لباس پوشیدن، حرف زدن و تعامل اجتماعی شان، در واقع دارند با یک فرهنگ حرکت می کنند - بنده پیش از انقلاب در سخنرانی هایم مثال می زدم و می گفتم فرهنگ مثل توری است که ماهی ها بدون این که خودشان بدانند، در داخل این تور، دارند حرکت می کنند و به سمتی هدایت می شوند - دولت و مجموعه حکومت، نمی تواند خود را از این موضوع برکنار بدارد و بگوید بالاخره فرهنگی وجود دارد و مردم به چیزی فکر می کنند؛ نه، ما مسئولیت داریم این فرهنگ را بشناسیم؛ اگر ناصواب است، آن را تصحیح کنیم؛ اگر ضعیف است، آن را تقویت کنیم؛ اگر در آن نفوذی هست، دست نفوذی را قطع کنیم. بنابراین، فرهنگ به عنوان شکل دهنده به ذهن و رفتار عمومی جامعه هم یکی از میدان های اساسی است.
چیزهایی که در فرهنگ عمومی ما ضعیف است، یا جایش کم است، یا به قول آقایان، احتیاج به دُز بالاتری دارد، کدام است؟
یکی از آنها انضباط است. جامعه ما، به انضباط، نهایت نیاز را دارد.


فرهنگ چیست؟

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
دیگری اعتماد به نفس ملی و اعتزاز ملی است؛ یعنی احساس عزت کردن از این که من اهل ایرانم. به قول سهراب سپهری، «اهل کاشانم، روزگارم بد نیست»؛ این، افتخار است. یا در جای دیگر می گوید: «من مسلمانم». اعتزاز به ایرانی بودن؛ ما به این نیاز داریم. البته این با ملی گرایی ناقص - همان ناسیونالیسم منفی مطرودی که ما همیشه آن را رد می کردیم - نباید اشتباه شود. این، ناسیونالیسم مثبت است. این، ملی گرایی، به معنای خوب قضیه است. ما به این احتیاج داریم.

مورد بعدی، قانون پذیری است؛ به هم تنه نزدن؛ از هم جلو نیفتادن؛ حق همدیگر را برنداشتن؛ توی جیب همدیگر دست نکردن. اینها قانون است و ما در جامعه، اینها را لازم داریم.

موضوع دیگر، غیرت ملی است. اگر ببینیم کسی دارد به نحوی از انحا، به مرزهای فرهنگی یا دینی یا جغرافیایی یا ملی ما تعرض می کند یا فکر تعرض دارد، باید خون ما به جوش بیاید و غیرت ما علاقه‌مند شود.

مقوله بعدی، تدین و دین باوری است؛ دین باوری، با همان معنای عام خودش. من به دانشجویان هم این نکته را گفتم که هر کس شب بیست و یکم، قرآن سرش گرفت و «بک یا الله» گفت، از نظر من، او همان دانشجویی است که من می گویم متدین و خدایی و مسلمان و حزب اللهی است؛ کاری ندارم از کدام حزب و جناح و تشکیلات است. ما باید همه را به این طرف بکشانیم که شب بیست و یکم ماه رمضان، احساس کنند دلشان به سمت مسجد و قرآن می کشد. این حالت، برای کشور ما، خیلی لازم است.

موارد دیگر، فرهنگ ازدواج، فرهنگ رانندگی، فرهنگ خانواده، فرهنگ اداره و فرهنگ لباس است. بنده با مُد، خیلی موافقم و جزء آدم هایی هستم که به مُد گرایش دارم؛ اما مُدی که از داخل جوشیده باشد؛ چون مُد، یعنی ابتکار و نوآوری؛ نه چیزی که از بیرون بیاید. مُد آرایش مو و لباس و حرف زدن ما، همه اش دارد از بیرون می آید.

الگوی مصرف وسائل زندگی، مهم است؛ فرش و پرده و چراغمان چه طوری باشد؟ اینها را نمی شود ندیده گرفت. اگر کسی توی بحر این کارها برود، می بیند چقدر سرمایه و فکر و همت و هنر، صرف اینها می شود که گاهی بسیاری از آنها بیهوده است. بالاخره جایی باید موضع خود را درباره اینها معین کند؛ حتّی اگر بگوید من الان وقت ندارم و اولویتم تعیین لباس ملی نیست؛ خیلی خوب، معلوم بشود که ما تا پنج سال یا ده سال، این اولویت را نداریم و می خواهیم آن را کنار بگذاریم؛ اما بالاخره این انبار مجموعه فرهنگی، [باید] صاحبی داشته باشد. این هم فرهنگ در عرصه دوم است.

عرصه سوم فرهنگ، سـ*ـیاست های کلان آموزشی و علمی دستگاه های موظف دولت است؛ یعنی آموزش و پرورش، آموزش عالی و بهداشت و درمان. دستگاه های موظف دولت، بالاخره باید سـ*ـیاست های کلان آموزشی و علمی شان را از مرکزی بگیرند. درست است که آموزش و پرورش خودش یک مجمع مشورتی دارد، ولی او کار دیگری می کند و نزدیک به اجراست و اما این، دورتر از اجراست؛ کلان تر و وسیع تر نگاه می کند.3



1. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار عالمان و روحانیون تبریز، 5/5/1372.

2. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 19/9/1379.

3. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 26/9/1381.
منبع: حوزه نت


فرهنگ چیست؟

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
فرهنگ مفهوم وسیعی دارد و به نظر می رسد که کلیه عادات ،رسوم ،باورها ،اخلاقها و ابزارهایی که در آن موثراند در مقوله فرهنگ جای گرفته است. زبان ، ادبیات هنر با تمام ابعادش ، باورها، اندیشه های سـ*ـیاسی و دینی در مقوله فرهنگ می گنجد.
ابزارهایی همچون مطبوعات، کتب، صدا وسیما،فیلم ،تأتر همگی به خاطر تاثیرگذاری عمیق درمقوله های فرهنگی ازنظر سازمان و وظایف جزء قلمرو فرهنگ محسوب می شود چیزهایی که به ظاهرساده به نظر می رسد.مانند:خوردن،لباس پوشیدن،حرف زدن،نامگذاری، معاشرت،پوشش،دوستی ها و.....همگی کم یا زیاد در زمان طولانی یا کوتاه در فرهنگ جامعه جای خود را دارند و می بایست مورد توجه قرار گیرند .
هر ملتی دارای ذخیرهای فرهنگی است که نسبت به عمر و قدمت آن موجب قوام و پیوستگی افراد و نسل های یک ملت با هم و با گذشته خویش می شود.
بنابراین جامعه از طریق فرهنگ از نسل های پیشین در قالب آداب و رسوم به یادگار مانده است و خصوصیات رفتاری انسان را شکل می داده در واقع فرهنگ وسیله ارتباط می باشد و در واقع منحصر به انسان می باشد و این انسانها هستندکه می توانندآموخته های فرهنگی را به یکدیگر انتقال دهند.
به تعبیر حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه):
"فرهنگ مبداء مهم خوشبختی ها و بد بختی های ملت است".


فرهنگ معانی مختلفی داردکه به مواردی از آن اشاره می کنیم؛ازجمله عقل وادب و فضل، علم،دانش.
تعریفی که علامه جعفری(رحمه الله علیه) به عنوان وجه مشترک تمام تعاریف از مهمترین دایره المعارف‌های دنیا عنوان نموده است ،چنین می باشد:
" فرهنگ عبارت است ازکیفیت یاشیوه بایسته یاشایسته برای آن دسته از فعالیت های حیات مادی و معنوی انسان ها که مستند به طرز تعقل سلیم واحساسات تصعید شده آنان در حیات معقول تکاملی باشد".
ایشان در این تعریف چهار اصل مهم را به تفکیک مورد توجه قرار داده است.
بایستگی وشایستگی مستند به تعقل سلیم واحساسات تصعید شده ی مردم که با این قید حتی پاره ازپدیده های معقول را نمی توان فرهنگی دانست چه رسد به پدیده هایی که ضدتعقل و احساسات ،علم وادب باشد. پس مواردی مثل نژادپرستی ،پول پرستی، قدرت پرستی، میل پرستی را نمی توان در فرهنگ جای داد.
حیات انسانی دور از فرهنگ شایسته بقاء نیست،زیرا زندگی بدون فرهنگ درحقیقت همان زندگی به دور از تعقل ، خردو احساسات عالی انسانی است
فرهنگ یک جامعه هرچه به اصول ثابت معقول متکی باشد از بایستگی ،شایستگی و پایداری بیشتری برخوردار است


فرهنگ چیست؟

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
بعضی از عناصر تشکیل دهنده فرهنگ نسبی وبعضی مطلق هستند .منظوراز نسبی در اینجا مختص به بعضی از اقوام وملل می باشد ومنظور از مطلق در این بحث آن است که درتمام اقوام وملل وجود دارد.
پس بنابراین فرهنگ از دیدگاه علامه جعفری(رحمه الله علیه) عصاره انسانیت انسان وجوامع انسانی است که بایدسلامت آن راگرامی داشت و بر غنای آن افزودوآن رابه نسل بعد اهداء کرد.
مجموعه آداب ،رسوم ، آثارعلمی وادبی یک ملت فرهنگ به شمار آمده است ،یا در جایی دیگر گفته شده که فرهنگ مجموعه ای ازباورها واحساسات مشترک بین اعضای جامعه است که از ویژگی معنوی، مادی، فکری واحساسی برخوردار است.
"ادواردبارنت تایلور"(edvardbarendtylor)مردم شناس انگلیسی زبان اولین بار اصطلاح فرهنگ را درسال1871 درکتابی به نام فرهنگ ابتدایی به کار گرفت اودر تعریف فرهنگ گفته :
"فرهنگ مجموعه پیچیده ای است که شامل معارف، معتقدات، هنرها، صنایع، فنون، اخلاق، قوانین، سنن وبالاخره تمام عادات و رفتارو ضوابطی است که فرد به عنوان عضو جامعه از جامعه فرا می گیرد و در برابر آن جامعه وظایف وتعهداتی رابرعهده دارد".
بنابراین، باتوجه به همه تعاریفی که از فرهنگ شد،می توان فرهنگ رامجموعه ای از بینش ها، باورها، گرایش هاورفتارهای مادی ومعنوی افراد یک جامعه دانست که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود .


مفهوم فرهنگ:

بانگاهی به روزگاران گذشته جهان پهنه دگرگونی های بیشماری است. دگرگونی های که گاه نابودی وگاه امیدواری را به ارمغان می آورد. بررسی مجموعه ای از فرازونشیب های تاریخ بشررا بدین حقیقت رهنمون می کندکه پدیده های خوب و بدجوامع انسانی چیزی جز بازتاب فرهنگ ها نیست به عبارت دیگر فرهنگ خواست گاه همه پیشرفت ها، نوآوری ها و یا منشاء همه عقب ماندگی هاست.
مقام معظم رهبری می فرماید:


فرهنگ چیست؟

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
فرهنگ هرجامعه وهرانقلابی به مجموعه دستاوردهای ذهنی درآن جامعه که شامل دانش، اخلاق، آداب وسنن وچیزهایی که از اینهاسرچشمه می گیردگفته می شود . به طور کلی ذهنیت حاکم بریک جامعه به معنای جوشیده یا از خارج از آن جامعه درآن راه یابد".
مقام معظم رهبری در تبیین فرهنگ اسلامی می فرماید:
"اسلام یک مکتب است، یک طرحی برای زندگی ویک انقلاب که وقتی از ابعادمختلف اسلام نگاه می کنیم تفکر اسلامی، سنن وآداب اسلامی، هنر اسلامی (نه هنروارداتی که ازآن استفاده می کنند).
فرهنگ اسلامی به فرایندی از اندیشه ها،باورها، بینش ها،ارزش هاوآداب وسنن واخلاق ودانش هایی که از سرچشمه فیاض وحی الهی وسنت وصیره رسول خدا(ص) وائمه معصومین(ع) نشات گرفته باشد اطلاق می شود".

نظرات درباره مفهوم لغوی فرهنگ:

واژه فارسی فرهنگ از دو جـزء ترکیب شده است «فر» به معنای شـکوه و عظمت می باشد و اگر به عنوان پیشوند به کار رود به معنای جلو،بالا،پیش و بیرون است.
«هنگ»نیز از ریشه اوستایی«سنگ»می باشد به معنی کشیدن که به معنای وقار نیزآمده است. روی هم رفته فرهنگ به معنای بیرون کشیدن دانش، معرفت استعدادهای نهفته ، پدیده ها و تراوش های نو پدیده انسانی از نهاد و درون انسان و جلوه گر ساختن آن در جهان انسانی است.
درجایی دیگر در مورد فرهنگ و معانی آن چنین آمده است که؛ فرهنگ معانی متعددی دارد وحدودسیصد تعریف برای آن ذکر شده است .پارهای از این معانی به این صورت می باشد ،علم،فضل،دانش،عقل،ادب.این واژه مرکب از دو قسمت میباشد «فر»و«هنگ»که از ریشه های اوستایی و لاتینی، یکی از معانی آن تعلیم و تربیت می با شد.
اصطلاح فرهنگ دو کاربرد دارد .
1- دستاوردهای تمدن پیشرفته مانند:ادبیات هنر و فلسفه و....
2- توصیف برجستگی هاو ویژگیهای تاریخی و کنونی انسان مانند:ایجاد عقیده ها، عادات و موضوعات مادی.
در دایره المعارف بین المللی،موضوع فرهنگ با این عناوین مورد بررسی قرار گرفته است:
الف: فرهنگ ، یک مفهوم تکاملی اشاره به تکامل انسان نسبت به حیوانات دارد باستان شناسان به رشد وگستردگی فرهنگ به این معنا را حداقل از هفتادهزارسال پیش می دانند.
ب:فرهنگ یک مفهوم توصیف گراست: انسان و گروههای انسانی مجموعه ای از عقاید،سنت ها،عادات،تکنیک ها و دستاوردهای مادی را برای خود انباشته کرده اند این اندوخته ها در گرو ه های مختلف بسیار متفاوتند.
ج : فرهنگ به عنوان نوع زندگی است . این معنای فرهنگ شامل زبان ،تفکر و تصمیم گیری و خلق چیزهای جدید است و این امر انسان ها را نسبت به موجودات دیگر، موجودی منحصر به فرد نموده است.
فرهنگ هویت دهنده است. انسان بدون هویت و احساس آن نمی تواند به حیات مطلوب و موعود ادامه دهد. افراد و آحاد بشر بدون شخصیت و هویت انسانی و بدون آگاهی و احساس مطلوب از این هویت اساساً نمی تواند به حیات معنوی و حتی مادی خویش تعیین و تداوم بخشد.


فرهنگ چیست؟

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 32 دقیقه
فرهنگ و مواریث تاریخی یک ملت رکن رکین شخصیت و هویت انسانی هریک از افراد و آحاد آن ملت است.انسان بریده از فرهنگ و تاریخ خویش یتیم می باشد وچنین کسی با فکر، فرهنگ و تاریخ گذشته و حال خود در حقیقت با شخصیت ، هویت ملی و فرهنگی خود رابـ*ـطه ی معنوی نبوت را قطع کرده است.
انسان بی فرهنگ انسان مجهول الهویه وظرفی است تهی.انسانی که هویت فرهنگی نداردیتیم است.البته چنین انسانی خواه ناخواه صیدی است برای هرصیاد و به عبارتی اتوبان آسفالته ای است برای عبورآرام وسریع تمامی وسایل نقلیه فرهنگی و محموله های آنان .


تعاریف عمومی فرهنگ:

جدیدترین و اصلی ترین عنوان برای تمامی حرکت های بنیادی عصر حاضر،فرهنگ و معنویت می باشد. با ژرف نگری فلسفی در میابیم که قرض از آفرینش و خلقت چیزی جز معرفت و فرهنگ معنویت نیست.
فرهنگ دست اندرکار خلق انسان می باشد،جوهر بشری او را عینیت می بخشد و در مفهوم عام خود زندگی را برای او معنا و مفهوم می‌بخشد و معانی هستی وخلقت را می‌گشاید.
فرهنگ منشوری است چند وجهی که هر وجه آن نمودی از تاریخ،انسان واجتماع را به تصویر می کشد گاهی مراد از آن را آرمان ها،ارزش ها و هنجارها،آن هم ارزشها و هنجارهایی که مشتمل بر اعتقادات ،رسوم،رفتار،سنت ها ،زبان ،ادب ،هنر ،زیباشناسی،گفتار و رفتار گروهی گفته اند.
بدین ترتیب فرهنگ در شکل دستاوردی مادی خویش خودش یک پدیده ی معنوی است.با توجه به نقش فرهنگ در سرنوشت یک ملت می توانیم بگوییم که فرهنگ سبب وحدت عاطفی و طراوت روحی یک ملت و نوعی از مقاومت و ایجاد احساس بزرگی ، احساس داشتن یک هویت مشترک در واقع فرهنگ هویت دهنده و شخصیت انسان را شکل می دهد اصلا فرهنگ هویت دهنده است و انسان بی فرهنگ اصولا بی هویت است. فرهنگ در زندگی انسان اهمیتی معادل بودن و چگونه زیستن است. فرهنگ از زندگی و مرگ قوی تر است فرهنگ بر مرگ چیره می شود و به آدمی زندگی جاودانه می بخشد.

قلــمرو فـرهنگ:

گستردگی قلمرو فرهنگ به گستردگی زندگی اجتماعی انسان است،زندگی اجتماعی بشر در طول تاریخ از ابزارها، آداب و رسوم، باورها و اعتقادات ، قوانین ،مقررات ،ارزشها و هنجارها و آفرینش های ادبی ، هنری ،فلسفی ، علمی ،سـ*ـیاسی را دارا بوده در واقع به تمامی رفتارهای آدمی سایه افکنده است.
منبع: جام جم


فرهنگ چیست؟

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا