خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
۞محمد محمود طبلاوى۞

ولادت: استاد محمد محمود طبلاوى نائب نقيب القراء و قارى مسجد جامع ازهر در روز 14نوامبر 1934م در روستاى ميت عقبه مركز امبابه الجيزه در روزگارى كه آنجا روستاى كوچكى بود به دنيا آمد ، آنچه ميت عقبه بيش از هر چيز در آن زمان به آن اهتمام مى ورزيد انتشار و حفظ قرآن كريم بود ، پدر او حاج محمود او را به آموزشگاه روستا برد تا از حافظان قرآن شود زيرا كه محمد تنها پسر او بود او در حالى كه در دوستى قرآن و حفظ آن غرق شده بود در سن چهار سالگى راه آموزشگاه را ياد گرفت و در سن ده سالگى حفظ و تجويد آن را به پايان برد . براى اين جوان علاقه مند به كتاب خدا كه به چيز ديگرى به جاى آن راضى نمىشد آغاز سخت و دشوارى وجود داشت .

استاد طبلاوى از خاطرات فراموش ناشدنى خود مىگويد: (( … پدرم با تضرع و زارى به سوى آسمان روى كرده و پيوسته دعا مىكرد كه خداوند به او فرزندى عطا كند تا او را وقف كتاب آسمانى قرآن كريم نمايد و از اهل قرآن و رجال دينى شود ، خداوند هم دعوت او را بى استجابت رها نكرد و او را صاحب تنها فرزندش (محمد) ساخت. پدرم با تولد من بسيار مسرور شد سرورى كه در طول عمرش مثل آن را تجربه نكرده بود ، خوشحالى پدرم تنها به خاطر اين نبود كه داراى فرزندى شده است بلكه به اين جهت كه فرزندى از جرگه حافظان قرآن كريم را صاحب گشته است ، چرا كه پدرم به اين موضوع يقين داشت كه قرآن تاج پر افتخارى است كه هر كس آن را به سر بگذارد بسيار شكوه مند خواهد شد ، و اين نعمت بزرگى كه خداوند بر من منت نهاده و به من ارزانى داشته مرا وا مى داردكه روز و شب به درگاه او دعا كنم كه اين عمل جليل را از حسنات پدرم قرار دهد و نيز قرآن كريم را به مصداق آيه 28 ازسوره حديد، براى او نورى قرار دهد كه روشن گر راه او باشد، اين دعا را به اين خاطر مىكنم كه [الدال على الخير كفاعله] و پدر من هم با اصرار و صبر فراوان و كمك ها و مساعدت هاى بى شمارى كه براى من داشت و همه كار مى كرد تا من براى حفظ قرآن فراغت لازم را داشته باشم در واقع كار خيرى انجام داد .)) اين جوان با استعداد در حفظ قرآن كريم به طور كامل همراه با احكام آن حتى لحظه اى هم سستى به خرج نداد و پيوسته با التزام و انتظام شديد به آموزشگاه مى رفت و در هر ماه كل قرآن را مرور مى كرد .

استاد طبلاوى مىگويد: ((من به عنوان يك قارى ناشناخته و كوچك شروع كردم همانند هر قارى ديگر كه از ميان سنگلاخها و امواج زندگى كه همچون سيلى بر گونه او نواخته مى شود راه خود را مى گيرد و مى رود بنابر اين در مناسبت هاى سال و يا مناسبات ديگر تلاوت مىكردم، اين تلاوتها همه در ابتداى زندگى قرآنى ام يعنى در دوران قبل از بلوغ و سن 15 سالگى بود من به آنچه خداوند روزى ام مىفرمود راضى بودم كه افزون بر 3 جنيهه نمى شد و هنگامى كه 5 جنيهه نصيبم مى شد خيال مى كردم به عظمتى بالا دست يافته ام .

استعداد و شروع شهرت : استاد طبلاوى كسانى را كه در نصيحت و ارشاد او كوشيدند فراموش نمى كند و پيوسته آنانى را كه وسيله بارور كردن استعدادش در حفظ و تجويد بودند را به نيكى ياد مىكند و مى گويد: (( من دائما به دنبال فرصتى هستم تا با خود خلوت كرده و شروع كارم با قرآن كريم و اولين گامهايم در اين راه تارسيدن به دروازه هدايت قرآنى را ياد آورى كرده ومرور كنم كه من به افراد زيادى مديون هستم بنابراين براى پدرم، استادم، و هم كلاسى هايم كه به من شجاعت مىبخشيدند و در حالى كه من خردسال بودم به من گوش مىكردند و مرا به ياد آورى اين نكته وادارمى كردند كه من قارى با استعدادى هستم، دعا مى كنم، به يا د مى آورم فرمايش استادم را كه مىفرمود: (محمد تو نبا استعدادى و صدايت جدا قوى و زيباست) استادمان كه به فطرت افراد آگاه بود ما را از هم متمايز مى كرد و مى فرمود: محمد طبلاوى صداى بمى دارد فلانى صداى كوبنده اى دارد فلانى صداى … و دائما مرا با توجه به صدايم تشويق مى كرد و با اهتمام خاصى كه به من داشت از من سرپرستى مى كرد دائما به من سر مىزد و با دقت در حفظ كردن من نظر داشت استاد طبلاوى در سن 12 سالگى به مراسم احياء بزرگان و مسئولان و شخصيتهاى بارز در كنار مشاهير قاريان راديو دعوت مىشد و در بين ايشان جايگاه بالايى پيدا كرده و در جيزه، قاهره ، و قليوبيه شناخته شد و تبديل به قارى شد كه از سو ى بسيارى از خانواده هابراى مراسم احياء با توجه به قوت اداء وخلاقيت هاى بالايش و روحيه جوانش كه او را براى قرائت پيوسته در يك مدت 2 ساعتى بدون هيج خستگى و بدون اظهار سختى كمك مى كرد ترجيح داده مى شد، مضافا به اينكه مردم هم براى پيوسته خواندن او اصرار مىكردند و براى زياده گوش دادن به او ابراز شوق مىكردند و مواظبت شديد او نسبت به صدايش و مداومت بر نشستن با قاريان برجسته نظيراستاد رفعت ، استاد على محمود، استاد محمد سلامه، استاد صيفى، بهتيمى و مصطفى اسماعيل و غير ايشان از قاريان پيشتاز راديو، وگوش دادن به آنها چه مستقيما وچه از طريق راديو او را بر اين امر يارى مى داد.

ملحق شدن به راديو: استاد طبلاوى براى ملحق شدن به راديو بيشترين تلاش را نسبت به قاريان ديگر داشت ، و حتى نسبت به صبر و تحملى كه او در مراجعه به راديو براى براى پيوستن به آن به عنوان يك قارى داشت ، مورد رشك بود ، او 9 باربراى اين كار اقدام كرد اما مشييت الهى ما فوق مشييت بشر است و خداوند در اين نه مرتبه به او اجازه نداد اما در مرتبه دهم توانست امتياز مورد نظر را به دست بياورد و به راديو ملحق گردد .

خارج از مصر: استاد طبلاوى مى گويد : (( من در ضمن يك گروه دينى از مصر به دعوت شيخ ابو الحسن ندوى به هند رفتم رئيس گروه مرحوم دكتر زكريا برى وزير اداره اوقاف در آن وقت بود ، و اتفاقا ما به جهت تاخير در پرواز به مدت نيم ساعت دير به كنفرانس رسيديم ، دكتر برى با هوش و درايتى كه داشت گفت: تنها كسى كه مى تواند قبل از ما حركت كند و جلوتر از ما داخل شود استاد طبلاوى است چرا كه او با لباس خاص خود شناخته شده است و در اينجا معروف و مشهور است و در دل مردم جايگاه والايى دارد و چه بسا عمامه و شال در عفو و بزرگوارى ميزبانان نسبت به تاخير ما نقش داشت، و درست آنچه دكتر برى انتظار داشت اتفاق افتاد و چيزى كه با آن روبرو شديم آن بود كه رئيس كنفرانس با صداى بلند گفت : گروه مصرى آمدند و پيشاپيش آنان استاد طبلاوى است و به ما خوش آمد گويى كرد و گفت : بايد جلسه را از از اول شروع كنيم ،… بعد از پايان جلسه همه حضار اطراف مرا گرفته و بامن عكس هاى يادگارى مى گرفتند . دعوت ها و مسافرت ها : او به بيش از هشتاد كشور عربى و اسلامى و غير آن سفر كرده است ، از جمله دعوت هايى كه او داشته است دعوتى از جانب آقاى جان لاتسيس از يونان براى تلاوت قرآن براى اولين بار در تاريخ اين كشور و نيز دعوتى كه از طرف مسئولين ايتاليايى از طريق سفارت مصر به شهر روم براى تلاوت در قبال جمع كثيرى ازمهاجران عرب و مسلمان مىباشد ، استاد طبلاوى دعوت كاخ پادشاهى اردن را براى احياء مرثيه ملكه زين الشرف مادر ملك حسين شاه اردن را هم فراموش نمى كند و نتيجه اين زندگى قرآنىنوارهاى بسيارى است كه در جلسات خارجى خوانده است كه همه آنها در شركت ابراهيم فٍن كه از آن حاج ابراهيم طبلاوى است موجود است .

×
رمان۹۸


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
۞محمد الیثی۞

در سال 1952 میلادی در روستای نخاس از توابع شهر زقازیق در استان شرقی مصر به دنیا آمد و در خانواده ای قرآنی رشد و تربیت یافت، پدرش «محمد ابوالعلا» تنها فردی بود كه در روستا توانسته بود كل قرآن كریم را حفظ كند.
از این رو محمد تحت تعلیم پدر خود شروع به حفظ قرآن كریم كرد و توانست به یاری پروردگار و به مدد استعداد و هوش بسیار خوب خود در سن سه سالگی كل قرآن كریم را حفظ كند.
علاقه روزافزون محمد به تلاوت قرآن كریم سب شد تا وی در سن شش سالگی فنون مربوط به تلاوت قرآن كریم را نیز به طور كامل و تحت تعلیم پدرش فرا بگیرد، همچنین با مراجعه به بعضی از قاریان بزرگ در آن زمان توانست علم اختلاف قرائات را نیز بیاموزد و از آن پس بود كه وی تلاوت قرآن را در محافل و مراسم های مختلفی كه داخل روستا برگزار می شد آغازكرد.
بیش از 15 بهار از زندگی محمد نوجوان نگذشته بود كه شهرت او و تلاوت های زیبایش به روستاها و شهرهای مجاور نیز رسید و تقریباً در استان شرقی مصر در امر تلاوت قرآن كریم صاحب شهرت و منزلت شد.
مردم از صدای زیبا و نفس طولانی محمد در تلاوت قرآن كریم شگفت زده شده و باور نمی كردند كه جوانی مانند او بتواند از قاریان بزرگی مانند استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد، استاد مصطفی اسماعیل، استاد محمد رفعت، استاد كامل یوسف بهتیمی و استاد سعید عبدالصمد الزناتی، آن هم با آن دقت و ظرافت تقلید كند.
محمد الیثی در سال 1984 میلادی توانست مجوز تلاوت در رادیو مصر را دریافت كند و از آن پس بودكه شهرتش به سراسر مصر رسید و همه نیز او را به عنوان قاری ممتاز شناختند.
پس از ورود به رادیو وی به عنوان قاری برتر استان شرقی مصر انتخاب شد و در مساجد بزرگی مانند مسجد امام حسین (ع)، مسجد حضرت زینب (س)، مسجد نور و مسجد شافعی به تلاوت قرآن پرداخت و تلاوت هایش نیز به صورت زنده از رادیو قاهره پخش می شد.
محمد الیثی به کشورهای زیادی برای تلاوت قرآن کریم سفر کرد از جمله آن ها می توان به هند، پاکستان، جنوب آفریقا، آلمان و آمریکا اشاره کرد.
وی در سال 1379 هجری شمسی به همراه استاد احمد نعینع به جمهوری اسلامی ایران نیز سفر کرد و با تلاوت های زیبای خود شوق و شور وصف ناشدنی را در بین دوستداران قرآن کریم در ایران به راه انداخت.
پس از مراجعت از سفر ایران وی احساس کرد که حنجره اش دیگر توان قرائت قرآن همانند گذشته را ندارد، به همین منظور به پزشک مراجعه کرد اما درمان موفق حاصل نشد و وی پس از اینکه شش سال تحت مداوا بود در روز یکشنبه 5 مارس سال 2006 میلادی مطابق با 14 اسفند سال1384 هجری شمسی به دیدار معبود شتافت. روحش شاد و یادش گرامی باد.

×
رمان۹۸


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
۞ محمد عبدالوهاب طنطاوي۞

سوال1- لطفاً مطالبي را در خصوص خودتان و زندگي شخصيتان و اين كه چه مدتي است به كار تلاوت و قرائت پرداخته ايد بيان بفرماييد؟

من در ارتباط با زندگي شخصيم بايد عرض كنم كه متأهل هستم و داراي هفت فرزند،3پسر و4دختر هستم كه خوشبختانه همه آنها در دانشگاه الازهر مشغول به تحصيل هستند.

سوال2- آيا فرزندانتان از شما بهرة قرائت هم برده اند؟

بله، درسته آنها بهره مي برند ولي اين موهبتي است كه خدا به هر كس عطا مي كند.

سوال3- لطفاً بفرماييد كه چند ساله هستيد؟

من متولد1947 هستم يعني تاكنون54 سال دارم.

سوال4- شما تلاوت قرآن را به طور جدي از چند سالگي آغاز كرديد و همچنين به سبك كدام استاد علاقه مند بوديد و بيشترين استفاده را از آن برديد؟

من از همان دوران تحصيل كودكي خودم مشغول به قرائت قرآن بودم ولي به صورت حرفه اي از زماني كه وارد دانشگاه الازهر شدم اين كار را ادامه دادم. استاد بنده آقاي شيخ صلحي محمود بودند كه در آن روستايي كه من زندگي مي كردم تلاوت قرآن و قرائت آن را به من آموختند و الان هم ايشان در قيد حيات مي باشند.

سوال5- استاد شما از چهره هاي جهاني قرائت قرآن در جهان اسلام هستيد و به كشورهاي مختلف و اقصي نقاط عالم براي مأموريت هاي قرآني و دعوت هاي كه از سوي جوامع مختلف قرآني كشورهاي اسلامي و يا حامي مسلمان شده سفر كرده ايد از محضرتان خواهشمندم بفرماييد كه تاكنون به چه كشورهايي سفر كرده ايد و در كجا بيشترين استقبال را از شما داشته اند؟

من به چند كشور اروپايي و آفريقايي سفر كرده ام. از جمله به هند و همچنين به چند كشور در آمريكاي شمالي و آمريكاي مركزي مثل ونزوئلا و پاناما نيز سفر كرده ام. من در كشورهاي آسيايي از سوريه و لبنان و همچنين در آفريقا از كنيا ديدن كرده ام ولي در ارتباط با استقبال حقيقتاً بايد بگويم كه استقبالي كه در ايران از من شد قابل وصف نيست و من نمي توانم با كلمات اين استقبال گرم را بيان كنم.

سوال6- با توجه به اين كه شما سفرهاي زيادي به كشورهاي مختلف داشته ايد و در مسابقات قرآني كه به عنوان مسابقات بين المللي در كشور ما ويا در كشورهاي ديگري چون مالزي، هندوستان، بنگلادش و يا در كشورهاي ديگر برگزار مي شود و با توجه به اين كه سابقه قرائت قرآن در مصر بسيار بالا هست و اساتيد بسيار معروف جهان اسلام در آن جا رشد كرده اند بفرماييد كه آيا اين روال مسابقات چه در زمينه قرائت و چه در زمينه حفظ و مفاهيم در مصر هم به همين گونه است و مسابقات به همين صورت برگزار مي شود؟

مسابقات در مصر هم مانند مسابقات در اين جاست. در آن جا هم مسابقه حفظ هم قرائت و هم تفسير برگزار مي شود. مسابقه مصر هم به اجزايي تقسيم مي شود: 10جزء، 20جزء،…

سوال7- لطفاً نظرتان را راجع به قاريان ايراني بيان كنيد و بفرماييد كه آن ها را در چه سطحي مي بينيد؟

من خدا را اينجا گواه مي گيرم كه با صداقت صحبت كنم و شهادت مي دهم كه قاريان ايراني داراي صوت بسيار خوبي هستند.

سوال8-در كشور ما آموزش هاي قرآنيمان در ابتدا با روخواني و روانخواني و تجويد و قرائت آغاز مي شود. ما در اينجا دو نوع آموزش داريم: يك نوع آموزش سنتي داشته ايم كه هم اكنون نيز در بعضي مناطق جاري هست و نوع ديگر آموزش نيز كه با بالا رفتن تكنولوژي آموزشي و ارتباطات و مسائل مربوط به رايانه صورت مي گيرد. نظر شما در رابـ*ـطه با آموزش قرآن براي اينكه فردي بخواهد قرآن را فرا گيرد و بحث ما نيز محصور به ظاهر قرآني يعني صوت و لحن و قرائت و تجويد باشد و توجهي به مسائل مفاهيمي و يا تفسيري نداشته باشيم چيست؟ روشي كه خودتان در اين رابـ*ـطه اعمال مي كنيد و يا اين كه در مصر جاري و ساري هست چه روشي است؟ در اين مورد توضيحاتي بفرماييد.

قرآن تنها علمي است كه از طريق القاء براي انسان حادث مي شود و انسان مي تواند به آن دست پيدا كند. همچنان كه از طرف خداوند متعال به جبرئيل و از جبرئيل به پيامبر مكرم اسلام(ص) نازل شد. آموزش قرآن لزوماً بايد همراه با استاد باشد و به اين كفايت نمي كند كه به صورت شفاهي و تنها همراه با نوار استفاده و از اين قبيل موارد به آموزش قرآن دست پيدا كنيم. حتماً بايد استادي باشد كه در حضورش قرائت شود و خطاهاي قاري توسط استاد گرفته شود و يكي از شاخصه هاي آموزش وجود استاد براي آموزش قرآن است. علاوه بر اين در خود الازهر نيز بخش هايي براي آموزش قرآن و احكام آن وجود دارد. در مصر نيز آموزشگاههاي خاصي وجود دارند كه به تعليم قرآن مي پردازند.

سوال9- شما از تلاوت كدام يك از اساتيد پيشكسوت مصري بيشتر لـ*ـذت مي بريد؟

در ابتدا بايد عرض كنم كه ذوق و سليقه ها متفاوت است ولي بنده شخصاً از اسلوب و شيوه مرحوم مصطفي اسماعيل و همچنين استاد مرحوم محمد صديق منشاوي و استاد كامل يوسف استفاده مي كنم.

سوال10-از شما خواهشمنديم توصيه اي را به علاقه مندان به تلاوت و قرائت قرآن كريم بفرماييد؟

من مي خواهم توصيه اي را براي اينكه قاريان ايراني در آينده همتراز با قاريان مصري داشته باشند عرض كنم. قاريان محترم در ابتدا بايد با جايگاههاي موسيقيايي فن قرائت قرآن آشنا شوند تا بتوانند آن احساس معاني قرآن را به شنونده منتقل كنند. در قرآن آياتي داريم كه يا وعده هستند و يا وعيد. بخشي از آنها وعده به بهشت داده اند و برخي ديگر وعده به جهنم. يك قاري خوب بايد بتواند با آن لحن موسيقيايي مناسب آنها را به شنونده منتقل كند.

سوال11- هم اكنون در كشور جمهوري اسلامي ايران در دانشگاه ها و مدارس ما، در صدا و سيماي ما و حتي در مساجد و بعضي از منازل افراد كانون قرآن برپا شده است و كارهاي قرآني در آن مكان ها صورت مي گيرد. با توجه به حضور شما در محافل و مجالس جهاني و بين المللي و همچنين در كشور مصر، حركت‎هاي فرهنگي جمعي كشور ما را چگونه ارزيابي مي كنيد و اين برنامه ها چه انعكاسي در خارج از كشور ما دارد؟

اينها همه جزءكارهاي خيري هستند كه بر هر مسلماني واجب است كه آنها را دنبال كند و انجام دهد. هنگامي كه من راديو وتلوزيون را نگاه مي كنم و حتي در دانشگاه رفت و آمد مي كنم مي بينم كه محافل قرآني برگزار است و آموزش هاي قرآني به مردم داده مي شود.

سوال12- استاد شما با قاريان بزرگي همچون خودتان سفرهايي داشته ايد. از شما خواهشمنديم يكي از خاطرات شيريني كه در اين سفرها براي شما اتفاق افتاده است را بيان بفرماييد؟

من خاطراتي كه قابل بيان و مقايسه باشد با آنچه را كه در ايران مشاهده نمودم نمي توانم بيان كنم.از خاطرات شخصيم مي توانم به اين مورد اشاره كنم كه بنده در دوره آخر زندگي استاد مصطفي اسماعيل و استاد شعبان عبدالعزيز صياد با آن دو بزرگوار همدوره بوده ام. آن دو بزرگوار در قاهره زندگي مي كردند و منزل من در مركز المنشوره در مصر بود. من با استاد شعبان صياد، استاد غلوش و استاد نعينع و غيره قرائت كرده ام و با آنها همسفر بوده ام.

سوال13- آقاي طنطاوي با توجه به نسلي از قاريان گذشته مصر و اساتيد خوبي مثل استاد عبدالفتاح شعشايي، استاد محمد رفعت، استاد محمد صديق منشاوي و استاد مصطفي اسماعيل و يا قاريان ديگر و با توجه به نسل قارياني كه امروز در مصر زندگي مي كنند مثل جنابعالي و يا استاد نعينع و غيره كه قاريان و حافظان ما آنها را مي شناسند و همه به نوعي از آنها تقليد مي كنند بفرماييد كه آيا در آينده نيز اين روال ادامه پيدا خواهد كرد و كشور مصر به سوي مقصدي روشن در حركت است و يا اين كه به نظر خودشان اين كميت و كيفيت خيلي خوب نيست؟

قاريان بزرگ مصري مانند قله هايي بودند كه تعدادشان هم بسيار كم است و شايد تعدادشان به اندازه انگشتان يك دست هم نرسد.ما هميشه به عنوان مقلد از يك استاد بزرگ تقليد مي كرديم اما حقيقتش اين است كه هم اكنون صداها بسيار به هم نزديك و شبيه تر شده است. بايستي يك قاري يك راهي يا يك سبكي را براي خودش ابداع كند كه در اين شلوغي بتواند خودش را نشان دهد و استقلال داشته باشد. قاريان جديد در مرحله اول بايد اصوات مختلف از قرائت هاي مختلف و از قاريان مختلف را بشنود. هر قاري بايد همه آن ها را بشناسد و با صوت هاي آنها آشنا باشد. مانند هر ميوه اي كه يك طعم مخصوص خود دارد هر صوت هم حلاوت و زيبايي خاص خود را داراست. يك قاري بايد همه اصوات را بشناسد و از ميان آنها طريقه واحدي را براي سبك جديد خود انتخاب كند.

سوال14- در صورت امكان از ميان شاگردانتان بهترين شاگرد را معرفي بفرماييد و نكته ديگر اين كه ما هميشه شما را مشاهده كرده ايم كه هنگام تلاوت هر چند قرآن باز باشد ولي باز شما قرآن را از حفظ خوانده ايد لذا و شما يك حافظ بسيار خوب هستيد. چه توصيه ا ي داريد براي كساني كه قاري هستند ولي حافظ نيستند يا حافظ هستند ولي قاري نيستند؟

بنده هنوز به آن درجه اي نرسيده ام كه شاگردي داشته باشم و هنوز خودم شاگرد اساتيد ديگر هستم . هر شخصي كه قرآن تلاوت مي كند دليلي ندارد كه حتماً صوت زيبايي داشته باشد. اگر كسي قرآن مي خواند اولاً بايد حافظ قران باشد و ثانياً به احكام تجويد و صوت و لحن آگاهي داشته باشد. در ضمن اگر شخصي احساس مي كند كه صوت زيبايي دارد آن را با حفظ كردن قرآن تكميل كند.

سوال 15- ما در سطح كشورمان و در سطح شهرها و روستاها جلسه هاي قرآني داريم كه در آن يك استاد با سابقه قرآن آموزان را آموزش مي دهد. لطفاً آقاي طنطاوي بفرماييد كه آيا در مصر نيز اساتيد قرآن و يا كساني كه هنوز به درجه استادي نرسيده اند جلسات منظم قرآني دارند؟

همين جلسات در مصر هم وجود دارد. قرآن در مصر مانند آب و هواست و دقيقاً در مصر هم همين مراسمي كه در اينجا برگزار مي شود وجود دارد. در مراسمهاي مختلف ديني و غير ديني قرآن تلاوت مي شود. در مراسمات ختم نيز قاري معروفي دعوت مي شود و به تلاوت قرآن مي پردازد و مردم را موعظه مي كند و آنها را از روز قيامت و روز جزا متنبه و آگاه مي سازد. ما در مصر سنتي داريم كه در هر روز جمعه يك قاري مصري در هر مسجدي حاضر مي شود و قبل از اين كه نماز جمعه شروع شود به تلات قرآن مي پردازد. (با تشكر از آقاي جهرمي كه زحمت پياده كردن متن مصاحبه استاد نعينع و استاد طنطاوي را كشيده اند.)

×


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
۞احمد الرزيقي۞

از ديگر اساتيد برجسته علم قرائت قرآن در جهن اسلام است كه شهرت چشمگيرش را همگان در يافته اند وي دبير كل سنديكاي قاريان قرآن (نقابه القراء) در مصر مي باشد آنچه در مقابل شماست برگرفته اي است از مصاحبه ايشان با مجله العالم چاپ لندن كه شرحي مختصر در مورد شرح حال و زندگينامه استاد مي باشد .

در قريه ارمنت از استان قنا واقع در كشور مصر در ميان خانواده اي كه همگي حافظ و قاري قرآن كريم بودند پا به عرصه وجود نهادندگذارد . در سال 1950 پدرش او را به مدرسه ابتدايي فرستاد اما استماع صوت زيباي استاد عبدالباسط از راديو چنان وي را مجذوب ساخت كه او نيز جز در اين طريق گام نگذارد . او يكي از علاقه مندان استاد فقيد شيخ عبدالباسط مي‌باشد كه در سفرهاي متعددي ايشان را همراهي كرده است و خاطرات زيادي نيز از اين سفرها به يادگار برده است . ايشان از جمله اساتيدي هستند كه به قرائت هاي مختلف آشنايي داشته و در زمينه موسيقي قرآن و مقامات و نغمه هاي قرآني نيز استادي والامقام هستند .

در حال حاضر در سمت دبير كل سنديكاي قرائت و حفظ قرآن كريم مشغول فعاليت هستند . اين سنديكا نقابه در سال 1983 تاسيس شده است و از مهمترين اهداف آن گرد هم آوردن تمامي حاملان و حافظان قرآن در جهان مي باشد چرا كه بايد به همگان اين مطلب اثبات شود كه قرآن كريم حبل مستحكم الهي است كه مسلمين را به هم مي پيوندد . از ديگر اهداف اين سنديكا اهتمام ورزيدن به حفظ قرآن كريم است تا عاملي باشد بر آن كه مسلمانان نوجوان قرآن را با اسلوب صحيح خوانده و حفظ كنند . در ضمن هيچ محدوديتي در الحاق افراد به اين سنديكا وجود ندارد و جوانان مسمان از هر مليتي كه باشند مي توانند به عضويت آن در آيند . اين حقيقت موهبتي است الهي كه در قلوب مسلمين جاي گرفته و آن را بزرگ و عزيز گردانيده است و اين همه از دولت قرآن است و بس .

استاد مي گويد :« در گذشته بسياري از جوانان بودند كه شايد بسياري از امور را انجام مي دادند در حالي كه نماز را برپاي مي داشتند . زماني كه از آنان خواسته مي شد تا فاتحه اي بخوانند مي گفتند : قادر نيستيم . اما در سال هاي اخير اهتمام به حفظ و قرائت قرآن كريم در ميان جوانان مسلمان باعث شده كه آنان حفظ قرآن را آغاز كرده و برانجام فريضه نماز اصرار بورزند و اينها همه مرهون فعاليت هاي اين سنديكاست ».

به عنوان يكي از اساتيد برجسته اين فن چون ساير اساتيد همواره به قاريان قرآن سفارش مي‌كند كه از تقليد بپرهيزند . چرا كه بر ارزش و اعتبار مقلد قرآن افزوده مي شود . گويي كه وجود مقلد ضروري نيست پس قاري‌ قرآن موظف است كه سبكي ممتاز از ديگران برگزيند .

زماني كه از او پيرامون ضوابط تلاوت قرآن سؤال شد وي ااين چنين عنوان كرد : « يك قاري قرآن بايد ظرفيت استماع شنوندگان را بسنجد چرا كه اين ظرفيت در همه جا همگون نيست . گاهي اوقات شرايط محيطي يا انساني به گونه ايست كه اگر قاري مدت دو ساعت به تلاوت قرآن بپردازد شنوندگان را هيچ گونه ملالي نخواهد بود . حال آنكه زماني ممكن است نصف ساعت نيز باعث خستگي مستمعين گردد . از اين جهت يك قاري خبره هرگز نبايد شنوندگان را با تلاوت خويش آزرده و ملول سازد . مگر آنكه مستمعين خود خواهان ادامه تلاوت شوند . همچنين يك قاري قرآن بايد به معاني قرآن كريم آگاه باشد . چرا كه كلام خدا را معاني بس وسيع است از اين رو بايد به معاني مختلف مسلط بوده و چنان تلاوت كند كه آيات را در اذهان مستمعين مم سازد . او بايد از اسلوبي صحيح و دقيق در بهم پيوستن معاني بهره گيرد . درست به همان گونه كه خداوند متعال سخن گفته است . به اين عنوان كه براي آيات وعيد از طريقي استاده كند كه رسالت انذار و و وعيد را به انجام رساند و در آياتي كه بشارت به مؤمنيني كه مطيع خدا و رسولند سخن گفته مي شود ، از نغماتي استفاده شود كه مبين اين مضاميمن باشند . براي مثال بشارت جنت در جنات تجري من تحت الانهار را به همان گونه تلاوت كند كه اين معنا را مفهوم سازد . يك قاري قرآن بايد همواره حق حروف را به جا آورده و آن ها را ادا كند و هرگز نبابيد در موسيقي قرآن به گونه اي پي رود هبه اصطلاح معاني و مضامين قرباني موسيقي گردد » .

استاد عقيده دارند كه اگر قاريان قرآن اجرتي در مسير تلاوت دريافت مي كنند – چون اكثراً شغلي جز تلاوت ندارند – در واقع اجرتي است براي گذران زندگيشان . در نظر ايشان هيچ اجر و مزدي مادي نمي تواند برابري با آيات و كلمات قرآن داشته باشد چرا كه ارزش قرآن بيش از آن است كه به وصف درآيد . بنابر اين گرفتن اجر و پاداش به منزله آن نيست كه قاريان كلام الهي براي آيات قيمتي تعيين كرده و به ميزان آن وجهي دريافت كنند .

در اينجا استاد با توجه به اين گفته حضرت رسول (ص) : « بهترين چيزي كه دريافت مي كنيد آن اجري است كه در قبال قرآن كريم دريافت مي‌كنيد » . و نيز « بهترين شما كسي است كه قرآن را فرا گرفته و به ديگران عليم دهد » عنوان مي دارد كه : « هيچ كوششي بالاتر از سعي و معاهدت در طريق آموزش قرآن نيست و معلم قرآن نيز بايد از اين مسير اجري دريافت دارد اجري كه به خاطر برابري باايات وحروف قران نيست چراكه عظمت اين كتاب مقدس فراتر از ان استكه بتواند بر ان بهايي مقرر داشت بلكه براي گذران زندگي ان دسته از قاريان قراني است كه ممكن است مدتي طولاني خانوادهء خويش را ترك گفته وبه كشوري ديگر براي تلاوت قران و تبليغ اين كتاب مقدس سفركند » .

استاد رزيقي در سال 1370 به همراه چند تن ديگر از اساتيد بزرگ علم قرائت قرآن بنا به دعوت جمهوري اسلامي ايران به كشورمان سفر كردند . ايشان در مراسم سالگرد رحلت امام عزيمان در اماكن زيادي از جمله مرقد مطهر قائد بزرگ اسلام به تلاوت قرآن پرداختند و در آن ايام غم و اندوه و ماتم روح و جانمان را با استماع آيات الهي مقدس پروردگار ، تسكين بخشيدند .در رابـ*ـطه با كتاب آيات شيطاني فتواي امام خميني را مورد تقدير قرار داده و از اين عشق و ارادت امام راحل به حضرت رسول و خاندان پاكش در شگفت بودند . وي در اين رابـ*ـطه مي گويد : « من خود اين كتاب را نخوانده ام اما از بسياري شنيده ام كه سلمان رشدي مرتد در كتابش به ساحت مقدس حضرت رسول (ص) اهانت كرده است . زماني كه امام خميني (ره) آن فتواي تاريخي و معروف خود را در مورد سلمان رشدي صادر كرد من بسيار خوشحال و مسرور شدم چه فردي كه با رسول خدا دشمني بورزد با اسلام و خداوند متعال دشمني كرده است . به نظر من نبايد به هيچ وجه به او توجهي كرد چرا كه او با كتابش استحقاق آن را ندارد كه مورد توجه و التفات قرار بگيرد . حقيقتا اين همه علاقه امام راحل (ره) به رسول خدا و خاندان مطهرش شايان توجه و قدرداني است» .

از سفارشات و توصيه هاي مؤكد استاد به قاريان قرآن اين است كه در آموختن زبان عربي حظي وافر به كار برند . چرا كه دانستن اين زبان عاملي است در فهم و درك معني و مفاهيم اين كتاب انسان ساز . كسي كه آشنا به معاني و مفاهيم قرآن باشد چه بسا قرآن را بسيار بهتر تلاوت خواهد كرد از اين رو چنين فردي در تجسيم معاني و مضامين آيات الهي در اذهان مستمعين موفق خواهد بود .

تلاوت هاي اين قاري برجسته قرآن كريم در ايام خاصي از راديو قرآن جمهوري اسلامي ايران پخش شده و به اين وسيله جوابگوي تقاضاي تلاوت هاي اين استاد خواهد بود . مي باشد.

×
رمان۹۸


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
۞سيد متولي عبدالعال۞

آن زمان كه او تعليم و آموزش علوم و فنون اين كتاب مقدس را آغاز كرد ، كودكي بيش نبود . شايد در آن ايام بر ذهن احدي خطور نمي كرد كه روزي اين كودك بتواند تلاوت هايي چنين زيبا اجرا كند . هنوز هفت سال بيشتر نداشت كه سه جزء از اين كلام مقدس را حفظ بود و اين خود پيشرفتي عظيم در اين راستا بود . او چون ساير قاريان در آغاز كار ، به تقليد از اساتيد برجسته قرائت قرآن پرداخت . شايد تلاوت هاي اين قاري برجسته در كشور جمهوري اسلامي ايران هيچ گاه نمي توانست در ذهن مستمعين اين تصور را پديد آورد كه استاد ، روزي مقلّد قاريان ديگر بوده است . در سال 1370 كه اين استاد و قاري ارجمند به همراه «استاد شحات محمد انور» به كشورمان سفر كردند ، جذبه تلاوت هايشان بسياري را شيفته ساخت . تا به آنجا كه خود استاد تحت تاثير واقع شدند .

آري ، استاد «سيّد متولي عبدالعال» يكي ديگر از قاريان برجسته كلام مقدس خدايند و چونان بسياري از پيشكسوتان اين راه ، عمري را در اين مسير صرف كرده اند . تولد وي در خانواده اي متعهد و پايبند به مسائل عرفاني و ديني بود . مادرش كه محب عرفا و صوفيه بود از همان آغاز ، نام سيّد را كه به يكي از عرفا و صوفيه بزرگ ، «سيد احمد البدوي» متعلق بود ، بر فرزندش نهاد تا او نيز جز در اين راه گام ننهد . پدر وي متولي نام داشت . استاد از همان اوان كودكي براي تحصيل به مكتب رفته و در آنجا با وجود سن اندك 3 جزء از قرآن را حفظ نموده و در اين راه پيشرفت شاياني كرد . وي همانند بسياري از مبتديان اين طريقت ، برحسب كوشش و طاقت صوت خويش ، به تقليد از «استاد عبدالباسط» و «استاد مصطفي اسماعيل» مي پردازد . آن زمان كه او بيش از 12 سال سن ندارد به عنوان حافظ كل قرآن مطرح مي شود و در همين ايام نيز شيوه و احكام تجويد قرائت را آموخته و در محافل و مجالس به تلاوت اهتمام مي ورزد .

«استاد عبدالعال» در 13 سالگي طريقه و روش خاصي براي خويش اتّخاذ نموده و سبك خويش را برمي گزيند زيرا بر اين عقيده است كه : « خداوند سبحان در صوت هر انسان ، طنين و آواي خاصي نهاده است و بر اين اساس هيچ گاه نمي تواند صوتي را به صوتي تشبيه نمود . آن زمان كه يك قاري پس از ممارست وپشتكار فراوان مي تواند قاري برجسته اي شود ، بهتر آن است كه طريقه اي خاص خويش برگزيده وبه اين ترتيب بر اين سبك كه نمايانگر شخصيت حقيقي اوست استوار بماند ؛ زيرا الگو ساختن تلاوت خاصي در اوان كودكي وآغاز كار وتقليد از آن شيوه نيكويي است كه قاري مي تواند به اين طريق با پيشرفت خويش ، سبك خاص خود را انتخاب كند .تلاوت به سبكي تقليدي از يك استاد ، در واقع سبب معروفيت و شهرت همان استاد مقلّد است نه فرد تقليد كننده و من باز توصيه مي كنم كه هر فردي براي خويش سبكي خاص داشته باشد» .

«استاد متولي» در پاسخ به اين سؤال كه فراگيري علم نغمات صوتي و مقامات الحان چگونه مي باشد بدين گونه پاسخ دادند : « طبعاً براي دانستن و آموختن هر علمي بايد آن را يافت و جست و جو كرد . همان طور كه خداوند در قرآن كريم فرموده است : «فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون» يعني «و از اهل ذكر ( يعني علما و دانشمندان هر امّت ) اگر نمي دانيد سؤال كنيد» و بديهي است كه مقامات الحان خود داراي علمي پيچيده است و علمايي خاص خويش دارد كه براي يادگيري اين علوم و فنون بايد از اهل آن و علماي آن تفحص نمود . تا به اين طريق بتوان از عهده تلاوت و عملي نمودن مقامات برآمده و به اجراي آنها پرداخت . به عنوان مثال : نغمات رست صبا و سه گاه چيست و چگونه بايد آن ها را در تلاوت اجرا نمود ؟ به اين ترتيب مي توان هر دستگاهي را مرتب اجرا كرد . گذشته از اين ها بايد الحان را توام با احساس قلبي و منطبق بر معاني و مفاهيم قرآن كريم پياده كرده تا در جان و قلب مستمع نفوذ كند و در او اثر نمايد و قرآن را بيشتر درك كرده و لـ*ـذت وافري از اين امر ببرد در غير اين صورت دانستن موسيقي صرفابه جهت زيبا ساختن صوت هيچ سودي نخواهد داشت» .

استاد متولي عبدالعال در سال 1370 به كشور جمهوري اسلامي ايران مسافرت نموده و پس از آن در هشتمين دوره مسابقات بين المللي حفظ و قرائت قرآن كه در دهه فجر همان سال در حسينيه ارشاد جريان داشت عهده دار داوري مسابقات شدند . سپس با مسافرتهاي متعدد خويش به شهرهاي قم ، مشهد ، كرمان و يزد ، شور و شوقي وصف ناپذير در محافل قرآني به پا كرده و توانستند با تلاوت هاي زيباي خويش خيل بيشماري را شيفته اين كلام مقدس سازند . تا بدانجا كه خود ايشان در خاطراتشان همواره به اين نكته اشاره دارند كه اين شور و عشق به قرآن و قاريان قرآن ، در هيچ جا نمي توان بدين گونه شاهد بود . وي به حقيقت اينها را بالاترين اشتياق به كلام مقدس خداوند مي داند كه اين عشق ، پير و جوان ، زن و مرد نمي شناسد ؛ عشقي كه از دلهايي پاك برخواسته و انظار را متعجب مي سازد . ايشان در سال 1370 به دعوت كانون قرآن كريم دانشگاه تهران در تالار فردوسي دانشكده ادبيات و علوم انساني اين دانشگاه به تلاوت قرآن كريم پرداخت كه خاطره آن تلاوت در ميان انبوه عاشقان كلام خداوند هرگز از اذهان فراموش نخواهد شد . طي مصاحبه اي كه راديو قرآن با استاد داشتند ، ايشان ضمن توصيه هايي در باب قرائت قرآن و اهتمام به آن ، علاقه خويش را براي مسافرت مجدد به ايران اعلام كردند . وي خواهان آن بودند تا در فرصتي مناسب سفري ديگر به ايران داشته باشند چرا كه خاطرات مسافرت به ايران را از بهترين خاطرات خود مي دانند


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
استاد «سيد متولي عبدالعال» از جمله قاريان بنام و مشهور كشور مصر مي باشد كه در دهه اخير به اوج شهرت خويش دست يافت و اين امر بواسطه تلاوتهاي بسيار زيباي اين استاد است كه توام با نغمات حزين و صداي گرم و نواي هيجان برانگيز و ملكوتي وي مي باشد . او در نزد قاريان كشور ايران و علاقمندان و شيفتگان كلام نوراني وحي هم اكنون از محبوبيت و شهرت بسياري برخوردار است و نواي دلنشين و موزون تلاوت اين استاد در كشور اسلاميمان طرفداران بسياري دارد .

اين استاد قاري ، در بهمن ماه سال 1370 بنا به دعوت اداره اوقاف و امور خيريه استان تهران سفر پرباري به ميهن جمهوري اسلامي ايران داشتند كه به مدت يك هفته در تهران برنامه تلاوت قرآن به همراه استاد «شحات محمد انور» داشتند . سپس در داوري هشتمين دوره مسابقات بين المللي حفظ و قرائت قرآن كه در دهه فجر همان سال در حسينيه ارشاد تهران جريان داشت شركت نمود و سپس در پي سفرهاي متعددي كه به شهرهاي مختلف ميهن اسلامي ما داشتند از قبيل:قم ، مشهد ، كرمان و يزد با تلاوتهاي زيبا و نغمات محزون خويش ، شور و حرارت خاصي به محافل نوراني قرآن ما بخشيد و عاشقان قرآن كريم ، حظ وافر از تلاوت اين استاد ارجمند كسب نمودند . مصاحبه اي كه در ذيل از نظر شما عزيزان مي گذرد ترجمه فارسي مصاحبه عربي با اين استاد مي باشد كه در شهرستان قم انجام گرفت :

س1- استاد اول ضمن معرفي خودتان از شما مي خواهيم كه توضيح دهيد چگونه شروع به قرائت قرآن و حفظ آن نموديد و هنگامي كه شروع به تلاوت نموديد آيا سبك خاصي داشتيد يا از قاري ديگري تقليد مي نموديد؟

ج1: به نام خداوند بخشنده مهربان و با سلام و درود فراوان بر پيامبر گرامي اسلام و آل و اصحاب گراميش ؛ نام من : «سيد متولي عبدالعال» ، هنگامي كه براي اولين بار و تازه شروع به تلاوت قرآن كرده بودم كودكي بودم كه در مكتب تحصيل مي نمودم و وقتي كه 3جزء از قرآن را حفظ نمودم در سن 7 سالگي به سر مي بردم و پيشرفت شاياني در حفظ قرآن نمودم ؛ در آن زمان به قرائت برخي از قاريان قديمي عشق مي ورزيدم و از آنها به ميزان طاقت و كشش صوت خويش تقليد سبك مي نمودم ؛ يعني اگر توانايي تقليد از «شيخ عبدالباسط» داشتم از او تقليد مي كردم و نيز اگر توانايي تقليد از لحن «شيخ مصطفي اسماعيل» كه بسيار مورد علاقه ام بود را داشتم از وي نيز تقليد مي نمودم . البته همانطور كه عرض كردم ، برحسب توانايي صدايم كه خداوند تبارك و تعالي به من موهبت نمود . هنگامي كه حفظ كل قرآن كريم را در مدت پنج سال به اتمام رساندم در آن زمان نوجواني 12 ساله بودم و احكام و قواعد تجويد و قراءات را آموختم ؛ و در آن زمان به صورت جدي شروع به تلاوت قرآن نمودم و در محافل گوناگون از بنده دعوت به عمل مي آمد . من در 13 سالگي بودم كه طريقه و روش خاصي را براي خويش اتخاذ نمودم ، زيرا كه خداوند سبحانه و تعالي براي هر انسان طنين و آواي خاصي را در صوتش قرار داده كه هيچگاه نمي شود گفت كه صوت فلاني شبيه صوت ديگري است .

هنگامي كه يك قاري بعد از تمرين و كار زياد بدل به قاري خوبي مي شود و مراحل بلوغ را پشت سر مي گذارد ، بهتر است كه طريقه اي در قرائت را براي خود برگزيند كه نمايانگر حقيقي شخصيت خود باشد ؛ از جهت يك قاري مسلط و ماهر ، و تحت تاثير شخصيت ديگري قرار نگيرد . ليكن در سنين كودكي شخص به صورت تفريحي و يا تمريني و همچنين جهت آمادگي صدايش جذب صداي بخصوصي مي شود و صوت تلاوت يك قاري را ممكن است الگوي كار خويش قرار دهد و از او تقليد كند ؛ كه باكي نيست و اشكالي ندارد ، كما اينكه اكنون شما از صداي «شحات محمد انور» يا خود بنده «سيد متولي عبدالعال» خوشتان آيد و ما را دوست بداريد .

همه قراء بزرگ را نظير استاد «عبدالباسط» و «مصطفي اسماعيل» كه در اصل آنها بزرگان علم قراءات و اساتيد اصلي ما به حساب مي آيند ، همچنين استاد «شعيشع» را شما دوست مي داريد و از الحان و نغمات آنها تقليد مي كنيد ، ولي باز اين نكته را متذكر مي شوم و آن را ضروري مي دانم كه عرض كنم : هنگامي كه قاري به سن بلوغ مي رسد و بزرگ مي شود ، لازم است براي خود شيوه و طريقه خاصي را در تلاوت قرآن اتخاذ نمايد تا بواسطه آن شيوه قرائت و صوت خويش ، در نزد ديگران شناخته و معروف شده گردد ؛ بطوريكه هنگامي كه ديگران صدايش را بشنوند ، همان شخص به واسطه صوت و آواي مخصوص خود در نظر مردم جلوه گر گشته و شناخته شود .

س2- وجه تسميه شما به «سيد» چيست و آيا نام شما «سيد» است يا «متولي» ؟ لطفاً در اين مورد توضيح بفرماييد :

ج2 : اما سبب نامگذاري من به «سيد» اين است كه چونكه اغلب مادران دوست دارند صوفيها را ، مانند استاد و سيد من: «سيد احمد البدوي» كه از رجال صوفيه است ؛ به خاطر اين ، مادر من رحمه الله عليها به خاطر علاقه و ارادتي كه نسبت به رجال صوفيه كه اكثراً عارف به حق خدا هستند داشت ، مرا به اسم سيد و سرور من: «سيد احمد البدوي» به نام «سيد» نام گذاري كرد و اين نام را خود برايم انتخاب نمود . و متولي نام پدرم است ، ما در كشور مصر نام «سيد» زياد داريم و قاريان معروف و اساتيد كه سني از آنها گذشته باشد در صورتي كه افراد صالحي نيز باشند به كلمه «شيخ» مورد خطاب قرار مي گيرند . و جهت تكريم و احترام از آنها مثلاً به عنوان شيخ فلان و شيخ فلان نام مي برند و اين يك چيز رايج و متداولي در كشورمان مصر است .

س3- از استاد در مورد نغمات صوتي و مقامات الحان و چگونگي فراگيري اين علم نيز سؤال شد كه ايشان در اين زمينه توضيح بسياري دادند كه ما به مهمترين آنها در ذيل اشاره مي كنيم:

ج3 : طبعاً براي دانستن و آموختن هر علمي ، بايد آن را يافت و جستجو كرد . همانطور كه خداوند در قرآن كريم فرموده است : «فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون» ترجمه : «و از اهل ذكر(يعني علما و دانشمندان هر امت) اگر نمي دانيد سؤال كنيد» . «سوره نحل آيه 43». بديهي است كه مقامات الحان ، خود داراي علمي پيچيده است و علماي مخصوص به خود را دارد كه متخصص اين گونه موارد هستند و شما براي دستيابي به خواسته هاي خويش ، از علماي اهل فن اين كار سؤال و بحث و جستجو كنيد و از آنان درس و تمرين بخواهيد تا هنگامي كه فلان مقام را اگر خواستيد بخوانيد از عهده اجراي آن به خوبي برآييد . و بدانيد اگر دستگاه : «بيات» و «رست» و «سه گاه» و غيره را اجرا مي كنيد ، اينها چه هستند و چگونه بايد آنها را در تلاوت اجرا نمود . و همينطور از اهل معرفت و دانش علم تلقي كنيد ، و هر دستگاهي را مرتب بخوانيد . و اين را بدانيد كه گذشته از اينها بايد الحان را با احساس قلبي و منطبق بر مباني و مفاهيم آيات قرآن كريم پياده كرد تا در جان و قلب مستمع نفوذ كند و در او اثر نمايد و قرآن را بيشتر درك نمايد و لـ*ـذت وافري از اين امر ببرد و گرنه دانستن موسيقي صرفاً به خاطر زيبا كردن ، هيچ فايده و اجري ندارد .

×
رمان۹۸


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
۞محمد صديق منشاوي۞

زماني كه زندگي قاريان مشهور جهان را مرور مي كنيم ، نامي آشنا ديدگان را به خويشتن خيره مي سازد . نامي كه رسالت قاريان قرآن را در خاطره ها جاودانه مي سازد . شهيد القراء نامي است كه بي شك هر عاشق قرآني را بر آن گذر افتاده است . نامي كه عاشقان قرآن بارها و بارها برآن درنگ كرده و از خويشتن پرسيده اند كه : محمد صديق از چه رو بدين نام ملقّب گرديده است ؟ مردي كه تلاوتهاي زيبايش پس از گذر سال ها ، هنوز زينت بخش محافل و مجالس است . مردي كه مقلّدان بيشمار از خويش بر جاي گذاشته است .

اگر بخواهيم محمد صديق را بهتر بشناسيم ، شايد بهتر آن باشد كه در تذكره عرفا و صوفيان عصر به جست وجوي او بپردازيم ؛ چرا كه محمد صديق پيش از آنكه يك قاري باشد ، يك صوفي است . صوفي كه خرقه زهد بر تن كرده و رايحه معرفت و زهد از جاي جاي تلاوتهايش برمي خيزد . آري ، او صوفي است كه جان و زندگي خويش را وقف كلام پروردگار كرده است ، تا بدانجا كه لحظه اي مفارقت از كلام دوست بر او چنان گران آمد كه نتوانست پذيراي آن گردد و عاقبت جان خويش را در اين مسير قرباني ساخت . او را شهيد القراء ناميده اند ، چه آن زمان كه طبيبان معالجش وي را از تلاوت كتاب خدا برحذر داشتند ، وي نپذيرفت . چه ، زندگي جداي از مكتب و كلام دوست نه تنها براي او بلكه بر تمامي كساني كه در اين مسير گام گذارده اند ، بسي سخت و دشوار است .

استاد محمد صديق منشاوي در سال 1299ه.ش. يعني حدود 73 سال پيش ، در شهر منشاه مصر در خانواده اي بسيار مذهبي پا به عرصه ي وجود گذارد .

« پدرش شيخ صديق منشاوي يكي از قاريان صوفي منش بود كه هرگز در مسير تلاوتش اجر و پاداشي طلب نكرد . از اين رو فرزندش محمد را نيز با چنين علايقي پرورش داد تا جايي كه تلاوت را تنها به جهت آنكه متعلق به اين كتاب مقدس است برگزيد . شيخ صديق منشاوي را فردي در كمال خشوع و خضوع مي خوانند گويند او چنان تقوي پيشه بود كه هرگز در هيچ تلاوتي بر اجر و پاداش آن سخني نگفت . تنها در محل حاضر مي شد ، آنگاه با وقاري سرشار از خشيت الهي باز مي گشت و اين شيوه اي بود كه در ميان فرزندانش نيز نيك مشهود است ».

محمد صديق از آنجا كه در شهر منشاه تولد يافت چون پدرش به منشاوي ملقب گرديد . با تشويق و تعليم پدر به آموزش معارف قرآني و تعليم قرائت هاي مختلف پرداخت ، چرا كه پدرش نيز از قاريان مشهور عصر خود به شمار مي آمد . مرحوم استاد منشاوي از همان ابتدا به حفظ كامل قرآن پرداخته و از 9 سالگي به بعد در ماه مبارك رمضان شبهاي قرائت قرآن برگزار مي نمود . اين امر تا سنين جواني استاد ادامه داشت . اين در حالي بود كه پس از چندي با ورودش به راديوي عربي مصر و پخش تلاوتهايش ، به شهرت او افزوده شد تا آنكه به عنوان يكي از اساتيد و قاريان مشهور مصر معرفي شد .

او قاري بزرگي است كه در ميان متأخران بي نظير و در ميان متقدّمين كم نظير بوده است . او از مفاخر بزرگ جهان اسلام و مبتكر الحان گوناگون قرآني به شمار مي آيد . سبك تلاوت ، صوت زيبا ، لحن گرم و حزين ، تلفظ صحيح و بيان قوي كلمات از مختصّات قرائت مرحوم منشاوي به شمار مي آيد كه با چيرگي و مهارت كامل و تسلّطي فوق العاده شنونده را به آيات الهي متوجه مي سازد . او چنان تسلّطي به قرائات سبعه و عشره و راويان قاري دارد كه وي را به عنوان يكي از بهترين اساتيد اين فن در جهان اسلام مطرح نموده است ، تا آنجا كه شهرتش را در جاي جاي جهان اسلام اذعان مي دارند .

مرحوم محمد صديق منشاوي با تسلّطي كامل و سبكي خاص تمامي قرآن مجيد را با قرائت ترتيل تلاوت كرده است و اكنون گنجينه اي از نوارهاي تحقيق و ترتيل اين استاد در آرشيو راديو قرآن موجود مي باشد . تلاوت هاي اين استاد همه هفته از راديو قرآن جمهوري اسلامي ايران پخش مي گردد .

استاد به واسطه زندگي كوتاهش به كشورهاي محدودي مسافرت كرده است . از آن جمله به سوريه ، كويت و برخي از كشورهاي شيخ نشين حاشيه خليج فارس مي توان اشاره كرد كه در مساجد مختلف اين كشورها به تلاوت قرآن كريم پرداخته است .

سرانجام دست اجل از آستين تقدير برون آمده ، اين بار نيز گلي از بـ*ـو*ستان معطر قرآن را گلچين نمود و استاد منشاوي در سن 49 سالگي در سال 1348 ه.ش. در شهر قاهره جان به جان آفرين تسليم كرد و بدين طريق گرد غم و اندوه را در بر جبين عاشقان كلام دوست نشانيد ، هرچند كه امروز پس از گذشت سال ها آواي ملكوتي او زينت بخش محافل و مجالس قرآني و پرورش دهنده استعدادهاي نهفته در اين مسير است

×
رمان۹۸


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,693
امتیاز واکنش
9,215
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
۞ علي محمود۞

پس از رحلت استاد فقيد شيخ احمد نداء با وجود آن كه بسياري به منصّه ظهور نشستند اما هيچ يك را توانايي آن نبود كه رسالت شيخ را در اين مسير به انجام رساند . در اين زمان مردي گندمگون و كوتاه قد به نام « شيخ علي محمود » در اين ميدان مطرح شد . كسي كه پس از شيخ احمد نداء ، تنها فردي بود كه توانست رسالت و طريقه شيخ را ادامه دهد . او در يكي محله هاي تنگ عبّاسيه در ميان خانواده اي ثروتمند پا به عرصه وجود گذاشت و حادثه اي خانواده را برآن داشت تا او را به مكتب خانه فرستد تا قرآن را حفظ كند . پس از گذر ايامي چند ، شيخ موسيقي شرقي را آموخته در آن تبحّر يافت . از اين رو به خواندن قصايد و ابتهالات ديني پرداخت و چنان الحان و نغماتي را در اين قصايد به كار برد ، كه عقل ها را از سر به در كرده ، به آنان شادي و نشاطي وصف ناشدني مي بخشيد و شايد بتوان گفت كه بسياري قصايد ديني را كه امروزه در محافل و مجالس مي شنويم همه از نغمات زيباي اوست . بيشتر آنان كه به سرودن اين قصايد پرداخته اند بر همين اسلوب و فنون عمل كرده ، در چهار چوب مكتب او پرورش يافته اند . شگفت آنكه عموم از اين نكته غافلند و شايد هرگز در اذهان چنين انديشه اي رسوخ نكرده باشد كه آهنگ ها و نغماتي را كه محمد عبد الوهاب ، موسيقي دان بزرگ عرب ، ساخته مبتني بر نظرات و آراء شيخ علي محمود بوده است ؛ چرا كه تمامي اين آهنگ ها و الحان پيش از آنكه در راديو به سمع مردم برسد بر او عرضه شده است .

شيخ علي محمود با وجود آنكه مردي نابينا بود ، در اين طريق تا آنجا پيش رفت كه به عنوان يكي از نوابغ زمان مطرح گرديد . او از دوستان سيد درويش بود و هرگاه كه به سرودن قصيده « بدر تجلي في الافق » مي پرداخت ، و آن را به آواز مي خواند سيد از استماع صداي او به شدت مي گريست . زماني كه از او خواسته شد كه پيرامون شخصيت شيخ محمود سخن بگويد ، بيدرنگ او را نابغه اي عظيم خواند و اظهار داشت كه سرآمد تمامي ملحّنين و نوازندگان است . صوت زيباي شيخ علي محمود همواره نوازنده دل و جان مستمعين بود. صوتي كه هيچ گاه به جهت آن اجر و مزدي طلب نمي كرد . با اين وجود منزلش مامن اهل فن و ادبا و بزرگان زمان بود. او از برترين پيش كسوت ترين قاريان مي باشد .

استاد در سرودن قصايد ، داراي شيوه خاص خويش بود ؛ همان شيوه اي كه دو تن از مشاهير بزرگ مصر در سايه آن پرورش يافتند و پس از استادشان از بزرگترين علماي فن شدند . « شيخ طه الفشني » يكي از اساتيد برجسته اي است كه در فن تواشيح خواني و سرودن قصايد شهرت چشمگيري يافت . كسي كه عاشقان قرآن و حضرت رسول و خواندان مطهرش بارها و بارها مدايح و تواشيحات زيباي او را استماع كرده اند . از ديگر شاگردان او شيخ زكريا احمد بود . مردي كه در زمينه ي نغمات چنان پرورش يافت كه بعد ها در آستان وي بزرگترين علماي اين فنون پا به عرصه عمل گزاردند . گرچه شيخ زكريا احمد در آغاز كار تنها يك قاري قرآن بود . آنگاه كه صوت زيباي شيخ علي محمود را شنيد به مكتب او پيوست و به همراهي او به سرودن تواشيح و ابتهالات و قصايد ديني در مراسم و محافل پرداخت ؛ اما پس از آن به كار موسيقي روي آورده و پس از چندي در اين فن به مقام استادي رسيد . اين همه تجلي مقام علي محمود بود كه در آستانش چنين افرادي تربيت يافتند . همان كسي كه عنوان داشت كه صوت شكل و ظاهر است و آنچه كه اصل است لحن مي باشد كه در برگيرنده مفهوم و مضمون مي باشد . پس آنگاه كه مضمون زيبا باشد مستمع ديگر توجهي بدان صورت به شكل و ظاهر نخواهد داشت . شخصي كه اهل فن باشد با آشنايي با مقام ها مي تواند از صداي ناخوش چنان صوتي بيافريند كه تمامي مستمعين را مدهوش و شيدا سازد . شيخ علي محمود مي گويد : لحن زيبا همان لحن ساده و صادقي است كه با سادگي خويش مفاهيم عميق و عظيم را با صداقت بر شنوندگان بيان كند .

از ديگر پرورش يافتگان مكتب شيخ علي محمود ، محمد عبدالوهاب ، آهنگساز و نوازنده معروف عرب ، مي باشد كه در آغاز كار خويش تمامي الحان و نغمات خود را بر علي محمود عرضه مي كرد و تمامي آهنگ ها و ساخته هاي دست او را پيش از آنكه به استماع مردم برسد شيخ علي محمود شنيده بود . شيخ علي محمود مطلع شد كه جواني معمّم قرآن را تلاوت كرده ، قصايد و ابتهالات را به طريقه اي نوين كه احدي پيش از آن چنين شيوه اي نداشته است ، قرائت مي كند و شهرت و آوازه او از محدوده اي كه در آن متولد شده بی احترامی كرده است . شيوه اين جوان معمّم كه سيد درويش نام داشت مورد توجه شيخ علي محمود قرار گرفته از اين رو شاگرد و دوست و همراهش ، شيخ ذكريا احمد را به اسكندريه به نزد سيد فرستاد ؛ چه او دوست مي داشت كه اين فن جديد را شنيده و حقيقت آن را نيز ياد بگيرد . شيخ ذكريا نيز به آنجا رفت ، سيد را يافت و سيد چون دريافت كه او فرستاده شيخ محمود است بسيار شادمان گرديد و مجلس جشني به پا كرده ، تا ميانه روز براي شيخ ذكريا احمد به تلاوت قرآن پرداخت . سپس سيد به همراه او به قاهره سفر كرد و در منزل شيخ محمود اقامت گزيد . وي به مدت سه شب براي شيخ و يارانش خواند . به اين طريق اين فن جديد نيز كه به ذهن احدي خطور نكرده بود بر آنان مكشوف گرديد و در مدت كمتر از يك هفته تمامي آن فنون را به وي آموخت .

از عادات شيخ علي محمود آن بود كه هميشه اذان صبح را در مسجد امام حسين (ع) با صداي بلند سر مي داد . در اين لحظات اين ميدان شاهد انبوهي از جمعيت مي شد كه از هر مكاني براي استماع صداي اذان شيخ به آنجا آمده بودند . در ميان اين جمعيت شيخ محمد بابلي و حسين ترزي و امام العبد و شيخ بشري و شيخ جزار به چشم مي خوردند كه اينان نيز قبل از اذان در آن مكان گرد هم مي آمدند . اشتياق تا بدان حدّ بود كه راديوي قاهره اقدام به ضبط اين اذان مي كرد در ايام مبارك رمضان علاوه بر اين راديو ، راديوي كويت نيز آن را پخش مي كرد . شيخ علي محمود علاوه بر تلاوت قرآن بيشتر سعي در خواندن قصايد و ابتهالات ديني و تواشيح داشت . شيخ هرگز جز طريق منزل تا مسجد را طي نكرد . همواره در مكان مقدس و معنوي مسجد الحسين (ع) به تلاوت مي پرداخت و جز اين تنها مكاني كه در آنجا به تلاوت اهتمام مي ورزيد منازل فقرا و نيازمنداني بود كه شيخ را مي شناختند و به او عشق مي ورزيدند . او بسيار كريم و سخاوتمند بود و تا آنجا پيش رفت كه تمامي ثروتي را كه از پدرش به او به ارث رسيده بود در ميان فقرا و نيازمندان انفاق كرد .

نقل كرده اند زماني كه سعد زغلول از رهبران مصر وفات كرد شيخ در مجلس ترحيم او همراه با تني چند از قاريان بزرگ به تلاوت قرآن پرداخت . سپس در ميان باب الخلق خيمه بزرگي برپا كرد و در آنجا به مدت يك هفته به سرودن قصايد و ابتهالاتي در رثاي سعد زغلول پرداخت . شيخ تنها يك بار مصر را به قصد شهر يافا در فلسطين اشغالي ترك گفت . مدت يك هفته در اين شهر اقامت گزيد و در آنجا نيز قصايد و ابتهالاتي بسيار زيبا خواند . پس از آن بارها از او دعوت هاي مكررّي انجام گرفت كه هيچ كدام را نپذيرفت . تنها در يكي از اين دعوتها كه به شام رفته بود . احساس بيماري به وي دست داده بلافاصله به مصر بازگشت . اين بيماري سرانجام زمينه ساز رحلت اين استاد بزرگ گرديد . مردي كه تمامي ثروت و اموالش را وقف فقرا و درماندگان و قاريان قرآن كرد . فردي كه شهرت و آوازه اش علاوه بر مصر بر ساير كشورهاي اسلامي نيز سايه افكنده ، مورد توجه و علاقه همگان قرار گرفت .

مردي كه تمامي ستارگان قرائت از خورشيد وجود او نور گرفته اند و همواره در آستان سراسر فضلش سر تعزيم فرود آورده اند و بدين سان وجود او زمينه ساز ظهور نوابغ زمان پس از خويشتن گرديد .

×
رمان۹۸


هر آن‌چه که از قرآن باید بدانید

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا