- عضویت
- 6/2/20
- ارسال ها
- 7,624
- امتیاز واکنش
- 13,279
- امتیاز
- 428
- زمان حضور
- 82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
در حال حاضر جامعه ايران همچون ساير جوامع مدرن از يك طرف از زمينه هاي توانايي بخش براي تغيير مولفه هاي نامطلوب خود برخوردار است1 و از طرف ديگر با كژي ها و بدقوار گي هاي جدي روبه رو است. يكي از اين كژي ها «تراكم آسيب هاي اجتماعي» در جامعه ايران است كه توجه هر علاقه مند به سرنوشت ايران را به خود معطوف مي كند. هدف اين نوشته توضيح توانايي هاي جامعه ايران نيست بلكه مقصود آن اين است كه اولاً فهرستي اجمالي از معضلات و آسيب هاي اجتماعي ايران ارائه دهد و ثانياً سه توضيح تحليلي درباره اين آسيب ها ارائه كند. محدوديت فضا و كلي بودن پرسش به نگارنده اين اجازه را نمي دهد كه به تفصيل و با طرح جزئيات نظري و تجربي به موضوعات اشاره شده بپردازد و در اين جستار به ناچار به طرح چارچوب بحث و ذكر توضيحات كلي در اين باب اكتفا مي كنيم. اميدوارم اين توضيحات به كندوكاوهاي دقيق تر در اين زمينه دامن بزند، و علاقه به عمل اصلاحي و ترميمي را در زمينه كاهش آسيب هاي اجتماعي (هم در سطح مسوولان دولتي و هم فعالان عرصه مدني جامعه) افزايش دهد.
فهرستي از معضلات و آسيب هاي اجتماعي
هم اكنون كه با كمبود پيمايش هاي استاندارد علمي در زمينه شناسايي آسيب هاي اجتماعي در سطح ملي روبه رو هستيم و هر محققي ناگزير است بر اساس تجربيات و مطالعات خود معضلات و آسيب هاي اجتماعي ايران را فهرست كند، نگارنده بر اساس شواهد و قرائن موجود، مشاهدات و اطلاعاتش، معضلات و آسيب هاي اجتماعي جامعه ايران را به ترتيب زير اولويت بندي مي كند:
1- اولين معضل، ضعف مراعات قواعد اخلاقي در اغلب سطوح روابط اجتماعي است. در سطح كلان براي نمونه مي توان به رفتارهاي غيراخلاقي دولت با جامعه (مثل دروغگويي با آمار) و رفتارهاي غيراخلاقي جامعه با دولت (مثل فرار از ماليات واقعي) اشاره كرد. در سطح خرد نيز رعايت قواعد اخلاقي در بين اعضاي خانواده، همسايه ها، همكاران، دوستان، همشهري ها و هموطنان ضعيف است. اغلب مطالعات موجود «رواج بي اعتمادي» گسترده در جامعه ايران را تاييد مي كنند. يكي از دلايل رواج بي اعتمادي همين ضعف مراعات قواعد اخلاقي است. روشن است كه زندگي در فضاي بي اعتمادي، زندگي ناآرام و تنش زا است- چنانچه اكثر ايرانيان آن را تجربه مي كنند.
2- دومين آسيب درصد بالاي فقرا است كه جمعيتي بين ده تا پانزده ميليون را در برمي گيرد. اگرچه پس از انقلاب روند كلي رشد فقر كاهش داشته، ولي چون جمعيت دو برابر شده همچنان بالابودن تعداد فقرا نگران كننده است. خصوصاً اگر علت بسياري از آسيب هاي اجتماعي ديگر را همين فقر بدانيم، اين تعداد فقرا همه را نگران مي كند. به عبارت ديگر عامل آسيب زا و جرم زاي فقر در جامعه همچنان حضور پررنگي دارد.
5- پنجمين معضل و آسيب اجتماعي، حاشيه نشيني است. بسته به معيارهايي كه براي تعيين حاشيه نشين ها به كار مي روند، از جمعيتي بين پنج تا 20 ميليون نفر به عنوان حاشيه نشين ياد مي شود. به باور نگارنده، اگر تنها پنج ميليون نفر حاشيه نشين حاد هم داشته باشيم كه زيست فيزيكي و اجتماعي و روزانه آنها با بحران روبه رو باشد، پديده يي فوق العاده نگران كننده است. اگرچه ظهور اين پديده معلول توسعه نيافتگي نامتوازن جامعه است ولي ميزان قابل توجهي از آسيب هاي شهري به افرادي برمي گردد كه در اين مناطق زندگي مي كنند.
7- از هفتمين معضل مي توان تحت عنوان آسيب هاي ديگر ياد كرد، از جمله رشد فزاينده طلاق، تعداد رو به فزوني زنان سرپرست خانوار بدون درآمد، رشد كودكان بي سرپرست، آسيب هاي مربوط به بدن
انجمن رمان 98
انجمن رمان 98 | برترین انجمن رمان نویسی
رمان 98
فهرستي از معضلات و آسيب هاي اجتماعي
هم اكنون كه با كمبود پيمايش هاي استاندارد علمي در زمينه شناسايي آسيب هاي اجتماعي در سطح ملي روبه رو هستيم و هر محققي ناگزير است بر اساس تجربيات و مطالعات خود معضلات و آسيب هاي اجتماعي ايران را فهرست كند، نگارنده بر اساس شواهد و قرائن موجود، مشاهدات و اطلاعاتش، معضلات و آسيب هاي اجتماعي جامعه ايران را به ترتيب زير اولويت بندي مي كند:
1- اولين معضل، ضعف مراعات قواعد اخلاقي در اغلب سطوح روابط اجتماعي است. در سطح كلان براي نمونه مي توان به رفتارهاي غيراخلاقي دولت با جامعه (مثل دروغگويي با آمار) و رفتارهاي غيراخلاقي جامعه با دولت (مثل فرار از ماليات واقعي) اشاره كرد. در سطح خرد نيز رعايت قواعد اخلاقي در بين اعضاي خانواده، همسايه ها، همكاران، دوستان، همشهري ها و هموطنان ضعيف است. اغلب مطالعات موجود «رواج بي اعتمادي» گسترده در جامعه ايران را تاييد مي كنند. يكي از دلايل رواج بي اعتمادي همين ضعف مراعات قواعد اخلاقي است. روشن است كه زندگي در فضاي بي اعتمادي، زندگي ناآرام و تنش زا است- چنانچه اكثر ايرانيان آن را تجربه مي كنند.
2- دومين آسيب درصد بالاي فقرا است كه جمعيتي بين ده تا پانزده ميليون را در برمي گيرد. اگرچه پس از انقلاب روند كلي رشد فقر كاهش داشته، ولي چون جمعيت دو برابر شده همچنان بالابودن تعداد فقرا نگران كننده است. خصوصاً اگر علت بسياري از آسيب هاي اجتماعي ديگر را همين فقر بدانيم، اين تعداد فقرا همه را نگران مي كند. به عبارت ديگر عامل آسيب زا و جرم زاي فقر در جامعه همچنان حضور پررنگي دارد.
5- پنجمين معضل و آسيب اجتماعي، حاشيه نشيني است. بسته به معيارهايي كه براي تعيين حاشيه نشين ها به كار مي روند، از جمعيتي بين پنج تا 20 ميليون نفر به عنوان حاشيه نشين ياد مي شود. به باور نگارنده، اگر تنها پنج ميليون نفر حاشيه نشين حاد هم داشته باشيم كه زيست فيزيكي و اجتماعي و روزانه آنها با بحران روبه رو باشد، پديده يي فوق العاده نگران كننده است. اگرچه ظهور اين پديده معلول توسعه نيافتگي نامتوازن جامعه است ولي ميزان قابل توجهي از آسيب هاي شهري به افرادي برمي گردد كه در اين مناطق زندگي مي كنند.
7- از هفتمين معضل مي توان تحت عنوان آسيب هاي ديگر ياد كرد، از جمله رشد فزاينده طلاق، تعداد رو به فزوني زنان سرپرست خانوار بدون درآمد، رشد كودكان بي سرپرست، آسيب هاي مربوط به بدن
انجمن رمان 98
انجمن رمان 98 | برترین انجمن رمان نویسی
رمان 98
نگاهي به رشد فزاينده آسيب هاي اجتماعي در ايران
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: