خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,437
امتیاز واکنش
51,307
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
انجمن رمان نویسی| انجمن رمان ۹۸
نام رمان: آی سونا ( جلد اول)
نویسنده: ساغر هاشمی مقدم
ناظر: Ryhwn
منتقدین: mahaflaki , Asal_Zinati , ~HadeS~
ژانر: عاشقانه، تراژدی
خلاصه: رمان درمورد زندگی دختری به اسم آی سوناست که مجبور می‌شه همراه مادرش به تبریز بره و برای همیشه با مادربزرگ بد اخلاق و قانونمندش زندگی کنه، در یکی از روزها یه اتفاق زندگی آی سونا رو تغییر میده و...


نقد و بررسی رمان آی‌سونا I ساغر کاربر رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: SelmA، زهرا.م، ɢнαzαʟ و 11 نفر دیگر

mahaflaki

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
693
امتیاز واکنش
17,003
امتیاز
303
محل سکونت
Golestan
زمان حضور
100 روز 9 ساعت 15 دقیقه
به نام خداوند لوح و قلم حقیقت نگار وجود و عدم

وقتی نام رمان «ای سونا» را در لیست رمان ها دیدم، پیش از هر چیز خوش اوایی و تلفظ زیبایی نام مرا به وجد اورد. یکی از فاکتورهایی که هر رمان بهتر است ان را داشته باشد زیبایی اوایی نام است اما تنها خوش اوایی برای یک عنوان مناسب کافی نیست! نام رمان، برگرفته از نام شخصیت اصلی داستان یعنی، آی سونای نوجوان که بین کشمکش های خانوادگی کلافه و افسرده بود. انتخاب نام شخصیت به عنوان اسم رمان، در گذشته امری متداول بود اما در دنیای رمان نویسی امروزه این عمل تا حد زیادی کاهش پیدا کرده و نویسندگان و خوانندگان به دنبال نام هایی مرتبط با موضوع اصلی و ژانر های خود هستند تا ضمن تاثیر گذاری بر خواننده، گره هایی هم در ذهن بسازند و مخاطب بیشتری جذب کنند. به طور کلی استفاده از نام شخصیت، تنها زمانی مناسب است که شخصیت اصلی یک ابر قهرمان یا اسطوره باشد که بتوان از او الگو گرفت که البته ای سونای داستان چنین شخصی نبود. پیشنهاد می‌کنم با توجه به متن و گره های داستان نامی مناسب با موضوع اصلی انتخاب کنید.

خلاصه یک رمان یکی از بخش های مهم برای معرفی رمان است؛ خوانندگان بسیاری با مطالعه خلاصه تصمیم به خواندن داستان شما می‌گیرند پس نویسنده باید از تمام توانش استفاده کند تا با ارائه خلاصه مناسب خواننده را جذب رمان خود کند. برای یک خلاصه خوب به ابهامات و داده هایی نیازمندیم. خلاصه ای سونا خبر از رفتن دختر و مادرش به منزل مادر بزرگ و مستقر شدن در ان را می‌دهد و اتفاقی رخ خواهد داد که زندگی ای سونا تغییر خواهد کرد. خلاصه داستان شما در کنار شیوایی و بیان ساده و مناسب، جای کمی کار دارد؛ گرچه داده و ابهامی در ان قرار دادید اما به اندازه کافی برای مخاطب جذاب نیست کما اینکه ترکیب و جمله چندان نویی هم بکار برده نشده است و خواننده ممکن است سرسری از ان رد شود.

پیشنهاد میکنم با استفاده از گره جذاب تری خلاصه خود را باز نویسی کنید؛ می‎‌توانید اشاره کوتاهی به ان اتفاق ناگفته بکنید و...

نویسنده عزیز استفاده از ... در انتهای خلاصه حس بی اعتمادی به نویسنده را در خواننده القا می‌کند. بهتر است در خلاصه خود از کلمات ناقص، پرسش مستقیم، جملات ناکامل و و... استفاده نکنید و به صورت غیر مستقیم پرسش خود را در قالب جمله مطرح کنید.

ژانر تراژدی عنوان شده در شناسنامه را برای نخستین بار در جلد رمان مشاهده کردم! جلد ویترین هر کتاب است و باید نقش خود را به خوبی در جذب مخاطب ایفا کند. همانطور که جلد رمان ای سونا رسالت خود را به انجام می‌رساند. جلد رمان، تصویر نیمه دختریست که به نظر افسرده می‌اید و تک درخت تنهای زمینه و مردی که ان درخت را ترک می‌کند به خوبی در من حس عاشقانه بودن و تراژدی را زنده کرد. حتی در ذهن تک درخت را «ای سونا» تصور کردم که مرد قصد ترک گفتنش را دارد.
نقطه شروع ای سونا با تنش همراه بود، ناراحتی دختر نوجوان از دعوا های پدر و مادرش می‌تواند دغدغه افراد زیادی از جامعه باشد و این همدردی شانس زیادی در موفق بودن اثرتان می‌دهد؛ اما همه چیز از انجایی که ای سونا به خانه برادرش رفت کمی یکنواخت شد و به اصلاح رمان از تب و تاب خود افتاد. اتفاقات رخ داده در منزل برادرش و دیالوگ های رد و بدل شده چندان نو و هدفمند نبودند که خواننده را به چالش بکشند و او را میخکوب کنند. این روند را متاسفانه تا پست #17 شاهد بودیم. ای سونا به همراه برادر و خوانده اش به سفر شمال رفت و چندین بار با جمع دوستانش به بازار و.. رفت اما در بین این رفت و امد ها اتفاق چندان مهمی را شاهد نبودیم که بر سیر و روند داستان تاثیر مهمی بگذارد. این حواشی و اتفاقات باعث سر رفتن حوصله خواننده می‌شود و ممکن است رمان را حتی تا جایی ادامه ندهد که سوپرایزتان را در انجا قرار داده اید. پیشنهاد من این است رمان را از نقطه دیگری مثلا از ماجرای رفتن ای سونا به تبریز ( پست #17) شروع کنید و خواننده را در بطن ماجرا بیندازید تا فرصت زمین گذاشتن رمان را پیدا نکند و یا حواشی اضافی که به پیرنگ و اصل داستان ربطی ندارند را حذف کنید و یا ویرایش کنید. مثلا سفر اول ای سونا و برادرش به شمال تا به اینجای کار هیچ نقش و هدفی در روند رمان نداشت و تنها مزیت ان اشنایی کمی با کرکتر ها بود؛ از طرفی هجوم شخصیت ها در رمان من یکی را که کمی گیج کرد!
«ای سونا» رمان کم کرکتری نبود! شخصیت های زیادی در این چند صفحه اغازین رمان وارد و خارج شدند اما نویسنده باید بتواند تمایزی میان شخصیت ها ایجاد کرده و انها را در ذهن ماندگار کند هر چند که شخصیت اصلی داستان نباشند. متاسفانه شخصیت های رمان ای سونا شباهت های زیادی به یکدیگر داشتند تا حدی که اگر نویسنده نام هر شخصیت را پیش از دیالوگ بیان نمی‌کرد متوجه نمی‌شدم کدذام شخصیت مشغول حرف زدن است. گلسا و دریا و ای سونا و پریماه، خاله های ای سونا، علیسان و کاوان و.. رفتار های مشابه ای داشتند بگونه ای که بعد از 4 صفحه از رمان نمی‌توانم انگیزه و روحیات انها را بشناسم و با انها ارتباط برقرار کنم. نویسنده عزیز من پیشنهاد می‌کنم به منظور کمک در شخصیت پردازی برای هر کرکتر یک پرونده تشکیل دهید و اطلاعات شخصی مثل سن و شغل و.. ، چهره، روحیات اخلاقی، انگیزه و اهداف، تیکه کلام ها، پیشینه زندگی و... را یادداشت کنید و با مقایسه با دیگر کرکتر ها از تمایز ان شخصیت یقین پیدا کنید و یک شخصیت ماندگار و متفاوت خلق کنید.

رمان ای سونا، داستانی پر از دیالوگ بود به گونه ای که حجم زیادی از هر پست را دیالوگ ها شامل می‌شدند. بهتر است در بین هر دیالوگ مقداری مونولوگ و همچنین توصیف حالات و احساسات را قرار دهید تا خواننده تنها با خواندن دیالوگ ها از متن رمان رد نشود تا به مونولوگ برسد و با درک شخصیت ها به خوبی با داستان ارتباط برقرار کند.

توصیفات ناگهانی! توصیفات ظاهری و مکان شما در رمان انجام شده بود اما نه به شیوه ارام و قطره ای. شما در چند خط از چهره کاراکتر هایتان سخن گفتید و توصیفات مکان هم به همین شیوه بود. بانو جان این شیوه از توصیفات باعث می‌شود ویژگی افراد و مکان ها در ذهن خواننده نماند و حتی وقت نگذارد ان ها را بخواند و بی حوصله صفحه را پایین بکشد! شما باید

به ارامی ویژگی ها را به خورد خواننده بدهید طوری که بدون انکه بفهمد یک توصیف جامع در رابـ*ـطه با چهره شخصیت ها، مکان ها و.. داشته باشد. مثلا من بعنوان خواننده پس از 4 صفحه از داستان هیچ تصور خاصی از ای سونا و ... ندارم چرا که یک بار برای همیشه قیافه او را توصیف کرده بودید و بعد دیگر اثری از ان نبود! این مسئله یکی از دلایل ضعف در شخصیت پردازی شما بود چرا که خواننده رمان باید بتواند چهره کرکتر ها را تصور کند.
دقت شود که توصیف یک جا خواننده را خسته می‌کند و ممکن است از بند های توصیف نخوانده بگذرد. شما باید با توصیفات حاشیه ای اما اساسی خواننده را وادار به خواندن کنید. برای مثال:
دستی به مو های مشکی رنگم کشیدم، پوزخندی روی لـ*ـب های باریکم نشست. خیره به چشمای عسلیش گفتم:
-...
توصیف احساسات و حالات شما نیز کمی جای کار داشت. شما از تحمیل واژه استفاده کردید و به جای بیان احساسات با استفاده از حالات از واژگانی ای مثل عصبانی شدم، با هیجان گفتم، ترسیدم و... است. شما باید به جای بیان این ویژگی ها انها را در حالات کاراکتر بیان می کردید تا قابل لمس تر شود برای مثال:
حدقه چشمانش گشاد تر شد، لـ*ـبش را گاز گرفت و با ابرو های بالا رفته گفت:
-واقعا؟
ای سونا در تبریز متوجه جدایی پدر و مادرش شد و شیوه خبر دادن کاوان و برخورد شخصیت ها ابرو های من یکی را که بالا برد! طبیعتا چنین خبر مهم و تاسف برانگیزی را باید با ملایمت بیشتر و همچنین درک ای سونا داده می‌شد اما چنین نبود. کما اینکه ژانر تراژدی را تنها در این بخش می‌شد اندکی دید اما با گذشتن سریع از مسئله، حتی توسط خود ای سونا، که اتفاقا انگار کمی زود با ماجرا کنار امد شانس پر رنگ کردن این ژانر را از رمان می‌گرفت و من بعنوان یک خواننده تا به اینجای کار اثری از این ژانر در داستان ندیدم و اگر در اینده نیز حضور پر رنگی نخواهیم دید پیشنهاد می‌کنم نویسنده این ژانر را از شناسنامه رمان حذف کند.
زاویه دید رمان اول شخص مفرد بود که راوی ان ای سونا بود، این زاویه دید باعث برقراری ارتباط بهتر با خواننده است و خواننده می‌تواند به خوبی خود را جای شخصیت اصلی بگذارد و با ان همدردی داشته باشد. انتخاب زاویه دید در رمان درست بود اما در بخش کوتاهی زاویه دید به کاوان پاس داده شد که هیچ جوره ان را درک نکردم. این بخش باعث سردرگمی مخاطب است و بهتر است ان را حذف و اتفاق افتاده را طور دیگری در رمان بگنجانید.
خوشبختانه رمان شما از غلط های املایی و نگارشی برخوردار نبود و این دقت نویسندگان را به اثبات می‌رساند و باعث اعتماد خواننده به نویسنده می‌شود.
رمان ای سونا به خوبی می‌تواند بعدی از اجتماع که طلاق و فرزندان طلاق است را به تصویر بکشد و قدمی خوبی در این بخش بردارد.


با عرض خسته نباشید خدمت نویسنده گرامی
MAHAFLAKI
کادر نقد انجمن رمان 98
1399/4/23


نقد و بررسی رمان آی‌سونا I ساغر کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Parmida_viola، زهرا.م، M O B I N A و 20 نفر دیگر

Asal_Zinati

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/2/20
ارسال ها
593
امتیاز واکنش
19,814
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار..
زمان حضور
129 روز 11 ساعت 21 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد و بررسی رمان آی سونا
جان استاین بک، نویسنده معروف و سرشناس، می‌گوید:
«اگر خودت از اثرت راضی بودی می‌توانی کتابت را یک کار خوب بدانی.»
در عین سادگی، این جمله بسیار آشنا و دلنشین است. خودت باید از نوشته‌ات، اثری که از اعماق ذهنت خلق کردی و پرورش داری، راضی باشی! هر چند این نکته هم پررنگ هست که در کنار راضی بودن از اثرت، به نقدها و نکاتی که گفته می‌شه هم توجه کنی. و همه‌ی اینها در یک جمله خلاصه می‌شود:
"به دنبال پیشرفت باش!"
هدف و هدف و هدف! مسئله‌ای که چه فوق کلیشه‌ای ترین رمان چه حرفه‌ای ترینِ آن، حتما باید بهش توجه کنند. خواندن رمانی هر چند قوی هر چند حرفه‌ای بدون هدف و به عبارتی داشتن حرفی برای گفتن، فقط وقت تلف کردن هست! به همین سادگی.
آی سونا هدف داشت! خوشحالم از این بابت اما...
این هدف بسیار کمرنگ در رمان بود، به طوری که شاید خیلی‌ها متوجه‌ی آن به عنوان "هدف اصلی" نشوند!
هدف رو نشون دادن زندگی یک بچه‌ی طلاق دیدم. آی سونا، دختری بود که سال‌ها با بحث و دعواهای خانوادگی بزرگ شده و حال متوجه می‌شود پدر و مادرش در حال طلاق گرفتن هستند. او به ناچار مجبور به زندگی با خانواده‌ی مادریش می‌شود و...
این هدف رمان بود. اما پررنگ نبود. می‌شد خیلی بیشتر روش جولان داد و حتی ژانر اجتماعی هم برای آن اضافه کرد! یکی از دلایلی که این هدف نتوانست به خوبی در رمان دیده شود، وجود صحنه‌ها و سکانس‌های تکراری، غیر مرتبط با رمان و به عبارتی اضافی بود. صحنه‌های خرید [که حدودا سه بار به اون اختصاص داده شده، بدون اینکه علتی پشت آن باشد] صحنه‌های مهمانی، عروسی، تفریح و... بود. همه‌ی این قسمت‌ها بدون علتی در رمان بودند و فقط حجم کاراکترهای رمان [که در ادامه بیشتر راجبش توضیح می‌دم] رو افزایش می‌دادند و خواننده رو از هدف اصلی به دور!
چه بهتر که به جای این قسمت‌ها، بیشتر از احساسات آی سونا و نگرانی‌های اون گفته می‌شد! بیشتر به دعواهای خانوادگی پرداخته می‌شد و حداقل یک بار یکی از اون‌ها رو به خواننده نشون می‌داد!
همه‌ی این‌ها به فضاسازی بر می‌گردد! صبر کنید مثالی برای این مورد بزنم!
فضاسازی، موردی که باعث می‌شه خواننده تا عمقِ وجود کاراکتر رو درک کنه و کاملا در عواطف و احساسات آن شریک باشد. وجود تنها ژانر تراژدی کافی نیست. ما [مخاطب‌ها] نیاز داریم تا کاراکتر رو درک کنیم. تا با تموم وجود تراژدیِ رمان و غم و ناراحتی رو درک و احساس کنیم! آی سونا، کاراکتر اصلی رمان، نیاز داره تا توسط خوانندگانش درک بشه!
برای این امر، می‌تونم ساده‌ترین روش، "توصیفات" رو پیشنهاد کنم.
توصیفات، یک اصول مهم و ساده‌ی رمان‌نویسی! که به شکل فجیعی بین نویسندگان اشتباه جا افتاده است.
توصیف مکان آی سونا، ناگهانی و با حجم زیادی بود. به طوریکه من هرگز آنها رو نخوندم، چه برسد به تصور در ذهنم! توصیفات باید آرام آرام باشند. و در کل رمان پخش شوند. عجله‌ای نیست! و نیازی نیست که ریز به ریز جزئیات مکان‌ها گفته شود؛ تنها چیزی که شخصیت اول می‌بیند! [با توجه به زاویه دید محدودِ اول شخص]
به جرعت می‌گم نصف مونولوگ‌های رمان آی سونا پر بود از توصیفات مکانی که هیچگاه خوانده نمی‌شوند، و این فقط به هدر رفتن زحمت نویسنده هست!
بخش بعدی، توصیف ظاهر هم، ناگهانی بود و یا اصلا نبود. ظاهر هم مانند مکان، باید در رمان پخش شود. هدف ما بالا بردن سطح رمان هست!
و اینکه توصیفات باید برای همه‌ی کاراکترها، چه اصلی و چه فرعی صورت بگیرد، اما نه آن طور که شما فکر می‌کنید...
توصیفات ظاهر کاراکترهای اصلی که معلوم است؛ کامل و جامع و آرام آرام!
اما برای کاراکترهای فرعی، که آنی می‌آیند و می‌روند و نیاز به توصیف آنچنانی ندارند، تنها گفتن یک ویژگی چهره‌ای پررنگ [که در ذهن بماند] کافی هست.
خب، حالا با توجه به این اطلاعات، شروع رمان رو بررسی می‌کنیم!
آی سونا، خسته و عصبی از سر و صدا و دعوای پدر و مادرش، به برادرش علیسان زنگ می‌زند و...
سر و صدای پدر و مادر! این مورد فقط به صورت افکار آی سونا و در ذهنش گفته شد و هیچ توصیفی از آن نشد. به صورتی که خواننده در ذهنش، صحنه را بدون هیچ داد و فریادی تصور می‌کند و نمی‌تواند به خوبی اعصاب خراب آی سونا رو درک کند! اگر این قسمت ویرایش شود و بیشتر روش کار شود، قطعا شروعی قوی‌تر و محکم‌تر برای جذب خواننده می‌شود! همچنین توصیف ظاهر پدر و مادر آی سونا که به آن اشاره‌ای نشده...
هر قدر رمان بیشتر می‌گذرد، شخصیت‌های بیشتر و بیشتری وارد رمان می‌شوند. تا به جایی که خواننده با خودش می‌گوید: آیا واقعا این همه شخصیت لازم است؟
قطعا جواب "نه" هست. ذهن خواننده محدود هست و نمی‌تواند همزمان ده نفر را با هم تصور کند! [مگر در صحنه‌های شلوغ مانند مهمانی و... ]
وجود این همه شخصیت‌های بی هدف، بی معنی و غیر ضروری در رمان واجب نیست! مخصوصا که نه توصیف درستی برای این شخصیت‌ها شده، نه هدفی در پی اومدن خود دارند. مثلا دانیال! دانیال در ماشین همراه با آی سونا و دریا نشسته بود اما حتی جمله‌ای هم راجب به آن گفته نشد!
نویسنده‌ی معروف می‌گوید:

«هر شخصیتی باید به دنبال چیزی و با هدفی باشد، حتی اگر یک لیوان آب هست»
نکته‌ی بعدی، دیالوگ‌های رگباری و پشت سر هم در رمان هست. دیالوگ‌های رگباری باعث می‌شوند خواننده رد سخنگو رو گم کند و نداند که چه کسی حرف می‌زند و چه کسی می‌شنود! مخصوصا که همیشه توصیه شده قبل هر دیالوگ، توصیف احساسات داشته باشیم و بگوییم که گوینده، چه احساسی دارد و چه می‌کند که رمان مانند فیلم هست با تفاوت نداشتن تصویر!
پس در این زمینه هم رمان، نیاز به ویرایشی اساسی دارد.
حال در اینجا کاتی می‌زنم و به سراغ بررسی شناسنامه رمان [اسم، ژانر، خلاصه، مقدمه و جلد] می‌روم.
نام رمان، آی سونا، نامی تکراری نبود! اما استفاده از نام شخصیت اول برای نام رمان، یک روش غیر اصولی و کلیشه‌ای هست که در رمان‌های فراوانی دیده شده! اسم رمان به تغییر نیاز دارد. راجب به ژانرها در بالا گفتم و مقدمه، اگر بویی از عاشقانه هم داشت که چه بهتر می‌شد. و در آخر جلد رمان که زیبا و مناسب بود.
ناهماهنگی افعال! همه‌ی افعال رمان باید یا به صورت گذشته نوشته شوند، یا حال! به این یک مورد دقت کنید.

این یک هفته رو می‌رفتم خونه علیسان. در غیر این صورت نه تنها امتحاناتم رو خراب می‌کنم، دیونه هم می‌شم.

بخشی از رمان اختصاص داده شده بود به مسافرت رفتن آی سونا. در این مسافرت (که با هدف مهمی در رمان آورده نشده بود) چند نکته وجود داشت که چشمم را گرفت.
اول، یک اتفاق فرا واقعی! آی سونا به دریا زل می‌زند بدون آنکه حواسش باشد، خوب اشکالی ندارد! اما 45 دقیقه؟ این از باور پذیری رمان می‌زد و خواننده رو برای ادامه دادن رمان به شک می‌انداخت.
و البته پریماه از کجا فهمید آی سونا تمام وقت به دریا زل زده است؟ مگر به اتاقش نرفته بود؟
اتفاقات فراواقعی در رمان باعث نابودی اعتماد خواننده به نویسنده می‌شوند.
آی سونا خوابی رو دوبار می‌بیند، عیبی ندارد! اما بهتر نبود اوایل خواب کمی تغییر داده شود تا خواننده میل خواندن آن را داشته باشد؟
کمی که می‌گذرد احساس می‌کنم نیاز دارم تا سن کاراکترها را بدانم، و کمی بعدتر احساس می‌کنم نیاز دارم دوباره رمان رو بخونم تا متوجه بعضی از قسمت‌ها بشوم! چرا؟ چون رمان هیچ گره و ابهامی برای جذب کردن من ندارد. خواننده فقط با علاقه‌ی خود رمان رو می‌خوند، نه برای سر در آوردن از گره‌های آن!
رمان نیاز به یک ویرایش حسابی دارد. هدف از نقد به هیچ عنوان تخریب نیست. ما دوستدار پیشرفت شما هستیم. آی سونا، با رعایت موارد بالا، حتما پیشرفت خواهد کرد!

99/04/23
کادر نقد رمان 98


نقد و بررسی رمان آی‌سونا I ساغر کاربر رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Parmida_viola، زهرا.م، ɢнαzαʟ و 19 نفر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,485
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
به نام ایزد یکتا
نقد و برسی رمان آی سونا

هنگامی که آی سونا را شروع به خواندن کردم تنها چیزی که در شناسنامه جذاب به نظر می‌آمد مقدمه رمان بود. برخلاف نام که اسم شخصیت اصلی بود و انتخابی آماتور به شمار می‌آید و خلاصه که اصول رعایت نشده. مقدمه زیبا، رسا و دلنشین بود!
در ادامه که سراغ شروع رفتم، کمی در ذوقم زد.
برترین نوع شروع که همه مخاطبان به آن علاقه‌مند هستند آغازی است که خواننده را درون گره اصلی بیاندازد و مهیج باشد! شروع‌های آرام مانند رمان شما هم طرفدار دارد اما موجب از دست دادن گروهی از مخاطبان است.

آی سونا یک فیلمنامه بود تا رمان!
بزرگترین و اصلی ترین ضعف آی سونا وجود بیش از حد دیالوگ بود! نبود مونولوگ یعنی اصلی ترین و مهمترین پایه داستان موجب لغزیدن بقیه جزدیات نظیر شخصیت سازی، توصیفات و... بود!
همچنین بی هدف بودن دیالوگ‌ها کسل کننده بود.
نویسنده باید بین تمام ارکان‌های اثرش تعادل را برقرار کند و مهارت کافی در ژانر انتخابی‌اش داشته باشد.

شخصا یکی از طرفداران ژانر تراژدی هستم اما نمی‌توانم آی سونا را به عنوان یک کتاب تراژیک یاد کنم! اتفاقات و سیر بیش از حد سطحی بود، آی سونا بیشتر از یک اثر تراژدی شبیه احساسات و اختلافات خانوادگی ناشی از بلوغ دختری نوجوان بود که مشغول گذراندن تعطیلات تابستان و تفریح است!
معمولا اثرهای تراژدی سرشار از غم است و دارای توصیفات احساس قوی می‌باشد طوری که خواننده قادر به همزاد پنداری با رمان است. وجود مونولوگ‌های کم در رمان شما در نتیجه توصیفی به جای نمی‌گذارد، قصدم این است که بگویم وجود مونولوگ بسیار بسیار مهم است و پایه‌های آغازین رمان را می‌سازند! متاسفانه نویسنده در توصیفات موفق نبود.
اگر بخواهم توصیفات را جز به جز تعریف کنم از احساسات-حالت شروع می‌کنم که در آی سونا جای کار دارد.
احساسات را در مونولوگ و حتی دیالوگ می‌توان نشان داد! واکنش‌های منحصر به فرد، رفتارها و گفتارها، مانند تمام ما انسان‌ها. در زاویه دید اول شخص درواقع نویسنده خود را جای شخصیت می‌گذارد و به نظرم همزاد پنداری در این زاویه دید راحتتره است.
رمان شما توصیف چهره نداشت! وجود عکس شخصیت دلیلی برای چشم پوشی از توصیف چهره ندارد. خواننده به تمام جزئیات برای تجسم فضای رمان نیاز دارد. همچنین توصیف مکان که روی هم انباشته بود...

یکی از ویژگی‌های دیگر یک تراژدی خوب شخصیت‌سازی قوی است. شخصیت‌های رمان شما بسیار زیاد بود و این کمی گیج کننده‌ست علاوه بر آن ما هیچ داده‌ای جز دیالوگ از شخصیت‌ها نداریم بنابراین حس همزاد پنداری و شناخت شخصیت‌ها سخت است.
سیر رمان به نظرم در کنار تمام این‌ها یکی از نکات خوب رمان بود. نه کُند نه تند، در حد تعادل.
شاید به خاطر اتفاقات این قوت دیده نمی‌شود اما جای گفتن را داشت. بعضی از جملات در مونولوگ‌ها هم زیبا بودند، مانند:
انگار کرم ابریشمی بودم که تازه پیله خودش رو ساخته بود و منتظر بود تا پروانه بشه. اما پایان کار من پروانه شدن نبود. من مثل اون کرمی بودم که تو پیله ش می‌مرد.
شمایی که قادر به نوشتن این خط هستید قطعا در مونولوگ نویسی موفق می‌شید و استعداد هم دارید! پس خودتان را محدود نکنید و تا جایی که امکان دارد روی مونولوگ و دیالوگ‌های قوی‌تر کار کنید.
آی سونا نیاز به یک بازبینی جِدی دارد! به نظرم استعداد قلم نویسنده هنوز خام است و جای کار دارد. بیشتر بخوانید، بخوانید، بخوانید و بنویسید!


سپاس از انتقاد پذیری شما
Hades
کادر نقد رمان 98


نقد و بررسی رمان آی‌سونا I ساغر کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • قهقهه
Reactions: Parmida_viola، زهرا.م، ɢнαzαʟ و 19 نفر دیگر

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,437
امتیاز واکنش
51,307
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدایی که در این نزدیکی ست.​
از نقد حرفه‌ای منتقدین کمال تشکر را دارم.
تمامی نکات ذکر شده در نقد سه منتقد کاملا درست و بجا بود.
از شما بابت مطالعه رمان و نقد، بسیار سپاسگزارم.
ویرایشات لازم اعمال می‌شود.
سپاس :roseb:


نقد و بررسی رمان آی‌سونا I ساغر کاربر رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Parmida_viola، زهرا.م، ɢнαzαʟ و 15 نفر دیگر

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,437
امتیاز واکنش
51,307
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
نویسنده این موضوع
ویرایشات اعمال شد:)
با تشکر از زحمات شما:aiwan_light_give_rose:


نقد و بررسی رمان آی‌سونا I ساغر کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Parmida_viola، زهرا.م، ɢнαzαʟ و 9 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا