خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

amir.m

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/7/20
ارسال ها
117
امتیاز واکنش
1,060
امتیاز
178
زمان حضور
7 روز 16 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
خصوصیات پدر و مادر حضرت آیت الله خامنه ای
ما هشت خواهر و برادر از دو مادر بودیم؛ یعنى پدرم از خانمى، سه فرزند داشت که هر سه هم دختر بودند. بعد، آن خانم فوت کرده بودند و پدرم با خانم دیگرى - که مادر ما باشند - ازدواج کرده بودند. ما بچه‌هاى این خانم دوم، پنج نفر بودیم؛ چهار برادر و یک خواهر، و در این پنج نفر، من دومى بودم. البته در این بین، دو بچه هم از بین رفته بودند؛ با آن حساب، من چهارمى مى‌شوم؛ اما چون واسطه‌ها کم شده بودند، من بچه دوم خانواده بودم. البته خواهرهاى بزرگ ما از خانم اوّل بودند؛ آنها از ما خیلى بزرگتر بودند.
پدر و مادرم، پدر و مادر خیلى خوبى بودند. مادرم یک خانم بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، داراى ذوق شعرى و هنرى، حافظ شناس - البته حافظ شناس که مى‌گویم، نه به معناى علمى و اینها، به معناى مأنوس بودن با دیوان حافظ - و با قرآن کاملاً آشنا بود و صداى خوشى هم داشت.
ما وقتى بچه بودیم، همه مى‌نشستیم و مادرم قرآن مى‌خواند؛ خیلى هم قرآن را شیرین و قشنگ مى‌خواند. ما بچه‌ها دورش جمع مى‌شدیم و برایمان به مناسبت، آیه‌هایى را که در مورد زندگى پیامبران است، مى‌گفت. من خودم اوّلین بار، زندگى حضرت موسى، زندگى حضرت ابراهیم و بعضى پیامبران دیگر را از مادرم - به این مناسبت - شنیدم. قرآن که مى‌خواند، به آیاتى که نام پیامبران در آن است مى‌رسید، بنا مى‌کرد به شرح دادن.
بعضى از شعرهاى حافظ که هنوز - بعد از سنین نزدیکِ شصت سالگى - یادم است، از شعرهایى است که آن وقت از مادرم شنیدم. از جمله، این دو بیت یادم است:
سحر چون خسرو خاور عَلَم در کوهساران زد به دست مرحمت یارم در امّیدواران زد
***
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
غرض؛ خانمى بود خیلى مهربان، خیلى فهمیده و فرزندانش را هم - البته مثل همه مادران - دوست مى‌داشت و رعایت آنها را مى‌کرد. پدرم عالِم دینى و ملّاى بزرگى بود. برخلاف مادرم که خیلى گیرا و حرّاف و خوش برخورد بود، پدرم مردى ساکت، آرام و کم حرف مى‌نمود؛ که این تأثیرات دوران طولانى طلبگى و تنهایى در گوشه حجره بود. البته پدرم تُرک زبان بود - ما اصلاً تبریزى هستیم؛ یعنى پدرم اهل خامنه تبریز است - و مادرم فارس زبان. ما به این ترتیب از بچگى، هم با زبان فارسى و هم با زبان ترکى آشنا شدیم و محیط خانه محیط خوبى بود. البته محیط شلوغى بود؛ منزل ما هم منزل کوچکى بود. شرایط زندگى، شرایط باز و راحتى نبود و طبعاً اینها در وضع کار ما اثر مى‌گذاشت.۱۳۷۶/۱۱/۱۴


سخنان آیت الله خامنه ای

 
  • تشکر
Reactions: SheRviN DoKhT

amir.m

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/7/20
ارسال ها
117
امتیاز واکنش
1,060
امتیاز
178
زمان حضور
7 روز 16 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
بیانات در ارتباط تصویری با جلسه هیئت دولت

به مناسبت هفته‌ی دولت(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.


السّلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح الّتی حلّت بفنائک علیکم منّی جمیعاً سلام الله ابداً ما بقیت و بقی اللیل و النّهار و لا جعله الله آخر العهد منّی لزیارتکم السّلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.


حادثه‌ی عاشورا نشان‌دهنده‌ی قلّه‌ی جهاد و فداکاری و شهادت در راه خدا
خیلی متشکّریم از بیانات جناب آقای رئیس‌جمهور و آقایان وزرای محترم. این ایّام هفته‌ِی دولت، امسال مصادف شده است با ایّام محرّم و دهه‌ی عاشورا که قلّه‌ی جهاد و شهادت را نشان میدهد؛ حقیقتاً حادثه‌ی عاشورا نشان‌دهنده‌ی قلّه‌ی جهاد و فداکاری و شهادت در راه خدا است. اتّفاقاً مناسبت خود این هفته -هفته‌ی دولت- هم، مناسبت جهاد و شهادت است؛ یعنی دو شهید بزرگوار ما، شهید باهنر و شهید رجائی، کسانی بودند که جهاد کردند و بر اثر این جهاد، خدای متعال شهادت را به آنها پاداش داد. این دو نفر، آن طور که ما از نزدیک شاهد بودیم -هم قبل از انقلاب، هم بعد از انقلاب- کارشان برای خدا بود، سخت کار میکردند، برای خدا کار میکردند، در محاصره‌ی مشکلات کار میکردند، به منافع شخصی خودشان اصلاً فکر نمیکردند، در پی چهره‌سازی برای خودشان و جذب مخاطب اصلاً نبودند؛ اینها خصوصیّات برجسته و مهمّی است و بنابر‌این، این جور کار کردن، این جور مجاهدت‌ کردن، پیش خدای متعال قطعاً مورد قبول است و شهادت حقّ آنها بود، پاداش آنها بود و ان‌شاءالله امروز مقامشان پیش خدا، متعالی است.

هفته‌ی دولت فرصتی برای جمع‌بندی عملکردها، نقد نقاط ضعف و قوّت، تبیین و خبررسانی
خب، هفته‌ی دولت هفته‌ِی قابل توجّهی است، هفته‌ی مهمّی است. این هفته مناسبتی است برای یادآوری و مرور خدمات یک‌ساله‌ی اعضای دولت؛ جمع‌بندی عملکردها و نقد نقاط ضعف و نقاط قوّت -که هر دولتی نقاط قوّتی دارد، نقاط ضعفی دارد- نقد درونی، بیش از و پیش از نقد دیگران، و فرصت تبیین و خبررسانی؛ این هم بسیار مهم است. خب امروز خبرهای بزرگ و مهمّی به وسیله‌ی رئیس‌جمهور محترم و آقایان وزرا داده شد که خیلی‌ از آنها برای ما تازه بود. انتشار این خبرها و نقد این خبرها مهم است؛ هم دستاوردها را بگویید، هم تنگناها را بگویید، هم آنچه را توانستید انجام بدهید بگویید، هم آنچه را باید انجام میدادید و انجام نشده بگویید؛ مردم خوششان می‌آید. این جور انسان بتواند همه‌ِی ابعاد قضیّه را بیان کند، این برای مردم شیرین و دلپذیر است، بخصوص در تماسّ مستقیم با مردم؛ تا آنجایی که ممکن است، با مردم مستقیم حرف بزنید. البتّه این روزها محدودیّت هست، لکن از طریق تلویزیون و با تماسهای رودررو با مردم برای آنها توضیح بدهید. و البتّه این [کار] همیشه باید انجام بگیرد؛ این توضیح و تبیین مخصوص هفته‌ی دولت نیست، همیشه بایستی انجام بگیرد. مردم از گزارشهای صادقانه خرسند میشوند، امیدوار میشوند و خوشحال میشوند.

اهمّیّت سال آخر دولت: ۱) آخرین فرصت برای خدمت
نکته‌ی بعدی که قابل توجّه و مهم است، این است که از امروز در واقع سال آخر دولت شروع میشود. سال آخر خیلی مهم است؛ از جهات مختلفی مهم است. اوّلین جهتش این است که شما آقایانی که امروز توفیق دارید برای ملّتتان، برای کشورتان، برای خدا، برای اسلام کار کنید، بدانید این آخرین فرصت است؛ این یک سال آخرین فرصتی است که شما دارید. البتّه ممکن است در آینده آقایان مسئولیّتهایی داشته باشند، امّا در این مسئولیّتِ خاص که خیلی هم مهم است -مدیریّت کلان در کشور، آن هم در بخشهای گوناگون- این آخرین فرصت شما است؛ از این آخرین فرصت هر چه میتوانید باید استفاده کنید. و یک سال هم زمان کمی نیست؛ یعنی این جور نباید تصوّر کرد که یک سال چیزی نیست؛ نه، یک سال خیلی زمان است. خب ملاحظه کرده‌اید، در بعضی از کشورهای دنیا معمول است، در کشور ما هم اخیراً معمول شده که در اوّل مسئولیّت، رؤسای محترم یک فرصت صدروزه را معیّن میکنند میگویند در این ۱۰۰ روز مثلاً این کارها را یا یک کارهایی را انجام میدهیم، مردم هم در فرصت صدروزه قضاوت میکنند، مطبوعات و دیگران میگویند در این ۱۰۰ روز این جور کار شد؛ خب معلوم میشود که در ۱۰۰ روز میشود کارهای مهمّی کرد. یک سال سه ‌تا ۱۰۰ روز به اضافه‌ی یک ۶۵ روز است؛ بنابر‌این، زمان کمی برای کار نیست.

۲) یادگار نیک برای دولت بعد
علاوه‌ی بر این، بعضی کارهای اساسی را که در دولت شما ممکن است جواب ندهد، برای دولت بعد به یادگار بگذارید؛ بگذارید با نام نیک و با تشکّر از شما یاد بشود در دولتهای بعدی. مثلاً فرض کنید اصلاح ساختار بودجه؛ این کار بلندمدّتی است، کار مهمّی است؛ یا اصلاح نظام بانکی، اصلاح نظام مالیاتی یا اصلاح قانون اجرای سیاستهای اصل ۴۴؛ اینها کارهای ماندگار است، کارهای اساسی‌ای است که برای بعد باقی میماند.

۳) جدّیّت در پیگیری کارهای وعده داده شده
یکی از چیزهایی که در مورد سال آخر قابل توجّه است، این است که کارهایی که شروع شده یا قول آن داده شده سعی بشود تمام بشود. خب وزیر محترم مسکن(۲) قول چهارصد هزار -که البتّه حالا آقای رئیس‌جمهور گفتند ششصد هزار؛ چه ‌بهتر- واحد مسکونی را تا آخر دوره داده‌اند؛ این چیز بسیار خوبی است، کم نیست؛ مجموع اینها یک تحوّلی در امر مسکن به وجود می‌آورد. الان می‌بینید مسئله‌ی مسکن یکی از مسائل کاملاً مشکل کشور است؛ خب با این کار یک گرهی باز میشود، یک کار بزرگی انجام میگیرد. یا طرحهای در دست افتتاح وزارت نیرو که خب خوشبختانه هفته‌به‌هفته این طرحها دارد اجرا میشود. همه‌ی این طرحها را تا آخر سال، همان ‌طور که برنامه‌ریزی کرده‌اید، با دقّت دنبال کنید، با جدّیّت انجام بدهید تا این کارها انجام بگیرد؛ اینها کارهای زیربنایی است. یا سـ*ـیاست پالایشگاه‌سازی که شنیدم یک سیاستی است که الان اجرا میشود. البتّه این سـ*ـیاست خیلی زودتر از این باید [اجرا] میشد؛ از سالها پیش، از دوره‌های قبل، بنده مکرّر در مورد پالایشگاه‌سازی سفارش میکردم، که خب یک‌ خرده تأخیر شده. حالا این سـ*ـیاست وجود دارد؛ بسیار خوب! دنبال کنید، این کار بسیار مهم است و شاید بتوانیم ان‌شاءالله عمده‌ی بهره‌مندیِ خودمان از نفتِ باارزش را عبارت قرار بدهیم از صادرات نفتی که ارزش افزوده‌اش مال خود ما است؛ یعنی خود ما این را پالایش کرده‌ایم، گازوئیل یا مثلاً بنزین تولید کرده‌ایم، آن را صادر میکنیم؛ هم صادراتش آسان‌تر است، هم قیمتش بالاتر است، هم عاید‌ی‌اش برای کشور بمراتب بیشتر است. یا اقداماتی که در مورد شرکتهای دانش‌بنیان شروع شده که اینها تا آخر دوره باید با جدّیّت دنبال بشود؛ یک حرکت بابرکتی است این شرکتهای دانش‌بنیان برای کشور. یا اقدامات مربوط به نظام سلامت، مخصوصاً در مواجهه‌ی با کرونا که کارهای بسیار مهمّی با مدیریّتهای خوب بحمدالله انجام گرفته. اینها را ادامه بدهید و با جدّیّت دنبال کنید. بعضی از این کارها -همین طور که اشاره شد- جزو کارهای ماندگار است، مثل مسئله‌ی کشف دارو یا مثلاً فرض کنید کارهایی مانند آن؛ این چیزها مسائل مهمّی است. مسئله‌ِی افزایش تولیدات کشاورزی هم که قول داده شده، گفته شده، مسئله‌ی بسیار مهمّی است. کارهایی که تا الان در این زمینه شده جزو موفّقیّتهای دولت است؛ اینها را در این سال آخر، هر چه میتوانید با جدّیّت دنبال کنید. و بخصوص این کارهای علمی فشرده‌ای که درباب کرونا دارد انجام میگیرد، باید بِجِد در سال آخر دنبال بشود. بنابر‌این، سال آخر سال مهمّی است و به‌ هیچ‌ وجه نباید به صورت وقت اضافی به آن نگاه کرد.

چند جمله در باب مسائل اقتصادی کشور:
چند جمله در باب مسائل اقتصادی کشور: خب گزارشهایی که آقای رئیس‌جمهور و آقایان دادید، عمده متوجّه مسائل اقتصادی بود، من هم یک چند جمله‌ای را در این زمینه تذکّر میدهم که مورد توجّه باشد.

۱) تولید؛ کلید اصلی اشتغال، کاهش توّرم و ایجاد ارزش پول ملّی
اوّلاً مسئله‌ی تولید. خب تولید، همان طور که ما هم اشاره کردیم، دوستان هم اشاره کردید، کلید اصلی است برای اشتغال، برای معیشت، برای کاهش تورّم، برای ایجاد ارزش پول ملّی؛ تولید واقعاً مادر همه‌ی اینها است؛ هر چه میتوانیم در مورد تولید بایستی کار کنیم. ما در این چند سال مکرّر اشاره کرده‌ایم و شعار سال هم که امسال «جهش تولید» است. آنچه من میخواهم روی آن تکیه کنم، این است که تولید یک موانعی دارد؛ این‌ جور نیست که انسان بتواند راحت به سمت افزایش تولید یا جهش تولید که ما گفتیم برود؛ موانعی هست؛ بروید سراغ این موانع، این موانع را برطرف کنید. ممکن است آقایان به ذهنشان بگذرد که خب موانع در اختیار ما نیست، مثلاً تحریم خارجی است؛ بله، بعضی از موانع این جوری است و تحت اختیار ما نیست؛ بحث حبس پولهای نفت ما، حبس امکانات ما، جلوگیری از فروش نفت ما در بخش مهمّی و مانع شدن از اینکه چیزهایی را وارد کنیم -ماشین لازم داریم، قطعات لازم داریم- در اختیار ما نیست، لکن بسیاری از موانع هم موانعی است که در درون کشور است و اینها بِجِد موجب مانع شدن از تولید و موجب جلوگیری از جهش تولید است؛ اینها را میشود برطرف کرد. من چند مورد از اینها را ذکر میکنم.

