خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,624
امتیاز واکنش
13,279
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
يورگن هابرماس، فيلسوف اجتماعي و س**ياسي آلماني يکي از چهره هاي برجسته تفکر در قرن حاضر محسوب مي شود. وي يکي از افراد مکتب فرانکفورت بوده است، اما بسياري از انديشه هاي اين فيلسوف که در انتقاد از متفکران نسل اول مکتب فرانکفورت مطرح شده او را از پيروي صرف مکتب فرانکفورت بازمي دارد. فرانکفورتي ها (مارکوزه، هورکهايمر و آدورنو) معتقد بودند که عقل دوران روشنگري قرن هجدهم به ابزار استيلا و به عقل ابزاري مبدل شده است. هابرماس در رابـ*ـطه با انديشه هاي مکتب فرانکفورت مفهوم شيء گشتگي سراسري در جامعه مدرن را مورد نقد قرار داده و در جست وجوي مجراي رهايي از اين وضعيت برآمده است. وي با نقد فرآيند عقلانيت ابزاري مفهوم عقلانيت ارتباطي را عرضه مي دارد که اساساً فرآيندي رهايي بخش است. به نظر هابرماس بايد فضاهايي را که هنوز دستخوش عقلانيت ابزاري و شيءگشتگي نشده اند يافت.

هابرماس تعبير حوزه عمومي را در اطلاق به عرصه اي اجتماعي به کار مي برد که در آن افراد از طريق مفاهمه و استدلال مبتني بر تعقل و در شرايطي عاري از هرگونه فشار، زور و در شرايط برابر براي تمام طرف هاي مشارکت کننده مجموعه اي از رفتارها، مواضع و جهت گيري هاي ارزشي و هنجاري را توليد مي کند.

آنچه موجب جلب نظر هابرماس به مقوله حوزه عمومي شده است، اهميت اين مفهوم به عنوان اساس نقد جامعه مبتني بر اصول دموکراتيک بوده است. حوزه عمومي عرصه اي است که در آن افراد به منظور مشارکت در مباحث باز و علني گرد هم مي آيند. از نظر هابرماس حوزه عمومي به معني دقيق کلمه عرصه اي است که هيچ حد و حدودي بر فعاليت آن وضع نشده باشد، حوزه عمومي حوزه عقلاني و حقيقت ياب و حقيقت ساز جامعه است. اين حوزه، عرصه فکر، گفت وگو، استدلال و زبان است.

شرايط مکالمه باز و آزاد در حوزه عمومي متضمن اين اصل است که هيچ فرد يا گروهي نمي تواند در خارج از اين حوزه (يعني در عرصه قدرت) مدعي شناخت بهتر خير و صلاح جامعه باشد. پاسخ به پرسش هايي از اين قبيل که آزادي، عدالت، برابري، عقلانيت و جزء آن چيست تنها در حوزه عمومي هر جامعه اي ممکن است داده شود و مورد پذيرش و باور قرار گيرد.

حوزه عمومي که هابرماس از آن صحبت مي کند حد واسط ميان دولت رسمي (اقتدار عمومي) که بر ابزار اعمال خشونت کنترل دارد و حوزه خصوصي است و کارکرد فعال اجتماعي آن وابسته به تمايز قطعي و جدايي اين دو حوزه است.

از اهداف اولين حوزه عمومي مي توان نظارت بر دولت و شفاف کردن تصميمات سياسي و اداري را نام برد. هر کس بالقوه حق شرکت در اين فضا را دارد، و هيچ کس را امتيازي نسبت به ديگران در اين فضا نيست، چنين موقعيتي است که نقش دولتمردان يا عناصر سرمايه دار و بانفوذ را هم ارز نقش «شهروندان عادي» مي کند.

حوزه عمومي یورگان هابرماس، ريشه در حوزه خصوصي دارد به اين ترتيب در هر گفت وگويي افراد خصوصي گرد هم مي آيند تا پيکره اي عمومي را تشکيل دهند، در اين پيکره عمومي مي توان مسائل و موضوعات مورد علاقه عمومي را به بحث و بررسي گذاشت، عرصه اي که در آن مي توان اختلاف نظرات آرا و افکار را از طريق بحث و استدلال منطقي و نه از طريق توسل به جزميات جا افتاده و يا با توسل به احکام سنتي صادره از سوي عرف و عادات حل کرد.

حوزه عمومي در مقابل حوزه هاي تاريک قدرت و منافع خصوصي حوزه روشني است. هر چه حوزه عمومي بيشتر گسترش يابد و هر چه حوزه قدرت بيشتر در آن جذب شود زمينه عقلاني شدن دولت و سياست بيشتر گسترش مي يابد.

مهم ترين شاخص حوزه عمومي رهايي از حوزه اقتدار دولتي است، از اين قرار حوزه عمومي حوزه اي مستقل و سازمان يافته است که در عين حال که تنظيم رفتار شهروندان و محدود ساختن مداخلات دولتي را بر عهده دارد ميانجي مناسبات دولت و اتباعشان نيز هست. تنها در حوزه عمومي جامعه مي توان اهداف و خواست هاي معقول را تعيين و دولت و س**ياست را عقلاني کرد.


انجمن رمان 98
انجمن رمان 98 | برترین انجمن رمان نویسی
رمان 98


حوزه عمومي در انديشه هابرماس

 
آخرین ویرایش:

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,624
امتیاز واکنش
13,279
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
فلسفه راي دادن در دموکراسي هم اصولاً اين بوده است که افراد بتوانند در حوزه عمومي از طريق استدلال در امور و علايق کلي- عمومي سهمي داشته باشند. نه اينکه صرفاً حزبي را به قدرت برسانند. هابرماس ريشه هاي تاريخي و مکاني ظهور حوزه عمومي را در درون سالن ها و مجامع عمومي بحث هاي آزاد و علني پيگيري مي کند. از جمله باشگاه ها، کافه ها، روزنامه ها و مطبوعات که در واقع طلايه دار و پيشگام روشنگري ادبي و سياسي به شمار مي آيند. حوزه يا حوزه هاي عمومي در هر فضايي تشکيل مي شود که در آن تعقل و گفت وگو درباره مسائل عمومي صورت گيرد. رشد و گسترش حوزه عمومي لزوماً تابعي از روند نوسازي و مدرنيسم نيست، و حتي حوزه عمومي مي تواند در جامعه سنتي شکل بگيرد، گسترش حوزه عمومي در واقع تابع پيدايش امکان گفت وگو و تعقل آزاد است.

اين دو با يکديگر در ارتباط هستند و گسترش حوزه عقلانيت مستلزم گسترش توانايي هاي کلامي و ارتباطي است. از اين جا هابرماس به مفهوم «وضعيت کلامي ايده آل» مي رسد که در آن توانايي هاي ارتباطي و کلامي لازم براي ايجاد جهاني عقلاني، تحقق مي يابد.

رهايي و رسيدن به وضعيت کلامي ايده آل نيازمند نقد ايدئولوژي يعني زدودن کژي ها از پيکر ارتباط کلامي است. هابرماس «وضعيت کلامي ايده آل» را در مقابل نظريه هاي اثباتي و تک ذهني مطرح مي کند. به طور کلي عمل ارتباطي و کلامي راه حل مسائل مربوط به حقيقت و اعتبار و رسيدن به علايق کلي را تشکيل مي دهد. که اين علايق کلي تنها در حوزه س**ياسي به مفهوم خاص آن تحقق پذير است.

هابرماس اصول وضعيت کلامي ايده آل را قواعدي اخلاقي به حساب مي آورد اما اين قواعد که برخاسته از کنش ما در گفتار هستند، تنها از يک بايد اخلاقي صرف سرچشمه نمي گيرند بلکه ريشه در واقعيت موجود دارند. نهايتاً از نگاه هابرماس وضعيت کلامي ايده آل، تنها در حوزه عمومي مي تواند پيدا شود، به عبارت ديگر هابرماس گسترش يافته ترين و کامل ترين حوزه عمومي را وضعيت کلامي ايده آل مي خواند که از لحاظ موازين و هنجارهاي گفت وگو ايده آل ترين شکل ممکن است. نکته مهم و اساسي در اين فرآيند آن است که رفتار افراد در جريان مفاهمه و گفت وگو در حوزه عمومي بايد عاري از فشار و سلطه و در شرايطي عادلانه، آزادانه، آگاهانه و برابر صورت گيرد. مجموعه اين شرايط و تعاملات در وضعيت مذکور، بسـ*ـتري را فراهم مي سازد که مطلوب ترين و آرماني ترين وجه آن يعني کنش ارتباطي خود را نمايان مي سازد.


کنش ارتباطي

هابرماس با خلق و بسط نظريه کنش ارتباطي درصدد احياي حوزه هاي عمومي است. مباحثه (گفت وگو) عقلاني فارغ از سلطه و آسيب هاي زبان شناختي و وفاق و اجماع دقيقاً همان نوع محلي است که مناسب حوزه عمومي است. به نظر هابرماس نظريه کنش ارتباطي مي تواند به عنوان مبناي اصول کلي بيان به کار برده شود.

کنش ارتباطي داراي موقعيت اجتماعي است. در کنش ارتباطي فرد عامل براي به دست آوردن تفاهم و توافق هيچ سلاحي جز استدلال منطقي و قانع کننده ندارد، انسان ها آزادتر و آسوده تر مي توانند بدون دغدغه مستقيم و بلاواسطه مشکلات ضروري مادي، در يک فرآيند تبادل نظر به توافق و همبستگي دست يابند. هدف اين نوع کنش اجتماعي، شناخت همگاني و پذيرش حقايق واحد است. اين حوزه در واقع يک آرمان اجتماعي است. جواب ها از پيش آماده نيست بلکه افراد با تبادل نظر و نقادي خود راه هايي را برمي گزينند. در کنش ارتباطي، شرکت کنندگان بر همکاري خود مي افزايند و ديگر محاسبات خشک رياضي وار و فشار سنت هاي از پيش موجود در ميان نيست بلکه افراد با گفت وگو سعي دارند راه هايي براي توافق برگزينند. اين کنش در ذات خود رهايي بخش است چرا که با خود کنش هاي متعالي را همراه دارد.

اين رهايي در بسـ*ـتر و زمينه اي مي تواند تحقق يابد که در آن خودشناسي از طريق گفتمان امکان پذير باشد. «هابرماس معتقد به دفاع همه جانبه از توان بالقوه رهايي بخش عقل در مبارزه مستمر براي تحقق آزادي بود، عقلانيت ارتباطي با خود نشانه هايي به همراه دارد که طي آن مشارکت کنندگان مختلف بر نقطه نظرات صرفاً ذهني خود غلبه کرده و به يمن دوطرفه و متقابل بودن عقيده اي عقلاني، در خصوص وحدت دنياي عيني و بين الاذهانيت خود اطمينان خاطر حاصل کنند.» بنابراين کنش ارتباطي با ايجاد زمينه فهم گذشته تاريخي و با تامين ارتباط ميان فرهنگ ها و گروه هاي عصر حاضر در برقراري وفاق و اجماع نقشي اساسي دارد.

عقلانيت ارتباطي ناظر بر ارتباط متقابل و چندجانبه اذهان انساني و متضمن گفت وگو درباره احکام معطوف به حقيقت است که منطق دوجانبه يا دوذهني دارد.

به نظر هابرماس هسته وجودي و اصلي عقلانيت ارتباطي، اختياري و سبب نوعي وحدت و اجماع در گفت وگوي دوطرفه است. انسان ها با شرکت در يک مباحثه است که از ديدگاه هاي هم آگاهي مي يابند، مباحثات تضمين کننده مشارکت برابر و آزاد است؛ براي جست وجوي جمعي حقيقت.


افول حوزه عمومي

اما هابرماس به چگونگي تضعيف حوزه عمومي اشاره دارد و معتقد است که دخالت دولت، سياست هاي حزبي و دستکاري رسانه هاي جمعي حوزه عمومي را تضعيف مي کند و حوزه عمومي به عنصري ايدئولوژيک بدل مي شود. به عقيده هابرماس علت زوال مباحثه دموکراتيک راستين نقشي است که رسانه هاي جمعي انحصاري در ناآگاه و خوش باور نگه داشتن عامه مردم ايفا مي کنند.

اگر حوزه عمومي تحت سلطه و سيطره تعداد معدودي از سازمان ها و تشکيلات عظيم و قدرتمند قرار گيرد، اين حوزه به وسيله و ابزاري براي دستکاري منافع و اذهان عمومي تبديل مي شود و هر گروه ذي نفع خاصي مي کوشد با دست پيدا کردن بر وسايل ارتباط جمعي، منافع خصوصي خود را به عنوان منافع عمومي جلوه دهد که اين تاثيرپذيري منفعلانه يکي از ويژگي هاي حکومت هاي توتاليتر و اقتدارگر است که به سادگي مردم را به گله هاي رام شدني تبديل مي کنند. بنابراين دخالت در حوزه عمومي يکي از ستون هاي حکومت هاي اقتدارگر است.


انجمن رمان 98
انجمن رمان 98 | برترین انجمن رمان نویسی
رمان 98


حوزه عمومي در انديشه هابرماس

 
آخرین ویرایش:
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا