- عضویت
- 20/8/18
- ارسال ها
- 8,710
- امتیاز واکنش
- 29,620
- امتیاز
- 473
- سن
- 23
- محل سکونت
- کویِ دوست
- زمان حضور
- 207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
آخرین پادشاه ماد ایشتوویگو ( ایختوویگو) ( آستیاژ ) می باشد که از سال ۵۸۵ تا۵۵۰ق.م حکومت می کرده است.
حسن پیرنیا در کتاب ایران باستان آورده است : اسم این شاه را هرودوت (آستیاگِس) و کتزیاس آستی گاس نوشته اند در برخی منابع وی را اژدهاک آورده اند مرآپاس مورخ ارمنیتانی هم اسم اورا چنانکه بیاید (آشداهاک) نوشته که همان ازدهاک است . به هرحال او پسر هوخشتره بود و مدت سلطنتش موافق روایات هرودوت از ۵۸۴ تا۵۵۰ ق.م بوده و زمان او مادمنقرض گردید .وقتی که این شاه برتخت نشست ، دولت ماد بزرگترین دولت آسیای غربی یه شمار می رفت و ابهتی که هوخشتره به ماد داده بود دلالت می کرد بر اینکه این دولت آتیۀ درخشان تری خواهد داشت ، ولی برخلاف انتظار چنانکه در جای خود بیاید ، دیری نگذشت که دولت مزبور در سال ۵۵۰ ق.م بدست کوروش بزرگ منقرض گردید .
اژدهاک در بدو سلطنت خود خواست به جهانگیری های هوخشتره ادامه دهد ، ولی بزودی دریافت که اوضاع آسیای غربی و موقعیت دول همجوار مانع از این کار است . زیرا اگر ماد می خواست از طرف مغرب توسعه یابد ، می بایست با دولت لیدی و بابل بجنگد . دولت اولی به واسطۀ زحمات آلیات وکرزوس قوی بود و با یونانیها و مصر روابط دوستانۀ محکمی داشت و به علاوه دختر آلیات ملکۀ ماد بود . بابل هم پادشاهی داشت مانند بخت النصر فعال و با اراده و درافتادن با چنین سلطانی صلاح ماد نبود بخصوص که خواهر اژدهاک ملکۀ بابل بشمار می رفت . از طرف دیگر لیدیه و بابل هم چون قوت ماد را می دیدند ، نمی خواستند بهانه ای برای جنگ ایجاد کنند . این بود که تقریباً مدت سی سال صلح و آرامش مختل نشد و در این مدت بخت النصر استحکامات بابل را قوی کرد و این شهر را به اندازه ای آراست که بابل مجدداً مقام سابق خود را باز یافت و آنرا عروس شهرها و پایتخت آسیا گفتند . بعد از بخت النصر دوم کسی در میان جانشینانش پیدا نشد که کارهای او را دنبال کند و نفاق داخلی که بواسطۀ وجود بخت النصر قوی و با اراده موقتاً فرو نشسته بود ، مجدداً شروع شد .چندنفر به تـ*ـخت نشسته بزودی کشته شده یا درگذشتند و بالاخره کاهنان بابل شخصی را نبونید (به بابلی نبونه خید)نام که از خانوادۀ سلطنت نبود را برتخت نشاندند . از لوحه هایی که در بابل یافته اند ، معلوم می شود که پدر این شخص کاهن معبد (سین) یعنی رب النوع ماه در حرّان بوده و شاید قرابتی با خانوادۀ سلطنت آسور داشته است . به هرحال او شخصی نبود که بتواند در چنین موقع باریک دولت بابل را اداره کند و فقط از این جهت او را برتخت نشانیدند که در کنکاش کاهنان بر ضدّ پادشاه قبل شرکت داشت .
حسن پیرنیا در کتاب ایران باستان آورده است : اسم این شاه را هرودوت (آستیاگِس) و کتزیاس آستی گاس نوشته اند در برخی منابع وی را اژدهاک آورده اند مرآپاس مورخ ارمنیتانی هم اسم اورا چنانکه بیاید (آشداهاک) نوشته که همان ازدهاک است . به هرحال او پسر هوخشتره بود و مدت سلطنتش موافق روایات هرودوت از ۵۸۴ تا۵۵۰ ق.م بوده و زمان او مادمنقرض گردید .وقتی که این شاه برتخت نشست ، دولت ماد بزرگترین دولت آسیای غربی یه شمار می رفت و ابهتی که هوخشتره به ماد داده بود دلالت می کرد بر اینکه این دولت آتیۀ درخشان تری خواهد داشت ، ولی برخلاف انتظار چنانکه در جای خود بیاید ، دیری نگذشت که دولت مزبور در سال ۵۵۰ ق.م بدست کوروش بزرگ منقرض گردید .
اژدهاک در بدو سلطنت خود خواست به جهانگیری های هوخشتره ادامه دهد ، ولی بزودی دریافت که اوضاع آسیای غربی و موقعیت دول همجوار مانع از این کار است . زیرا اگر ماد می خواست از طرف مغرب توسعه یابد ، می بایست با دولت لیدی و بابل بجنگد . دولت اولی به واسطۀ زحمات آلیات وکرزوس قوی بود و با یونانیها و مصر روابط دوستانۀ محکمی داشت و به علاوه دختر آلیات ملکۀ ماد بود . بابل هم پادشاهی داشت مانند بخت النصر فعال و با اراده و درافتادن با چنین سلطانی صلاح ماد نبود بخصوص که خواهر اژدهاک ملکۀ بابل بشمار می رفت . از طرف دیگر لیدیه و بابل هم چون قوت ماد را می دیدند ، نمی خواستند بهانه ای برای جنگ ایجاد کنند . این بود که تقریباً مدت سی سال صلح و آرامش مختل نشد و در این مدت بخت النصر استحکامات بابل را قوی کرد و این شهر را به اندازه ای آراست که بابل مجدداً مقام سابق خود را باز یافت و آنرا عروس شهرها و پایتخت آسیا گفتند . بعد از بخت النصر دوم کسی در میان جانشینانش پیدا نشد که کارهای او را دنبال کند و نفاق داخلی که بواسطۀ وجود بخت النصر قوی و با اراده موقتاً فرو نشسته بود ، مجدداً شروع شد .چندنفر به تـ*ـخت نشسته بزودی کشته شده یا درگذشتند و بالاخره کاهنان بابل شخصی را نبونید (به بابلی نبونه خید)نام که از خانوادۀ سلطنت نبود را برتخت نشاندند . از لوحه هایی که در بابل یافته اند ، معلوم می شود که پدر این شخص کاهن معبد (سین) یعنی رب النوع ماه در حرّان بوده و شاید قرابتی با خانوادۀ سلطنت آسور داشته است . به هرحال او شخصی نبود که بتواند در چنین موقع باریک دولت بابل را اداره کند و فقط از این جهت او را برتخت نشانیدند که در کنکاش کاهنان بر ضدّ پادشاه قبل شرکت داشت .
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
ایشتوویگو آخرین پادشاه ماد
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com