موانع جهش تولید: ۱-۱) واردات بی‌رویّه
یکی مسئله‌ی واردات بی‌رویّه است که ما مکرّر روی این تکیه کرده‌ایم. تولیدکنندگان مکرّر نامه مینویسند، شکایت میکنند، مراجعه میکنند، با بعضی از اینها در تلویزیون مصاحبه میشود و ذکر میکنند؛ [مثلاً] کارخانه‌ای است، یک کالایی را که مورد نیاز کشور هم هست دارد تولید میکند،‌ چشمش به دست مشتری داخلی است -خیلی از مواقع هم این مشتری خود دولت است- در این هنگام می‌بینند که همین کالا از یک طریقی از خارج وارد میشود! حالا ممکن است با امکانات بهتری، مثلاً با قیمت ارزان‌تری، امّا موجب ورشکستگی این تولید میشود. این واردات بی‌رویّه چیز خیلی خطرناک و مهمّی است. گاهی اوقات این واردات، واردات لوکس است؛ یعنی هیچ نیازی به آن نیست.

شنیدم که برای واردات یک نوع گوشی لوکس آمریکایی در سال ۹۸ حدود نیم میلیارد دلار -این جور گزارش شد به ما- مصرف شده! البتّه بخش خصوصی این کار را میکند، منتها بایستی دولت جلوی این را بگیرد. این یکی از مانعها.

۲-۱) مسئله‌ی قاچاق
یکی از موانع مسئله‌ی قاچاق است. جلوگیری از قاچاق به عهده‌ی خود ما است؛ این را دیگر نمیشود انسان از دیگری توقّع داشته باشد. بایستی همه‌ِی دستگاه‌های کشور -دستگاه‌های مربوط به قوّه‌ی مجریه عمدتاً و دستگاه‌های مربوط به قوّه‌ی قضائیّه و دستگاه‌های نیروهای مسلّح- با همکاریِ هم، به طور جد جلوی قاچاق را بگیرند، که واقعاً یک رقم تکان‌دهنده‌ای است. این گزارش تحقیق و تفحّصی که در اردیبهشت در صحن علنی مجلس خوانده شد، میگوید که حجم قاچاق ۲۵/۵ میلیارد دلار است! این خیلی رقم بالایی است؛ این مربوط به گزارش تحقیق و تفحّص مجلس است.

۳-۱) مشکلات قطعه‌سازی
یکی از موانع، همین مشکلات قطعات است که مکرّر به ما گفته میشود که مثلاً فرض کنید فلان ماشین فلان قطعه را ندارد، نمیدهند. خب ما در کشور نهضت قطعه‌سازی داریم که خوشبختانه راه افتاده؛ الان چند سال است که نهضت قطعه‌سازی راه افتاده از طرف بخشهای نیروهای مسلّح، وزارت دفاع و بعضی از بخشهای دیگر. خیلی خب؛ شما قطعات مورد نیاز را به مراکزی که قطعه‌سازی میکنند، به مراکزی که تحقیق و پژوهش در این زمینه میکنند، ارجاع کنید تا آنها برایتان قطعه را بسازند؛ و میتوانند. من عرض بکنم ما قطعات بسیار ظریف و پیچیده را خوشبختانه توانسته‌ایم بسازیم؛ در نیروهای مسلّح، بعضی از قطعاتی که تصوّر نمیشد که قابل ساخت باشد، خوشبختانه ساخته شد. از این نهضت قطعه‌سازی استفاده بشود.

۴-۱) ناهماهنگی‌ در بخشهای پایین‌دستی
یکی از موانع هم در یک جاهایی بعضی از ناهماهنگی‌ها در بخشهای پایین‌دستی است. حالا آقایان وزرا در صدر، هماهنگی‌هایی دارند و کارهایی را با هم به‌اتّفاق انجام میدهند که گزارش بعضی‌اش امروز داده شد؛ لکن در بخشهای پایین‌دستی گاهی ناهماهنگی‌های عجیب و غریبی هست. فرض بفرمایید که حالا مثلاً در این گزارش تلویزیونی، یک مصرف‌کننده‌ی فولاد شکایت میکند که ورق فولاد را به من نمیدهند؛ مورد نیازش است، ورق فولاد هم در داخل تولید میشود، خوبش هم تولید میشود. این تولیدکننده‌ی بخشِ پایین‌دستیِ فولاد است، مثلاً لوازم خانگی تولید میکند، احتیاج به فولاد دارد. یا مصرف‌کننده‌ِی موادّ پتروشیمی؛ کارخانه‌جاتِ پایین‌دستیِ بسیار زیادی هستند که به موادّ پتروشیمی احتیاج دارند، اینها مراجعه میکنند که به اینجا به دلایل مختلف فروخته نمیشود یا مثلاً به قیمتهای گران یا با مشکلاتی [فروخته میشود]. حالا مثلاً فرض کنید شب که در خبرها تلویزیون این را پخش میکند -ما می‌شنویم دیگر؛ بخشهای خبر را معمولاً همه می‌شنویم- به نظر من آن وزیری که می‌شنود این خبر را، همان شبانه با آن بخشی که از این قضیّه شکایت دارد تماس بگیرد، تلفن بزند، برای فردا قرار بگذارند، فردا بروند تا عصری مشکل را برطرف کنند؛ یعنی واقعاً این جور میشود موانع تولید را برطرف کرد. البتّه بعضی از مشکلات پیچیده‌تر است، بحث صبح تا عصری نیست -بنده یک مقداری مطّلعم از مشکلات اجرا- لکن بسیاری‌ از آنها واقعاً همین جور است که با یک نشست یک ساعته، دو ساعته و مانند اینها مشکل برطرف میشود. بنابر‌این، موانع تولید را بایستی برطرف کرد. این هم یک مطلب.

۵-۱) پیچ‌وخم‌های اداری در اعطای مجوّزها
یک مطلب دیگر که جزو موانع تولید است و خوشبختانه حالا در گزارشهایی که آقایان دادید اشاره‌ی به این هم شده، مسئله‌ی مجوّزها است که حالا میگویند زمانش کم شده؛ [این] خیلی مهم است. مجوّزها واقعاً پیچ‌وخم‌های اداریِ عجیب و غریبی دارد؛ حالا گفتند ۷۲ روز، [امّا در] مواردی خیلی بیش از ۷۲ روز مجوّزها مشکل پیدا میکرده. خب بایستی روی این زمینه کار کرد؛ مسئله‌ی تسهیلات بانکی و از این قبیل که به نظر من بایستی به این توجّه کرد؛ برداشتِ موانع.

۶-۱) صادرات موادّ خام یا صادرات فلّه‌ای
در حاشیه‌ی مسئله‌ی تولید، من یک نکته‌ی دیگری را عرض بکنم که آن هم بی‌ارتباط به مسئله‌ی تولید نیست و آن مسئله‌ی صادرات موادّ خام یا صادرات فلّه‌ای است که یک نمونه‌اش را قبلاً در مورد نفت گفتیم. یکی از مشکلات ما همین است که ما موادّ خام را بدون فراوری و بدون اینکه ارزش افزوده‌اش را برای کشور خودمان، برای سرمایه‌دار خودمان، برای کارگر خودمان فراهم بکنیم، میفرستیم خارج. سنگ معدنی قیمتی ما میرود خارج، آنجا فراوری میشود و فروخته میشود؛ گاهی هم همان سنگی که ما خامش را دادیم رفته، دوباره با چند برابر قیمت به داخل آورده میشود! من مکرّر راجع به مسئله‌ی معدن، راجع به همین سنگهای ذی‌قیمتی که در کشور ما هست و گاهی آن طوری که شنفتم بعضی از اینها در دنیا بی‌نظیر یا کم‌نظیر است، [تأکید کرده‌ام]. یا فرض بفرمایید خاک جزیره‌ی هرمز -این خاک باارزشی که جزیره‌ی هرمز دارد- زعفران جنوب خراسان، خرمای مناطق گرمسیری. خب خرمای ایران [واقعاً بی‌نظیر است]. یک وقتی چند سال قبل از این، یکی از کشورهای عربی یک بسته‌ی خرما هدیه فرستاده بود برای ما، به عنوان هدیه‌هایی که میفرستند؛ بنده آوردم و در هیئتِ دولتِ آن وقت نشان دادم، گفتم این به‌‌اصطلاح مصداق کامل «زیره به کرمان بردن» است! مرکز خرمای دنیا و بهترین خرمای دنیا اینجا است، آن وقت او برای ما فرض کنید که خرما را [هدیه میفرستد]؛ منتها او در بسته‌بندی بسیار زیبا و شکیل، ما گاهی اوقات داخل حصیر و در بسته‌های [دیگر]. حالا اخیراً یک مقداری بسته‌بندی‌ها بهتر شده، امّا بایستی این دنبال بشود؛ این هم مهم است. چند شب پیش تلویزیون راجع‌ به گشنیز میگفت که گشنیز را به صورت فلّه‌ای میبرند خارج و با قیمتهای بسیار زیادی بعد از فراوری در دنیا فروش میرود. پس یک نکته‌ای که ما در باب مسائل تولید خواستیم عرض بکنیم، مسئله‌ی برداشتن موانع تولید است که اینها است.

لزوم تشکیل کارگروه شناسایی موانع تولید
من البته قبلاً پیشنهاد کردم که برای شناسایی موانع تولید و برطرف کردن موانع تولید، یک کارگروهی تشکیل بشود از طرف رؤسای سه قوّه -چون مربوط به سه قوّه است- و رؤسای محترم هم اعلام پذیرش کردند و گفتند که «بله، این کار خوبی است». من نمیدانم تا حالا تشکیل شده یا تشکیل نشده؛ اگر نشده، خیلی خوب است که این کارگروه تشکیل بشود و به صورت شبانه‌روزی کار بکنند و ان‌شاءالله بتوانند موانع تولید را برطرف کنند، چون تولید در بخش اقتصاد از همه چیز مهم‌تر است.

۲) اهتمام به سرمایه‌گذاری
موضوع دوّمی که در زمینه‌ی مسائل اقتصاد میخواهم عرض کنم ــ که این هم باز به نحوی به تولید برمیگردد ــ مسئله‌ی سرمایه‌گذاری است. سرمایه‌گذاری یک موضوع خیلی مهمّی است برای ایجاد رونق اقتصادی، برای افزایش تولید، برای جهش تولید. اساس کار، سرمایه‌گذاری است. سرمایه‌گذاری در کشور ما سالها است که اختلال پیدا کرده؛ یعنی واقعاً‌ سرمایه‌گذاریِ لازم انجام نمیگیرد. آنچه در این زمینه باید انجام بگیرد اهتمام به سرمایه‌گذاری است. حالا آن طور که در ذهن من هست -در گزارشها هست، به ما هم گزارش کرده‌اند- شاید به نظرم حدود ده سالی است که ما از لحاظ سرمایه‌گذاری عقبیم و ضعیفیم. چند کار لازم باید انجام بگیرد:

۱-۲) تکمیل سرمایه‌گذاری‌های نیمه‌کاره
اوّلاً یک کار اوّلی و ابتدائی که خیلی مهم است، این است که ما در یک بخشهایی سرمایه‌گذاری‌های کلانی کرده‌ایم که تمام نشده، یا نیمه‌کاره رها شده، یا با کُندی پیش میرود؛ اوّلین کار این است که ما این سرمایه‌ها را زنده کنیم، احیا کنیم، یعنی این سرمایه‌گذاری را به کمال برسانیم؛ چون سرمایه‌گذاری وقتی نصفه‌کاره میماند، معنایش این است که از کیسه‌ی کشور و ملّت و دولت یک پولی، یک جایی صرف شده و لکن بازده ندارد؛ باید این را به بازده برسانیم که مردم از این سرمایه‌گذاری استفاده کنند. و باید هیچ طرح بزرگ سرمایه‌گذاری در کشور بلاتکلیف نماند که این در درجه‌ی اوّل از وظایف [سازمان] برنامه و بودجه است و [بعد] دستگاه‌های مختلف.

۲-۲) تشویق سرمایه‌گذاری‌
مطلب دوّم این است که سرمایه‌گذاری را تشویق کنید؛ چون سرمایه‌گذاری عمدتاً باید به وسیله‌ی بخش خصوصی انجام بگیرد. دولت صرفاً در آنجاهایی که بخش خصوصی یا نمیتواند یا رغبتی ندارد یا بازدهی برای بخش خصوصی ندارد میتواند سرمایه‌گذاری کند؛ سرمایه‌گذاری را بخش خصوصی باید انجام بدهد. بخش خصوصی هم امروز امکانات دارد؛ یعنی امروز پول در کشور کم نیست؛ می‌بینید دیگر که بحث نقدینگی و چند برابر شدن نقدینگی سر زبانها است؛ بنابراین پول هست؛ باید سرمایه‌گذار تشویق بشود به سرمایه‌گذاری. تشویق هم راه‌های مختلفی دارد، راه‌هایی هست که برای کسی پنهان نیست: مشکلات مالیّاتی برطرف بشود، مشکلات مجوّزها برطرف بشود، مشکلات تسهیلات بانکی برطرف بشود؛ اینها کارهایی است که همه بلدند [منتها] باید بنشینید، اهتمام کنید، ان‌شاءالله این تشویقها انجام بگیرد. این هم یک مسئله است.

۳-۲) هدایت نقدینگی به سمت تولید
این مسئله‌ی هدایت نقدینگی را من یک بار دیگر هم در مرکز عمومی گفتم،(۳) خصوصی هم به مسئولین مکرّر گفته شده که ما این نقدینگی موجود را به سمت تولید هدایت کنیم. البتّه من در سال ۹۷ در همین جلسه‌ی هیئت دولت و هفته‌ی دولت گفتم که یک هیئت شبانه‌روزی متخصّص معیّن بکنید که بنشینند روشهای مدیریّت نقدینگی را جستجو [کنند]؛(۴) این نقدینگی موجود باید مدیریّت بشود و هدایت بشود به سمت تولید که این کار آسانی نیست، کار مشکلی است، روشهای ویژه‌ای لازم دارد؛ من گفتم یک هیئتی بنشینند و این کار را انجام بدهند. من نمیدانم این هیئت تشکیل شده یا نشده؛ به‌ هر حال اگر نشده، باز هم زمان باقی است و ان‌َشاءالله این‌ کار انجام بگیرد تا اینکه نقدینگی موجود سرازیر بشود به سمت قسمت واقعی اقتصاد و به تولید برسد. این هم یک موضوع.

۳) لزوم تقویت ارزش پول ملّی
موضوع سوّمی که در بخش مربوط به اقتصاد میخواهم عرض بکنم، مسئله‌ی ارزش پول ملّی است که خب این هم بی‌ارتباط به آن بحثهای قبلی نیست. البتّه ارزش پول ملّی علی‌الاصول یک چیزی است که به رشد تولید کشور و رشد توسعه‌ی کشور و رشد اقتصادی و تقویت بنیه‌ی اقتصادی کشور ارتباط دارد؛ عمدتاً این است لکن یک چیزهایی هم در حاشیه‌ی این وجود دارد. البتّه اگر ما بتوانیم تولید را تقویت کنیم، پول ملّی به طور طبیعی تقویت خواهد شد؛ اگر بتوانیم بنیه‌ی اقتصاد را قوی کنیم، پول ملّی طبعاً تقویت خواهد شد و تقویت پول ملّی در امر معیشت مردم یک تأثیر فوق‌العاده‌ای دارد دیگر؛ تأثیر مستقیم در امر معیشت مردم دارد، لکن در کنار آن کارهای بلندمدّت -که تقویت بنیه‌ی اقتصادی کار کوتاه‌مدّتی نیست- بعضی از کارهای کوتاه‌مدّت هم وجود دارد.

یکی اینکه مشخّص شده است که دخالتهای بدخواهانه‌ای در کار ارز میشود که اینها در کاهش قیمت پول ملّی و ارزش پول ملّی تأثیر میگذارد. بعضی از دخالتها، دخالتهای بدخواهانه است؛ بعضی بدخواهانه نیست، [بلکه] سودجویانه است. اعلام شد که ۲۷ میلیارد دلار پول صادراتی است که برنگشته؛ خب این مسئله‌ی مهمّی است. البتّه گاهی اوقات این برنگشتن به خاطر یک عوامل منطقی است که برنمیگردد، امّا گاهی هم به خاطر این است که مثلاً فرض کنید این پول را، این ارز را این جناب، برده در فلان کشور زمین خریده، ملک خریده، آنجا رفته کارهایی مانند اینها کرده؛ این قابل قبول نیست. حالا گزارشهایی در این زمینه هست که در یکی از کشورهای همسایه‌ی ما، بیشترین تعداد ملکی که خریداری شده، مربوط به ایرانی‌هایی است که آنجا ملک خریده‌اند؛ خب این اصلاً قابل قبول نیست. یا اگر بخواهند این را صرف کنند برای واردات کالاهای غیر لازم، یا کالاهای لوکس و بکلّی غیر مورد انتفاع که نمونه‌اش را عرض کردم: یک گوشی تلفن لوکسی را از آمریکا آورده‌اند و نیم میلیارد، پانصد میلیون یورو صرف این کار بشود؛ حالا تعجّب هم میکنم که چطور آنها که این همه تحریم میکنند ما را، این یکی را و امثال اینها را ما در تحریم نداریم؛ اینها واقعاً کارهایی است که قابل قبول نیست. یکی این است، یکی هم برخی از تصمیم‌های نسنجیده‌ی بعضی از دستگاه‌ها است. البتّه خوشبختانه بانک مرکزی فعّالیّتهای خوبی را در این زمینه انجام داده و شروع کرده و دنبال میکنند که همه هم باید به آن کمک کنند؛ به نظر ما همه‌ی دستگاه‌های دولتی باید به بانک مرکزی کمک کنند؛ چون مباشرتاً مسئله‌ی پول و ارز، کاهش ارزش پول یا افزایش ارزش پول به سیاستهای آنها ارتباط پیدا میکند؛ لذا همه باید کمک کنند تا بانک مرکزی بتواند کارش را انجام بدهد. خوشبختانه کارهای خوبی هم دارد انجام میشود.

ضرورت راه‌اندازی سامانه‌های اطّلاعاتی
یکی از مسائلی که اینجا به ما گفته شده و بنده هم چندبار به بعضی از مسئولین ذی‌ربط همین را تذکّر داده‌ام، راه‌اندازی سامانه‌های اطّلاعاتی است که در این زمینه وجود دارد که اجرای این سامانه‌ها مدّتها و چند سال است تصویب شده؛ بعضی‌هایش هم راه‌اندازی شده، لکن بعضی هم راه‌اندازی نشده. راه‌اندازی سامانه‌های اطّلاعاتی و متّصل‌کردن آنها به یکدیگر، به دولت کمک میکند برای اینکه بتواند اطّلاعات لازم را در این زمینه به دست بیاورد. این هم مثل سامانه‌ی صدور مجوّزهای سرمایه‌گذاری، سامانه‌ی مالیات، سامانه‌ی مبارزه‌ی با قاچاق کالا و ارز، سامانه‌ی مربوط به پولشویی خیلی مهم است و برای هر ساختاری که شما بخواهید اصلاح بکنید، این سامانه‌ها ضروری است؛ علاوه بر اینکه به طور جاری هم به شما کمک میکند.

۴) منوط نکردن مسائل اقتصادی به تحوّلات خارجی
یک موضوع دیگر در زمینه‌ی مسائل اقتصاد که به نظر من موضوع مهمّی است و در [این] زمینه‌، آخرین موضوعی است که عرض میکنم، این است که در مسائل اقتصادی کشور، اقتصاد کشور را مطلقاً به تحوّلات خارجی نباید پیوند زد؛ یعنی شما برنامه‌ریزی اقتصادی را مطلقاً موکول و منوط نکنید به اینکه تحریمها برطرف بشود، یا کاهش پیدا کند؛ نه، فرض را بر این بگذارید که تحریمها بنا است دَه سال بماند. برنامه‌ریزی اقتصادی بایستی بر اساس امکانات درونی و -همان ‌طور که بارها گفتیم- درون‌زایی و به ظرفیّتهای داخلی تکیه ‌کردن، انجام بگیرد. این درست نیست که مثلاً فرض کنید ما بگوییم اگر چنانچه انتخابات فلان کشور، فلان جور شد، مثلاً این ‌جور میشود؛ نه نخیر، انتخابات آنجا هر جور میخواهد بشود. ما بایستی برنامه‌ی اقتصادی کشور را با توجّه به مسائل درونی کشور، با توجّه به امکاناتِ خودمان برنامه‌ریزی کنیم؛ واقعاً یک خطای راهبردی است که ما مسائل اقتصادی را منوط کنیم به تحوّلات خارجی. و نباید تکیه کرد به مسائل خارجی؛ [که] آنها هر جور بخواهند، تصمیم بگیرند. ممکن است یک روز تصمیم خوبی بگیرند، ممکن [هم] هست تصمیم بدی بگیرند؛ اگر تصمیم خوبی بود از آن استفاده خواهیم کرد، لکن این‌ جور نیست که برنامه‌ی اقتصادی‌مان را موکول کنیم به اینکه آنها چه ‌جوری تصمیم بگیرند. این هم مسئله‌ی مهمّ دیگر.

اهمّیّت فضای مجازی و لزوم راه‌اندازی شبکه‌ی ملّی اطّلاعات
مسائل دیگری هم البتّه در کشور وجود دارد. یک مسئله که من اصرار دارم روی آن تکیه بکنم، مسئله‌ی فضای مجازی است؛ خب فضای مجازی خیلی مهم است. آقایانی که در زمینه‌ی فضای مجازی نظراتی دارند و ابراز میکنند و گاهی میگویند که این جزو زندگی اصلی مردم است -که ما هم قبول داریم؛ الان واقعاً فضای مجازی، یک بخش حقیقی از زندگی مردم شده؛ حالا دولت الکترونیک و از این قبیل که به جای خود محفوظ است- شکّی نیست [امّا] آنچه عرضِ من است و من روی آن تکیه میکنم این است که فضای مجازی بدون اختیار ما، از بیرون از اختیارِ ما دارد مدیریّت میشود؛ بحث این است. فضای مجازی یک چیزی نیست که آدم بتواند مثل یک آب روانی هر جور که میخواهد از آن استفاده بکند؛ دیگران دارند این آب را به یک سمتی که خودشان میخواهند هدایت میکنند؛ آنها دارند مدیریّت میکنند این فضا را. خب وقتی که ما میدانیم کسانی از بیرون دارند فضای مجازی را -که ما هم دست‌اندرکارش هستیم و مبتلابهِ ما است- هدایت میکنند و مدیریّت میکنند، ما نمیتوانیم بی‌کار بنشینیم در مقابل او؛ ما نمیتوانیم مردممان را که با فضای مجازی ارتباط دارند، بی‌پناه رها کنیم در اختیار آن مدیری که دارد پشت پرده، فضای مجازی را اداره میکند. عوامل مسلّط بین‌المللی در این زمینه‌ها بشدّت فعّالند: از لحاظ خبردهی، خبررسانی، تحلیل داده‌ها و امثال گوناگون؛ هزاران کار دارد انجام میگیرد روی فضای مجازی. برای خاطر این است که بنده روی مسئله‌ی شبکه‌ی ملّی اطّلاعات این‌ همه تأکید میکنم. این شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملّی فضای مجازی که تشکیل داده‌ایم و بنده اصرار داشتم و دارم که این [شورا] تشکیل بشود و رؤسای محترم در آن شرکت کنند و تصمیم‌گیری کنند و اجرا کنند، به خاطر اهمّیّت این مسئله است؛ نمیشود این مسئله را رها کرد. و من میبینم که آن اهتمام لازم به خرج داده نمیشود. خب الان شبکه‌ی ملّی اطّلاعات اجزائی دارد، این اجزا باید در زمان‌بندی‌های مشخّص تحقّق پیدا کند؛ آدم میبیند که تحقّق پیدا نمیکند، از زمان‌بندی‌ها عقبند؛ یا سیاستهای اصولی‌ای در زمینه‌ی پهنای باند وجود دارد که مکرّر ابلاغ شده، خب این سیاستها باید رعایت بشود و اینها مورد درخواست و تأکید مؤکّد اینجانب است.

قدر دانستن خدمت در نظام جمهوری اسلامی
یک نکته‌ای هم که ربطی به مسائل اقتصادی و این قبیل مسائل ندارد لکن به نظر من خیلی مهم است، این نکته‌ی آخری است که به حضّار محترم میخواهم عرض بکنم. خطاب هم فقط به قوّه‌ی مجریّه نیست، به همه‌ی دست‌اندرکاران و مسئولان کشور است؛ چه در قوّه‌ی مجریّه، چه در قوّه‌ی قضائیّه، چه در قوّه‌ی مقنّنه، چه بخشهای گوناگونی که در حاشیه‌ی اینها حضور دارند؛ و آن، این است که دوستان! قدر خدمت در این نظام را بدانید، خدمت در این نظام خیلی باارزش است. البتّه خدمت در همه ‌جا باارزش است؛ هر مسلمانی، در هر نقطه‌ای از عالم، در هر سطحی یک خدمتی به افراد، به انسانها، به بشریّت بکند، این یقیناً ثواب دارد، ارزش دارد و ان‌شاءالله خدای متعال اجر میدهد، لکن در جمهوری اسلامی فقط این نیست؛ خدمت کردن در جمهوری اسلامی علاوه‌ی بر این، یک نکته‌ی بسیار مهمّ دیگری دارد و آن، این است که خدمت شما، حرکت شما و کار شما کمک میکند به رونمایی از الگویی که اسلام برای جامعه‌سازی و برای مدیریّت جامعه دارد نشان میدهد؛ این خیلی مهم است.

شکست الگوی سرمایه‌داری و محصولات تمدّن غربی
خب تمدّن غربی الگوهای مدیریّت و جامعه‌سازی و نظام‌سازی و حکومت را به میدان آورد و نشان داد؛ هم کمونیسم یک جور -سوسیالیسم و کمونیسم وانواع و اقسام سوسیالیسم‌هایی که دولتهای مختلف به شکل آنها به وجود آمدند- و سرمایه‌داری و به‌اصطلاح لیبرالیسم و مانند اینها هم یک جور دیگر؛ اینها فراورده‌های غرب است و این فراورده‌ها شکست خورده؛ امروز این محصولات تمدّن غربی در مدیریّت جامعه و مدیریّت بشر شکست‌خورده است. آن یکی که جمع شد، این یکی هم خیمه و خرگاهش(۵) در حال اغتشاش و نابسامانی است که دارید مشاهده میکنید. قلّه‌ی باشکوه این الگوی غربیِ سرمایه‌داری، آمریکا است که وضعیّت آن را مشاهده میکنید که به معنای واقعی کلمه یک الگوی شکست‌خورده است. بیشتر از همه‌ جا در آمریکا ارزشهای بشری دارد لگدمال میشود. با این نظامهای حکومتی، بایستی ارزشها را زنده کنند؛ حالا ارزشهای دینی به کنار، ارزشهای معنوی که آنها به آن توجّه هم ندارند، احساس هم نمیکنند آنها را، به کنار؛ ارزشهای بشری، ارزشهایی که عقلهای بشر آنها را میفهمد، [یعنی] مسئله‌ی امنیّت، مسئله‌ِی سلامت، مسئله‌ی عدالت، اینها دارد بکلّی در این الگوی مسلّط غربی بیش از همه‌ جا لگدمال میشود. در آمریکا جرم و جنایت از همه ‌جای دنیا بیشتر است؛ این حرفی است که خودشان دارند میگویند، آمارهایی است که خودشان دارند میدهند. در آمریکا فاصله‌ی طبقاتی وحشتناک است؛ آمریکا کشور ثروتمندی است امّا بیشترین بخش این ثروت در اختیار یک عدّه‌ی انگشت‌شمار است؛ انگشت‌شمار به معنای واقعی کلمه؛ بیشترین بخش این ثروت در اختیار آنها است. تعداد گرسنه‌ها، درمانده‌ها، بی‌خانمان‌ها در آمریکا به نسبت، از همه‌ی کشورهای دنیا بیشتر است. البتّه برخی از کشورهای بسیار فقیری که مثلاً در آفریقا هستند را مورد نظر ندارم، کشورهای متعارف دنیا، چه آنهایی که به عنوان کشورهای پیشرفته محسوب میشوند، چه آنهایی که در حال پیشرفت محسوب میشوند، از همه ‌جا تعداد و نسبت درماندگان و بی‌خانمان‌ها و فقرا و مانند اینها در آمریکا بیشتر است. طبق اعلام صریح رقبا در کارزارهای انتخاباتی آمریکا -که هم اخیراً گفتند، هم قبلها گفته بودند- از هر پنج کودک آمریکایی، یکی گرسنه است که اینها واقعاً در دنیا کم‌نظیر است.

درجه‌ی بالای انحطاط فکری در آرمان‌شهر غرب‌زده‌ها
ناامنی درونی شهرهای [آمریکا] در دنیا کم‌نظیر است؛ یعنی واقعاً در خیابان جوانی که بیرون میرود، خاطرجمع نیست که یک نفری، یک دیوانه‌ای، یک سرخوشی، یک عقده‌ای‌ای همین طور اسلحه را به طرف او نگیرد، او را بِتنهایی یا در بین جمعی به قتل نرساند. می‌بینید دیگر که این آمار جنایتهای آمریکا عجیب و غریب است؛ اصلاً انسان گیج میشود از شدّت و افزایش اینها. حالا اینها مربوط به داخل آمریکا است که خب مسائل آمریکا و مشکلات درونی آمریکا و مشکلات مدیریّتیِ نظام سرمایه‌داری در آمریکا بیش از اینها است و تفصیلات زیادی دارد؛ لکن علاوه‌ی بر اینها آن کاری است که در دنیا آمریکا دارد انجام میدهد؛ قتل، غارت، جنگ‌افروزی، ایجاد ناامنی جزو کارهای رایج آمریکا است. امروز شما ملاحظه کنید در سوریه، در فلسطین، در یمن جای پای آمریکا بوضوح مشاهده میشود. امروز در اینها است، دیروز در عراق و افغانستان که هنوز هم ادامه دارد در بعضی از اینها، قبل‌تر از آن در ویتنام، قبل‌تر در هیروشیما؛ همه جا در سراسر دنیا انسان آثار جنایتکاری آمریکا و غرب را -عمدتاً آمریکا را- مشاهده میکند. درجه‌ی بالای انحطاط فکری آنها را هم از انتخابهایشان میشود فهمید. ببینید چه افرادی، چه شخصیّت‌هایی را به عنوان شخص اوّل در آمریکا بر سرِ کار آورده‌اند و دارند به دنیا نشان میدهند که دنیا آنها را رد میکند و تحقیر میکند! آرمان‌شهرِ غربزده‌ها اینجا است، این همان آرمان‌شهری است که غربزده‌ها -حالا بعضی در کشور خود ما و بعضی در کشورهای دیگر- به عنوان یک نقطه‌ی برجسته و آرمان‌شهر به آن نگاه میکردند؛ این خصوصیّات آمریکا است؛ یعنی الگوهای بشری به این شکل است.

ایمان، علم و عدل؛ سه عنصر اصلی الگوی اسلامی برای نظام‌سازی
اسلام الگوی مستقلّ خودش را دارد. الگوی اسلامی برای نظام‌سازی و جامعه‌سازی به طور خلاصه یک الگویی است مرکّب از ایمان و علم و عدل؛ این سه عنصر اصلی است. ایمان به معنای ایمان توحیدیِ خالص که این ایمان توحیدیِ خالص، هم در ساخت شخصیّت انسانها تأثیر میگذارد، هم در ساخت جامعه و قواره‌ی عمومی جامعه اثر میگذارد، و هم در عمل شخصی امتداد دارد، هم در شکل اجتماعی. علم با گستره‌ی بی‌انتهای [آن] -هم علم الهی، هم علم طبیعی به آن [معنا] که غربی‌ها هنرشان را در آن نشان دادند، [یعنی] تسخیر طبیعت و تسلّط بر طبیعت و مانند اینها- جزو چیزهایی است که در اسلام ممدوح است. بعد انسان عروج میکند از این مرحله به مراحل بالاتر؛ علم به هویّت انسان، علم به عالَم ملکوت و علوم الهیِ برتر از این حرفها. این علم شامل همه‌ی این مسائل است. عدل هم به معنای وسیع عدل؛ هم عدالت اقتصادی، هم عدالت قضائی، هم عدالت اجتماعی، [یعنی] عدالت به معنای واقعی کلمه. این، آن چیزی است که امام به ما یاد داده.

ما البتّه در هر سه بخش عقبیم. تحرّک ما تحرّک مناسب و شایسته‌ای نبوده امّا الگو این است که انسان این را در شعارها، در اظهارها، در جهت‌گیری‌ها، در حرکتهایی که در این ۴۱ سال در جمهوری اسلامی صورت گرفته، در شخصیّت‌سازی‌هایی که صورت گرفته، میتواند مشاهده بکند؛ نمونه‌هایش شهدای بزرگ ما هستند، نمونه‌اش شهید بهشتی است، نمونه‌اش شهید رجائی است، نمونه‌اش شهید باهنر است، نمونه‌اش شهید مطهّری و تا این آخر شهید قاسم سلیمانی است؛ الگوی اسلامی این است. شما با عملکرد خودتان میتوانید این الگو را در چشم مردم جهان شیرین کنید و تبلیغ کنید آن را، برجسته کنید یا خدای نکرده بعکس، آن را از چشمها بیندازید. بنابر‌این، خدمت در جمهوری اسلامی این [طور] است؛ فقط صرف این نیست که ما با خدمت خودمان یک کمکی به آحاد بشر یا به جمع معیّنی یا به کشور میکنیم؛ مهم این است که ما با این کار خودمان، با این عملکرد خودمان، با این خدمت خودمان، داریم در واقع چهره‌ی اسلام را و الگوی اسلامی را نشان میدهیم. و این الگو وجود دارد؛ چه مستکبرها بخواهند، چه نخواهند، این الگوی تازه سر برآورده در دنیا، و آنها هم از همین میترسند؛ دشمنی‌شان به خاطر این است که این الگو، الگویی است که اصول مسلّمِ آنها را قبول ندارد؛ مدیران و جهت‌دهان آنها مبتلا به کج‌رفتاری و کج‌اندیشی در عمده‌ی مسائل زندگی هستند و الگوی جمهوری اسلامی، الگوی اسلامی، این را قبول ندارد و خطّ مستقیم را، خطّ حق را در مقابل باطل دنبال میکند؛ دشمنی‌های اینها به خاطر این است. کینه‌توزی‌ای که شما می‌بینید آمریکا و بعضی‌های دیگر با جمهوری اسلامی دارند، فقط به خاطر بودن زید و نبودن عمرو و فلان کار خاص و مانند اینها نیست؛ با اساس مخالفند. البتّه از لحاظ تاکتیکی کارهایی را دارند. این عمل کارگزار نظام بایستی این الگو را نشان بدهد.

توصیه‌ی مولای متّقیان (علیه‌ السّلام) به جامعه‌ی اسلامی
یک توصیه هم از مولای متّقیان (سلام الله علیه‌) عرض بکنم که برای امروز ما مهم است. حضرت در خطبه‌ی سی‌وچهارم میفرمایند: غُلِبَ وَ اللهِ المُتَخاذِلون؛ حضرت سوگند یاد میکند که اگر مؤمنان دست از یاریِ هم بردارند، شکست میخورند. «تخاذل» یعنی این به او کمک نکند، او به این کمک نکند؛ این معنای «تخاذل» است. حضرت قسم میخورد، میگوید: غُلِبَ وَ اللهِ المُتَخاذِلون. خطاب به مردم آن زمان است، امّا در واقع خطاب به کلّ بشریّت است؛ مؤمنین باید به هم کمک کنند، مؤمنین بایستی پشتیبان هم باشند، مؤمنین بایستی از یکدیگر دفاع کنند، یاری کنند همدیگر را. شما می‌بینید دشمن در حال طرّاحی بر ضدّ شما است؛ به طور دائم، دشمنان دارند علیه شما طرّاحی میکنند؛ واقعاً به طور دائم؛ انسان میبیند طرّاحی‌های اینها را. حالا بعضی اوقات آنها خیال میکنند طرّاحی‌شان نامشهود است، امّا واقعاً مشهود است، انسان میفهمد که چه کار دارند میکنند. خب در مقابل طرّاحی آنها، شما هم باید طرّاحی کنید؛ نه باید بی‌عمل بمانید و ساکت بمانید، نه باید تسلیم بشوید؛ چون او مرتّب دارد طرّاحی میکند، ما نباید تسلیم طرّاحی او بشویم. آن وقت در همین خطبه حضرت خطاب به مردم خودشان میفرماید که «تُکادونَ وَ لا تَکیدون‌»؛ آنها علیه شما دارند طرّاحی میکنند، شما علیه آنها طرّاحی نمیکنید. این نبایستی در جامعه‌ی اسلامی وجود داشته باشد؛ اگر چنانچه آنها کید میکنند با شما، یعنی دارند طرّاحی و نقشه‌ریزی میکنند علیه شما، شما هم باید علیه آنها نقشه بریزید و طرّاحی کنید و کید کنید. خب، ان‌شاءالله که دوستان موفّق باشند.

تشکّر از برگزار‌کنندگان مجالس عزاداری در رعایت سلامت جامعه
من یک تشکّر هم بکنم از برگزار‌کنندگان مجالس عزاداری که تا امروز بحمدالله اکثر [آنها] مراعات کردند؛ حالا شاید بعضی‌ها گوشه‌کنار باشند که مراعات نکرده باشند که به آنها هم توصیه میکنیم مراعات کنند؛ امّا هم برگزار‌کنندگان، هم منبری‌های محترم و مدّاحان محترم مراعات کردند این جهات سلامت را و توصیه‌های ستاد ملّی را که من باز هم [آن را] تأکید میکنم. و امیدواریم ان‌شاءالله خداوند به همه اجر بدهد، مورد توجّه حضرت سیّدالشّهداء (سلام الله علیه‌) قرار بگیرند و این عزاداری‌ها و شوق و شوری که مردم نشان میدهند، ان‌شاءالله مقبول درگاه پروردگار و ائمّه‌ی هدیٰ (علیهم السّلام) باشد. و مجدّداً از عوامل کمک‌کننده‌ی به مردم در مقابله‌ی با این ویروس خطرناک و خبیث و ده شکل و شمایل تشکّر میکنیم، ان‌شاءالله که خداوند به همه‌ی آنها توفیق بدهد.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته


۱) در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی (رئیس‌جمهور) و آقایان بیژن زنگنه (وزیر نفت)، رضا اردکانیان (وزیر نیرو)، سعید نمکی (وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) و محمّدباقر نوبخت (رئیس سازمان برنامه و بودجه) گزارشهایی ارائه کردند.



۲) آقای محمّد اسلامی
۳) بیانات در روز عید سعید قربان (۱۳۹۹/۵/۱۰)
۴) بیانات در دیدار هیئت دولت (۱۳۹۷/۴/۲۷)
۵) خیمه‌ی بزرگ


سخنان آیت الله خامنه ای

 
  • تشکر
Reactions: SheRviN DoKhT

SheRviN DoKhT

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
24/7/18
ارسال ها
1,441
امتیاز واکنش
26,692
امتیاز
373
زمان حضور
16 روز 12 ساعت 57 دقیقه
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌‌‌القاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الطیّبین الطّاهرین المنتجبین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.


میلاد شریف پیامبر اکرم (ص)، زمینه‌ی بزرگ‌ترین حادثه‌ی تاریخی بشر
تبریک عرض میکنم به همه‌ی بینندگان عزیز و همه‌ی آحاد ملّت ایران و به همه‌ی امّت بزرگ اسلامی، میلاد باسعادت حضرت نبیّ مکرّم و رسول اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و ولادت حضرت امام جعفر صادق (علیه الصّلاة و السّلام) را که عید بزرگی است. این میلاد شریف، زمینه‌ی بعثت نبوی را فراهم آورد که بعثت نبوی بزرگ‌ترین حادثه‌ی تاریخی برای بشر از اوّل تا آخر است. امیدواریم که ان‌شاءالله این عید بر مردم عزیزمان، بر ملّت عزیز ایران، بر همه‌ی ملّتهای مسلمان و امّت بزرگ اسلامی مبارک باشد؛ برای جامعه‌ی بشری هم ان‌شاءالله مایه‌ی برکات زیادی باشد.

امروز سه مناسبت در کنار هم قرار دارد: یکی همین مناسبت میلاد مبارک و معظّم است -میلاد پیامبر گرامی و فرزند گرامی‌اش حضرت صادق (علیه الصّلاة و السّلام)- یک مناسبت، مناسبت هفته‌ی وحدت است که مناسبت بسیار مهمّی است، و یک مناسبت هم سیزدهم آبان است که روز مبارزه‌ی با استکبار است؛ در مورد هر کدام از اینها چند جمله‌ای را برای ملّت عزیز ایران عرض میکنیم.

تناسب روشن برخی آیات قرآن کریم با وضع کنونی بشر
در مورد پیامبر اعظم (صلّی‌ الله علیه و آله و سلّم) در قرآن آیات متعدّدی وجود دارد؛ بعضی از این آیات خیلی تناسب روشنی با وضع کنونی بشر پیدا میکند که وقتی انسان آیه را میخواند، میبیند کأنّه همین امروز و برای بشرِ امروز نازل شده. یک آیه، این آیه‌ی شریفه است که در سوره‌ی برائت است: لَقَد جاءَکُم رَسولٌ مِن اَنفُسِکُم عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیکُم بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیم؛(۱) که این دو جمله‌ی اوّل آیه مربوط به همه‌ی آحاد بشر است؛ کما اینکه در آیه‌ی دیگر هم میگوید: یـاَیـُّهَا النّاسُ اِنّی رَسولُ اللهِ اِلَیکُم [جَمیعًا]؛(۲) همه‌ی بشر مخاطب پیامبر اکرمند. این دو جمله، دو جمله‌ی خیلی مهمّی است: عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم؛ رنج شما آحاد بشر بر پیامبر اعظم گران می‌آید و او از رنج شما رنج میبرد؛ بعدی «حَریصٌ عَلَیکُم»؛ دلسوز شما است، مشتاق شما است، علاقه‌مند به سرنوشت شما است؛ این خطاب به همه‌ی آحاد بشر است.

امروز جامعه‌ی بشری مصداق این خطاب است، یعنی تناسب این خطاب با وضع امروز جامعه‌ی بشری تناسب زیادی است؛ واقعاً میتوان گفت که امروز بشر، بیش از همیشه‌ی تاریخ دچار رنج است. خب نابرابری هست، جنگ هست، جنگ‌افروزی هست، مادّی‌گرایی افراطی هست که کمتر در دوره‌های تاریخ، این چنین گرایش مادّی‌ای در بین آحاد بشر به این شدّت وجود داشته باشد؛ استفاده از علم و فنّاوری هست برای سرکوب ملّتها؛ طغیانگری هست، شرارت هست، طواغیت هستند.

استفاده‌ی استکبار از ابزار علم و فنّاوری برای اعمال قدرت طاغوتی
خب بعضی از اینها [از جمله] نابرابری، تبعیض، عدم عدالت، وجود طواغیت همیشه در طول تاریخ بوده است، مال امروز نیست منتها امروز برای اِعمال این قدرت طاغوتی از ابزار علم دارد استفاده میشود، از فنّاوری دارد استفاده میشود ؛ یعنی مثلاً فرض کنید که فرعون میگفت «اَلَیسَ لی مُلکُ مِصر»؛(۳) خیلی خب، در محدوده‌ی مصر هر غلطی میخواست میکرد. امروز آمریکا که همان فرعونِ آن روزِ مصر است، به کشور آمریکا اکتفا نمیکند و نمیگوید «الیس لی ملک آمریکا»! [بلکه] بلند میشود می‌آید وارد کشورهای دیگر میشود، جنگ درست میکند، تسلّط پیدا میکند، پایگاه میسازد؛ یعنی وضع این جوری است و کاری که امروز طواغیت با استفاده‌ی از دانش بشری و پیشرفت دانش میکنند، تبعیضی که هست، نابرابری‌ای که هست، جنگ افروزی‌ای که هست، از همیشه بیشتر است. واقعاً «عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم»؛(۴) روح مطهّر نبیّ‌ مکرّم امروز از این رنج بشری آزرده است؛ و مشتاق سعادت بشر است و مشتاق هدایت بشر است و به معنای واقعی کلمه مثل یک پدر مهربان به دنبال این است که بشر خوشبخت بشود، به صراط مستقیم هدایت بشود و به سرانجامی که به نفع او است برسد.

خطاب متفاوت قرآن کریم به سران کفّار و آحاد مردم کافر
یک نکته‌ای که در این آیه‌ی شریفه هست، این است که این آیه در آخر سوره‌ی برائت است. سوره‌ی برائت، سوره‌ی جنگ است، سوره‌ی برائت از کفّار است، سوره‌ی امر به مبارزه و مانند اینها است؛ در آخر این سوره این جور میفرماید: عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم،(۵) خطاب هم که گفتیم به همه‌ی آحاد مردم است. از این یک نکته‌ای میشود استفاده کرد و آن ،این است که آن خطابهایی که وجود دارد، مربوط به آحاد بی‌خبر و غافل غیرمسلمان نیست، مربوط به سران کفر است، مربوط به سران استکبار است. خطاب به آن تشکیلاتی است که مسلّط بر سرنوشت جوامع بشری‌اند که قرآن در یک جا از آنها تعبیر کرده است به «ائمّه‌ی کفر»: فَقاتِلوا اَئِمَّةَ الکُفرِ اِنَّهُم لا اَیمٰنَ لَهُم؛(۶) یک جا هم در سوره‌ی قصص به ائمّه‌ی یدعون الی النّار [تعبیر کرده]: «وَ جَعَلنٰهُم اَئِمَّةً یَدعونَ اِلَی النّار»(۷) که مردم را به جهنّم میکشانند و دعوت به جهنّم میکنند. در واقع آن حدّت و شدّتی که قرآن در قبال دشمنان اسلام و کفّار ابراز میکند، در مقابل آن جریانها است. آحاد مردم کفّار، [یعنی] آنهایی هم که دنبال حقّند، مایل به حقّند، عنادی ندارند، غرضی ندارند، همان کسانی هستند که مخاطب آن جمله‌ی زیبا و شریف هستند: عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم.(۸)

امروز دشمن اسلام و آن دشمن اصلی، آن «اَئِمَّةً یَدعونَ اِلَی النّار»، همین استکبار و صهیونیسم است؛ اینها هستند که در واقع دارند با اسلام با همه‌ی وجود خودشان مقابله میکنند و معارضه میکنند. آخرین نمایش این معارضه هم همین نمایشی است که متأسّفانه هفته‌ی قبل در پاریس اتّفاق افتاد.(۹) این نمایش زشتی که در پاریس نشان داده شد،خیلی قابل توجّه و قابل دقّت است.

سقوط هنر فرانسه و زشتی حمایت سـ*ـیاسی دولت فرانسه
یک نفر کاریکاتوریست، یک غلطی کرده، یک دشنامی به پیامبر به زبان کاریکاتور داده؛ این صرفاً این نیست که حالا یک هنرمندی دچار انحراف و فساد شده و یک غلطی انجام داده؛ فقط این نیست؛ پشت سر این حادثه دستهایی وجود دارد. دلیلش چیست؟ دلیلش همین است که ناگهان می‌بینیم در دفاع از این کارِ معمولیِ هنری، یک رئیس‌جمهور یا مثلاً فرض کنید یک دولت می‌ایستد، بعضی دولتهای دیگر هم از او حمایت میکنند؛ پیدا است که تشکیلاتی پشت سر این قضیّه است؛ صرف این نیست که هنر فرانسه سقوط کرده، کارش به اینجا رسیده؛ مسئله‌ سـ*ـیاست دولتی است که از این کارِ غلط دارد حمایت میکند و یک مقام سـ*ـیاسی می‌آید صریحاً پشتیبانی خودش را ذکر میکند. خب شما میگویی که این طرف [آن] آدم را کشته؛ خیلی خب! شما برای آن کسی که کشته شده ابراز محبّت بکن، ابراز تأسّف بکن؛ دیگر چرا این کاریکاتورها را می‌آورید این جور نصب میکنید در یک جای نمایانی و صریحاً از آنها حمایت میکنید؟ این خیلی حادثه‌ی تلخ و زشتی است که در ابعاد یک دولت دارد اتّفاق می‌افتد؛ صرف این نیست که یک هنرمند، یک کاریکاتوریست، این کار را انجام میدهد. آن برهه‌ی قبل هم که این قضیّه پیش آمد همین اتّفاق افتاد؛ آنجا هم دیدیم که عناصر دولتی و شخصیّت‌های سـ*ـیاسی پشت قضیّه درآمدند و دفاع کردند و حمایت کردند.

خشم و اعتراض امّت اسلامی، نشان‌دهنده‌ی زنده بودن جوامع اسلامی
البتّه امّت اسلامی امروز سرشار از خشم و اعتراض است؛ این نشان‌دهنده‌ی زنده بودن جوامع اسلامی است؛ این جای خرسندی است. در شرق و غربِ دنیای اسلام، مردم و مسئولین و بسیاری از سیاستمداران اسلامی -البتّه بعضی در اینجا هم حقارت خودشان را نشان دادند،- امّا اغلب در اینجا از هویّت اسلامی و از شخصیّت معظّم پیامبر مکرّم اسلام دفاع کردند و خشم و اعتراض خودشان را نشان دادند؛ این نشان‌دهنده‌ی زنده بودن ملّتها است. منتها یک عبرتی در این ماجرا وجود دارد که این قابل توجّه است؛ این هم از جمله‌ی چیزهایی است که بایستی مورد توجّه کسانی باشد که به مسائل سـ*ـیاسی دنیا ارتباط دارند و کار میکنند. اینجا دولت فرانسه می‌آید ربط میدهد این قضیّه را به حقوق بشر و آزادی و این حرفها؛ عبرت ماجرا اینجا است.

حمایت دولت فرانسه از خشن‌ترین و وحشی‌ترین تروریست‌های دنیا
حالا این دولت فرانسه چه‌ جور دولتی است؟ این سـ*ـیاست چه سیاستی است؟ این سـ*ـیاست همان سیاستی است که خشن‌ترین و وحشی‌ترین تروریست‌های دنیا را در خودش جا داده و پناهگاه آنها شده؛ یعنی تروریست‌هایی که در کشور ما رئیس‌جمهور را به شهادت رساندند، نخست‌وزیر را به شهادت رساندند، رئیس قوّه‌ی قضائیّه را به شهادت رساندند، آحاد متعدّدی از نمایندگان و اجزای دولت و قوّه‌ی قضائیّه را به شهادت رساندند و طبق آماری که در اختیار است، هفده هزار [نفر] از مردم عادّی را، مردم کوچه و بازار را، به شهادت رساندند؛ اینها تروریست‌های معمولی‌ای نیستند؛ پناهگاه اینها فرانسه و پاریس است، آن وقت اینها ادّعای حقوق بشر میکنند، ادّعای آزادی میکنند. همین دولت به گرگ خونخواری مثل صدّام در دوره‌ی جنگ تحمیلی بیشترین کمک را کرد -حالا نمیتوانیم بگوییم از کمکهای دولتهای دیگر بیشتر بود، امّا یکی از بزرگ‌ترین کمک‌کاران صدّام در این جنگ او بود- هواپیماهای پیشرفته و ابزارهای پیشرفته‌ی جنگی را در اختیار آن گرگ خونخوار گذاشت و خجالت هم نکشیدند و دادند و گفتند و اعتراف هم کردند. حالا این مال رفتار آنها با تروریست‌ها و مانند اینها است؛ رفتارشان با ملّت خودشان را هم در این تظاهرات شنبه‌های این یک سال اخیر مشاهده کردید که چه کار کردند با مردم خودشان! آن وقت اینها ادّعا میکنند که اهل آزادی و حقوق بشر و مانند اینها هستند.

دفاع از وحشی‌گری فرهنگی و حمایت از منافقین و صدّام؛ دو روی یک سکّه
بنده اعتقادم این است که اینها دو روی یک سکّه‌اند؛ یعنی دفاع از وحشیگریِ فرهنگی و از آن عملِ جنایت‌کارانه‌ی یک کاریکاتوریست، روی دیگر سکّه‌ی دفاع از منافقین و دفاع از صدّام و کمک به صدّام است؛ هر دوی اینها دو روی یک سکّه هستند.

خب این حادثه در کشورهای اروپا و آمریکا در این چند سال تکرار شده؛ این حادثه‌ی اهانت به قرآن، اهانت به پیامبر معظّم، در این چند سال چند بار در کشورهای غربی -هم در آمریکا، هم در کشورهای اروپایی- تکرار شده، لکن اینها نمیتواند به شرافت و جلالت و عظمت پیامبر مکرّم اسلام اندکی خدشه وارد کند؛ این خیلی روشن است که چهره‌ی نورانی پیامبر رحمت با این چیزها خدشه‌دار نمیشود، روز‌به‌روز این آفتاب ان‌شاءالله درخشان‌تر میشود و همچنان که رجّاله‌های مکّه و طائف در آن روز، با آن همه تلاشی که کردند، نتوانستند نام پیامبر مقدّس اسلام را پنهان کنند، امروز هم کار این حضرات شبیه همانها است؛ اینها هم نخواهند توانست و اینها به پیغمبر صدمه نمیزنند.

مشاهده‌ی نشانه‌های جاهلیّت مدرن و تمدّن وحشی غرب
منتها یک نکته فهمیده میشود و آن، این است که این کارها نشانه‌ی ذات ظلمانی تمدّن غرب است؛ این نشان‌دهنده‌ی آن است که این تمدّن و این فرهنگ در ذاتِ خود، این جاهلیّت مدرن در حقیقتِ خود، این قدر ظلمانی است و این قدر وحشی است. البتّه پنهان میکنند این وحشیگری را؛ چون از علم و دانش و فنّاوری برخوردار هستند، ظاهر علم و فنّاوری را [به آن] میپوشانند و آن وحشیگری را در ذیل آن پنهان میکنند؛ با تعبیرات آدم‌وار، با چهره‌ی بظاهر انسان‌وار، با کراوات و ادکلن و مانند اینها ظاهر میشوند، آن وحشیگری حقیقی‌ای را که در اینها وجود دارد به این وسیله‌ها پنهان میکنند. بنابر‌این به اسلام و پیغمبر صدمه‌ای [وارد] نمی‌آید، امّا وسیله‌ای است برای اینکه من و شما بیشتر بشناسیم این تمدّن را. این تمدّن واقعاً تمدّن وحشی‌ای است. این تمدّن تمدّنی است که ملّتهای خودش را هم بیچاره کرده. الان هم بعد از چند قرن که از شروع این تمدّن و از رنسانس میگذرد، وضع نابرابری را، وضع فقر را، وضع بی‌عدالتی را، وضع افسارگسیختگیِ خجلت‌آورِ اخلاقی را در کشورهای اروپایی و در آمریکا و کسانی که دنباله‌روِ اینها هستند، شما دارید مشاهده میکنید؛ طبیعت این تمدّن و این فرهنگ این است. این راجع به مسئله‌ی اوّل.

ابتکار بزرگ امام راحل (ره) در تعیین هفته‌ی وحدت
و امّا راجع به هفته‌ی وحدت. بنده گمان میکنم امروز بیش از همیشه اهمّیّت این ابتکار بزرگ امام راحل آشکار شده است. آن روزی که امام بزرگوار هفته‌ی وحدت را اعلام کردند و وحدت مذاهب اسلامی و فِرَق اسلامی را در جهت‌گیری‌ها و در گرایشهای عمومی، سـ*ـیاسی و اجتماعیِ خودشان اعلام کردند، آن روز خیلی از مخاطبین واقعی این پیام نتوانستند اهمّیّت این پیام را درک کنند؛ از جمله مسئولین خیلی از کشورهای اسلامی که اصلاً نفهمیدند چقدر این پیام حائز اهمّیّت است. خیلی‌ها هم نفهمیدند، خیلی‌ها هم لج کردند؛ یعنی به دنبال اغراض گوناگونی که داشتند، این پیام را ندیده گرفتند. امروز ما میفهمیم که این پیام چقدر مهم بوده. حوادثی که امروز اتّفاق افتاده، این اختلافات گوناگونی که میان کشورهای اسلامی اتّفاق افتاده، این حوادث هولناکی که در بعضی از کشورهای منطقه، در سوریه، در عراق، در یک برهه‌ای در لیبی، در یمن، و در افغانستان، از این اتّفاقاتی که در اینجاها افتاد انسان میفهمد که چقدر اتّحاد دنیای اسلام مهم بود و چقدر یکپارچگی امّت اسلامی عنصر ذی‌قیمتی بود که امام آن را اعلام کردند، آن را درخواست کردند، آن را مطرح کردند که اگر بود، بسیاری از این قضایا اتّفاق نمی‌افتاد.

حرکت خائنانه‌ی عادّی‌سازی رابـ*ـطه با صهیونیست‌ها از نتایج تفرقه‌ی دنیای اسلام
واقعاً آنچه امروز در دنیای اسلام وجود دارد، بخصوص در بخشی از آن، [یعنی] در این منطقه، فاجعه‌بار است؛ مسئله‌ی فلسطین را کم‌رنگ کرده‌اند، حرکت خائنانه و ذلیلانه‌ی عادّی‌سازی [روابط] با صهیونیست‌ها را راه انداخته‌اند؛ اینها همه از معالیل(۱۰) و نتایج عدم اتّحاد دنیای اسلام است، که همین ‌طور روی چشم و همچشمی و روی انگیزه‌های فاسد و غلط، یک ‌چنین کار زشتی انجام گرفت و در واقع حقّ ملّت فلسطین به وسیله‌ی عدّه‌ای تاراج شد.

البتّه مسئله‌ی فلسطین تمام‌شدنی نیست و اینها نمیتوانند و کوچک‌تر از آن هستند که این مسئله را به پایان برسانند؛ نخیر، مسئله‌ی فلسطین ادامه پیدا خواهد کرد و فلسطین، فلسطین خواهد شد و رژیم صهیونیستی جعلی از بین خواهد رفت؛ در این تردید نیست، منتها اینها دارند در سر راه این کار به قدر توانایی‌های خودشان مانع ایجاد میکنند؛ [از جمله] ارتباط برقرار کردنِ با غاصبِ قاتل جنایت‌کار -رژیم صهیونیستی این است دیگر؛ هم غصب کرده زمین را، هم قاتل مردم است؛ اینها چقدر از آحاد فلسطینی را از بین برده‌اند و چه جنایتی مرتکب شده‌اند- و خوشحال بودن و به این افتخار کردن و برایش توجیه درست کردن؛ توجیه‌های یضحک به الثَّکلیٰ.(۱۱)

فهم دشمن از اهمّیّت اتّحاد فرق اسلامی و برنامه‌ریزی علیه آن
من میخواهم عرض بکنم که متأسّفانه خیلی از دولتهای مسلمان و خیلی از مخاطبینِ واقعی، اهمّیّت این ابتکار را درک نکرده‌اند، لکن دشمن اهمّیّت این را درک کرد؛ دشمن فهمید که این توصیه‌ی امام راحل که اتّحاد فِرَق اسلامی است در جهت‌گیری‌های کلّی -عقایدشان برای خودشان باشد؛ هر کسی برای خودش عقاید و مناسک خودش را داشته باشد- چقدر برای امّت اسلامی اهمّیّت دارد و چقدر نفوذ دشمن را در آنها کم میکند؛ چون دشمن این را فهمید، شروع کرد به برنامه‌ریزی بر ضدّ این حرکت. دشمن برنامه‌های عملیّاتی‌ای را در مقابله‌ی با پیام وحدت امام بزرگوار انجام داد؛ از جمله ایجاد مراکزی برای تولید اندیشه‌های ضدّتقریبی؛ [در مقابل آنچه] ما میگوییم تقریب فِرَق اسلامی. نشستند مراکزی را درست کردند، به یک عدّه مزدور هم پول دادند، آنجا نشاندند که بنشینند فکر و مطلب تهیّه کنند برای اثبات ضدّتقریب، ؛ یعنی جوری عمل بکنند که این سـ*ـیاست بزرگ امام، این تدبیر عظیم و الهی امام را خنثیٰ کنند. [ایجاد] مراکز تولید اندیشه.

و ایجاد گروه‌های تکفیری. این گروه جرّار(۱۲) داعش را خود دشمنان اسلام فراهم کرده‌اند؛ آمریکایی‌ها اعتراف کرده‌اند. البتّه ما خبرهایی داشتیم، اطّلاعاتی داشتیم لکن اگر ما میگفتیم، ممکن بود محلّ تردید قرار بگیرد، امّا خودشان اعتراف کردند؛ هم کسانی در آن دولتی که این داعش را به وجود آورده بود اعتراف کردند، هم در دولت بعدی، این شخصی که حالا سر کار است،(۱۳) صریحاً گفت که داعش را اینها به وجود آورده‌اند و از او حمایت کرده‌اند؛ به مزدورانشان در منطقه، دولتهای پیرو و تابع خودشان دستور دادند، به اینها پول دادند، از اینجا و آنجا برایشان سلاح خریدند، امکانات دادند، برایشان تجهیزات فراهم کردند. این هم یک کار.

ایجاد مرکز تولید اندیشه و گروه‌های تکفیری و تروریستی توسّط دشمن
بنابراین، هم مرکز تولید فکر درست کردند، هم جریانهای تروریستی را به وجود آوردند، هم عناصری را که نمیدانستند و نمیخواستند وارد این بازی بشوند، به طور غافل و نادانسته وارد جریان کردند، عصبانی‌شان کردند، وادار کردند که اینها به همدیگر بدگویی کنند؛ شما ناگهان می‌بینید که مثلاً فرض کنید در فلان کشور همسایه‌ی ما یک [شخص] منبری، میرود روی منبر و به مقدّسات آن فرقه‌ی دیگر اهانت میکند، بعد پایین می‌آید، میرود در سفارت انگلیس پناهنده میشود؛ این چیزی است که اتّفاق افتاده، تازه هم اتّفاق افتاده و از این قبیل کارها زیاد است؛ یعنی کم نیست. افراد را وادار میکنند که مردم را عصبانی کنند، مخاطبین را عصبانی کنند، به جان هم بیندازند. خب اینها که صریحاً گفتند که آنها این [کارها] را انجام داده‌اند. منتها من این را میخواهم بگویم که برخی از دولتهای این منطقه که پشتیبانی‌های مالی را به عهده گرفته‌اند، گناهشان از آحادی که وابسته به این گروه‌ها شده‌اند، بیشتر است؛ یعنی آن کسی که از فلان گوشه‌ی دنیای اسلام از روی تعصّب دینی و همراه با جهالت می‌آید و جزو این گروه تروریستی میشود، گناهش کمتر از آن رئیس و آن مسئول و آن پادشاهی است که پول میدهد و اینها را راه می‌اندازد و تسلیحات برایشان فراهم میکند و مانند اینها. البتّه جرم اصلی مربوط به آمریکایی‌ها است؛ واقعاً این جور است.

آمریکا و رژیم سعودی، مجرمان اصلی در قضیّه‌ی جریانهای تکفیری
در قضیّه‌ی جریانهای تکفیری در این منطقه، جرم اصلی را آمریکایی‌ها کردند و سعودی‌ها که دنبالشان بودند؛ سعودی‌ها هم به اینها پول دادند، کمک کردند و پشتیبانی کردند؛ آمریکایی‌ها علاوه بر این جرم، یک جرم دیگری هم مرتکب شدند و آن، این است که به بهانه‌ی حضور اینها، به کشورهای مسلمان لشکرکشی کردند؛ به افغانستان لشکرکشی کردند، به سوریه لشکرکشی کردند، به جاهای مختلف و به بعضی از کشورهای دیگر مثل عراق هم در فکر لشکرکشی بوده‌اند و هستند که البتّه جوانهای عراقی و مؤمنین عراقی نخواهند گذاشت و غیرت و تعصّبِ به‌حقّ آنها مانع خواهد شد از اینکه ان‌شاءالله آمریکا بتواند نفوذ کند، ولی آنها نقشه‌ی این کار را دارند و دنبال این هستند که در این کشورها نفوذ کنند. البتّه هر جا هم اینها وارد شدند ناامنی و تخریب به وجود آورده‌اند؛ واقعاً در این کشورها زیربناها را تخریب کردند، ناامنی ایجاد کردند، جنگ داخلی درست کردند؛ دولتها را مشغول کردند که نتوانند کارهای اصلی و وظایف خودشان را انجام بدهند؛ واقعاً نابودی حرث و نسل [است] و «وَ یُهلِکَ الحَرثَ وَ النَّسل»(۱۴) ‌به معنای واقعی کلمه در مورد اینها است و اینها این کارها را کرده‌اند.

علاج مسئله‌ی فلسطین و فاجعه‌ی جنگ یمن، با وحدت امّت اسلامی
به نظر ما هفته‌ی وحدت خیلی مهم است و اتّحاد مسلمانان درمان بسیاری از دردهای امّت اسلامی است. الان این جنگ فاجعه‌بار یمن که پنج سال است این ملّت مظلوم دارند در کوچه و بازار و خانه و بیمارستان و مدرسه و مجامع مردمی‌شان بمباران میشوند، حادثه‌ی کوچکی نیست، حادثه‌ی بسیار بزرگی است که واقعاً سعودی‌ها قساوت عجیبی را در این قضیّه دارند از خودشان نشان میدهند. یا در مسئله‌ی فلسطین؛ این دهن‌کجی چند دولت ضعیف ذلیل که به دنیای اسلام دهن‌کجی کردند، به امّت اسلامی دهن‌کجی کردند و مسئله‌ی فلسطین را به خیال خودشان نادیده گرفتند و با غاصب، با قاتل ارتباط برقرار کردند؛ بدون تردید همه‌ی اینها با وحدت امّت اسلامی علاج پیدا خواهد کرد و مشکلات دولتهای اسلامی و ملّتهای اسلامی -گرفتاری زیاد است دیگر، از کشمیر تا لیبی، همین طور که نگاه کنید، همه جا گرفتاری هست- این گرفتاری‌ها به برکت اتّحاد مسلمانها برطرف خواهد شد. این هم درباره‌ی مسئله‌ی هفته‌ی وحدت.

عقلانی و مدبّرانه بودن ستیزه‌گری با رژیم مستکبر آمریکا
و امّا مسئله‌ی سیزدهم آبان. جالب است که امسال سیزدهم آبان که روز مبارزه‌ی با استکبار است، مصادف شده است با ولادت پیامبر اعظم؛ این، آیه‌ی شریفه‌ی «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللهِ وَ الَّذینَ مَعَه، اَشِدّاٰءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماٰءُ بَینَهُم»(۱۵) را به یاد انسان می‌آورد؛ از آن طرف ولادت، از این طرف «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» که این حرکت عظیمی [بود] که جوانهای ما انجام دادند. سیزدهم آبان مظهر استکبارستیزی ملّت ایران بود؛ این جور نبود که با چند نفر ساکن در یک سفارتخانه مشکلی داشته باشند؛ مسئله، مسئله‌ی یک کار مهم و یک کار نمادینی بود در مبارزه‌ی با استکبار که بجا هم واقع شد. خب رژیم آمریکا رژیم استکباری است و رژیم استکباری، جامع بسیاری از ضررها و شیطنت‌ها و بدی‌ها است. رژیم استکباری، هم جنگ‌افروز است، هم تروریست است، هم تروریست‌پرور است، هم مداخله‌گر است، هم فاسد است، هم انحصارطلب است؛ یعنی وقتی میگوییم «رژیم استکباری»، استکبار جامع همه‌ی این زشتی‌ها و بدی‌ها و شیطنت‌ها است. بنابر‌این، ستیزه‌گری با این استکبار، با این پدیده، عین عقلانیّت است. حالا بعضی‌ها میگویند «آقا! این خلاف عقلانیّت است، خلاف تدبیر است»؛ نه، خلاف تدبیر نبود؛ این درست عین عقلانیّت بود؛ تسلیم شدن و زیر بار رفتن، ضدّ عقلانیّت بود.

آمریکا، شروع‌کننده‌ی ستیزه‌گری
شروع‌کننده هم ما نبودیم؛ یعنی این جور نبود که اوّل [ما] شروع [کنیم] -در قرآن کریم هم اتّفاقاً در یک موردی عین همین وجود دارد: «وَ هُم بَدَءوکُم اَوَّلَ مَرَّة»(۱۶)- آنها شروع‌کننده بودند. بعد از انقلاب که ما به سفارت حمله نکردیم؛ سفارت آمریکا در اوّلِ انقلاب بود و مشغول کارشان هم بودند، امّا آنها شروع کردند علیه انقلاب حرکت کردن: هم در خود آمریکا قطعنامه بگذرانند، سخنرانی کنند، در کنگره علیه جمهوری اسلامی که تازه متولّد شده تصمیم‌گیری کنند، گروه تروریستی راه بیندازند، گروه‌های کودتاگر به وجود بیاورند و تمهید کنند و برنامه‌ریزی کنند، هم در خود سفارت -که بحق گفته شد «لانه‌ی جاسوسی»- تمهیدات جاسوسی عظیمی را فراهم بکنند؛ [لذا] آنها شروع کردند و شروع‌کننده آنها بودند. وقتی که شروع کردند، حرکت دانشجویان که به سفارت حمله کردند در حقیقت حرکت دفاعی بود، به‌جا بود، به‌موقع بود، کاملاً عقلانی بود.

تصوّر غلط برخی از تسلیم شدن مقابل آمریکا
و این را هم عرض بکنیم که تصوّر بعضی‌ها از دولت آمریکا و رژیم آمریکایی یک تصوّر غلطی است؛ خیال میکنند اگر چنانچه دولتی خودش را تسلیم کرد به آن رژیم، بهره خواهد برد از او؛ نخیر، همینهایی هم که در دنیا می‌بینید با آمریکا ارتباط دارند امّا یک مقداری وضعشان بهتر است، به خاطر این است که تسلیم نشده‌اند -البتّه به هر اندازه‌ای که با آمریکا ارتباط داشته باشند و او دخالت کند، ضربه میخورند- امّا آنهایی که خودشان را تسلیم آمریکا کردند و سیاستهای آمریکایی را پذیرفتند و زیر بار زورگویی‌های آمریکا رفتند، ضربه خوردند؛ نمونه‌اش کمپ‌دیوید است که واقعاً سی چهل سال اینها عقب افتادند؛ نمونه‌اش رژیم پهلوی در کشور خودمان است که کشور را واقعاً عقب‌افتاده کردند با تسلیم در مقابل سیاستهای آمریکا. و روز‌به‌روز هم هر چه بگذرد، این جور رژیم‌ها وابسته‌تر و گرفتارتر میشوند.

سـ*ـیاست حساب‌شده و ثابت ما در برابر آمریکا
در مورد آمریکا، سـ*ـیاست ما یک سـ*ـیاست حساب شده و مشخّصی است و این سـ*ـیاست، با رفت و آمد اشخاص تغییر پیدا نمیکند. حالا امروز انتخابات آمریکا است، بعضی‌ها همین‌ طور [حرف میزنند] راجع به اینکه چه کسی بیاید، چه کسی نیاید، اگر این بیاید چه میشود، اگر آن بیاید چه میشود. خب بله، ممکن است حوادثی اتّفاق بیفتد، [امّا] به ما ارتباطی نخواهد داشت؛ یعنی در سـ*ـیاست ما هیچ تأثیری نمیگذارد؛ سـ*ـیاست ما حساب‌شده است، مشخّص است و رفت و آمد اشخاص در آن تأثیر ندارد.

منتها وضع خود آنها را شما [اگر] ملاحظه کنید، وضع تماشایی‌ای است. رئیس‌جمهوری که الان سرِ کار است و بناست انتخابات را او برگزار کند، میگوید که این متقلّبانه‌ترین انتخابات تاریخ آمریکا است! این را چه کسی میگوید؟ این را آن رئیس‌جمهوری میگوید که خودش الان سرِ کار است و انتخابات را در واقع او دارد اجرا میکند. آن یکی رقیبش هم در مقابل میگوید که ترامپ قصد تخلّف وسیع دارد! دموکراسیِ آمریکایی این است؛ خودشان درباره‌ی انتخاباتشان این جور حرف میزنند؛ این نمونه‌ای از چهره‌ی کریهِ لیبرال‌دموکراسی در داخل خود آمریکا است. خب حالا قطع نظر از اینکه کدام انتخاب بشوند -ممکن است این یکی [انتخاب بشود]، ممکن است آن یکی انتخاب بشود، که حالا امروز معلوم خواهد شد- لکن یک مطلب کاملاً روشن است و آن انحطاطِ سـ*ـیاسی و مدنی و اخلاقیِ رژیمِ آمریکا است؛ هر کدام انتخاب بشوند فرقی نمیکند.

انحطاط سـ*ـیاسی و مدنی و اخلاقی رژیم آمریکا
انصافاً رژیم آمریکا بشدّت دچار انحطاط سـ*ـیاسی و انحطاط مدنی و انحطاط اخلاقی است. این هم تحلیل نیست؛ این [مطلبی] که من میگویم، این جور نیست که حالا تحلیل باشد؛ این را خودشان میگویند؛ این حرف سخنگویان خودشان و نویسندگان خودشان و صاحبان فکر از داخل خود آمریکا است؛ آنها این حرف را میزنند. در این چند سال چند کتاب نوشته‌اند، با تیراژهای بالا در داخل آمریکا منتشر شده که برخی پرده‌ها را این کتابها بالا میزند. یکی از این کتابها را که به فارسی ترجمه شده، بنده خواندم؛ پُر از شواهدِ همین انحطاط است؛ یعنی واقعاً [اگر] کسی آن کتاب را بخواند، [میبیند که] اوّل تا آخر کتاب نشان‌دهنده‌ی انحطاط نظام سـ*ـیاسی آمریکا با حرکات رئیس‌جمهور آمریکا است. این امپراتوریِ این جوری دیری نخواهد پایید؛ معلوم است که وقتی کار یک سـ*ـیاست، کار یک رژیم به اینجا رسید، این دیگر خیلی عمر طولانی نخواهد کرد و منهدم خواهد شد. البتّه بعضی‌هایشان هستند که اگر سرِ کار بیایند زودتر منهدم میکنند، بعضی هستند که اگر سرِ کار بیایند ممکن است یک خرده دیرتر منهدم بشود؛ لکن به هر حال این حقیقت است.

قوی شدن کشور، تنها راه برطرف کردن دشمنی‌ها
دشمنی‌شان با ما هم به خاطر این است که ما سلطه‌ی ظالمانه‌ی آنها را به رسمیّت نشناخته‌ایم؛ یعنی چون زیر بار آنها نرفته‌ایم، چون سیاستهای آنها را در منطقه قبول نکرده‌ایم، چون سیاستشان نسبت به فلسطین را رد کرده‌ایم، چون سیاستهای ظالمانه‌ی آنها را قبول نکرده‌ایم، اینها با ما دشمنی میکنند و این دشمنی ادامه هم دارد. تنها راه برطرف کردن این دشمنی این است که ما اینها را مأیوس کنیم؛ یعنی بایستی ملّت ایران و دولت ایران و نظام جمهوری اسلامی کار را به جایی برسانند که طرف مقابل مأیوس بشود از اینکه بتواند ضربه‌ی اساسی وارد بکند. باید قوی بشویم؛ این را من بارها عرض کرده‌ام به ملّت عزیزمان و به مسئولین هم در جلسات کاری، در جلسات خصوصی، در نگاه عمومی، مکرّر مطرح کرده‌ام. بایستی این ابزارهای قدرت را -قدرت واقعی، نه قدرت پوشالی- در خودمان تقویت کنیم، ملّت قوی بشود، کشور قوی بشود، [آنگاه] دشمن مأیوس خواهد شد. مردم البتّه انصافاً خوب ایستادگی کرده‌اند؛ در این مدّتی که این مشکلات تحریم و تبعات تحریم و مانند اینها بوده، مردم واقعاً خوب ایستادند، انصافاً ایستادگی کردند و مشکلات را تحمّل کردند و از خودشان استقامت نشان دادند.

نیاز به تحرّک بیشتر مسئولین در سه حوزه‌ی اقتصاد، امنیّت و فرهنگ
به نظر من در سه زمینه مسئولین بایستی یک مقداری تحرّک بهتری داشته باشند: یکی در زمینه‌ی اقتصاد است، یکی در زمینه‌ی امنیّت است، یکی در زمینه‌ی فرهنگ است؛ ما مسئولین در این سه زمینه باید تلاشهایمان را افزایش بدهیم. در زمینه‌ی اقتصاد نگاه صحیح و اصولی این است که مطلقاً به بیرون کشور نگاه نکنیم؛ نه اینکه رابـ*ـطه‌مان را قطع کنیم؛ بنده هر دفعه که میگویم علاج را در داخل بجوییم، یک عدّه‌ای برمیدارند اینجا و آنجا، در فضای مجازی [میگویند:] «معتقدند که ما با خارج ارتباط را قطع کنیم»؛ نه، این نیست؛ ارتباطات باید برقرار باشد؛ مهم این است که ما علاج را از دیگران نخواهیم، علاج را از بیرون خودمان نخواهیم؛ علاج در درون خود ما است، در داخل کشور است که یک قلم عمده‌‌اش هم افزایش تولید است که بارها روی آن من تکیه کرده‌ام. باید یک تلاش برنامه‌ریزی‌شده و سازمان‌یافته در زمینه‌ی اقتصاد انجام بگیرد.

امکان حلّ مشکلات اقتصادی با مدیریّت هماهنگ دستگاه‌ها
خیلی از مشکلات کنونیِ ما ربطی هم به تحریم و مانند این چیزها ندارد؛ مربوط به خود ما است، مربوط به ناهماهنگی‌ها است. این گرانی‌های اخیر واقعاً توجیه ندارد؛ بسیاری از این گرانی‌های اخیر واقعاً توجیه ندارد؛ باید علاج بشود و قابل علاج است؛ بایستی مسئولین با هماهنگی علاج کنند. شما نگاه که میکنید، گرانی از گوشت قرمز و گوشت مرغ و گوجه فرنگی بگیرید تا پوشک بچّه [وجود دارد]؛ خب گرانی‌های اینها، گرانی‌های بی‌دلیلی است، هیچ استدلالی پشت این گرانی‌ها وجود ندارد؛ و جنس هم هست؛ هم وزارت صمت، هم مسئولین تعزیرات، هم بسیج، هم بعضی از دستگاه‌های دیگری که مرتبط با قضیّه هستند، [مثل] گمرک و دیگران، با همدیگر همکاری کنند و این مشکل را از جلوی پای مردم بردارند؛ همه‌ی اینها قابل کنترل است. بنابراین با مدیریّت هماهنگ دستگاه‌ها این مشکلات قابل برطرف شدن است.

اهمّیّت تأمین امنیّت خارجی و امنیّت داخلی
در باب امنیّت [هم] که عرض میکنیم، عمده مراد امنیّت خارجی است که باید کشور به ابزارهای دفاعی مجهّز بشود؛ [مثل] همین موشک و پهپاد و هواپیما و امثال اینها که مشغول [ساختن هم] هستند؛ اینها امنیّت خارجی کشور را تأمین میکند؛ یعنی موجب میشود که کشور مطمع(۱۷) دشمن قرار نگیرد، دشمن به کشور طمع نکند. این جور نیست که ما خیال کنیم که همه‌ی مشکلات با ساختن موشک درست میشود؛ نه، نخیر؛ بعضی از مشکلات هست که هیچ ربطی هم به موشک ندارد؛ امّا بسیاری از مشکلات هم هست که به همین ابزارهای دفاعی ارتباط پیدا میکند.

در باب امنیّت داخلی هم دستگاه‌های امنیّتی ما باید مواظب نفوذ باشند؛ عمده نفوذ است؛ نفوذ دشمن در دستگاه‌های مختلف و اعمال وسوسه‌هایشان؛ مشکل عمده این است. باید مراقب باشند که این [مشکل] را درست کنند.

نیاز به تلاش هوشمندانه در کار فرهنگی
در باب فرهنگ هم همین جور؛ مسئولین فرهنگی باید تلاشهای هوشمندانه‌ای بکنند. گاهی حجم کار فرهنگی‌ ما زیاد است، لکن بایستی فعّالیّت هوشمند باشد؛ یعنی بدانیم کجا نیاز به چه چیزی است، به کدام کار فرهنگی [نیاز] است، برویم سراغ آن کار؛ که اگر این کار انجام بگیرد، به نظر من این سه مقوله، یعنی مقوله‌ی اقتصاد، امنیّت، فرهنگ، سه مقوله‌ی اساسی است که میتوان اینها را با تدبیر، با هماهنگی، با پیگیری [پیش برد]؛ و خب بحمدالله مسئولین مشغول هستند، یک مقداری جدّیّت را باید بیشتر کنند و کار انجام بگیرد.

لزوم آزاد‌سازی شهرهای اشغالی آذربایجان و تأمین امنیّت ارامنه
یک نکته‌ی آخری هم راجع به این جنگی است که متأسّفانه در همسایگی ما، بین دو همسایه‌ی ما [یعنی] آذربایجان و ارمنستان در جریان است. این جنگ حادثه‌ی تلخی است و امنیّت منطقه را تهدید میکند و برای کشور ما هم خوب نیست؛ بایستی هر چه زودتر تمام بشود و البتّه همه‌ی سرزمین‌های آذربایجان که به وسیله‌ی ارمنستان تصرّف شده، باید آزاد بشود؛ یعنی بایستی همه‌ی این سرزمین‌ها برگردد به خود آذربایجان -یکی از شرایطِ اصلیِ کار [این] است- [زیرا] که متعلّق به آذربایجان است و جمهوری آذربایجان برای آزادی اینها دارای حق است و بایستی آزاد بشود. البتّه بایستی امنیّت ارامنه‌ای که در این سرزمین‌ها هستند محفوظ باشد و مرزهای بین‌المللی هم باید رعایت بشود؛ یعنی دو طرف به مرزهای بین‌المللیِ کشورها تعدّی و بی احترامی نکنند و مرزهای بین‌المللی بایستی محفوظ باشد و تروریست‌ها هم بایستی در نزدیکی مرزهای ما مستقر نشوند.آن طور که در گزارشها هست، اگر چه بعضی‌ها انکار میکنند، لکن در گزارشهای قابل اطمینان وجود دارد که یک تعدادی تروریست از اینجا و آنجا وارد این ماجرا شده‌اند؛ اگر اینها نزدیک مرز باشند و احساس خطر بشود، قطعاً برخورد قاطع خواهد شد؛ اینها بایستی نیایند.

امیدواریم که ان‌شاءالله همه‌ی ملّتهای مسلمان و همه‌ی ملّتهای منطقه و همه‌ی آحاد بشری از این مشکلات نجات پیدا کنند و ملّت عزیز ایران به برکت این ولادت معظّم و روح مطهّر نبیّ مکرّم اسلام و امام صادق (علیهما السّلام) و روح مطهّر امام بزرگوار، ان‌شاءالله روزهای خوبی را در آینده مشاهده کند و ما کاملاً امیدوار به این آینده‌ی نزدیک هستیم.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته


سخنان آیت الله خامنه ای

 
  • تشکر
Reactions: Kallinu

SheRviN DoKhT

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
24/7/18
ارسال ها
1,441
امتیاز واکنش
26,692
امتیاز
373
زمان حضور
16 روز 12 ساعت 57 دقیقه
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین. السّلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.

هم‌افزایی و تبادل تجارب دانشگاه‌های نیروهای مسلّح؛ یک مژده‌ی بزرگ و ایجاد فرصت
اوّلاً تبریک عرض میکنم دانش‌آموختگی جوانان رشید عزیز کار‌آزموده‌ی خودمان در دانشگاه‌های نیروهای مسلّح را و همچنین ورود جوانان سردوشی‌بگیر در عرصه‌ی دانشگاه و آماده‌سازی خود برای طیّ این مراحل پُرافتخار. همچنین تشکّر میکنم از بیانات کوتاه و مفید و گزارشهای خوب سردار رئیس محترم ستاد کل و فرماندهان دانشگاه‌های سازمانهای نیروهای مسلّح ،و نثر شیوا و فصیح مجری محترم مراسم. اجرای این مراسم که همه‌ی دانشگاه‌های نیروهای مسلّح در زمان واحد و در مکان واحد جمع میشوند، یک مژده‌ی بزرگی همراه خود دارد و آن ایجاد فرصتی است برای نزدیکی دانشگاه‌های نیروهای مسلّح به یکدیگر و استفاده‌ی از تجارب یکدیگر و هم‌افزایی آنها با یکدیگر و کمک آنها به یکدیگر؛ ارتباط آنها یقیناً به سود این دانشگاه‌ها است. محلّ این اجتماع هم دانشگاه خوش‌سابقه‌ی امام علی است که من فراموش نمیکنم در سال ۵۹ در اوایل جنگ تحمیلی، دانشجویانی از این دانشگاه آمدند اهواز، رفتند سوسنگرد و مشغول مبارزه شدند؛ دانشجو بودند، امّا مجاهدت خودشان را از همان دوران دانشجویی آغاز کردند.

امنیّت؛ یک ارزش بسیار والا و اساسی و عنصر حیاتی برای کشور
عزیزان من! یکی از چیزهایی که به یک کاری ارزش میبخشد، هدف آن کار است. اگر بخواهیم ارزش کارها را بدانیم، باید هدف آن کارها را بشناسیم. اگر این محاسبه درست باشد -که درست است- تحصیل در دانشگاه‌های نظامی و دانشگاه‌های سازمانهای نیروهای مسلّحِ ما یکی از باشرف‌ترین و باارزش‌ترین کارها است؛ چرا؟ چون با تحصیل در این دانشگاه‌ها جوانان ما وارد نیروهای مسلّحی میشوند که امنیّت کشور را تأمین میکند و امنیّت برای کشور یک ارزش بسیار والا و اساسی و یک عنصر حیاتی است؛ چون بدون امنیّت، همه‌ی ارزشهای مهمّ کشور دچار اختلال خواهند شد؛ هم رفاه، هم عدالت، هم دانش‌ورزی و دیگرِ ارزشهای مهم. بنابر‌این، حضور در این دانشگاه‌ها یک فرصت بسیار مهمّی است، یک کار بسیار باارزشی است. در این دانشگاه‌ها درس خواندن و فارغ‌التّحصیل شدن، شما را آماده میکند برای اینکه بتوانید ان‌شاءالله به یکی از ارزشمندترین کارها مشغول بشوید، که آن حفظ امنیّت کشور و ملّتتان است.

خدمات نیروهای مسلّح به ملّت در عرصه‌های مختلف
البتّه نیروهای مسلّح به جز تأمین امنیّت، کارهای مهمّ دیگری هم دارند که یکی از بزرگ‌ترین کارهای نیروهای مسلّحِ ما ارائه‌ی خدمات به ملّت است؛ هم ارتش، هم سپاه، هم نیروی انتظامی و هم بسیج، انواع خدمات را در سالهای گذشته و بخصوص در این برهه‌ی اخیر به ملّت ایران هدیه کرده‌اند: هم خدمات زیربنایی، مثل سد و راه و پالایشگاه و امثال اینها؛ هم در عرصه‌ی بهداشت و درمان، در بخش واکسن فلج اطفال، کار بسیار بزرگی را نیروهای مسلّح کرده‌اند؛ امروز هم در زمینه‌ی مسائل کرونا حقیقتاً نیروهای مسلّح در مِیدانند و انواع کارهای لازم را و خدمات لازم را ارائه میدهند؛ در حوزه‌ی کمکهای معیشتی هم کارهای بسیار خوبی به وسیله‌ی نیروهای مسلّح انجام میگیرد. البتّه اینها را اعلام نمیکنند، تبلیغاتی نمیکنند، ولی کارهای خوبی را دارند انجام میدهند که ما از آنها مطّلعیم. و همچنین در رزمایش همدلی و کمک مؤمنانه، نیروهای مسلّح در این ماه‌های گذشته نقش ایفا کردند. در حوادث سیل و زلزله و امثال اینها هم نقش نیروهای مسلّح نقش واضحی است؛ در سیل اوایل سال ۹۸ و پیش از آن در زلزله‌ی استان کرمانشاه، حقّاً و انصافاً نقش‌آفرینیِ بزرگی را انجام دادند. بنابر‌این، نیروهای مسلّحِ ما بحمدالله آبرومندند، شرافتمندند و ارزشمندند؛ این را همه میتوانند حس کنند.

قدرت دفاعی، ثبات اقتصادی، و توانایی فرهنگی؛ سه رکن از ارکان اقتدار ملّی
عزیزان من! قدرت دفاعی یکی از ارکان اقتدار ملّی است. اگر برای اقتدار ملّی ما لااقل سه رکن اصلی را در نظر بگیریم، یکی از این سه رکن استحکام و ثبات اقتصادی است که خیلی مهم است، یکی توانایی و قوام‌یافتگی فرهنگی است که بسیار اساسی است، یکی هم قدرت دفاعی است. قدرت دفاعی برای یک کشور حیاتی است، برای اقتدار یک ملّت حیاتی است. اگر این قدرت دفاعی را ملّتها نداشته باشند، آن کسانی که اهل بی احترامی و تعرّض و سوء استفاده و دخالت‌ کردن و دست‌اندازی به دیگر کشورها و ملّتها هستند -که امروز نمونه‌هایش را دارید در دنیا می‌بینید: آمریکا و بعضی از کشورهای دیگر- آنها را راحت نمیگذارند؛ اگر قدرت دفاعی در یک کشوری وجود نداشته باشد، دیگران آنها را راحت نمیگذارند و به همه چیزِ آنها تعرّض میکنند که امروز می‌بینید به بعضی از کشورها چه تعرّضهایی میشود.

مبانی عقلانی و منطقی برای محاسبه‌ی اقتدار
مبنای اقتدار در جمهوری اسلامی یک مبنای «عقلانیّتی» است؛ یعنی ما اقتدار را بر اساس احساسات و عواطف و توهّمات و مانند اینها دنبال نمیکنیم. محاسبه‌ی اقتدار ملّی یک محاسبه‌ی عقلانی است؛ یعنی یک محاسبه‌ِی درست و منطقی. حد و اندازه‌ی قدرت دفاعی، عرض و طول نیروهای مسلّح، چگونگی تقسیم مسئولیّتها میان نیروهای مسلّح و تعیین انواع ابزارهای دفاعی، همه بر اساس محاسبات درست و منطقی است؛ یعنی بر اساس عقلانیّت است. ما اگر بخواهیم عقلانیّت را به کار بگیریم برای مشخّص‌ کردن حد و حدود قدرت دفاعی‌مان، بایستی تهدید را به شکل واقعی خودش ببینیم. دشمنان گاهی تهدید را مخفی میکنند، پنهان میکنند برای غافلگیری، گاهی تهدید را ده برابر بزرگ‌تر نشان میدهند برای ایجاد ترس و رعب در ملّتهای عالم که این کار دوّم را بیشتر ابرقدرت‌ها میکنند؛ تهدید خودشان را، قدرت خودشان را، خیلی‌خیلی بیشتر از آنچه هست نشان میدهند برای اینکه دیگران را وادار به تسلیم بکنند. اگر چنانچه یک ملّتی، یک کشوری و نیروهای مسلّح او و سردمداران و مدیران نیروهای مسلّح تهدید را در اندازه‌ی واقعی خودش ببینند، از طرفی ظرفیّتهای خودشان و توان و استعداد خودشان را هم به صورت واقعی ببینند و آن را اِعداد(۲) کنند، آن را بسیج کنند، آماده کنند -وَ اَعِدّوا لَهُم مَااستَطَعتُم؛(۳) هر چه میتوانید اِعداد کنید- امکانات خود را اِعداد بکنند و توان تهدید دشمن را هم ببینند، این قطعاً منافع ملّی را تأمین خواهد کرد و موجودیّت ملّی را حفظ خواهد کرد، هویّت ملّی را محفوظ خواهد داشت. اگر ملّت قدرت دفاعی پدیدآمده‌ی از یک چنین محاسبه‌ای را داشته باشد، آن وقت مسئولان طمأنینه پیدا میکنند، مردم آرامش پیدا میکنند و با آرامش خیال مشغول کارهای اساسی‌ای که در یک کشور لازم است میشوند. بنابر‌این، قدرت دفاعی این جوری است.

تفاوت عقلانیّت و محاسبه‌ی صحیح، با ترسیدن از دشمن و خالی کردن میدان
ما عرض کردیم که عقلانیّت به معنای محاسبه‌ی درست است؛ محاسبه‌ی صحیح و درست و دستگاه محاسباتی سالم؛ عقلانیّت به این معنا است. بعضی‌ها اسم عقل و عقلانیّت را که می‌آورند، منظورشان از عقلانیّت ترسیدن است؛ وقتی میگویند عاقل باشید، یعنی بترسید، یعنی منفعل باشید، یعنی از مقابل دشمن فرار کنید! نه، [این درست نیست]؛ ترسوها حق ندارند اسم عقلانیّت را بیاورند. ترسیدن و فرار کردن و میدان را خالی کردن، اسمش عقلانیّت نیست، اسمش همان ترس و فرار و مانند اینها است؛ عقلانیّت یعنی محاسبه‌ِی درست. البتّه دشمن سعی میکند عقلانیّت به آن معنای غلط را تلقین کند، بعضی هم نادانسته گاهی حرفهای دشمن را تکرار میکنند.

اینکه شما می‌بینید علیه امکانات موشکی ما، علیه تشکیلات نظامی ما کارهایی میشود، تبلیغاتی میشود و علیه توانایی‌های منطقه‌ای ما که بسیار مهم است و برای قدرت دفاعی ما حائز اهمّیّت است، تبلیغات میشود و علیه اینها حرف میزنند -این یاوه‌گوهای آمریکایی که ملاحظه میکنید دیگر؛ واقعاً اراذلِ یاوه‌گو که هر حرفی به دهنشان می‌آید، بی‌محابا و بی‌محاسبه میزنند، هر جا میروند می‌نشینند علیه جمهوری اسلامی حرف میزنند- اینها به خاطر همین است که این امکانات اساسی ما با محاسبه‌ی دقیق به وجود آمده و ان‌شاءالله پیش خواهد رفت و اینها[تبلیغات دشمنان] ناشی از عقب‌ماندگی آنها در این میدان و ناشی از ترس آنها است. بنابر‌این، مهم این است که دستگاه محاسباتی را حفظ کنیم، سالم نگه داریم، نگذاریم دچار اختلال بشود. اگر دستگاه محاسباتی ما اختلال پیدا کند، بسیاری از امکانات ما هم از دست ما خواهد رفت، شرایط خوب ما تبدیل به شرایط بد خواهد شد.

فقط هم مسئله‌ی نیروهای مسلّح و دستگاه دفاعی و قدرت دفاعی نیست که باید ناشی از عقلانیّت باشد؛ نه، در همه‌ی مسائل مهم برای اداره‌ی یک کشور و بخصوص در جمهوری اسلامی که این همه اسلام بر روی عقل و تعقّل و تفکّر تکیه کرده، اگر بخواهیم کارها درست پیش برود، بایستی بر مبنای عقلانیّت عمل کنیم. ما ظلم‌ستیزی را هم بر اساس عقلانیّت میگوییم، عدالت‌خواهی هم باید بر اساس عقلانیّت باشد، مبارزات اجتماعی ما هم باید بر اساس عقلانیّت و محاسبه‌ی درست باشد؛ گرفتار حاشیه نشویم، اصل و فرع را هم اشتباه نگیریم.

قابل حل بودن مشکلات معیشتی و اقتصادی
البتّه ما عرض کردیم که یک رکن از ارکان اقتدار ملّی عبارت است از قدرت دفاعی، یک رکن هم عبارت است از مسائل اقتصادی و ثبات و استحکام اقتصادی، یک رکن هم مسائل فرهنگی. در زمینه‌ی مسائل فرهنگی وقتی که مثلاً‌ فرض کنید بحث تهاجم فرهنگی پیش آمد، دیدیم که دشمن دستپاچه شد و با تبلیغات خودش علیه شعار «مبارزه‌ی با تهاجم فرهنگی» وارد شد؛ یعنی دشمن از اینکه شما بیدار باشید و بفهمید که تهاجم فرهنگی است و باید مقابله کرد، ترسید. در زمینه‌ی مسائل اقتصادی هم همین ‌جور است. البتّه مسائل اقتصادی زیر فشار است؛ الان ما مشکلاتی در زمینه‌های اقتصادی داریم، معیشت مردم دچار مشکلاتی است که همه‌ی اینها قابل حل است. من عقیده ندارم که مسئولین ذی‌ربط در مسائل اقتصادی تلاش نمیکنند؛ نه، تلاشهای زیادی دارد انجام میگیرد، بخصوص در بعضی از بخشها تلاشهای خوبی هست. البتّه در توان مدیریّتی در بعضی از بخشها اشکال هست؛ این را قبول میکنیم که در برخی از بخشهای اقتصادی ما توان مدیریّتی ضعیف است. مصوّبات خوبی هم داریم که این مصوّبات پیگیری باید بشود. این را من اینجا گفتم برای اینکه در کنار مسئله‌ی قدرت دفاعی که یکی از مهم‌ترین مسائل ما است، مسائل اقتصادی مورد غفلت و فراموشی قرار نگیرد و نگاه جامعی به همه‌ی اینها باشد. مدیریّتها بایستی قوی باشند، فعّال باشند، خسته‌نشو باشند. هر جا ما با مدیریّتهایی با این خصوصیّات -یعنی خستگی‌ناپذیری و فعّالیّت و نشاط- مواجه بودیم دیدیم که کار پیشرفت کرده و هر جا که این جور حضورِ لازم و دائم وجود نداشته باشد، البتّه مشکلات پیش می‌آید.

تمرکز بر مسئله‌ی تولید، جلوگیری از سقوط پی‌درپی ارزش پول ملّی، و بستن رخنه‌ها
علاج در زمینه‌ی مسائل اقتصاد را ما در این دو سه ساله مرتّباً‌ تکرار کرده‌ایم؛ علاج این است که تکیه کنیم و متمرکز بشویم بر مسئله‌ی تولید و جلوگیری از سقوط پی‌درپی ارزش پول ملّی، و بستن رخنه‌ها. رخنه‌هایی وجود دارد که گاهی کارهای خوبی هم که در کشور انجام میگیرد، این رخنه‌ها مانع میشود؛ مثل قاچاق، مثل واردات بی‌رویّه و بعضی از فسادهای مالی؛ اینها رخنه است. این رخنه‌ها مانع میشود از اینکه این کارهایی که انجام میگیرد به نتایج خودش برسد. باید تلاش بکنند و شبانه‌روز خستگی نشناسند و کار را پیوسته دنبال بکنند، ان‌شاءالله تغییراتی ایجاد خواهد شد.

استقامت در برابر تحریمهای خباثت‌آمیز آمریکا
البتّه نقش خباثت آمریکا را نباید نادیده گرفت. این تحریمهای خباثت‌‌آمیز [آمریکا]، جنایت است به معنای واقعی کلمه. حالا ما مقاومت میکنیم، ما می‌ایستیم و ان‌شاءالله این فشار حدّاکثری او به روسیاهی حدّاکثری آمریکا منتهی خواهد شد؛ این کار را ما خواهیم کرد به توفیق الهی و او را پشیمان میکنیم از این کار، امّا اینها جنایت خودشان را دارند میکنند؛ یعنی کاری که آنها میکنند جنایت است. رئیس‌جمهور آمریکا اظهار خوشحالی میکند که بله، ما فشار حدّاکثری اقتصادی و تحریمهای حدّاکثری را اِعمال کردیم و اقتصاد ایران را دچار اختلال کردیم. اوّلاً این کار جنایت است و فقط آدمهای رذلی مثل شماها هستند که به جنایت افتخار میکنند؛ این افتخار ندارد؛ علیه یک ملّت دارید جنایت میکنید، افتخار هم میکنید! این اوّلاً. ثانیاً وضع خود شما خیلی بد است؛ آمریکا امروز با هزاران میلیارد دلار کسر بودجه‌ای که دارد،‌ با ده‌ها میلیون بی‌خانمان و آواره و گرسنه و زیر‌خطّ فقری که در آمریکا وجود دارد -که آمارهای خودشان میگوید- وضع اقتصادی خوبی ندارد، روزبه‌روز هم وضع اقتصادی‌شان بدتر شده، بدهکاری‌هایشان بیشتر شده؛ این هم ثانیاً. و ثالثاً ان‌شاءالله ما به کوری چشم شما مسئولین یاوه‌گو و رذل و خائن و جنایت‌کار آمریکا، با قدرت ایمان و عزم ملّی بر مشکلات فائق خواهیم آمد و اوضاع را ان‌شاءالله سر و صورت خواهیم داد.

استفاده از تحریم در جهت مقاوم‌سازی اقتصاد کشور
از همین تحریم هم ما برای مقاوم‌سازی اقتصادمان استفاده خواهیم کرد؛ یعنی همین تحریم ان‌شاءالله موجب خواهد شد که اقتصاد ما مقاوم‌سازی بشود و بتوانیم یک اقتصاد مقاومتی به معنای واقعی کلمه را در کشور انجام بدهیم.

من این را گفته‌ام، باز هم تکرار میکنم، تا فعّالان بخشهای گوناگونی که در زمینه‌ی اقتصاد و غیر اقتصاد مسئول هستند همه بدانند که علاج همه‌ی مشکلات در داخل کشور است. بسیاری از مشکلات ما مربوط به خارج از کشور است، امّا علاجش در داخل است. هیچ‌ کس علاج مشکلات را در خارج از کشور جستجو نکند؛ ما از خارج از کشور هیچ‌ گونه خیر و بهره‌ای نخواهیم دید؛ علاج در داخل است، علاج در تدبیر داخلی است، علاج در تلاش داخلی است، علاج در نگاه صحیح و محاسبه‌ی درست داخلی به مسائل کشور و مسائل منطقه است و با به‌کار‌گیری نیروی خرد؛ با عزم و اراده‌ی راسخ باید و میتوان ان‌شاءالله از مشکلات فارغ شد و این هارت و هورتی هم که این اراذل مسلّط بر ملّت آمریکا میکنند نبایستی ذهن کسی را مشغول کند.

چند توصیه به نیروهای مسلّح: ۱) پیش‌بینی و برنامه‌ریزی برای مقابله با تهدیدهای جدید
خب؛ برگردیم به نیروهای مسلّح. من چند توصیه میخواهم عرض بکنم. یک توصیه‌ی مهم مربوط به دانشگاه‌ها است. یک کار مهم این است که بدانیم تهدیدهای متوجّه به کشورها -کشور ما و دیگر کشورها- دائم در حال تحوّل است. آن چیزی که امروز یک تهدید نظامی شمرده میشود، لزوماً همان چیزی نیست که بیست سال پیش تهدید نظامی شمرده میشد؛ تهدیدهای جدیدی به صورت تهدید نظامی وجود دارد. چون تهدیدها در حال تحوّل است، دانشگاه‌های نظامیِ ما هم باید برای مقابله‌ی با تهدیدهای نوبه‌نو و جدید، برنامه داشته باشند؛ این باید در پژوهشهای دانشگاه‌ها مورد توجّه قرار بگیرد: برای مقابله برنامه داشته باشند. علاوه‌ی بر این، اصلاً تهدیدهای جدید را پیش‌بینی کنند؛ یعنی شما مثلاً فرض کنید امروز تهدیدهای فضای مجازی وجود دارد که ده سال پیش به این صورت وجود نداشت و ممکن است چند سال بعد از این [هم] تهدیدهای دیگری از همین قبیل به وجود بیاید؛ افرادِ بافکرِ ما بنشینند و با استفاده‌ی از خرد جمعی و پژوهشهای دانشگاه‌های ما اینها را پیش‌بینی کنند. این بایستی بخش مهمّی از فعّالیّت دانشگاه‌های ما باشد و دانشگاه‌ها حرف جدّی باید در این زمینه برای گفتن داشته باشند.

۲) اهمّیّت تبدیل تجربیّات دفاع مقدّس به نظریّات در جهت تدریس، تحقیق و پژوهش
نکته‌ی بعدی این است که نیروهای مسلّح ما در دوران دفاع مقدّس و حتّی بعد از دفاع مقدّس، تجربیّات ارزشمندی را به دست آوردند؛ یعنی واقعاً بعضی از تاکتیک‌های نظامی و کارهایی که در میدان جنگ در دوره‌ی هشت‌ساله‌ی دفاع مقدّس انجام گرفت، در دنیا بی‌سابقه بود و خیلی از عملیّات‌های ما متضمّن تجربیّات فوق‌العاده است؛ حالا از عملیّات ثامن‌الائمّه (علیه السّلام) بگیریم تا مثلاً فرض بفرمایید که فتح‌المبین، بیت‌المقدّس، خیبر، والفجر هشت، کربلای پنج و امثال اینها، کارهای فوق‌العاده‌ای در این عملیّات‌های پیروز انجام گرفته؛ در عملیّات‌هایی هم که به پیروزی نرسیده است و موفّق نبوده، مثل کربلای چهار، مثل رمضان و امثال اینها، تجربیّات ارزشمندی وجود دارد؛ از این تجربیّات بایستی استفاده کنیم. امروز البتّه روایت این تجربیّات در دانشگاه‌ها معمول است و این روایت انجام میگیرد و بسیار هم خوب است، لکن کافی نیست؛ بایستی این تجربیّات تبدیل بشود به نظریّات؛ تجربه تبدیل بشود به نظریّه‌ی دفاعی و تدریس بشود و تحقیق بشود و اطراف آنها پژوهش انجام بگیرد و این تجربیّات به‌روز بشود و منطبق با نیازهای روز بشود و ان‌شاءالله از آنها [استفاده بشود]؛ اینها سرمایه‌های بسیار باارزشی است که باید از این سرمایه‌ها استفاده کرد و بسط و تکمیل پیدا کند.

۳) لزوم اهتمام به مسئله‌ی تربیت اخلاقی و آرایش معنوی جوانان
مطلب دیگر هم مسئله‌ی تربیت اخلاقی است. البتّه طبق گزارشهایی که اینجا دادید و گزارشهایی هم که من قبلاً‌ داشتم از جاهای مختلف، کارهای خوبی در دانشگاه‌های ما از لحاظ گرایشهای دینی و ایمانی و اعتقادی و اخلاقی انجام میگیرد؛ لکن من روی مسئله‌ی تربیت اخلاقی بیش از اینها اهتمام دارم؛ دانشگاه‌های ما بایستی [بیشتر] اهمّیّت بدهند. ما باید نفوس جوانهای عزیزمان را صیقل بدهیم. این جوانهایی که اینجا هستند فرزندان عزیز ما هستند؛ اینها ارواح طیّبه و نفوسِ سالمِ اجتماعِ ما هستند؛ این جوانها از جمله‌ی بهترین‌های مردم ما و جامعه‌ی ما محسوب میشوند؛ ما بایست تا آنجایی که میتوانیم وسیله‌ی صیقل دادن نفوس اینها را فراهم کنیم. آرایش معنوی آنها به تقوا است، به اخلاص است، به شجاعت است، به تواضع است، به پایبندی به عهد است، به وفاداری نسبت به قولی است که به نظام و به اسلام و انقلاب داده‌اند؛ اینها آرایشهای معنوی است و جزو واجب‌ترین آنها است. البتّه این چیزها مخصوص جوانهای نیروهای مسلّح نیست؛ همه‌ی نیروهای جوان کشور و بیش از همه نیروهای انقلابی -نیروهایی که خودشان را در خطّ انقلاب، در خطّ تدیّن و تقوا میدانند و قرار میدهند و همین ‌جور هم هست- بایستی به این تقیّدات توجّه بکنند. این جور نباشد که جوان ما اگر وارد یک مسئولیّتی شد، چشم به یک مقام بالایی بدوزد یا چشم به اندوختن مال دنیا داشته باشد. جوان، با اخلاص [کار کند]، مثل همان دوران دفاع مقدّس که واقعاً‌ این جوری بود؛ کسانی که آمدند و خودشان را در این راه در معرض فداکاری قرار دادند، با اخلاص و با فداکاری بود که توانستند کار را پیش ببرند، بعد از آن هم در عرصه‌های مختلف همین‌ جور بوده. این دویدن دنبال موفّقیّتهای دنیایی کار را لنگ میکند. اگر کسانی باشند که کار را انجام بدهند لکن هدفشان اهداف دنیایی و رسیدن به مال و مقام و موقعیّت دنیایی و مانند اینها باشد، این جوری کار پیش نمیرود؛ کار با مجاهدت و اخلاص پیش خواهد رفت.

ضرورت ضابطه‌گذاری‌های الزامی در مبارزه با بیماری کرونا
آخرین مطلبی که میخواهم عرض بکنم باز راجع به کرونا است که ما در همه‌ی صحبتهایمان مقیّد هستیم این قضیّه را مطرح کنیم. اوّلاً‌ مجدّداً و برای چندمین بار از مسئولین ذی‌ربط بهداشت و درمان، از پرستاران عزیز، از پزشکان عزیز، از کسانی که دست‌اندر‌کار این مسائل هستند، صمیمانه تشکّر میکنیم. در این موج سوّم که واقعاً خطرناک هم هست، ابتلاء و تلفات برای انسانی که نگاه میکند، خیلی دردآور است. بایستی از اینها تشکّر کرد، [چرا] که اینها واقعاً دارند فداکاری میکنند و کار میکنند. آنچه امروز میخواهم عرض بکنم این است که ضابطه‌گذاری‌ها بایستی حاکمیّتی و الزامی باشد. البتّه این را من از مدّتها پیش به مسئولین محترم، به رئیس‌جمهور محترم و به دیگران هم گفته‌ام؛که بایستی الزام بشود. یک مواردی هست که بعضی از فعّالیّتها بایستی تعطیل بشود، بعضی از سفرها بایستی ممنوع بشود. همچنان که ملاحظه کردید، سفر اربعین را مردم متدیّن و مؤمن ما پذیرفتند که گفتیم نروید به طرف مرز، نرفتند؛ این خیلی مهم است. در قضیّه‌ِی عزاداری‌ها که ستاد ملّی مبارزه‌ی با این بیماری ضابطه معیّن کرد، مردمِ مؤمن و متدیّن که پایبندند، ضابطه را دقیق رعایت کردند. این باید در زمینه‌های گوناگون تسرّی پیدا کند و بایستی اجباری و الزامی بشود. جلوی بعضی از سفرها واقعاً باید گرفته بشود؛ گاهی بعضی از سفرها موجب میشود که شیوع، بی‌محابا و بدونِ قابلیّتِ کنترل انجام بگیرد که واقعاً مایه‌ی تأسّف است. بنابر‌این، هم در زبان، هم در عمل، بایستی همه مراقبت بکنند تا ان‌شاءالله بتوانیم از این بیماری خلاص بشویم و ملّت بتواند ان‌شاءالله خودش را آسوده کند از این ابتلاء عظیمی که وجود دارد.

همه‌ی شما را به خدا می‌سپارم، همه‌ی شما را دعا میکنم؛ امیدواریم که ان‌شاءالله خداوند متعال [نسبت] به همه‌ی شما، به مسئولین، به جوانهای عزیز، به دانشجویان و به فارغ‌التّحصیلان، توفیقات خودش را روزبه‌روز افزایش بدهد.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته


سخنان آیت الله خامنه ای

 
  • تشکر
Reactions: Kallinu
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا