خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Noushin_salmanvandi

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
2/2/20
ارسال ها
534
امتیاز واکنش
8,973
امتیاز
263
زمان حضور
55 روز 3 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام رمان: گلپر قلب من (جلد دوم کلاغ‌زاده)
نویسنده: نوشین سلمانوندی
ناظر: Narges_Alioghli
ویراستار: Narges_Alioghli
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
خلاصه:
خودش را نجات می‌دهد؛ از تمام سیاهی‌های زندگی‌اش.
طعم تلخ گذشته را پس می‌زند و این‌بار، کسی را شریک لحظه‌هایش می‌گیرد که به قول مولانا:
من سلسله‌ی عشق تو دیدم در خواب
یا رب چه بُوَد، خواب پریشان دیدن...!؟


نقد و بررسی رمان گلپر قلب من | نوشین سلمانوندی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Mounes Hasanpour، Asal_Zinati و 3 نفر دیگر

Asal_Zinati

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/2/20
ارسال ها
593
امتیاز واکنش
19,821
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار..
زمان حضور
129 روز 11 ساعت 21 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد رمان گلپر قلبم

کمتر وقتی پیش میاد که یک خواننده، بخواهد جلد دوم یک مجموعه‌ی دوجلدی را با بی‌خبری از جلد اول بخواند! اما گاهی، جلد دوم از همان پارت‌های اول، آنقدر خوب فضاسازی شده و به خواننده حس نزدیکی می‌دهد، که فرد دوستدار رمان می‌شود و آن را ادامه می‌دهد! اکثرا اینجور مواقع خواننده‌ها به سراغ جلد اول می‌روند تا موقع خواندن، سردرگم نباشند.
اما تکلیف خواننده‌ای که بخواهد جلد دوم رو بدون خواندن جلد اول، به هر دلیلی بخواند چیست؟

اینجور مواقع نویسنده موظف نیست تمام اتفاقات جلد اول رو در جلد دوم جایگذاری کند! اما باز بهتر است به حد مناسب، اطلاعاتی رو برای سردرگم نشدن خواننده بدهد!
حال قبل از شروع بررسی رمان از این لحاظ، بگذارید اطلاعاتِ اولیه رو راجب به رمان بگم:
گلپر قلبم، جلد دوم رمان کلاغ زاده، یک رمان عاشقانه است و این عاشقانه بودن رمان، از اسم، خلاصه، جلد، مقدمه و حتی از شروع رمان مشخص هست و این هماهنگی عناصر با هم، از همان اول ماهر بودن نویسنده را نشان می‌دهد.
شروع رمان، شروع پر حجم و اطلاعاتی هست و ممکن است خواننده از حجم بالای کاراکترها و اسامی کمی گیج شود، البته باز هم ممکن است همه‌ی این اسامی به جلد اول برگردد!
ایده‌ی بالا اومدن نارون از پله برای شروع، یک ایده‌ی ساده بود! اما توانست از همان ابتدا، اطلاعات مهم و زیادی رو به خواننده منتقل کند و یک جورایی این ایده رو می‌توان "پرتاب خواننده به عمق ماجرا" دانست!

کمتر رمانی هست که از این روش شروع استفاده کنند و موفق واقع بشوند. نویسنده‌ها ترجیح می‌دهند ریسک نکنند و با یک شروع آرام، کم کم وارد هیجانات رمان بشوند. چرا که اگر این روش به خوبی به تصویر کشیده نشه، هم باعث گمراهی خواننده می‌شه هم گاهی منجر به ترک خواننده از رمان!
اما در گلپر قلبم، شاهد به خوبی رسم شدن این نوع شروع هستیم و این، به توانایی نویسنده و ماهر بودن آن مرتبط هست!
در اکثر نقدها، منتقدها به توصیفات نامناسب اشاره کردند و به نوعی کمتر نقدی هست که به عدم توصیفات مقبول، اشاره شده باشد؛ اما در نقد گلپر قلبم اینطور نیست!
می‌تونم به راحتی بگم: توصیفات رمان، ستودنی هست! مخصوصا توصیف چهره که نویسنده به خوبی از پس آن برآمده و توانسته با استانداردترین روش، یعنی روش قطره چکانی، آن را انجام دهد. البته موردی در توصیف مکان و احساسات هم دیده نمی‌شه ولی جا داره کمی نویسنده در مورد توصیف مکان بیشتر دقت کند و اطلاعات بیشتری به خواننده بدهد!

خواننده نیازمند توصیفات نویسنده هست، ذهن خواننده مثل یک صفحه‌ی سفید می‌مونه و این نویسنده هست که با اطلاعاتی که می‌ده، این صفحه سفید رو پر می‌کنه! و چه بهتر که دادن این اطلاعات، با روش قطره چکانی که روشی استاندارد و مقبول هست صورت بگیره!
خب، این از اطلاعات اولیه‌ی رمان گلپر قلبم، در بالا گفتم: خواندن جلد دوم بدون آگاهی از جلد اول!
از همان شروع، شخصیت‌های زیادی وارد رمان شدند و و همچنان هم در رمان حضور دارند! اما با گذشت سه صفحه از رمان، بعضی‌ها همچنان مبهم هستند. مثلا کاراکترهای نرگس، نرجس، مری، کیارش و...
می‌دونم همه‌ی این‌ها به جلد اول باز می‌گردنند و جلد دوم به تنهایی مستقل نیست؛ اما باز هم بهتره نویسنده، بیشتر راجب بهشون توضیح بده و کمی آن‌ها رو بیشتر معرفی کنه!
مثلا صحنه‌‌ی مهمانی در خانه‌ی نارون، نه تنها در آن خواننده از حجم بسیار کاراکترها گیج شد، بلکه بعضی وقت‌ها ردِ کسی را که صحبت می‌کرد، گم کرد.

گلپر قلبم رمان پر کاراکتری هست و در بعضی صحنه‌ها مانند این، نویسنده باید هنر خود را نشان بدهد و قبل از هر دیالوگ، علاوه بر توصیف حالت که آن را انجام داده، به فرد سخنگو هم اشاره کند. گم شدن رد گوینده توسط خواننده، باعث ضعف رمان می‌شه که امیدوارم حتما با ویرایش این صحنه رو درست کنید.
فضاسازی رمان که بیان حالت هم جزو آن هست، قوی و کار شده هست. خواننده به راحتی می‌تونه خودش رو جای نارون بزارد و تمامی احساساتش را درک کند، علاوه بر اون، کاوه هم به خوبی به تصویر کشیده شده و هر دو کاراکتر، کاراکترهای مورد قبول خواننده هستند و مشکلی در درک احساسات آن‌ها نیست.
البته امیدوارم تغییر راوی از نارون به کاوه، فقط در همین حد بماند و به کاراکترهای بیشتری کشیده نشود!
چند راوی بودن رمان، با زاویه دید اول شخص، بسیار گیج کننده و تا حدی مورد نارضایتی خواننده هست!
در جایی از رمان شاهد پرش زمانی به هفت ماه قبل بودم؛ پرش زمانی کاملا به جا و مناسب بود و امیدوارم اگر هدف نویسنده از این پرش، کم‌کم نشان دادن گذشته باشد، به همین روش ادامه دهد.
این را هم اضافه کنم که بعد از خواندن این سه صفحه از رمان، دلیل بودن ژانر "اجتماعی" را در بین باقی ژانرها نفهمیدم چرا که اثری از این ژانر نبود و اگر هم بود، کمرنگ بود.

نقد بیشتر جایز نیست. نویسنده‌ی رمان گلپر قلبم، باتجربه و هنرمند هست و به خوبی می‌تواند هر صحنه را به نمایش بکشد‌! علاوه بر آن، گلپر قلبم، رمانی عاشقانه، قوی و پر احساس هست که به خوبی می‌تواند معما گره بزند و در زمان مناسب، آن را حل کند.
99/03/27
کادر نقد رمان 98


نقد و بررسی رمان گلپر قلب من | نوشین سلمانوندی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: لاله ی واژگون، MĀŘÝM، Mounes Hasanpour و 6 نفر دیگر

Noushin_salmanvandi

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
2/2/20
ارسال ها
534
امتیاز واکنش
8,973
امتیاز
263
زمان حضور
55 روز 3 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد رمان گلپر قلبم

کمتر وقتی پیش میاد که یک خواننده، بخواهد جلد دوم یک مجموعه‌ی دوجلدی را با بی‌خبری از جلد اول بخواند! اما گاهی، جلد دوم از همان پارت‌های اول، آنقدر خوب فضاسازی شده و به خواننده حس نزدیکی می‌دهد، که فرد دوستدار رمان می‌شود و آن را ادامه می‌دهد! اکثرا اینجور مواقع خواننده‌ها به سراغ جلد اول می‌روند تا موقع خواندن، سردرگم نباشند.
اما تکلیف خواننده‌ای که بخواهد جلد دوم رو بدون خواندن جلد اول، به هر دلیلی بخواند چیست؟

اینجور مواقع نویسنده موظف نیست تمام اتفاقات جلد اول رو در جلد دوم جایگذاری کند! اما باز بهتر است به حد مناسب، اطلاعاتی رو برای سردرگم نشدن خواننده بدهد!
حال قبل از شروع بررسی رمان از این لحاظ، بگذارید اطلاعاتِ اولیه رو راجب به رمان بگم:
گلپر قلبم، جلد دوم رمان کلاغ زاده، یک رمان عاشقانه است و این عاشقانه بودن رمان، از اسم، خلاصه، جلد، مقدمه و حتی از شروع رمان مشخص هست و این هماهنگی عناصر با هم، از همان اول ماهر بودن نویسنده را نشان می‌دهد.
شروع رمان، شروع پر حجم و اطلاعاتی هست و ممکن است خواننده از حجم بالای کاراکترها و اسامی کمی گیج شود، البته باز هم ممکن است همه‌ی این اسامی به جلد اول برگردد!
ایده‌ی بالا اومدن نارون از پله برای شروع، یک ایده‌ی ساده بود! اما توانست از همان ابتدا، اطلاعات مهم و زیادی رو به خواننده منتقل کند و یک جورایی این ایده رو می‌توان "پرتاب خواننده به عمق ماجرا" دانست!

کمتر رمانی هست که از این روش شروع استفاده کنند و موفق واقع بشوند. نویسنده‌ها ترجیح می‌دهند ریسک نکنند و با یک شروع آرام، کم کم وارد هیجانات رمان بشوند. چرا که اگر این روش به خوبی به تصویر کشیده نشه، هم باعث گمراهی خواننده می‌شه هم گاهی منجر به ترک خواننده از رمان!
اما در گلپر قلبم، شاهد به خوبی رسم شدن این نوع شروع هستیم و این، به توانایی نویسنده و ماهر بودن آن مرتبط هست!
در اکثر نقدها، منتقدها به توصیفات نامناسب اشاره کردند و به نوعی کمتر نقدی هست که به عدم توصیفات مقبول، اشاره شده باشد؛ اما در نقد گلپر قلبم اینطور نیست!
می‌تونم به راحتی بگم: توصیفات رمان، ستودنی هست! مخصوصا توصیف چهره که نویسنده به خوبی از پس آن برآمده و توانسته با استانداردترین روش، یعنی روش قطره چکانی، آن را انجام دهد. البته موردی در توصیف مکان و احساسات هم دیده نمی‌شه ولی جا داره کمی نویسنده در مورد توصیف مکان بیشتر دقت کند و اطلاعات بیشتری به خواننده بدهد!

خواننده نیازمند توصیفات نویسنده هست، ذهن خواننده مثل یک صفحه‌ی سفید می‌مونه و این نویسنده هست که با اطلاعاتی که می‌ده، این صفحه سفید رو پر می‌کنه! و چه بهتر که دادن این اطلاعات، با روش قطره چکانی که روشی استاندارد و مقبول هست صورت بگیره!
خب، این از اطلاعات اولیه‌ی رمان گلپر قلبم، در بالا گفتم: خواندن جلد دوم بدون آگاهی از جلد اول!
از همان شروع، شخصیت‌های زیادی وارد رمان شدند و و همچنان هم در رمان حضور دارند! اما با گذشت سه صفحه از رمان، بعضی‌ها همچنان مبهم هستند. مثلا کاراکترهای نرگس، نرجس، مری، کیارش و...
می‌دونم همه‌ی این‌ها به جلد اول باز می‌گردنند و جلد دوم به تنهایی مستقل نیست؛ اما باز هم بهتره نویسنده، بیشتر راجب بهشون توضیح بده و کمی آن‌ها رو بیشتر معرفی کنه!
مثلا صحنه‌‌ی مهمانی در خانه‌ی نارون، نه تنها در آن خواننده از حجم بسیار کاراکترها گیج شد، بلکه بعضی وقت‌ها ردِ کسی را که صحبت می‌کرد، گم کرد.

گلپر قلبم رمان پر کاراکتری هست و در بعضی صحنه‌ها مانند این، نویسنده باید هنر خود را نشان بدهد و قبل از هر دیالوگ، علاوه بر توصیف حالت که آن را انجام داده، به فرد سخنگو هم اشاره کند. گم شدن رد گوینده توسط خواننده، باعث ضعف رمان می‌شه که امیدوارم حتما با ویرایش این صحنه رو درست کنید.
فضاسازی رمان که بیان حالت هم جزو آن هست، قوی و کار شده هست. خواننده به راحتی می‌تونه خودش رو جای نارون بزارد و تمامی احساساتش را درک کند، علاوه بر اون، کاوه هم به خوبی به تصویر کشیده شده و هر دو کاراکتر، کاراکترهای مورد قبول خواننده هستند و مشکلی در درک احساسات آن‌ها نیست.
البته امیدوارم تغییر راوی از نارون به کاوه، فقط در همین حد بماند و به کاراکترهای بیشتری کشیده نشود!
چند راوی بودن رمان، با زاویه دید اول شخص، بسیار گیج کننده و تا حدی مورد نارضایتی خواننده هست!
در جایی از رمان شاهد پرش زمانی به هفت ماه قبل بودم؛ پرش زمانی کاملا به جا و مناسب بود و امیدوارم اگر هدف نویسنده از این پرش، کم‌کم نشان دادن گذشته باشد، به همین روش ادامه دهد.
این را هم اضافه کنم که بعد از خواندن این سه صفحه از رمان، دلیل بودن ژانر "اجتماعی" را در بین باقی ژانرها نفهمیدم چرا که اثری از این ژانر نبود و اگر هم بود، کمرنگ بود.

نقد بیشتر جایز نیست. نویسنده‌ی رمان گلپر قلبم، باتجربه و هنرمند هست و به خوبی می‌تواند هر صحنه را به نمایش بکشد‌! علاوه بر آن، گلپر قلبم، رمانی عاشقانه، قوی و پر احساس هست که به خوبی می‌تواند معما گره بزند و در زمان مناسب، آن را حل کند.
99/03/27
کادر نقد رمان 98
خسته نباشی و ممنون از نقد خوبت.


نقد و بررسی رمان گلپر قلب من | نوشین سلمانوندی کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Mounes Hasanpour، Karkiz، Asal_Zinati و 3 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا