خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Nirvana

مدیر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/7/18
ارسال ها
1,274
امتیاز واکنش
34,299
امتیاز
443
زمان حضور
9 روز 5 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع




خري آمد به سوي مادر خويش******** بگفت مادر چرا رنجم دهي بيش

برو امشب برايم خواستگاري اگر تو بچه ات را دوست داري ****** خر مادر بگفتا : اي پسر جان

تورا من دوست دارم بهتر از جان******** ز بين اين همه خرهاي خوشگل

يكي را كن نشان چون نيست مشگل***** خرك از شادماني جفتكي زد

كمي عرعر نمودو پشتكي زد****** بگفت : مادر به قربان نگاهت **** به قربان دوچشمان سياهت

خر همسايه راعاشق شدم من******** به زيبايي نباشد مثل او زن

بگفت:مادر برو پالان به تن كن ******** برو اكنون بزرگان را خبر كن

به آداب و رسومات زمانه ******** شدند داخل به رسم عاقلانه

دوتا پالان خريدند پاي عقدش ******** يه افسار طلا با پول نقدش

خريداري نمودند يك طويله ******** همانطوري كه رسم است درقبيله

خر دانا كلام خود گشاييد ******** وصال عقد ايشان را نماييد

دوشيزه خر خانم آيا رضائي ******** به عقد اين خر خوشتيپ در آيي

يكي از حاضرين گفتا به خنده ********عروس خانم به گل چيدن برفته

براي بار سوم خر بپرسيد ********كه خر خانم سرشيكباره جنبيد

خران عرعر كنان شادي نمودند******** به يونجه كام خود شيرين نمودند*****به اميد خوشي و شادماني


خواستگاري خر !!

 
آخرین ویرایش:
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا