- عضویت
- 16/8/19
- ارسال ها
- 3,661
- امتیاز واکنش
- 13,898
- امتیاز
- 348
- زمان حضور
- 79 روز 12 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
«هریت» از جمله فیلمهای مطرح سال ۲۰۱۹ بود که در اسکار هم در دو رشته بهترین ترانه و بهترین بازیگر زن با بازی سینتیا اریوو کاندیدا شد. «هریت» در ادامه فیلمهایی ساخته شده است که سینمای آمریکا در سالهای اخیر نشان داده علاقه زیادی به پرداختن به آنها پیدا کرده و به عبارتی انگار مد روز هالیوود هستند: فیلمهایی درباره تبعیضهای نژادی و برخورد نفرتانگیز سفیدپوستان در دهههای قبلتر با سیاهپوستان همنوع خود. «هریت» به نزاع میان سیاهپوستان و سفیدپوستان میپردازد و خب طبیعتا به روال همه فیلمهای دیگر و اصلا به روال تاریخ حق را به سیاهپوستان میدهد.
سفیدپوستان آدمهای ظالم فیلم هستند و سیاهپوستان در مقابل آنان مظلوم و محتوم به بردگی. نقطه اوج چنین فیلمهای ضد نژادپرستانهای در سالهای اخیر، «دوازده سال بردگی» بود. فیلمی که بسیار مورد توجه قرار گرفت و هم توسط تماشاگران دیده شد و هم در فصل جوایز توانست بسیار موفق عمل کند. استیو مککویین کارگردان فیلم مورد توجه قرار گرفت و خود فیلم که براساس داستانی واقعی ساخته شده بود، جوایز زیادی را از آن خود کرد: این فیلم برندهٔ بهترین فیلم درام از هفتاد و یکمین مراسم گلدن گلوب و همچنین بهترین فیلم سال ۲۰۱۳ توسط آکادامی اسکار شده. جایزهٔ اسکار برای بهترین بازیگر زن در نقش مکمل هم به این فیلم رسید.
قضیه اول
بعد از «دوازده سال بردگی» تقریبا هرسال یک فیلم ضد نژادپرستانه اینچنینی در رقابتهای اسکار حضور یافت. از «تولد یک ملت» بگیرید تا «مون لایت» و «اگر خیابان بیل میتوانست حرف بزند». «هریت» به کارگردانی کیسی لمونز فیلم این چنینی امسال هالیوود بود. این فیلم هم براساس داستانی واقعی ساخته شده است و روایتی است از رهایی «هریت تومن» از بردگی و تبدیل شدن او به یکی از بزرگترین قهرمانهای آمریکا است. شجاعت، هوش و سرسختی او، هزاران برده را از بردگی آزاد کرد و مسیر تاریخ را تغییر داد.
بهشکل کلی در سالهای اخیر دو مدل فیلم نژادی باب شده و درباره سیاهپوستان ساخته میشود: یکی جریانی که رویکردی محافظهکارانه نسبت به وقایع ضد نژادپرستی دارد و بیش از آنکه بر جنایت سفید پوستان دست بگذارد، روی مظلومیت سیاهپوستان تاکید میکند و البته تنها بهدنبال برانگیختن احساسات و ترحم تماشاگر است، بدون اینکه دغدغه تاریخی یا نمایش مبارزات ارزشمند آنان را داشته باشد هرچند داستان همه این فیلمها درباره مبارزه سیاهپوستان برای حقوقشان است، اما زیر شدت احساسگرایی بیجا و لحن محافظهکارانه گم میشود.
قضیه دوم
رویکرد دیگر انتقادی و مبارزاتی است. «ما»، «گمشو بیرون» یا «مالکوم ایکس» و یا حتی «جنگوی از بند گسسته» چنین رویکردی دارند. هم جنبه انتقادیشان قوی است و هم سعی دارند در یک فرم سینمایی نامتعارف یا ژانری غیرقابل پیشبینی و همراه با نمادپردازی روایتگر رنج سیاهپوستان باشند. اما «هریت» و فیلمی مانند «دوازده سال بردگی» در دسته اول قرار میگیرند.«هریت» فیلمی محافظهکارانه است و البته رویکرد مثلا انتقادیاش، کهنه است و تاریخ مصرف گذشته. هرچند «دوازد سال بردگی» در میان فیلمهای اینچنینی نسبتا قویتر بود اما جالب است که اسکار و فستیوالهای رسمی اتفاقا به این دسته فیلمهای محافظهکارانه بیشتر تمایل و علاقه نشان میدهند تا آن دستهای که فیلمهای بهتری در چنته دارد.
بعد از دیدن چند فیلم محافظهکارانه نژادی در سینمای آمریکا، دیگر تماشای فیلمهای بعدی کسلکننده بهنظر میرسد. الگو همان الگوی ثابت است و مسئله همان و انگار تنها اسم و چهره کاراکترها عوض شده است. بزنگاهها و اتفاقات داستانی قابل پیشبینی میشود و داستان تکراری مینماید.
در «هریت» هم داستان آشنا و کلیشهایست. شبیه به دیگر فیلمهای اینچنینی قطب شر که سفیدپوستان هستند، زیادی تیپیکال و نمایشی است و بهراستی عمقی در شخصیتپردازیشان وجود ندارد. اتفاقاتی هم که برای قهرمان زن روی میدهد قابل پیشبینی و بارها دیده شده است. همه اینها باعث میشود درنهایت «هریت» هرچند فاخر اما فیلمی معمولی و کلیشهای باشد. حتی سیر تغییر و تحول قهرمان هم چیز جدیدی و بدیعی برای تماشاگر تدارک نمیبیند.
در این میان بازی قهرمان بسیار جالب توجه است و ترانه فیلم برخلاف کهنگی کل فیلم، از لحاظ موسیقایی غنی و در کنار این بسیار هم مدرن و امروزی است. اما باتوجه به رنجی که بر سیاهپوستان رفته و ظلمی که آمریکاییها در طول تاریخ بر آنها روا داشتهاند، سینمای هالیوود هرچندتا فیلم ضدنژادپرستانه هم که بسازد کم است و نه تنها کافی نیست که نمیتواند عذاب وجدان تاریخی دور و درازش را کمی تسکین دهد.
انجمن رمان نویسی
سفیدپوستان آدمهای ظالم فیلم هستند و سیاهپوستان در مقابل آنان مظلوم و محتوم به بردگی. نقطه اوج چنین فیلمهای ضد نژادپرستانهای در سالهای اخیر، «دوازده سال بردگی» بود. فیلمی که بسیار مورد توجه قرار گرفت و هم توسط تماشاگران دیده شد و هم در فصل جوایز توانست بسیار موفق عمل کند. استیو مککویین کارگردان فیلم مورد توجه قرار گرفت و خود فیلم که براساس داستانی واقعی ساخته شده بود، جوایز زیادی را از آن خود کرد: این فیلم برندهٔ بهترین فیلم درام از هفتاد و یکمین مراسم گلدن گلوب و همچنین بهترین فیلم سال ۲۰۱۳ توسط آکادامی اسکار شده. جایزهٔ اسکار برای بهترین بازیگر زن در نقش مکمل هم به این فیلم رسید.
قضیه اول
بعد از «دوازده سال بردگی» تقریبا هرسال یک فیلم ضد نژادپرستانه اینچنینی در رقابتهای اسکار حضور یافت. از «تولد یک ملت» بگیرید تا «مون لایت» و «اگر خیابان بیل میتوانست حرف بزند». «هریت» به کارگردانی کیسی لمونز فیلم این چنینی امسال هالیوود بود. این فیلم هم براساس داستانی واقعی ساخته شده است و روایتی است از رهایی «هریت تومن» از بردگی و تبدیل شدن او به یکی از بزرگترین قهرمانهای آمریکا است. شجاعت، هوش و سرسختی او، هزاران برده را از بردگی آزاد کرد و مسیر تاریخ را تغییر داد.
بهشکل کلی در سالهای اخیر دو مدل فیلم نژادی باب شده و درباره سیاهپوستان ساخته میشود: یکی جریانی که رویکردی محافظهکارانه نسبت به وقایع ضد نژادپرستی دارد و بیش از آنکه بر جنایت سفید پوستان دست بگذارد، روی مظلومیت سیاهپوستان تاکید میکند و البته تنها بهدنبال برانگیختن احساسات و ترحم تماشاگر است، بدون اینکه دغدغه تاریخی یا نمایش مبارزات ارزشمند آنان را داشته باشد هرچند داستان همه این فیلمها درباره مبارزه سیاهپوستان برای حقوقشان است، اما زیر شدت احساسگرایی بیجا و لحن محافظهکارانه گم میشود.
قضیه دوم
رویکرد دیگر انتقادی و مبارزاتی است. «ما»، «گمشو بیرون» یا «مالکوم ایکس» و یا حتی «جنگوی از بند گسسته» چنین رویکردی دارند. هم جنبه انتقادیشان قوی است و هم سعی دارند در یک فرم سینمایی نامتعارف یا ژانری غیرقابل پیشبینی و همراه با نمادپردازی روایتگر رنج سیاهپوستان باشند. اما «هریت» و فیلمی مانند «دوازده سال بردگی» در دسته اول قرار میگیرند.«هریت» فیلمی محافظهکارانه است و البته رویکرد مثلا انتقادیاش، کهنه است و تاریخ مصرف گذشته. هرچند «دوازد سال بردگی» در میان فیلمهای اینچنینی نسبتا قویتر بود اما جالب است که اسکار و فستیوالهای رسمی اتفاقا به این دسته فیلمهای محافظهکارانه بیشتر تمایل و علاقه نشان میدهند تا آن دستهای که فیلمهای بهتری در چنته دارد.
بعد از دیدن چند فیلم محافظهکارانه نژادی در سینمای آمریکا، دیگر تماشای فیلمهای بعدی کسلکننده بهنظر میرسد. الگو همان الگوی ثابت است و مسئله همان و انگار تنها اسم و چهره کاراکترها عوض شده است. بزنگاهها و اتفاقات داستانی قابل پیشبینی میشود و داستان تکراری مینماید.
در «هریت» هم داستان آشنا و کلیشهایست. شبیه به دیگر فیلمهای اینچنینی قطب شر که سفیدپوستان هستند، زیادی تیپیکال و نمایشی است و بهراستی عمقی در شخصیتپردازیشان وجود ندارد. اتفاقاتی هم که برای قهرمان زن روی میدهد قابل پیشبینی و بارها دیده شده است. همه اینها باعث میشود درنهایت «هریت» هرچند فاخر اما فیلمی معمولی و کلیشهای باشد. حتی سیر تغییر و تحول قهرمان هم چیز جدیدی و بدیعی برای تماشاگر تدارک نمیبیند.
در این میان بازی قهرمان بسیار جالب توجه است و ترانه فیلم برخلاف کهنگی کل فیلم، از لحاظ موسیقایی غنی و در کنار این بسیار هم مدرن و امروزی است. اما باتوجه به رنجی که بر سیاهپوستان رفته و ظلمی که آمریکاییها در طول تاریخ بر آنها روا داشتهاند، سینمای هالیوود هرچندتا فیلم ضدنژادپرستانه هم که بسازد کم است و نه تنها کافی نیست که نمیتواند عذاب وجدان تاریخی دور و درازش را کمی تسکین دهد.
انجمن رمان نویسی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
هریت؛ داغ بر پیشانی انسان
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com