خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

آیا مطالب مفید واقع شده است؟


  • مجموع رای دهندگان
    5

_MAHAN_

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/7/20
ارسال ها
113
امتیاز واکنش
1,489
امتیاز
163
زمان حضور
7 روز 19 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع


#جلسه نهم
موضوع جلسه: حال کامل - بخش دوم

احتمالا دیگه تا الان از خودتون ‌پرسید که برای ساخت قسمت سوم فعل، فعل چه تغییر می‌کنه؟ (اگه هم نپرسید... یعنی حواست به کل به درس نیست بچه! اون دفعه که اسپسیالیستا رو اشتباه تلفظ کردی و بهت کتک زدم، انگار خوب طعمش رو نچشیدی! بزار این دفعه با چماق بزنمت! )
اول بیاید ببینیم فعل‌ها از نظر زمانی به چند دسته تقسیم می‌شوند.

1. شکل ساده‌ی افعال (simple form)
2. شکل گذشته‌ی افعال (past form)
3. قسمت سوم افعال (past Participle verb)

شکل افعال ساده رو تغییر می‌دیم تا به شکل گذشته و قسمت سومشون برسیم. بعضی‌هاشون از روی یه الگو می‌تونیم تشخیص بدیم، بعضی‌هاشون هم باید حفظ کنیم. بهشون می‌گیم: 1. افعال با قاعده 2. افعال بی‌قاعده.

-افعال با قاعده
افعال باقاعده، هم گذشته‌شون هم قسمت سومشون ed می‌گیرد. (به ترتیب از سمت چپ، شکل ساده فعل، شکل گذشته و قسمت سوم فعل.)
walk*walked*walked
watch*watched*wateched

-افعال بی‌قاعده
افعال بی‌قاعده سه نوع هستند.

نوع اول: سه شکل آن‌ها یکسان است.
cut (بریدن) → cut → cut
put (قرار دادن) → put → put
read (خواندن) → read → read

نوع دوم: دو قسمت از آن یکسان است.
sit (نشستن) → sat → sat
run (دویدن) → ran → run
say (گفتن) → said → said

نوع سوم: سه قسمت آن متفاوت است.
drink (نوشیدن) → drank → drunk
sing (آواز خواندن) → sang → sung
write (نوشتن) → wrote → written


یک سری از افعال هم براتون این زیر گذاشتم که مطالعه کنید.

معنی قسمت سوم قسمت دوم فعل
بلند شدن arisen arose arise
بیدار کردن / شدن awoken awoke awake
بودن been was / were be
حمل کردن / تحمل کردن born(e) bore bear
زدن beaten beat beat
شدن become became become
شروع کردن begun began begin
خم کردن / شدن bent bent bend
شزط بستن bet bet bet
به هم بستن bound bound bind
گاز گرفتن bitten bit bite
خونریزی کردن bled bled bleed
وزیدن blown blew blow
شکستن broken broke break
پرورش دادن bred bred breed
آوردن brought brought bring
پخش کردن broadcast broadcast broadcast
ساختن built built build
سوزاندن burnt / burned burnt / burned burn
منفجر شدن burst burst burst
خریدن bought bought buy
گرفتن caught caught catch
انتخاب کردن chosen chose choose
چسبیدن clung clung cling
آمدن come came come
قیمت داشتن cost cost cost
خزیدن crept crept creep
بریدن cut cut cut
داد و ستد داشتن dealt dealt deal
کندن dug dug dig
انجام دادن done did do
نقاشی کردن drawn drew draw
خواب دیدن dreamt / dreamed dreamt / dreamed dream
نوشیدن drunk drank drink
رانندگی کردن driven drove drive
خوردن eaten ate eat
افتادن fallen fell fall
غذا دادن fed fed feed
احساس کردن felt felt feel
جنگیدن fought fought fight
پیدا کردن found found find
پرواز کردن flown flew fly
ممنوع کردن forbidden forbade forbid
فراموش کردن forgotten forgot forget
بخشیدن forgiven forgave forgive
منجمد کردن / یخ زدن frozen froze freeze
تهیه کردن / شدن gotten got get
دادن given gave give
رفتن gone went go
خرد کردن ground ground grind
رشد کردن / پرورش دادن grown grew grow
آویزان کردن hung hung hang
داشتن had had have
شنیدن heard heard hear
مخفی کردن hidden hid hide
زدن hit hit hit
نگه داشتن / برگزار کردن held held hold
صدمه زدن hurt hurt hurt
نگهداری کردن kept kept keep
زانو زدن knelt knelt kneel
دانستن / شناختن known knew know
قرار دادن laid laid lay
راهنمایی کردن led led lead
تکیه دادن / خم شدن leant / leaned leant / leaned lean
یاد گرفتن learnt / learned learnt / learned learn
ترک کردن left left leave
قرض دادن lent lent lend
دراز کشیدن lain lay lie (in bed)
دروغ گفتن lied lied lie
روشن کردن lit / lighted lit / lighted light
از دست دادن lost lost lose
درست کردن / مجبور کردن made made make
ممکن بودن … might may
معنی دادن meant meant mean
ملاقات کردن met met meet
چیدن mown / moved mowed mow
چیره شدن overtaken owertooke overtake
پرداخت کردن paid paid pay
قرار دادن put put put
خواندن read read read
راندن ridden rode ride
زنگ زدن rung rang ring
بالا رفتن / طلوع کردن risen rose rise
دویدن run ran run
اره کردن sawn / sawed sawed saw
گفتن said said say
دیدن seen saw see
فروختن sold sold sell
فرستادن sent sent send
تنظیم کردن / غروب کردن set set set
دوختن sewn / sewed sewed sew
لرزاندن / لرزیدن shaken shook shake
بیرون ریختن shed shed shed
درخشیدن shone shone shine
شلیک کردن shot shot shoot
نمایش دادن shown showed show
کوچک شدن shrunk shrank shrink
بستن shut shut shut
آواز خواندن sung sang sing
غرق شدن sunk sank sink
نشستن sat sat sit
خوابیدن slept slept sleep
سُر خودن slid slid slide
بوییدن smelt smelt smell
بذر افشانی کردن sown / sowed sowed sow
صحبت کردن spoken spoke speak
هجی کردن spelt / spelled spelt / spelled spell
خرج کردن / گذراندن spent spent spend
افشا کردن spilt / spilled spilt / spilled spill
تُف کردن spat spat spit
گستردن/پخش شدن spread spread spread
ایستادن stood stood stand
دزدیدن stolen stole steal
چسباندن / چسبیدن stuck stuck stick
نیش زدن stung stung sting
بوی بد دادن stunk stank stink
ضربه زدن struck struck strike
قسم خوردن sworn swore swear
جارو کردن swept swept sweep
باد کردن / متورم شدن swollen / swelled swelled swell
شنا کردن swum swam swim
تاب خوردن swung swung swing
گرفتن taken took take
درس دادن taught taught teach
پاره کردن torn tore tear
گفتن told told tell
فکر کردن thought thought think
پرتاب کردن thrown threw throw
فهمیدن understood understood understand
بیدار کردن waken woke wake
پوشیدن worn wore wear
گریه کردن wept wept weep
برنده شدن won won win
کوک کردن / شدن wound wound wind
نوشتن written wrote write




آموزش اسـپسـیآلـیسـتآ ان گــرمــتـیـکـآ | ویژه رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: * رهــــــا *

_MAHAN_

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/7/20
ارسال ها
113
امتیاز واکنش
1,489
امتیاز
163
زمان حضور
7 روز 19 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
#جلسه دهم
موضوع جلسه: حال کامل - بخش سوم

حالا بعد از اینکه افعال رو مطالعه کردید و ساختار حال کامل رو یاد گرفتید، می‌رسیم به یه سری از نکات ریز حال کامل.
اولین نکته ریزش، مخفف شدن فاعل با فعل have یا has هست.
have * ...'ve * they've
have not * ....'ve not/haven't * I haven't/I've not
has * ...'s * she's
has not * hasn't * he hasnt/ he's not


قیدهای حال کامل
ما معمولا از قیدهای حال کامل مثل just ،only just و recently در جملات حال کامل استفاده می‌کنیم. در برخی موارد هم از قیدهای زمانی استفاده می‌کنیم که در مفهوم خود زمان آینده دارند، مثلا ever و so far، until now، up to now و yet.
قید ever در جملات پرسشی و yet در جملات پرسشی و منفی استفاده می‌شود.

بیاید چند تا مثال از کاربرد این قیدها ببینیم.

We have just got back from our holidays.
ما همین الان از سفر برگشته‌ایم.
Have you ever seen a ghost?
آیا تا به حال روح دیده‌ای؟
Have you finished your homework yet?
آیا هنوز تکلیفت را تمام نکرده‌ای؟
Scientists have recently discovered a new breed of monkey.

دانشمندان به تازگی نژاد جدیدی از میمون کشف کرده‌اند.


آموزش اسـپسـیآلـیسـتآ ان گــرمــتـیـکـآ | ویژه رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: * رهــــــا *
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا