خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,694
امتیاز واکنش
9,213
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 29 دقیقه
نویسنده این موضوع
د) نيكو معاشرت كردن با والدين و رعايت در حضورشان:

«بار الهی چنان كن كه از هيبت ايشان بيمناک باشم هم آن سان که از هيبت پادشاه خودكامه بيمناكم ... آواي مرا در محضر آنان فرود آر و سخنم را برايشان دلنشين گردان و خويم را نسبت به آنان نرمي ده و قلبم را متوجه آنان كن و مرا نسبت به آنان خوشرفتار و دلسوز گردان.»(صحیفه سجادیه)



حضرت دراین سطر ازکلام زیبایشان درصحیفه سجادیه، متذکرمی شوند که احترام والدین را تا حدی داشته باشید که گویی درحضورسلطانی مقتدرهستی و همانگونه که نزد سلطان مودب و با احترام رفتارمی کنی و مراقب اعمالت هستی درحضور والدین نیزچنین باشی .



زندگی در زمان حیات پدر و مادر و یا درکنار آنها، یکی ازبزرگترین نعمتهایی است که خداوند به انسان عنایت می کند، که البته مانند تمام نعماتی که خداوند عطا می کند، مورد توجه انسان نیست تا زمانی که آن را ازدست بدهد، ازآنجایی که هر نعمتی همراه با امتحان و آزمون الهی ست، این نعمت با ارزش نیز همراه با امتحانهای فراوانی ست که فرزند باید نسبت به آن هوشیار باشد و لحظه ای از آن غفلت نکند . اما فرزندی که در کنار والدین خود زندگی می کند ازآنجایی که همواره با آنها برخورد دارد، بیشترمورد امتحان الهی ست. همانطورکه درمتن بسیار زیبا، مختصر و پر معنای امام سجاد ( ع ) ملاحظه فرمودید چگونگی رفتار با والدین وچگونه حضورپیدا کردن درکنارآنها دریک جمله آموزش داده می شود .



برخی تصورمی کنند احترام گذاشتن به والدین سبب دوری و بیگانگی می شود و صمیمیت بین آنها را ازبین می برد، اما چنین نیست؛ این رفتار، نه تنها صمیمیت را از بین نبرده بلکه روابط عاطفی بین فرزند و والدین را تقویت کرده و دوستی و نزدیکی توام با احترام به وجود می آورد . پس صمیمیت و دوستی با والدین باید درکنار رعایت حداکثر احترام و ادب باشد .



امام باقرفرمود: «پدرم، امام سجاد(ع)، دررهگذرمردی را دیدند که با پسرجوانش راه می رفت . پسر درحین حرکت به دست پدرتکیه داده بود . امام ازمشاهده ی این رفتارخلاف ادب پسر، بسیار ناراحت شدند بطوری که دیگرهیچگاه با آن فرزند بی ادب و وظیفه نشناس سخن نگفتند .» 8



ذ) طلب آمرزش نمودن براي والدين:

از آنجا كه فرزند قادر به جبران سختي‌هايي كه والدين براي او متحمل شده‌اند نيست لذا امام سجاد (ع) از خدا ميخواهد كه اين سختي‌ها را سبب خير و آمرزش آنان قرار داده و به علو درجاتشان بيفزايد. لذا مي‌فرمايد: «بارخدايا اگر در گفتار با من از اندازه فراتر رفته‌اند يا در كرداري زياده‌روي كرده‌اند يا حقي از من تباه ساخته‌اند يا از وظيفه خود در حق من كوتاهي ورزيده‌اند، حق خود را به آنان بخشيدم ... و آن دو را به سبب نيكويي‌هايي كه با من كرده‌اند غرق آمرزشي مسلم فرما ... اگر آمرزش تو پيش از اين مرا در بر گرفته باشد پس شفاعت مرا در حق آنان قبول فرما...»(صحیفه سجادیه)



3 - خدمت به والدین

خدمت به خلق خدا ازخدمت به والدین آغازمی شود اما نوع خدمت، بسیار اهمیت دارد. انجام این عمل با ارزش مشروط به شروطی است .

انجمن رمان نویسی

رمان۹۸


معرفی صحیفه سجادیه و دعاهای آن

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,694
امتیاز واکنش
9,213
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 29 دقیقه
نویسنده این موضوع
شرط خدمت به والدین

خدمت به والدین باید با رغبت، و حداکثر تواضع صورت گیرد. چرا که وجود کمترین اکراه و نارضایتی در چهره و یا عمل فرزند، سبب آزرده شدن ایشان شده، بطوریکه خود را سربار و باعث رنج و مشقت فرزند می پندارند به این ترتیب یا ازخدمات او شرمنده و سر افکنده می شوند و یا آزرده خاطر شده و دیگر از او خدمت و کمکی نمی خواهند و این آن خدمتی نیست که خداوند به آن امر نموده است .



محمدابن منکدرمیگوید : برادرم نمازشب می خواند و من پای مادرم را که مریض بود ماساژمی دادم . هرگز دوست ندارم ثواب من برای برادرم و یا ثواب او برای من باشد . 10



شرط دیگر خدمت به والدین کوچک شمردن این خدمات است .امام سجاد دراین مورد می فرمایند :"خدایا؛ چنان کن که نیکی آندو را (والدین) درحق خود بسیار ببینم، اگرچه اندک باشد و نیکی خود را درحق آنها اندک ببینم اگرچه بسیار باشد ." و در جایی دیگر می فرمایند : " درانجام وظایف و خدمت به والدین مشتاقانه قیام کنید و از رنج و زحمتی که در راه آنها می کشید لـ*ـذت برده و شاد خاطر باشید و مانند تشنه ای که بطرف سرچشمه ی آب گوارا می رود ، قدم درخدمتشان بشوق و رغبت بردارید نه به اکراه که موجب خستگی قلب آنها می شود . "11

اگرفرزند مرتکب تقصیری شد چه کند ؟

اگرفرزند درخدمت به والدین کوتاهی کرد و یا آزارو اذیتی درحق آنان مرتکب شد، باید بلافاصله ابراز ندامت کرده و از آنان طلب بخشش کند و درمقام جبران برآید و برایشان دعا کند و بگوید :« تقصیر و آزار مرا برآنها موجب حبط سیئات و ترفیع درجاتشان و علو مقامشان بگردان و سبب ازدیاد حسنات آنها بفرما.»9



گاهی هم ممکن است خطایی از فرزند سرزده و سبب آزردگی والدین شده درحالی که قصد نافرمانی نداشته، در اینجا او وظیفه دارد توبه کرده و اصلاح رفتارنماید و برای جبران آن چه پیش آمده بکوشد :

"ربکم اعلم بما فی نفوسکم ان تکونوا صالحین فانه کان للاوابین غفورا" (اسرا / 25 )

" |پرورده گارشما ازدرون دلهایتان اگاه تر است؛ (اگر لغزشی دراین زمینه، رعایت احترام و ادب و تواضع درنزد والدین، داشتید)هرگاه صالح باشید (وجبران کنید) او بازگشت کنندگان را می بخشد."



پس اگر احیاناً حرکت ناگواری سرزد که پدر و مادر از وی رنجیده شدند، از رحمت خداوند ناامید نباشد و بداند که پروردگار رئوف توبه ی او را می پذیرد.



امام سجاد (ع) مضمون فوق را در چند جمله ی زیبا بیان می دارند:

" خدایا؛ هر آزاری که از من به آندو رسیده و هر ناپسندی که از من درحق ایشان سرزده و هر حقی از آن دو را که من تباه کرده ام، همه را سبب آمرزش گناهانشان و بلندی مرتبه شان و افزونی حسناتشان قرارده. ای آنکه بدی ها را به چندین برابر نیکیها دگرگون می سازی ."

انجمن رمان نویسی

رمان۹۸

نور «اویس» در مدینه !

اویس قرنی که یکی از یاران و دوستان نزدیک رسول خدا(ص) به شمار می رفت، در یمن که از شهر رسول خدا ( مدینه ) بسیار دور بود زندگی می کرد و با شتربانی مخارج زندگی خود و مادرش را تامین می نمود. روزی قصد دیدار آن حضرت کرد . برای این منظور از مادر اجازه خواست که برای دیدار رسول خدا (ص) به مدینه برود . مادرش گفت : "برو به شرط آنکه بیش ازنصف روز در مدینه توقف نکنی ."



اویس حرکت کرد. پس ازپیمودن مسافتی طولانی و تحمل مشقت فراوان، به مدینه رسید . وارد شهر شد و سراغ پیامبر(ص) را گرفت و متوجه شد که ایشان در شهر حضور ندارند . او پس از توقف و انتظار نصفه روزه معشوقش را ندیده، طبق قولی که به مادرداده بود، به یمن بازگشت. وقتی رسول خدا(ص) به خانه برگشتند پرسیدند : "این نورکیست که دراین خانه تابیده ؟" گفتند :" شتربانی که "اویس" نام داشت به اینجا آمد سراغ شما را گرفت ونصف روز نیز به انتظارشما ماند و بازگشت ." پیامبراکرم(ص) فرمودند: "آری ؛ اویس این نور را درخانه ی ما به هدیه گذاشت و رفت ."

انجمن رمان نویسی

رمان۹۸


معرفی صحیفه سجادیه و دعاهای آن

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,694
امتیاز واکنش
9,213
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 29 دقیقه
نویسنده این موضوع
دانشمندان بر آموزش صحیفه سجادیه و شرح و توضیح مفاهیم و مقاصد آن علاقه زیادی داشته‏اند و در این خصوص مجموعه ای از کتابهای ارزنده تألیف کرده‏اند که شیخ المحققین حاج شیخ آغا بزرگ تهرانی آنها را نام برده است و در ذیل عین نوشته ایشان را نقل می‏کنیم:
1- شرح صحیفه از میرزا ابراهیم بن محمد علی سبزواری ملقب به وثوق الحکماء متوفای 1358 ه، این شرح به فارسی و به گونه عرفانی است، کلمات و جملات مشکل را توضیح داده است، سال چاپ: 1344 ه.
2- شرح صحیفه از میرزا ابراهیم بن میر محمد، معصوم بن میر فصیح بن میرحسن تبریزی قزوینی، متوفای سال 1149 ه. فرزند وی سید حسن نیز در کتاب خاتمة المعارج از این شرح یاد کرده می‏نویسد: «شرح پاره‏ای از دعاهای صحیفه...»
3- شرح صحیفه از شیخ تقی الدین ابراهیم بن علی بن حسن بن محمد بن صالح بن اسماعیل کفعمی صاحب مصباح، متوفای سال 1195 ه، که آن را فوائد الطریفه نامیده است.
4- شرح صحیفه مولی شریف ابوالحسن بن محمد طاهر بن عبدالحمید فتونی عاملی اصفهانی غروی متوفای حدود سال 1140 ه.
5- شرح صحیفه فارسی، نوشته دانشمندی از علمای شیعه.
6- شرح صحیفه موجود در کتابخانه امام رضا از یکی از دانشمندان شیعه.
7- شرح صحیفه موجود در کتابخانه امام رضا (ع) نوشته یکی از علمای شیعه که تاریخ آن معلوم نیست.
8- شرح صحیفه از سید جلیل میرزا محمد باقر بن حسین بن فارسی.
9- شرح صحیفه از علامه ملا محمد باقر مجلسی به فارسی که منحصرا موارد مهم و مشکل را شرح کرده است.
10- شرح صحیفه از علامه محمد باقر مجلسی که نا تمام است به نام (الفوائد الطریفه) به زبان عربی نوشته است.
11- شرح صحیفه از بدیع هرندی به فارسی با نام ریاض العابدین.
12- شرح صحیفه از محمد تقی بن مقصود.
13- شرح صحیفه به فارسی، مجهول المؤلف.
14- شرح صحیفه از سید جمال الدین کوکبانی یمانی ساکن هند، متوفای سال 1339 ه، در بغداد.
15- شرح صحیفه از یکی از علمای شیعه که به دلیل افتادگی اول و آخر آن نویسنده آن شناخته نشده است.
16- شرح صحیفه از حبیب الله بن علی مدد کاشانی که یک نسخه آن در نزد نوادگان آن مرحوم در کاشان موجود است.
17- شرح صحیفه از شیخ عباس بن محمد علی بلاغی نجفی صاحب تنقیح المقال که شرحی مزجی است، آن را در مشهد الرضا علیه‏السلام وقتی که به خراسان برای زیارت رفته بود نوشته؛ در اول جمادی الاولی سال 1105 ه شروع کرده و در ماه رجب همان سال به پایان رسانده است و بعدها پس از مراجعتش به اصفهان پاک نویس کرده است.
18- شرح صحیفه میرزا حسن بن مولی عبدالرزاق لاهیجی صاحب شمس الیقین در سه مجلد نا تمام است.
19- شرح صحیفه از تاج الدین حسن بن محمد اصفهانی پدر فاضل هندی که در کتابخانه ابوالهدای کلباسی در اصفهان موجود است.
20- شرح صحیفه فارسی از محقق آغاحسین خوانساری متوفای سال 1099 ه.
21- شرح صحیفه از حسین بن ملا حسن گیلانی اصفهانی، متوفای سال 1129 ه.
22- شرح صحیفه از سید حسین بن حسن بن ابی‏جعفر محمد موسی کرکی که به صورت حاشیه و تعلیق نوشته است.
23- شرح صحیفه از شیخ عزالدین حسین بن عبدالصمد حارثی عاملی پدر شیخ بهائی متوفای سال 984 ه، که به صورت تعلیق می‏باشد.
24- شرح صحیفه از خلیل بن غازی قزوینی که یک نسخه آن در کتابخانه شیخ الشریعه اصفهانی در نجف موجود است.
25- شرح صحیفه از سید محمد رضا اعرجی.
26- شرح صحیفه از رضا علی طالقانی.
27- شرح صحیفه از محمد سلیم رازی.
28- شرح صحیفه از محمد صالح بن محمد باقر روغنی قزوینی به فارسی.
29- شرح صحیفه از محمد صالح بن محمد باقر روغنی قزوینی به عربی.
30- شرح صحیفه از شیخ عباس بن محمد بن علی بن محمد بلاغی نجفی.
31- شرح صحیفه از سید صدرالدین بن میر محمد صالح طباطبائی جد سادات مدرس در یزد.
32- شرح صحیفه از مفتی میر عباس لکنهوری که در کتابخانه سید ناصر حسین کنتوری در لکنهور نسخه آن موجود است.
33- شرح صحیفه از جمال السالکین عبدالباقی خطاط تبریزی - بطوری که در کتاب ریاض آمده است - مشروح و مفصل به روش صوفیه نوشته شده است.
34- شرح صحیفه از عبدالغفار رشتی از دانشمندان عصر شاه عباس.
35- شرح صحیفه از ابن‏مفتاح ابوالحسن عبدالله بن ابی‏القاسم بن مفتاح زیدی یمانی.
36- شرح صحیفه، از عبدالله افندی صاحب ریاض العلماء.
37- شرح صحیفه از محمد طاهر بن حسین شیرازی ساکن قم.
38- شرح صحیفه از صدرالدین علی بن نظام الدین احمد اشتکی شیرازی معروف به مدنی، متوفای سال 1120 ه، به نام ریاض السالکین.
39- شرح صحیفه از سید شرف الدین علی بن حجة الله شولستانی حسینی طباطبائی.
40- شرح صحیفه از نورالدین ابوالحسن بن عبدالعال کرکی متوفای سال 940 ه.
41- شرح صحیفه از ابوالحسن علی بن حسن زواری، به زبان فارسی.
42- شرح صحیفه از شیخ علی بن شیخ زین العابدین از نوادگان شهید ثانی که شرح مفصلی شبیه تفسیر مجمع البیان است؛ نخست دعا را نقل می‏کند و بعد لغتها را می‏آورد سپس از نظر ادبی بحث می‏کند و در آخر معنای دعا را می‏آورد.
43- شرح صحیفه از شیخ علی بن شیخ ابی‏جعفر که او نیز از نوادگان شهید ثانی زین الدین عاملی است، یک نسخه آن در کتابخانه سید محمد مشکات در تهران موجود است.
44- شرح صحیفه از محمد علی بن نصیر چهاردهی رشتی نجفی متوفای سال 1334 ه، که به عنوان حاشیه در یک مجلد بزرگ به فارسی نوشته است.
45- شرح صحیفه خطی از شیخ محمد علی بن حاج سلیمان جشی بحرانی نویسنده لغات و غرایب آن را بیان می‏کند، اما این شرح ناتمام است.
46- شرح صحیفه از فتح الله خطاط صوفی که به روش صوفیانه در آن بحث کرده است.
47- شرح صحیفه از شیخ فخرالدین طریحی نجفی متوفای سال 1085 ه، به نام «النکت اللطیفه.»
48- شرح صحیفه از میرزا قاضی که چهار دعا از صحیفه را شرح داده و آن را تحفة الرضویه نامیده است.
49- شرح صحیفه که اول و آخرش افتاده و مؤلفش معلوم نیست و این کتاب در شوشتر نزد شیخ مهدی شرف الدین می‏باشد.
50- شرح صحیفه از سید محسن بن قاسم بن اسحاق ضغانی زیدی از مردمان قرن سیزدهم هجری.
51- شرح صحیفه از سید محسن بن احمد شامی حسینی یمنی زیدی، متوفای سال 1251 ه، خطی. از این شرح ابن زیاده در مجله نشر العرف نام برده است.
52- شرح صحیفه از محمد بن محمدرضا مشهدی، مؤلف کتاب کنزالدقائق، در چهار جلد، نسخه‏ای از آن در قم نزد سید شهاب الدین تبریزی است.
53- شرح صحیفه از سید افصح الدین محمد شیرازی مؤلف کتاب المواهب الالهیه فی شرح نهج‏البلاغه، از این کتاب سید شهاب الدین در مقدمه خود بر کتاب صحیفه چاپ شده، نام برده است.
54- شرح صحیفه از محمد معروف به عبدالباقی که لغتهای صحیفه را در آن آورده است.
55- شرح صحیفه از شیخ ابوجعفر محمد بن جمال الدین ابومنصور حسن بن شهید ثانی - خدایش بیامرزد - متوفای سال 1030 ه.
56- شرح صحیفه از محمد بن حسین بن عبدالصمد حارثی عاملی متوفای سال 1030 ه، به نام حدائق الصالحین و این غیر از شرح دیگری است که به سبک تعلیق و حاشیه نویسی دارد.
57- شرح صحیفه از قطب الدین محمد بن علی که در لاهیجان به دنیا آمده ولی پدرانش اهل دیلم بوده‏اند، شرح مختصر است به زبان فارسی و ترجمه‏ای که حاصل معنا را با عباراتی شیوا و همه کس فهم آورده و دارای تحقیقات دقیقی می‏باشد،یک نسخه از این کتاب در کتابخانه جلال الدین محدث در تهران موجود است.
58- شرح صحیفه از سید محمد بن حیدر حسینی طباطبائی نجفی متوفای سال 1099 ه، از علمای عصر صفویه و از شاگردان شیخ بهائی و استاد علامه مجلسی است.
59- شرح صحیفه از محمد معروف به شاه محمد اصطهباناتی شیرازی به نام ریاض العارفین و روضة العارفین.
60- شرح یا تعلیق بر صحیفه از محدث محمد بن شاه مرتضی کاشانی معروف به ملا محسن فیض، متوفای سال 1091، که به چاپ رسیده است.
61- شرح صحیفه از شیخ ابوجعفر محمد بن منصور بن احمد بن شهید ثانی.
62- شرح صحیفه از شیخ الاسلام و المسلمین بهاء الملة و الدین محمد بن حسین بن عبدالصمد حارثی عاملی متوفای سال 1030 ه، به نام حدائق الصالحین. [1] .
63- شرح صحیفه از محدث سید نعمة الله بن عبدالله موسوی شوشتری جزایری متوفای سال 1112، به نام نورالانوار که در سال 1316 به چاپ رسیده است.
64- شرح صحیفه دیگری از سید نعمة الله جزایری که غیر از نورالانوار بلکه بزرگتر و مقدم بر آن است.
65- شرح صحیفه از فاضل هادی بن ملا محمد صالح بن احمد مازندرانی به فارسی.
66- شرح صحیفه از شیخ یعقوب بن ابراهیم بختیاری حوزی متوفای سال 1050 ه، سید حسن صدر نقل می‏کند که من آن را به خط مؤلف دیده‏ام.
در این جا شرحهایی را که محقق بزرگ شیخ آغا بزرگ تهرانی از شروح صحیفه یاد کرده بود، پایان می‏پذیرد [2] و بعد از آنها نیز دو شرح دیگر بر صحیفه نوشته شده است که عبارتند از:
67- شرح صحیفه از علامه مرحوم شیخ محمد جواد مغنیه که در بیروت به چاپ رسیده است.
68-شرح صحیفه از حجةالاسلام سید محمد شیرازی که درکربلای معلا به چاپ رسیده است.
این بود نام برخی از شرحهای صحیفه سجادیه که تجسم بخش میزان اهمیتی است که علمای اسلام در دوره‏های مختلف و در طول قرنها به آن می‏داده‏اند که در حقیقت گنجهایی از علم و حکمت و عرفان را در آن یافته و براستی که از مهمترین سرمایه‏های فکری پس از قرآن و نهج‏البلاغه در جهان اسلام می‏باشد.

انجمن رمان نویسی

رمان۹۸


معرفی صحیفه سجادیه و دعاهای آن

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,694
امتیاز واکنش
9,213
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 29 دقیقه
نویسنده این موضوع
دعای آن حضرت هنگام شنیدن مرگ کسی ویا اگر خود متذکر مرگ می شد

بار الها بر محمد و آل محمد درود فرست و آرزوهای طولانی دنیای فانی را از ما دور ساز و با صدق عمل و درستکاری آرزوهای ما را کوتاه گردان تا بحدی که از این ساعت عمر به آرزوی ساعت دیگر نباشیم و از امروز انتظار عمر روز دیگر را نکشیم بلکه به انتظار پیوستن نفسی به نفس دیگر ننشینیم و به دنبال هر گامی آرزوی آمدن گامی دیگر را نکنیم . و ما را از گرفتاری آرزوهای دراز در امان دار ، و مرگ را آن چنان جلو چشمانمان قرار ده که همیشه بیاد آن باشیم نه آنکه روزی بیاد مرگ بوده و روزهای دیگر را فراموش کنیم . ای خدا از اعمال صالح به ما توفیق آن عملی را عنایت فرما که برای رسیدن به اجر و ثوابش ایام عمر در نظر ما به کندی بگذرد و ما پیوسته خواهان رسیدن به محضرت و نیل ثوابت باشیم . و مارا حریص و مشتاق دیدارت گرداند تا آنکه مرگ برایمان آرامگاهی باشد که با آن انس میگیریم . و محل الفتی باشد که اشتیاق به آن پیدا کنیم . و همچون خویشاوند نزدیکی باشد که نزدیک شدن به او را دوست بداریم. پس هر زمان که آنرا بر ما فرود آوردی ما را از دیدارش خوشبخت ساز ، و چون در آید مایه آنس مان قرار ده و ما را در میهمانی او بد بخت و سر افکنده مکن ، و آنرا دری از درهای آمرزش و کلیدی از کلیدهای رحمت خود قرار ده و ما را در زمره هدایت شدگانی بمیران که هدایت یافته باشیم نه گمراه ، و در حال اشتیاق به حضرتت نه با حال اشتیاق به حضرتت نه با حال کراهت ، و در حال توبه از گناهان نه به حال عصیان و اصرار بر نافرمانی ، ای ضامن پاداش نیکو کاران و اصلاح کننده کار تبهکاران .

انجمن رمان نویسی

رمان۹۸


معرفی صحیفه سجادیه و دعاهای آن

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,694
امتیاز واکنش
9,213
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 29 دقیقه
نویسنده این موضوع
دعای آن حضرت در طلب عفوورحمت الهی

بار الها برمحمّد وآل محمّد درود فرست،وشهوتم را از هر کار حرامی فرو نشان،وحرصم را از هرگناهی بر کنار دار،ومرا از آزردن هر مومن ومومنه،ومسلم ومسلمه ای باز دار،بار الها هر بنده ای که درباره ام مرتکب حرامی شده،و پرده ی حرمتم را دریده،و زیر بار ستم به من مرده،یا در حال حیات است وبر ذمه اش مانده،پس او را در ظلمی که به من روا داشته بیامرز،و در حقی که از من برده عفو کن،و درباره ی آنچه با من کرده سرزنش مفرما،و به سبب آزردنم رسوایش مساز،و این گذشت را که در عفو ایشان بکار برده ام،و این بخششی که نسبت به آنان داشته ام پاکیزه ترین صدقات صدقه دهندگان و بالاترین عطایای تقرّب جویان قرار ده،وپاداش مرا در مقابل عفو ایشان،عفوت،ودر برابر دعایم درباره ی ایشان،رحمتت مقرر فرما،تا هر یک از ما به سبب فضل تو نیکبخت گردد،وهر کدام از ما در پرتو احسان تو نجات یابد،بار الها هر بنده ای از بندگانت که از من صدمه ای دیده،یا از سویم آزاری به وی رسیده،یا از من ویا به سبب من ستمی به او پیوسته،و حقش را ضایع کردم،یا بر مظلمه اش پیشی گرفتم پس بر محمّد وآل محمّد درود فرست،و او را به توانگری خویش از من خشنود گردان و حقش را به لطف خود به حد کامل بپرداز،سپس مرا از عقوبتی که مستوجب آن شده ام نگاهدار از آنچه عدلت بدان حکم می کند رهایی بخش،زیرا نیرو طاقت من تاب قهر وانتقام تو را ندارد،وطاقتم تکافوی خشم تو را نمی کند،پس اگر تو مرا بر پایه حق و عدل مکافات کنی هلاک می شوم،واگر رحمتت مرا در بر نگیرد هلاک می شوم،بار الها من(از لطف کرمت)درخواست عفو وبخشش دارم که اگر مرا ببخشی آن بخشش به تو زیانی ندارد،و اگر سنگینی بار گنـ*ـاه را از دوشم برداری بر تو زحمت ومشقتی بار نیاورد،از تو می خواهم که نفسم را به من ببخشی چون آنرا برای این نیافریدی که بـ*ـو*سیله اش از خود ضرری را دفع کنی،یا نفعی را عائد خویش سازی،بلکه تا وسیله ی اثبات قدرتت بر آفریدن نظیر آن،ودلیل بر(حکمتت در خلق)همانندش باشد،(تا بندگان به عظمت وقدرت کبریائیت ایمان آورده وتو خدای یگانه را عبادت کنند و به مقام رضا وخشنودیت رسیده ورستگار شوند)واز تو می خواهم که مرا از زیر بار گناهانم که سنگینیش مرا به زانو در آورده نجات دهی پس بر محمّد وآل محمّد درود فرست،وظلمی را که من به خود کرده ام(به سبب گنـ*ـاه)تو آنرا به من ببخش،و لطف ورحمتت را برمحو گناهانم موکّل ساز،که ای خدا چه بسیار رحمت بی انتهایت شامل حال گناهکاران گردیده و چه بسیار عفو وبخششت ستمکاران را نجات داده،پس بر محمّد وآل محمّد درود فرست ومرا اسوه والگوی کسانی ساز که به عفو ورحمتت آنان را از ورطه ی گناهان مهلک خلاص کردی وبه توفیق خود آنان را از لغزشگاههای تبهکاران رهایی بخشیده ای،تا در سایه ی عفوت از اسارت خشم وغضبت رها شده،وبه دست رأفت و احسانت از عهده ی عدل و مسئولیتت بیرون شدند قرار ده،بار الها اگر تو چنین کنی این لطف را درباره ی کسی کرده ای که استحقاق عقوبتت را انکار نمی کند،وخود را سزاواری نکوهشت تبرئه نمی نماید ،باز این رفتار را،بار الها،در حق کسی می کنی که ترسش از قهر وغضبت بیش از امید و طمعش به تو است،و یأس و نومیدیش از نجات یافتن بیش از امید به خلاص شدنش است ولیکن نه یأسش از کرمت به مرتبه ی نا امیدی وقنوط از رحمتت است و نه طمعش به کرمت به حد غرور و غفلت است بلکه(این غلبه ی نا امیدی بر امیدواری)به سبب کثرت گناهانش و اندک بودن حسناتش است،وضعف و سستی دلایل و بهانه هایش در مورد تمامی گناهانش است،ولی تو ای پروردگارم سزاواری که صدّیقان به تو مغرور نشوند،وگنهکاران از تو نومید نگردند،چون تو آن پروردگار عظیمی که فضل خویش را از هیچکس باز نمی داری،و هیچ بنده ی با اخلاصی حق طاعتت را ادا نتواند کرد،ذکر مقدست عالی تر از ادراک اهل ذکر است(ذکر وشرف وشهرت تو برتر است از تمامی یاد شدگان و شریفان)و نامهای مبارکت منزّه وبرتر از حدّ فهم توصیف کنندگان عالم است ونعمت بی حسابت در تمام خلق(مومن و کافر)منتشر است ای پروردگار عالم ذات پاک تو را ستایش سزاوار است.

انجمن رمان نویسی

رمان۹۸

دعای آن حضرت در عذر خواهی از تضییع حقوق

بار الها من به درگاه تو عذر می خواهم از این (گنـ*ـاه)که مظلومی در حضورم به او ستمی شده باشد ومن او را یاری نکرده باشمو از این(گنـ*ـاه)که احسانی درباره ی من شده باشد ومن شکر آن را بجا نیاورده باشم،و از این(گنـ*ـاه)که بد کرداری از من عذر خواسته باشد وعذرش را نپذیرفته باشم،واز این (گنـ*ـاه)که تنگدستی از من خواهشی نموده باشد ومن او را بر خود ترجیح نداده باشم،واز این(گنـ*ـاه)که حقی از حقوق مومنی بر ذمه ام مانده باشد ومن آن را ادا نکرده باشم،واز این (گنـ*ـاه)که عیب مومنی بر من ظاهر شده باشد و من آنرا نپوشانده باشم و از هر گناهی که برایم پیش آمده و از آن دوری نکرده ام عذر می خواهم،بار الها از همه ی آنها ونظایرشان عذر می خواهم عذری که با ندامت وپشیمانی مقرون است،ومرا از نظایر آنچه گذشت باز دارد،پس بر محمّد وآل محمّد درود فرست و پشیمانیم را بر لغزشهایی که دچارشان شده ام و تصمیمم بر ترک هر معصیت دیگر که بعدا"در معرض آن قرار می گیرم(این ندامت وپشیمانی وتصمیم)را توبه من قرار ده،که موجب محبت و لطف تو با من شود

ای دوستدار توبه کنندگان.

انجمن رمان نویسی

رمان۹۸


معرفی صحیفه سجادیه و دعاهای آن

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T

*KhatKhati*

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/20
ارسال ها
2,694
امتیاز واکنش
9,213
امتیاز
233
محل سکونت
گلنمکستان
زمان حضور
63 روز 21 ساعت 29 دقیقه
نویسنده این موضوع
دعای آن حضرت در اعتراف به تقصیر در ادای شکر الهی



خدایا، هر گاه كسی در طریق شكر تو به سر منزلی رسد، احسان دیگری از سوی تو برای او فراهم آید و سپاس دیگری را بر وی لازم گردانَد،
و هر چه در فرمانبرداری از تو كوشش نماید، به سرانجامی نرسد، و به آن مرتبه از طاعت كه تو به خاطر فضل و احسان خود سزاوار آنی، دست نیابد.
پس شاكرترینِ بندگانت از سپاس تو ناتوان باشد، و عابدترینِ ایشان از فرمانبرداری‌ات فرو مانَد.
هیچ كس را بر تو آن حق نیست كه او را به شایستگی‌اش بیامرزی و به سزاواری‌اش از وی خشنود شوی.
پس هر كه را آمرزیده‌ای، از احسان تو بوده است، و از هر كه خشنود گشته‌ای، از فضل و رحمت تو.
كارِ اندكِ پذیرفته را جزای فراوان می‌بخشی، و در برابرِ طاعتِ ناچیز پاداش می‌دهی؛ چنان كه گوی شكر گزاریِ بندگانت ـ كه در برابر آن پاداشی بر ایشان لازم كرده‌ای و مزدی بزرگ به آنان داده‌ای ـ چیزی است كه می‌توانند از آن خودداری كنند. از این رو، به آنان پاداش می‌دهی، یا چون سبب آن به دستِ‌تو نیست، جزایشان می‌بخشی.
ای معبود من، چنین نیست، بلكه اختیار آنان به دست تو بوده است، پیش از آن كه بر عبادت توانا باشند، و پاداش آنان را فراهم ساخته‌ای، پیش از آن كه تو را اطاعت كنند؛ زیرا شیوه‌ی تو بخشیدن است، و خوی تو احسان كردن، و آیین تو آمرزیدن.
همه‌ی آفریدگان معترف‌اند كه تو بر آن كس كه عقوبتش كرده‌ای، ستم ننموده‌ای، و گواه‌اند كه تو با آن كس كه در امانش داشته‌ای، به احسان عمل كرده‌ای، و همه خود را در انجام دادنِ آنچه تو سزاوار آن هستی، مقصّر می‌دانند.
اما اگر نبود این كه شیطان فریب‌شان می‌دهد و از اطاعت تو دورشان می‌دارد، هیچ نافرمانی، معصیت تو نمی‌كرد، و اگر باطل را به چهره‌ی حق در نمی‌آورد، هیچ كس از راه تو بیراه نمی‌گشت.
منزّهی تو، چه روشن و آشكار است لطف و كرمت در معامله با آن كس كه تو را اطاعت كند یا معصیت ورزد؛ بنده‌ی نافرمان را مهلت می‌دهی، با آن كه می‌توانی در بازخواست وی شتاب كنی،
و هر یك از آن دو را چیزی می‌بخشی كه سزاوار آن نیستند، و به هر كدام چیزی را تفضّل می‌كنی كه ارزش كارشان بدان پایه نرسد.
اگر تو آن بنده‌ی فرمانبر را به اندازه‌ی عملش ـ كه تو خود او را بر آن واداشته‌ای ـ جزا می‌دادی، بعید نبود كه ثواب تو را در نیابد و نعمت تو نیز از كَفَش برود؛ ولی چنین نكرده‌ای، بلكه به لطف خود، او را در برابر عبادت كوتاه مدت و فنا پذیر، پاداشی بلند مدت و جاودان بخشیده‌ای، و در برابر كارهای زود گذر، ثوابی پیوسته و ماندگار داده‌ای.
عجیب‌تر این كه از بنده‌ی خود ـ كه روزی‌ات را خورده و با آن بر طاعت تو توانا گردیده است ـ بهایی طلب نكرده‌ای، و بر سَرِ ابزارهایی كه به مدد آنها به آمرزش تو راه یافته، بر او سخت نگرفته‌ای، و اگر چنین كرده بودی، همه‌ی دسترنج و نتیجه‌ی كوشش وی، در برابر كوچك‌ترین نعمت و احسان تو، از میان می‌رفت، و او در گروِ دیگر نعمت‌هایت پیش تو می‌ماند. پس در این صورت، كی مستحقِ چیزی از ثواب تو بود؟ نه، كی مستحق بود؟
ای معبود من، این حال كسی است كه تو را فرمان برده است، و شیوه‌ی كسی است كه در عبادتت بسی كوشیده است. اما آن كس كه فرمان تو را پشت گوش انداخته و نهی تو را مرتكب شده است، در انتقام گرفتن از او شتاب نورزیده‌ای، تا مگر از معصیت تو دست بردارد و به طاعت تو باز گردد، حال آن كه در نخستین لحظه‌ی گنهكاری، سزاوار همه‌ی عقوبت‌هایی گردیده بود كه برای تمام آفریدگانت مهیّا كرده‌ای.
پس هر عذابی كه از او به تأخیر افكنده‌ای، و هر انتقام و عقابِ شدید كه از او باز پس داشته‌ای، چشم پوشی توست از حقِ خود، و خشنودی توست به كم‌تر از آنچه سزاوار آنی.
پس ای معبود من، كیست بزرگوار تر از تو، و كیست بدبخت‌تر از آن كس كه در راه مخالفت تو هلاك گردیده است؟ نه، هیچ كس نسیت. تو والاتر از آنی كه درباره‌ات جز به احسان و نیكی سخن گویند، و كریم‌تر از آن كه جز به سبب دادگری از تو بیمناك شوند. هرگز ترس آن نیست كه بر گنهكار ستم ورزی و از پاداش كسی كه تو را خرسند كرده است، غافل شوی. پس بر محمد و خاندانش درود فرست و آرزوی مرا برآور، و هدایتت را بیش از پیش نصیب من گردان، تا با آن در كار خود به توفیق رسم. بی‌شك، تو بسیار بخشنده‌ی بزرگواری.

انجمن رمان نویسی

رمان۹۸


معرفی صحیفه سجادیه و دعاهای آن

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM و SAEEDEH.T
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا