مشاعره با حرف ص

SAEEDEH.T · 19/6/20

صوفی سواد حرف نیست
جز دل اسپید همچون برف نیست
زاد دانشمند آثار قلم
زاد صوفی چیست آثار قدم

مولانا
***
صوفیان را پیش رو موضع دهند
کاینهٔ جانند و ز آیینه بهند
سـ*ـینه صیقلها زده در ذکر و فکر
تا پذیرد آینهٔ دل نقش بکر
عاشق آیینه باشد روی خوب
صیقل جان آمد و تقوی القلوب

مولانا
***
صد عید چنین ضمان کند عمر
دولت به ازین ضمان ندیدت

خاقانی

انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | دانلود رمان

نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,

roman98.com

SAEEDEH.T · 19/6/20

صنما، به دلنوازی نفسی بگیر دستم
که ز دیدن تو بی‌هوش و ز گفتن تو مستم
دل تنگ خویشتن را به تو می‌دهم، نگارا
بپذیر تحفهٔ من، که عظیم تنگ دستم

اوحدی مراغه ای
***
صبح و شام از پی دوانم روز تا شب منتظر
همرهی با او میسر نیست یک گامم هنوز

وحشی بافقی
***
صنم تا کی دل ما را کنی آب
دل نازک ندارد اینقدر تاب
اگر تو راست می‌گویی به فایز
به بیداری بیا پیشم نه در خواب

فایز دشتستانی

انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | دانلود رمان

نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,

roman98.com

SAEEDEH.T · 19/6/20

صبح چون خورشید رخشان رخ نمود از کوهسار
ماه من از در درآمد با رخی خورشیدوار
بربجای شانه در زلفش همه پیچ و شکن
بربجای سرمه در چشمش همه خواب و خمار

قاآنی
***
‌‌‌صفایى بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولى من باز پنهانى تو را هم آرزو کردم

شهریار

انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

بهترین انجمن رمان نویسی ایران | رمان ۹۸

forum.roman98.com

رمان ۹۸ | دانلود رمان

نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,

roman98.com

moh@mad · 21/6/20

صد بار زمن شنیده بودی کم و بیش
کایزد همه را هر چه کنند آرد پیش
در کرده خویش مانده ای ای درویش
چه چون کندی فزون زاندازه خویش

فرخی_سیستانی

صبح است بيا تا كه غزل ساز تو باشم
سرخوش مى آن نرگس شيراز تو باشم

حافظ

صنما، به دلنوازی نفسی بگیر دستم
که ز دیدن تو بی‌هوش و ز گفتن تو مستم
دل تنگ خویشتن را به تو می‌دهم، نگارا
بپذیر تحفهٔ من، که عظیم تنگ دستم

اوحدی مراغه ای

niloofar.H · 2/7/20

صورتی گرد و چهره ای مغرور
دست و پایی ز ذوق و صنعت دور
ملک الشعرای بهار
صائب از مینا به کنه باده مستان می رسند
اهل معنی را نظر بر عالم صورت بجاست
صائب تبریزی
صبح و مه زین سبب فزاینده ست
ملک او زین دو روی پاینده ست
سنایی غزنوی

صراف سخن باش و سخن بیش مگو
چیزی که نپرسند تو از پیش مگو

حافظ

صد هزاران دام و دانه است ای خدا
ما چو مرغان حریصی بی نوا

مولوی

moh@mad · 6/7/20

صاف چون با آیینه می باید شدن با نیک و بد
هیچ چیز از هیچ کس در دل نمی باید گرفت

صائب

صد شور نهان با ما،تاب و تب جان با ما
در این سر بی سامان،غمهای جهان با ما

مشیری

صد هزاران دام و دانه است ای خدا
ما چو مرغان حریصی بی نوا

مولوی

Saghár✿ · 20/7/20

صوفی ما که ز ورد سحری سرخوش شدی
شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد

صبح روزی پشت در می‌آید و من نیستم
قصه‌ی دنیا به سر می‌آید و من نیستم

صبر بر درد، نه از همت مردانه‌ی ماست
درد از او، صبر از او، همت مردانه از اوست

صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم؟
همه دانند که در صحبت گل خاری هست

صد خانه اگر به طاعت آباد کنی
زان بِه نبوَد که خاطری شاد کنی

صفت و حال صوفیان این است
راه دین این و صدق جان این است

صائب از دیوان من هر صفحه‌ای میخانه‌ای است
بس که از کلک سیه مستم سخن مستانه ریخت

moh@mad · 22/7/20

صد بار زمن شنیده بودی کم و بیش
کایزد همه را هر چه کنند آرد پیش
در کرده خویش مانده ای ای درویش
چه چون کندی فزون زاندازه خویش

فرخی

صبح است بيا تا كه غزل ساز تو باشم
سرخوش مى آن نرگس شيراز تو باشم

حافظ

صنما، به دلنوازی نفسی بگیر دستم
که ز دیدن تو بی‌هوش و ز گفتن تو مستم
دل تنگ خویشتن را به تو می‌دهم، نگارا
بپذیر تحفهٔ من، که عظیم تنگ دستم

اوحدی

miss.sin · 31/7/20

صبر و ظفر دوستان قدیمند بر اثر صبر نوبت ظفر آید

حافظ

صد حیف که ما پیران جهان دیده نبودیم روزی که رسیدیم به ایام جوانی

واعظ قزوینی

صد خانه اگر به طاعت آباد کنی زان به نبود که خاطری شاد کنی

سمنانی

صد هزاران کعبه را دیدم به خلوتگاه دل عشق را نازم که بر رویم در دل باز کرد

منیر لاهوری

صراف سخن باش و سخن بیش مگو چیزی که نپرسند تو از پیش مگو

سعدی

صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر گشودن، پرستو شدن

سید حسن حسینی

miss.sin · 31/7/20

صبح روزی پشت در می آید و من نیستم قصه ی دنیا به سر می آید و من نیستم

میثم امانی

صمنا با غم عشق تو چه تدبیر کنم تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم

حافظ

صبر بر جور رقیب چه کنم گر نکنم؟ همه دانند که در صحبت گل خاری هست

سعدی

صبر بر درد، نه از همت مردانه ی ماست درد از او، صبر از او، همت مردانه از اوست

مصاحبی نائینی

صبر تلخ آمد و لیکن عاقبت میوه ی شیرین دهد پر منفعت

مولوی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر بازنشسته رمان۹۸

مدیر بازنشسته رمان۹۸

مدیر بازنشسته رمان۹۸

کاربر ممتاز

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر ممتاز

سرپرست بخش عمومی

کاربر ممتاز

عضو تازه وارد انجمن

عضو تازه وارد انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین