- عضویت
- 21/4/19
- ارسال ها
- 5,684
- امتیاز واکنش
- 25,043
- امتیاز
- 473
- زمان حضور
- 82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
«كفر» در لغت به معناي پوشاندن شيء است. شب را كافر مي گويند به خاطر آن است كه اشخاص را مي پوشاند و به زارع كافر گفته مي شود به خاطر ان است كه تخم را در زمين مي پوشاند. واژه «كفر» در انكار دين و واژه «كفران»[1] در انكار نعمت به كار مي رود. همچنين كفر به معناي برائت و بيزاري نيز آمده است. (عنكبوت، آية 25)
«كفر» در شريعت به معناي، انكار آن چه خدا معرفت آن را واجب كرده مي باشد، از قبيل وحدانيت، عدل الهي، پيامبر و هر کس آن پيامبران آورده اند را انكار كند، كافر است.
به عبارت ديگر، كافر كسي است كه اصول يا ضروريات دين را انكار كند. بعضي از مشتقات «كفر» عبارتند:[2]
«كفر» براي كساني استعمال مي شود كه در كفران نعمت مبالغه مي كنند، يعني بسيار ناسپاس هستند. «اِنّه لَيَؤُس كفور» [3] و كفور در قرآن 12 بار آمده است.
«كفور» مصدر و به معني انكار دين و نعمت آمده است و 3 بار در قرآن آمده است. «فابي اكثر الناس الّا كَفوُراً».[4]
«كَفّار» مبالغه كافر هم در كفر دين و هم نعمت آمده است.[5]
«كُفّار» جمع كافر است و استعمال آن بيشتر در انكار دين است و 21 دفعه در قرآن بيان شده است.[6]
«كَفّاره» آن است كه گنـ*ـاه را با حسن وجه مي پوشاند و جبران مي كند «ذلك كفارة ايمانكم»[7] ، آن كفاره قسم هاي شماست.
«كوافر» جمع «كافره» به زنان كافر اطلاق مي شود و فقط يك بار در قرآن آمده است. «و لاتُمسِكوُا بِعِصَمِ الكوافر[8]؛ نكاح زنان كافر را نگاه نداريد».
در اين جا سوالي مطرح است كه آيا قرآن واژه «كافر» را در حق كساني كه از روي عناد و عمد، حق را پرده پوشي كرده اند استعمال كرده يا از روي جهل و ناداني حق را پوشاندند به كار برده است؟ با بررسي در آياتي كه مشتقات «كفر» در آن آمده است روشن مي شود كه لفظ «كافر» شامل حق پوسي از روي عناد و عمد و هم از روي جهل و ناداني مي شود: «انّ الذين كفروا سواءٌ عليهم أَأَنذرتهُم اَم لَم تٌنذِرهُم لا يُؤمنون»[9]. به آنهايكساني كه كافرشدند چه انذار كني و چه نكني براي آنها مساوي است و ايمان نمي آورند.» آيه به صراحت بيان مي كند كه كفر آنها از روي عناد و لجاجت است: «و جحَدوُا بها و استيقَنَتها انفُسهُم[10]؛ كفار اين نشانه ها را انكار مي كنند در حالي كه از باطن به آن يقين دارند.»
اما در مسئله عذاب اخروي كفار جاهل در حكم مستضعفان فکري هستند، و آيات عذاب شامل حال كساني است كه از روي علم و لجاجت به حق تسليم نشده و ايمان نياوردند و قرآن نيز بعد از «كفروا» «كذّبوا»[11] و «صدّوا عن سبيل الله»[12] را بيان كرده نشان مي دهد كه پيامبري بوده و آن را تكذيب كرده اند و مانع پيشرفت دين شده اند در اين جا عذاب اخروي محرز است.
شرك
«شرك» و شركت و مشاركت به معناي شريك شدن است: «و لم تكن له شريكٌ في المُلك.»[13].در حكومت و تدبير عالم شريكي نداشته است و «شرك» اسم است، يعني عمل شرك و به معني شريك و نصيب آمده است.«ام لهم شرك في السموات...»[14].و مشرك كسي است كه براي خدا شريك قرار بدهد و چنين شخصي قابل آمرزش نيست مگر آنكه در دنيا توبه كند: «ان الله لايَغفِر اَن يُشرَك به[15]؛ كساني كه به خدا شرك مي ورزند خداوند آن ها را نمي بخشد».
«كفر» در شريعت به معناي، انكار آن چه خدا معرفت آن را واجب كرده مي باشد، از قبيل وحدانيت، عدل الهي، پيامبر و هر کس آن پيامبران آورده اند را انكار كند، كافر است.
به عبارت ديگر، كافر كسي است كه اصول يا ضروريات دين را انكار كند. بعضي از مشتقات «كفر» عبارتند:[2]
«كفر» براي كساني استعمال مي شود كه در كفران نعمت مبالغه مي كنند، يعني بسيار ناسپاس هستند. «اِنّه لَيَؤُس كفور» [3] و كفور در قرآن 12 بار آمده است.
«كفور» مصدر و به معني انكار دين و نعمت آمده است و 3 بار در قرآن آمده است. «فابي اكثر الناس الّا كَفوُراً».[4]
«كَفّار» مبالغه كافر هم در كفر دين و هم نعمت آمده است.[5]
«كُفّار» جمع كافر است و استعمال آن بيشتر در انكار دين است و 21 دفعه در قرآن بيان شده است.[6]
«كَفّاره» آن است كه گنـ*ـاه را با حسن وجه مي پوشاند و جبران مي كند «ذلك كفارة ايمانكم»[7] ، آن كفاره قسم هاي شماست.
«كوافر» جمع «كافره» به زنان كافر اطلاق مي شود و فقط يك بار در قرآن آمده است. «و لاتُمسِكوُا بِعِصَمِ الكوافر[8]؛ نكاح زنان كافر را نگاه نداريد».
در اين جا سوالي مطرح است كه آيا قرآن واژه «كافر» را در حق كساني كه از روي عناد و عمد، حق را پرده پوشي كرده اند استعمال كرده يا از روي جهل و ناداني حق را پوشاندند به كار برده است؟ با بررسي در آياتي كه مشتقات «كفر» در آن آمده است روشن مي شود كه لفظ «كافر» شامل حق پوسي از روي عناد و عمد و هم از روي جهل و ناداني مي شود: «انّ الذين كفروا سواءٌ عليهم أَأَنذرتهُم اَم لَم تٌنذِرهُم لا يُؤمنون»[9]. به آنهايكساني كه كافرشدند چه انذار كني و چه نكني براي آنها مساوي است و ايمان نمي آورند.» آيه به صراحت بيان مي كند كه كفر آنها از روي عناد و لجاجت است: «و جحَدوُا بها و استيقَنَتها انفُسهُم[10]؛ كفار اين نشانه ها را انكار مي كنند در حالي كه از باطن به آن يقين دارند.»
اما در مسئله عذاب اخروي كفار جاهل در حكم مستضعفان فکري هستند، و آيات عذاب شامل حال كساني است كه از روي علم و لجاجت به حق تسليم نشده و ايمان نياوردند و قرآن نيز بعد از «كفروا» «كذّبوا»[11] و «صدّوا عن سبيل الله»[12] را بيان كرده نشان مي دهد كه پيامبري بوده و آن را تكذيب كرده اند و مانع پيشرفت دين شده اند در اين جا عذاب اخروي محرز است.
شرك
«شرك» و شركت و مشاركت به معناي شريك شدن است: «و لم تكن له شريكٌ في المُلك.»[13].در حكومت و تدبير عالم شريكي نداشته است و «شرك» اسم است، يعني عمل شرك و به معني شريك و نصيب آمده است.«ام لهم شرك في السموات...»[14].و مشرك كسي است كه براي خدا شريك قرار بدهد و چنين شخصي قابل آمرزش نيست مگر آنكه در دنيا توبه كند: «ان الله لايَغفِر اَن يُشرَك به[15]؛ كساني كه به خدا شرك مي ورزند خداوند آن ها را نمي بخشد».
فرق کافر و مشرک از نظر قرآن کریم چیست؟
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: