- عضویت
- 7/7/20
- ارسال ها
- 1,358
- امتیاز واکنش
- 18,213
- امتیاز
- 373
- محل سکونت
- ~OVEN~
- زمان حضور
- 34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام: شهید محمد رضا دهقان امیری
تاریخ تولد: 26 . 1 . 1374
محل تولد: تهران
نام جهادی: ابو وصال
تاریخ شهادت: 21 . 8 . 1394
محل شهادت: حومه ی حلب، سوریه
شهید محمدرضا دهقان امیری، در خانواده ای مذهبی در سال 1374 در تهران به دنیا آمد. حضوردر خانواده ای متدین و معتقد باعث شد تعصب و غیرت خاصی نسبت به اهل بیت (ع) و سیدالشهدا (ع) پیدا کند. نمی توانست ببیند خواهر و مادرش در امنیت زندگی کنند اما حرم خواهر سیدالشهدا (ع) مورد حمله ی دشمنان و متجاوزان قرار بگیرد و به همین خاطر راهی سوریه شد. او از پایان دوره ابتدایی وارد بسیج شد و با پدر خود در مجالس مذهبی و هیئت های عزاداری و اردوهای راهیان نور شرکت می کرد. علاقه به معارف و تحصیلات خوزوی باعث شد رشته معارف را انتخاب کرده و در دانشگاه عالی شهید مطهری ادامه تحصیل دهد و دانشجوی سال سوم فقه و حقوق دانشگاه بود که عازم سوریه شد.
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان
محمدرضا وصیت کرده بود او را در امامزاده علی اکبر (ع) چیذر دفن کند. از صفات بارز اخلاقی او می توان به خوش خلقی و خلوص نیت در انجام وظایف دینی و امور خیر اشاره کرد.
ایشان در بیست و یکم آبان ماه 94 به عنوان بسیجی تکاور راهی سوریه شد و همزمان با آخرین روزهای ماه محرم در نبرد با تروریست های تکفیری در حومه حلب طی عملیات محرم به شهادت رسید.
«شادی روحش صلوات»
دلنوشته...
بسم رب الشهدا و الصدیقین
راستی چقدر این واژه قشنگ است: برادر
یادم می آید یک روز که از دانشگاه آمده بودم، داخل اتاقش نشسته بود، صدایم کرد و یک عکس نشانم داد.گفت : ببین چقدر قشنگه !!! عکس صفحه اول شناسنامه شهید خلیلی بود. بهش گفتم چه چیزی اش قشنگ است؟ شناسنامه است دیگر!
گفت دقت نکردی! ببین چه مهری روی صفحه خورده.
دقت که کردم دیدم با رنگ قرمز مهر خورده:
به فیض شهادت نائل آمد....
لبخند زدم. گفت خیلی عاقبت قشنگی است. به قول آقا رسول: همه رفتنی اند، جه خوبست که آدم زیبا برود!
از ته دل دوست داشتم ، عاقبتش شهادت باشد و برای شهادتش دعا می کردم، راهی که انتخاب کرده بود
و حرف هایی که می زد هم این عاقبت را تأیید می کرد.
اصلا حیف بود جز با شهادت برود.
اما فکرش را نمی کردم، خدا آن قدر زود مشتاق دیدنش شود.
بیا عزیزم! بیا ببین محمد! روی شناسنامه ات مهر خورده....
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان
راستی تا حالا فکر کردی سفارش سنگ قبر برای عزیزت چقدر سخت است؟ برای عزیز بیست ساله...
یا اصلا می دانی پخش کردن وصیت نامه برادر یعنی چه؟
راستی چقدر این واژه قشنگ است: برادر
#دلنوشته ی خواهر شهید دهقان امیری
تاریخ تولد: 26 . 1 . 1374
محل تولد: تهران
نام جهادی: ابو وصال
تاریخ شهادت: 21 . 8 . 1394
محل شهادت: حومه ی حلب، سوریه
شهید محمدرضا دهقان امیری، در خانواده ای مذهبی در سال 1374 در تهران به دنیا آمد. حضوردر خانواده ای متدین و معتقد باعث شد تعصب و غیرت خاصی نسبت به اهل بیت (ع) و سیدالشهدا (ع) پیدا کند. نمی توانست ببیند خواهر و مادرش در امنیت زندگی کنند اما حرم خواهر سیدالشهدا (ع) مورد حمله ی دشمنان و متجاوزان قرار بگیرد و به همین خاطر راهی سوریه شد. او از پایان دوره ابتدایی وارد بسیج شد و با پدر خود در مجالس مذهبی و هیئت های عزاداری و اردوهای راهیان نور شرکت می کرد. علاقه به معارف و تحصیلات خوزوی باعث شد رشته معارف را انتخاب کرده و در دانشگاه عالی شهید مطهری ادامه تحصیل دهد و دانشجوی سال سوم فقه و حقوق دانشگاه بود که عازم سوریه شد.
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان
محمدرضا وصیت کرده بود او را در امامزاده علی اکبر (ع) چیذر دفن کند. از صفات بارز اخلاقی او می توان به خوش خلقی و خلوص نیت در انجام وظایف دینی و امور خیر اشاره کرد.
ایشان در بیست و یکم آبان ماه 94 به عنوان بسیجی تکاور راهی سوریه شد و همزمان با آخرین روزهای ماه محرم در نبرد با تروریست های تکفیری در حومه حلب طی عملیات محرم به شهادت رسید.
«شادی روحش صلوات»
دلنوشته...
بسم رب الشهدا و الصدیقین
راستی چقدر این واژه قشنگ است: برادر
یادم می آید یک روز که از دانشگاه آمده بودم، داخل اتاقش نشسته بود، صدایم کرد و یک عکس نشانم داد.گفت : ببین چقدر قشنگه !!! عکس صفحه اول شناسنامه شهید خلیلی بود. بهش گفتم چه چیزی اش قشنگ است؟ شناسنامه است دیگر!
گفت دقت نکردی! ببین چه مهری روی صفحه خورده.
دقت که کردم دیدم با رنگ قرمز مهر خورده:
به فیض شهادت نائل آمد....
لبخند زدم. گفت خیلی عاقبت قشنگی است. به قول آقا رسول: همه رفتنی اند، جه خوبست که آدم زیبا برود!
از ته دل دوست داشتم ، عاقبتش شهادت باشد و برای شهادتش دعا می کردم، راهی که انتخاب کرده بود
و حرف هایی که می زد هم این عاقبت را تأیید می کرد.
اصلا حیف بود جز با شهادت برود.
اما فکرش را نمی کردم، خدا آن قدر زود مشتاق دیدنش شود.
بیا عزیزم! بیا ببین محمد! روی شناسنامه ات مهر خورده....
رمان 98
رمان 98| دانلود رمان
راستی تا حالا فکر کردی سفارش سنگ قبر برای عزیزت چقدر سخت است؟ برای عزیز بیست ساله...
یا اصلا می دانی پخش کردن وصیت نامه برادر یعنی چه؟
راستی چقدر این واژه قشنگ است: برادر
#دلنوشته ی خواهر شهید دهقان امیری
زندگی نامه ی شهیدان مدافع حرم
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com