فاخته پرنده‌ای‌ست که صدای حزن انگیزی دارد و مسکوت نشان ساکت شدن دارد.
ترکیب جالب و جدیدی بود. به طوری خاص و منحصر به فرد که با سرچ تنها انجمن رمان ۹۸ و تاپیک دلنوشته بالا آمد!
و جلد هم مردی غمگین با بال‌هایش به زیبایی پرنده‌ای غمگین را به تصویر کشیده بود.
از نام می‌توان موضوع کلی دلنوشته را حدس زد.
مقدمه دلچسب و زیبا بود. هرچند با کمی جا به جایی یا تعویض افعال بهتر از این می‌شد و بی نقص نبود، اما در کل مورد قبول بود.
اما هر چه جلوتر می‌رویم، تکرار بیش از حد فاخته توی ذوق می‌زند! فقط در پست اول دلنوشته که اگر جمله‌ها را روی هم بگذاریم سه خط نمی‌شود ۴ بار کلمه‌ی فاخته تکرار شد.
علاوه برآن به جزییات به خوبی دقت نشده بود. برای مثال:
فاخته پر می‌گشاید..
لـ*ـبه‌ی پنجره ای برای خود جا باز می‌کند...
مردی لـ*ـبخند زنان سویش می‌آید:
پرنده زمانی پر می‌گشاید که آماده‌ی پرواز است و نه فرود!
مرد لبخند می‌زنه و بعد می‌گه اونم پرنده‌ای ناراحت و دل باخته هست؟ با لبخند شیرینی که از دیدن یک پرنده به آدم دست میده؟
قلمت خوب است! ذهنت پر از ایده‌ی جالب است. اما آن شاهکار در کاغذ ارائه نمی‌شود. نمی‌دانم مشکل کجاست.. آیا دلنوشته‌های شاهکار بزرگان را می‌خوانی؟
آخ فاخته!
پلک می‌بندم هستی و پلک می‌گشایم نه.
و تو بی‌شباهت نیستی به همان سراب در پهنه کویر!
آخ گفتن اصلاً حرفه‌ای نیست! و فاجعه زمانی‌ست که آن در متنی ادبی‌ست!
پلک می‌بندم هستی... باز هم به دلیل ادبی بودن، در ابتدا به یاد هستی و جهان می‌افتیم و این اشتباه هست. بهتر است روی جملاتتان بیشتر کار کنید. از واژه‌های مناسب‌تر استفاده کنید و افعال و تصویز پردازیتان رو ویرایش کنید.
در پهنه کویر؟ پهنای کویر؟ یا شاید واژه‌ی دیگری مناسب‌تر بود!
ریز بینی و جزییات و عدم انتخاب واژه‌ی مناسب در سراسر نوشته‌ها مشخص است. برای مثالس دیگر:
مثل شرابـ*ـی که هر چه می‌نوشی ارضایت نمی‌کند
نوشیدنی و نوشیدنی اصلا سیر کننده و راضی کننده نیست! البته که نویسنده تقصیری ندارد که نمی‌داند و امتحان نکرده، اما شاید کمی تحقیق کمی خواندن متن‌های قوی به پیشرفت شما کمک باور نکردنی کند!
قلم و فکر هر دو قوی هستند و تنها نیاز به تقویت و آموزش دارند.
به نگارشگر توصیعه می‌کنم که آثار خوب بزرگان را همیشه مطالعه کنند.
این اثار از شعرهای سعدی و حافظ تا عاشقانه‌های امروزی (البته موارد با کیفیت و نه همه) گسترش دارند و محدود به سبک خاصی نیست. چرا که با این قلم و استعداد از شعرهای کلاسیک هم می‌توانید ایده جدید بگیرید.
و برای تگ به نظرم منتخب مناسب باشد
چرا که نوشته نکات ریز زیادی را رعایت نکرده و در عین حال نکات دیگری را هم رعایت کرده! زیبایی و هماهنگی نسبی دارد و یک بار خواندنش (و نه بیشتر) پیشنهاد می‌شود.
دلنوشته جا برای نقد و صحبت بیشتر دارد. متاسفانه فعلا نه، در آینده شاید وقتی کنم و بیشتر به نکات مثبت و جزییات اساسی بپردازم.
با یک متن ساده و زیبا نقد را تمام می‌کنم:
من می تــوانم پرواز کنمـــــ
اما نمی توانم زمین را آســــمان کنم.
roman98.com
