- عضویت
- 16/1/20
- ارسال ها
- 486
- امتیاز واکنش
- 13,887
- امتیاز
- 303
- محل سکونت
- دیوار
- زمان حضور
- 84 روز 17 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
*بخشی از کتاب اخلاق نقد نوشتهی سید حسن اسلامی
هیچ دستورالعملی وجود ندارد تا مؤثر بودن نقدی را تضمین کند. هر نقدی به طور طبیعی هیجانات منفی شخص مورد انتقاد را برانگیخته، او را به واکنش وا میدارد. غریزه حب ذات در انسان چنان نیرومند، و متنوع است که آدمی همواره آماده واکنش می باشد؛ واکنشی که در شکلهای گوناگونی از جمله پاسخ به نقد روی می دهد. شاید تجربه ای از این دست داشته باشیم که صادقانه و با رعایت اصول گفتگو، عیب یکی از دوستان را به او گفته باشیم، اما با این همه، واکنش دوستمان چنان غیرمنتظره و ناخوشایند بوده که ما را از این کار پشیمان ساخته است.
اگر ما افراد را بر اساس ظرفیت نقدپذیریشان دسته بندی کنیم، می توانیم در دسته ای کسانی را قرار دهیم که هرگونه نقدی را تحمل می کنند. اینان خود را چنان پرورانده اند و بر عواطف خود مسلط شده اند که هیچ نقدی آنان را نمی لرزاند؛ تا بدانجا که حتی از هر نقدی نیز بهترین استفاده را می کنند.(1) در دسته ای دیگر نیز می توانیم کسانی را بگذاریم که هیچ نقدی-حتی درست ترین و بدیهی ترین آنها-را برنمی تابند و آماده اند تا با تهمت زدنهای گوناگون به ناقدان خود، از قبول نقد خودداری کنند. اما باید دانست این دو گروه درصد کمی از افراد را شامل می شوند؛ بدان معنا که هم نقدپذیران دلیر اندکند و هم نقدستیزان و نقدگریزان. در میان این دو گروه، کسانی هستند که اگر پاره ای از اصول اخلاقی را رعایت کنیم، آنها نیز به احتمال زیاد نقدپذیر خواهند شد؛ کسانی که در واقع بخش عمده ای از جامعه را تشکیل می دهند.
گفتنی است که همین مسأله درباره قوانین رانندگی نیز صادق است، غالب رانندگان را کسانی تشکیل می دهند که اگر ببینند دیگران مقررات را رعایت می کنند، خود نیز به آنها احترام خواهند گذاشت. بدین ترتیب، گرچه هرگز نمی توان کاملاً مطمئن بود که شخص مقرراتی دچار سانحه ای نخواهد شد، می توان با احتمال بسیار پیش بینی درستی کرد که رعایت قوانین از سوی هر کس امکان تصادف را به نقطه صفر نزدیک سازد، اگرچه هرگز صفر نخواهد شد. نقد نیز این چنین است؛ بدان سان که می توان با رعایت اصولی خاص احتمال بسیار داد که سخن ناقد مورد قبول شخص مورد نقد قرار گیرد.
در حقیقت،در این فصل در پی آنیم تا به تکلیف اخلاقی ناقد نگاهی بیفکنیم. طی فصول گذشته، از منظر شخص مورد نقد مسائل گوناگونی را مطرح ساختیم و در پایان نتیجه گرفتیم که هر نقدی با هر انگیزه و به هر نحوی می تواند برای شخص مورد انتقاد سودمند باشد؛ بدان گونه که به او کمک میکند تا به درک روشنتری از خویش برسد. اما در این فصل روی سخن ما با ناقد است. اگرچه هر نقدی می تواند به سود دیگران تمام شود، آیا در این میان ناقد نیز تکلیفی اخلاقی نخواهد داشت؟ آیا نتیجه بخشی هرگونه نقدی می تواند توجیه گر نیّت پلید و عمل غیراخلاقی ناقد باشد؟ بی گمان چنین نیست. ناقد نیز اخلاقاً مکلف است نخست بکوشد تا از چارچوب فضیلت اخلاقی خارج نشود، و از سوی دیگر نقد خود را به گونه ای مطرح سازد که مؤثر واقع گردد و دیگران نیز از آن بهره مند شوند.
در اینجا باید گفت مقصودمان از نقد مؤثر نوع خاصی از نقد نیست تا باز در دام تقسیم بندیهای دو گانه ای بیفتیم. از این رو، بی آنکه به چنین بخش بندیهایی تن دهیم، نقد را از دو منظر مؤثر بودن و نامؤثربودن بررسی می کنیم: هر نقدی گرچه ناخوشایند، زننده، بی ادبانه، دردناک و سهمگین باشد، اگر مورد قبول شخص مورد انتقاد قرار گیرد، مؤثر خواهد بود، واز این سو نیز نقدی گرچه دوستانه، مؤدبانه و محبت آمیز باشد، اگر طرف نقد را برَماند و به واکنش وادارد، نامؤثر است. در اینجا شخصی که مورد نقد قرار گرفته، مشخص می کند که چه نقدی مؤثر است؛ به این معنا که تلقی، نوع تربیت و نگاه او به نقد است که آن را مؤثر یا غیرمؤثر می سازد. کسی که به پیروی از امام صادق علیه السلام بهترین دوست را کسی بداند که عیبهایش را به او می گوید، هر نقدی را مؤثر خواهد یافت. همچنین کسی که به مانند نیچه ادعا کند: «هر آنچه مرا نکشد، قویترم می سازد»، (2) هر نقدی را مؤثر خواهد دانست و آن را راغبانه خواهد شنید.
هیچ دستورالعملی وجود ندارد تا مؤثر بودن نقدی را تضمین کند. هر نقدی به طور طبیعی هیجانات منفی شخص مورد انتقاد را برانگیخته، او را به واکنش وا میدارد. غریزه حب ذات در انسان چنان نیرومند، و متنوع است که آدمی همواره آماده واکنش می باشد؛ واکنشی که در شکلهای گوناگونی از جمله پاسخ به نقد روی می دهد. شاید تجربه ای از این دست داشته باشیم که صادقانه و با رعایت اصول گفتگو، عیب یکی از دوستان را به او گفته باشیم، اما با این همه، واکنش دوستمان چنان غیرمنتظره و ناخوشایند بوده که ما را از این کار پشیمان ساخته است.
اگر ما افراد را بر اساس ظرفیت نقدپذیریشان دسته بندی کنیم، می توانیم در دسته ای کسانی را قرار دهیم که هرگونه نقدی را تحمل می کنند. اینان خود را چنان پرورانده اند و بر عواطف خود مسلط شده اند که هیچ نقدی آنان را نمی لرزاند؛ تا بدانجا که حتی از هر نقدی نیز بهترین استفاده را می کنند.(1) در دسته ای دیگر نیز می توانیم کسانی را بگذاریم که هیچ نقدی-حتی درست ترین و بدیهی ترین آنها-را برنمی تابند و آماده اند تا با تهمت زدنهای گوناگون به ناقدان خود، از قبول نقد خودداری کنند. اما باید دانست این دو گروه درصد کمی از افراد را شامل می شوند؛ بدان معنا که هم نقدپذیران دلیر اندکند و هم نقدستیزان و نقدگریزان. در میان این دو گروه، کسانی هستند که اگر پاره ای از اصول اخلاقی را رعایت کنیم، آنها نیز به احتمال زیاد نقدپذیر خواهند شد؛ کسانی که در واقع بخش عمده ای از جامعه را تشکیل می دهند.
گفتنی است که همین مسأله درباره قوانین رانندگی نیز صادق است، غالب رانندگان را کسانی تشکیل می دهند که اگر ببینند دیگران مقررات را رعایت می کنند، خود نیز به آنها احترام خواهند گذاشت. بدین ترتیب، گرچه هرگز نمی توان کاملاً مطمئن بود که شخص مقرراتی دچار سانحه ای نخواهد شد، می توان با احتمال بسیار پیش بینی درستی کرد که رعایت قوانین از سوی هر کس امکان تصادف را به نقطه صفر نزدیک سازد، اگرچه هرگز صفر نخواهد شد. نقد نیز این چنین است؛ بدان سان که می توان با رعایت اصولی خاص احتمال بسیار داد که سخن ناقد مورد قبول شخص مورد نقد قرار گیرد.
در حقیقت،در این فصل در پی آنیم تا به تکلیف اخلاقی ناقد نگاهی بیفکنیم. طی فصول گذشته، از منظر شخص مورد نقد مسائل گوناگونی را مطرح ساختیم و در پایان نتیجه گرفتیم که هر نقدی با هر انگیزه و به هر نحوی می تواند برای شخص مورد انتقاد سودمند باشد؛ بدان گونه که به او کمک میکند تا به درک روشنتری از خویش برسد. اما در این فصل روی سخن ما با ناقد است. اگرچه هر نقدی می تواند به سود دیگران تمام شود، آیا در این میان ناقد نیز تکلیفی اخلاقی نخواهد داشت؟ آیا نتیجه بخشی هرگونه نقدی می تواند توجیه گر نیّت پلید و عمل غیراخلاقی ناقد باشد؟ بی گمان چنین نیست. ناقد نیز اخلاقاً مکلف است نخست بکوشد تا از چارچوب فضیلت اخلاقی خارج نشود، و از سوی دیگر نقد خود را به گونه ای مطرح سازد که مؤثر واقع گردد و دیگران نیز از آن بهره مند شوند.
در اینجا باید گفت مقصودمان از نقد مؤثر نوع خاصی از نقد نیست تا باز در دام تقسیم بندیهای دو گانه ای بیفتیم. از این رو، بی آنکه به چنین بخش بندیهایی تن دهیم، نقد را از دو منظر مؤثر بودن و نامؤثربودن بررسی می کنیم: هر نقدی گرچه ناخوشایند، زننده، بی ادبانه، دردناک و سهمگین باشد، اگر مورد قبول شخص مورد انتقاد قرار گیرد، مؤثر خواهد بود، واز این سو نیز نقدی گرچه دوستانه، مؤدبانه و محبت آمیز باشد، اگر طرف نقد را برَماند و به واکنش وادارد، نامؤثر است. در اینجا شخصی که مورد نقد قرار گرفته، مشخص می کند که چه نقدی مؤثر است؛ به این معنا که تلقی، نوع تربیت و نگاه او به نقد است که آن را مؤثر یا غیرمؤثر می سازد. کسی که به پیروی از امام صادق علیه السلام بهترین دوست را کسی بداند که عیبهایش را به او می گوید، هر نقدی را مؤثر خواهد یافت. همچنین کسی که به مانند نیچه ادعا کند: «هر آنچه مرا نکشد، قویترم می سازد»، (2) هر نقدی را مؤثر خواهد دانست و آن را راغبانه خواهد شنید.
اخلاق نقد
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com