- عضویت
- 16/8/19
- ارسال ها
- 3,661
- امتیاز واکنش
- 13,898
- امتیاز
- 348
- زمان حضور
- 79 روز 12 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
به گزارش ایندیوایر، استودیوهای هالیوود بیش از اندازه به فیلمهای اقتباسی از کمیک بوکها وابسته شدهاند و در طول یک دهه گذشته تعداد فیلمهای بزرگ ابرقهرمانی که ساخته شدهاند آنقدر زیاد بوده که نمیشود به راحتی آنها را شمرد. آنقدر که هر وقت یکی از استودیوهای اصلی فیلمی به بازار میدهد که از آن قالب فیلمهای ابرقهرمانی بیرون باشد بیشتر شبیه یک معجزه است. ریسکهای بزرگ هالیوود در یک دهه گذشته کمتر و کمتر شده است.
خیلی از این عناوین برجسته که پیش از سال ۲۰۰۸ ساخته شدهاند در حقیقت آخرین نوع در ژانر خودشان بودهاند؛ فیلمهایی مثل «فرزندان انسان». در حالی که آثاری که در این دهه اخیر اکران شدهاند در میان بلاکباسترهای ناامیدکننده متعدد کتابچه راهنمایی هستند که نشان میدهند ۲۰ استودیوی بزرگ هالیوودی در ۱۰ سال گذشته کاملا هم مسیر و هدفشان را فراموش نکردهاند. این وسط جای دو فیلم «از گور برگشته» الخاندرو گونزالس ایناریتو و «مکس دیوانه: جاده خشم» در این فهرست خالی است.
نابودی
عنوان اصلی: Annihilation
محصول: ۲۰۱۸
فیلم «نابودی» الکس گارلند به درستی توسط منتقدان با کارهای کوبریک و تارکوفسکی مقایسه شد که باعث میشود شگفتانگیزترین محصولی باشد که پارامونت در سال ۲۰۱۸ عرضه کرد. ساخت این فیلم یکی از بزرگترین ریسکهایی بود که یک استودیو در دهه اخیر مرتکب شده است. فیلم چنان قماری بود که خود پارامونت از آن ترسید و حقوق بینالمللی پخش آن را به نتفلیکس واگذار کرد. میترسیدند که مخاطب عام نتواند شوخیهای پیچیده و بغرنج فیلم را درک کند. سینماروها با با این فیلم دیدن یک اثر علمی-تخیلی کلاسیک را تجربه کردند. فیلم با بودجهای ساخته شد که آن را بین ۴۰ تا ۵۵ میلیون دلار تخمین میزدند. درنهایت گیشه چندان موفقی البته نداشت، اما نقدهای مثبتی دریافت کرد.
ورود
عنوان اصلی: Arrival
محصول: ۲۰۱۶
فیلم ویلنوو ممکن است براساس یک داستان کوتاه باشد، اما به چشم هالیوود این یک فیلم علمی-تخیلی اریجینال است. از آن فیلمهایی که استودیوها این روزها کمتر شانس ساختناش را پیدا میکنند. ویلنوو برداشت شخصی خودش را از یک قصه مربوط به هجوم موجودات بیگانه ارائه میدهد بی آنکه به دام کلیشههای مرسوم اکشنهای استودیویی بیفتد. در همکاری با ایمی آدامز او یک مطالعه روانشناسانه روی ذهن انسان انجام میدهد که یادآور «ممنتو» و «اینسپشن» کریستوفر نولان است با این تفاوت که رویکرد انسانیتری دارد. بودجه تولید فیلم ۴۷ میلیون دلار بود و در گیشه هم موفق ظاهر شد.
فرزندان انسان
عنوان اصلی: Children of Men
محصول: ۲۰۰۸
فیلم «فرزندان انسان» آلفونسو کوارون در گیشه برای کمپانی یونیورسال موفقیت بزرگی به شمار نمیرفت، اما باید از استودیو تقدیر کرد که به کارگردان اجازه داد تا در این فیلم با بودجه تقریبا مفصل ۷۰ میلیون دلاری دیدگاههای خودش را اعمال کند. فیلم البته نشانههای قابل تشخیص ژانر را در خودش داشت، اما کوارون از بازی در زمین فیلمهای جریان اصلی سر باز زده بود. صحنههای اکشن فیلم او برداشتهای چالشبرانگیزتری بودند که بیشتر دنبال سوژه میرفتند تا نمایش خود اکشن. داستان فیلم هم از رمز و راز نه به عنوان جدولی برای جواب دادن که به عنوان راهی برای آزمودن خود استفاده میکرد تا نشان بدهد که جامعه به کدام مسیر میرود.
پلنگ سیاه
عنوان اصلی: Black Panther
محصول: ۲۰۱۸
اینکه فیلمی را به خاطر نشان دادن تنوع نژادی روی پرده جسورانه بخوانیم شرمآور است، اما سال ۲۰۱۸ در مورد «پلنگ سیاه» این اتفاق افتاد. «پلنگ سیاه» سقف جهان سینمایی مارول را با رفتن سراغ اولین ابرقهرمان سیاهپوست شکست. بقیه نقشهای برجسته فیلم هم سیاهپوستاند. گیشه باورنکردنی فیلم که به موفقیتی بیش از ۷۰۰ میلیون دلار دست پیدا کرد یعنی حتی بیشتر از فیلم «انتقام جویان: جنگ ابدیت» درها را برای آینده فیلمسازی بلاکباسترها باز گذاشت. البته بودجه تولید فیلم هم مفصل و ۲۰۰ میلیون دلاری بود.
بلیدرانر ۲۰۴۹
عنوان اصلی: Blade Runner ۲۰۴۹
محصول: ۲۰۱۷
در دورهای که فیلمهای بلاکباستر در هر دقیقه داستانشان هزار اتفاق میافتد و تدوینهای انرژیزایی دارند، دنی ویلنوو در فیلم «بلیدرانر ۲۰۴۹» به طرز دراماتیکی همه چیز را آرام کرده است. طعمدهندههای فیلم هم تصاویر مهیج (که واقعا باید به مدیر فیلمبرداریاش راجر دیکنز درود فرستاد) و طراحی صوتی چند بعدی آن است که باعث میشود طرح اصلی آن تا ۱۶۳ دقیقه با خلق یک اتمسفر ناب گسترش پیدا کند. «بلیدرانر ۲۰۴۹» یک بلاکباستر حماسی است که شبیه محصولات هنری مستقل از کار درآمده است.
آسیاییهای پولدار دیوانه
عنوان اصلی: Crazy Rich Asians
محصول: ۲۰۱۸
درست است که فیلم اقتباسی از یک رمان پرفروش است، اما کمپانی سازنده آن یعنی برادران وارنر برای تبدیل کردن آن به یک فیلم موفق مسیر دشواری را پشت سر گذاشتهاند. نه تنها از سال ۱۹۹۳ و فیلم «باشگاه لـ*ـذت و شانس» اولین فیلم استودیو بود که همه بازیگرانش آسیایی بودند که یک کمدی رومانتیک دیوانهوار بود. ژانری که در سالهای اخیر مثل یک سم برای گیشه سینماها عمل کرده است که باعث شده استودیوها دیگر فیلمهایی در این ژانر نسازند. اما «آسیاییهای پولدار دیوانه» منطبق بر انتظارات هیچکس نبود. امروز این فیلم تبدیل به دومین فیلم موثر و پرفروش سال ۲۰۱۸ کمپانی برادران وارنر شده است.
شوالیه تاریکی
عنوان اصلی: The Dark Knight
محصول: ۲۰۰۸
اینکه «شوالیه تاریکی» کریستوفر نولان را تغییردهنده راه و رسم بازی بنامیم چیز جدیدی نیست. اما نباید فراموش کنید که کمپانی برادران وارنر چه قماری روی این فیلم کرد. نولان متوجه بود که برداشت شخصی خودش را به ژانر میدهد. او یک فیلم ابرقهرمانی را تبدیل به حماسه جنایی بیپروایی برای بزرگسالان کرد. «شوالیه تاریکی» از «اسپایدرمن» سام ریمی تبدیل به فیلم مهمتری شد. فیلم به هر حال یک ریسک مالی بود، چون مردم عادت داشتند برای دیدن فیلمهای بتمن پول بدهند. اما برادران وارنر به نولان اعتماد کردند که با روایت خودش مردم را به سینما بکشاند و آنها را با نوعی از این ژانر آشنا کند که پیچیدهتر است.
دانکرک
عنوان اصلی: Dunkirk
محصول: ۲۰۱۷
کریستوفر نولان یکی از معدود کارگردانانی است که این اجازه به او داه میشود روی پروژههایی با بودجههای بزرگ ریسکهای روایتی انجام بدهد. هزینه درام جنگی این کارگردان یعنی «دانکرک» بیش از ۱۰۰ میلیون دلار بود که با توجه به اینکه معدود ستارههایی که در فیلم وجود دارند به ندرت محور فیلم میشوند و فیلم یکی از پیچیدهترین طرحهای داستانی سینمایی را تا امروز دارد. «دانکرک» سه داستان جداگانه را روایت میکند که در زمانهای جداگانه اتفاق میافتند؛ و با یک تدوین تجربی آنها را کنار هم قرار میدهد. این یکی از تجربیترین فیلمهای جاهطلبانه در یک دهه اخیر است.
گتسبی بزرگ
عنوان اصلی: The Great Gatsby
محصول: ۲۰۱۳
کمپانی برادران وارنر برای این فیلم درحقیقت روی موفقیت و قدرت ستارگی لئوناردو دیکاپریو شرط بسته بودند وقتی قبول کردند فیلم گرانقیمت باز لورمن را تهیه کنند. به جز دیکاپریو هر چیز دیگری درباره این پروژه یک ریسک مالی است. از استفاده از سیستم سه بعدی روی یک درام بزرگسالانه بگیرید تا بازی گرفتن از کری مولیگان در نقش دیزی (که بازیگر خوبی است، اما برای گیشه کمتر جذابیت دارد). اما درنهایت فیلم را دوست داشته باشید یا نه باز لورمن توانست فیلم چشمنوازی بسازد و پول استودیو را هدر نداد.
درون بیرون
عنوان اصلی: Inside Out
محصول: ۲۰۱۵
پیکسار در ریسک کردن برای خودش اسم و رسمی به هم زده است (آنها فیلمی درباره موشی ساختهاند که میخواهد آشپزی کند. ریسک از این بزرگتر؟)، اما «درون بیرون» در زمینه جاهطلبی همه آنها را پشت سر میگذارد. فیلم درباره رشد احساسات است و نشان میدهد که چطور بچههای کوچکتر متوجه احساسات عمیقشان میشوند. چطور چنین فیلمی ممکن است برای بچهها سرگرمکننده باشد؟ خب پیکسار میتواند فیلمی بسازد که محوریتش بزرگسالان باشند و بیشتر از ۸۵۰ میلیون دلار در سرتاسر جهان فروش کند. این خودش دلیلی بر نبوغ این کمپانی و دستاندرکارانش است. اتفاقی که در انیمیشن «درون بیرون» افتاد.
انجمن رمان نویسی
خیلی از این عناوین برجسته که پیش از سال ۲۰۰۸ ساخته شدهاند در حقیقت آخرین نوع در ژانر خودشان بودهاند؛ فیلمهایی مثل «فرزندان انسان». در حالی که آثاری که در این دهه اخیر اکران شدهاند در میان بلاکباسترهای ناامیدکننده متعدد کتابچه راهنمایی هستند که نشان میدهند ۲۰ استودیوی بزرگ هالیوودی در ۱۰ سال گذشته کاملا هم مسیر و هدفشان را فراموش نکردهاند. این وسط جای دو فیلم «از گور برگشته» الخاندرو گونزالس ایناریتو و «مکس دیوانه: جاده خشم» در این فهرست خالی است.
نابودی
عنوان اصلی: Annihilation
محصول: ۲۰۱۸
- کارگردان: الکس گارلند
- بازیگران: ناتالی پورتمن، جنیفر جیسون لی
فیلم «نابودی» الکس گارلند به درستی توسط منتقدان با کارهای کوبریک و تارکوفسکی مقایسه شد که باعث میشود شگفتانگیزترین محصولی باشد که پارامونت در سال ۲۰۱۸ عرضه کرد. ساخت این فیلم یکی از بزرگترین ریسکهایی بود که یک استودیو در دهه اخیر مرتکب شده است. فیلم چنان قماری بود که خود پارامونت از آن ترسید و حقوق بینالمللی پخش آن را به نتفلیکس واگذار کرد. میترسیدند که مخاطب عام نتواند شوخیهای پیچیده و بغرنج فیلم را درک کند. سینماروها با با این فیلم دیدن یک اثر علمی-تخیلی کلاسیک را تجربه کردند. فیلم با بودجهای ساخته شد که آن را بین ۴۰ تا ۵۵ میلیون دلار تخمین میزدند. درنهایت گیشه چندان موفقی البته نداشت، اما نقدهای مثبتی دریافت کرد.
ورود
عنوان اصلی: Arrival
محصول: ۲۰۱۶
- کارگردان: دنی ویلنوو
- بازیگران: ایمی آدامز، جرمی رنر، فارست ویتاکر
فیلم ویلنوو ممکن است براساس یک داستان کوتاه باشد، اما به چشم هالیوود این یک فیلم علمی-تخیلی اریجینال است. از آن فیلمهایی که استودیوها این روزها کمتر شانس ساختناش را پیدا میکنند. ویلنوو برداشت شخصی خودش را از یک قصه مربوط به هجوم موجودات بیگانه ارائه میدهد بی آنکه به دام کلیشههای مرسوم اکشنهای استودیویی بیفتد. در همکاری با ایمی آدامز او یک مطالعه روانشناسانه روی ذهن انسان انجام میدهد که یادآور «ممنتو» و «اینسپشن» کریستوفر نولان است با این تفاوت که رویکرد انسانیتری دارد. بودجه تولید فیلم ۴۷ میلیون دلار بود و در گیشه هم موفق ظاهر شد.
فرزندان انسان
عنوان اصلی: Children of Men
محصول: ۲۰۰۸
- کارگردان: آلفونسو کوارون
- بازیگران: جولین مور، کلایو اوون
فیلم «فرزندان انسان» آلفونسو کوارون در گیشه برای کمپانی یونیورسال موفقیت بزرگی به شمار نمیرفت، اما باید از استودیو تقدیر کرد که به کارگردان اجازه داد تا در این فیلم با بودجه تقریبا مفصل ۷۰ میلیون دلاری دیدگاههای خودش را اعمال کند. فیلم البته نشانههای قابل تشخیص ژانر را در خودش داشت، اما کوارون از بازی در زمین فیلمهای جریان اصلی سر باز زده بود. صحنههای اکشن فیلم او برداشتهای چالشبرانگیزتری بودند که بیشتر دنبال سوژه میرفتند تا نمایش خود اکشن. داستان فیلم هم از رمز و راز نه به عنوان جدولی برای جواب دادن که به عنوان راهی برای آزمودن خود استفاده میکرد تا نشان بدهد که جامعه به کدام مسیر میرود.
پلنگ سیاه
عنوان اصلی: Black Panther
محصول: ۲۰۱۸
- کارگردان: رایان کوگلر
- بازیگران: چدویک بـ*ـو*سمن
اینکه فیلمی را به خاطر نشان دادن تنوع نژادی روی پرده جسورانه بخوانیم شرمآور است، اما سال ۲۰۱۸ در مورد «پلنگ سیاه» این اتفاق افتاد. «پلنگ سیاه» سقف جهان سینمایی مارول را با رفتن سراغ اولین ابرقهرمان سیاهپوست شکست. بقیه نقشهای برجسته فیلم هم سیاهپوستاند. گیشه باورنکردنی فیلم که به موفقیتی بیش از ۷۰۰ میلیون دلار دست پیدا کرد یعنی حتی بیشتر از فیلم «انتقام جویان: جنگ ابدیت» درها را برای آینده فیلمسازی بلاکباسترها باز گذاشت. البته بودجه تولید فیلم هم مفصل و ۲۰۰ میلیون دلاری بود.
بلیدرانر ۲۰۴۹
عنوان اصلی: Blade Runner ۲۰۴۹
محصول: ۲۰۱۷
- کارگردان: دنی ویلنوو
- بازیگران: رایان گاسلینگ، هریسون فورد
در دورهای که فیلمهای بلاکباستر در هر دقیقه داستانشان هزار اتفاق میافتد و تدوینهای انرژیزایی دارند، دنی ویلنوو در فیلم «بلیدرانر ۲۰۴۹» به طرز دراماتیکی همه چیز را آرام کرده است. طعمدهندههای فیلم هم تصاویر مهیج (که واقعا باید به مدیر فیلمبرداریاش راجر دیکنز درود فرستاد) و طراحی صوتی چند بعدی آن است که باعث میشود طرح اصلی آن تا ۱۶۳ دقیقه با خلق یک اتمسفر ناب گسترش پیدا کند. «بلیدرانر ۲۰۴۹» یک بلاکباستر حماسی است که شبیه محصولات هنری مستقل از کار درآمده است.
آسیاییهای پولدار دیوانه
عنوان اصلی: Crazy Rich Asians
محصول: ۲۰۱۸
- کارگردان: جان ام. چو
- بازیگران: کنستانس وو، هنری گلدینگ
درست است که فیلم اقتباسی از یک رمان پرفروش است، اما کمپانی سازنده آن یعنی برادران وارنر برای تبدیل کردن آن به یک فیلم موفق مسیر دشواری را پشت سر گذاشتهاند. نه تنها از سال ۱۹۹۳ و فیلم «باشگاه لـ*ـذت و شانس» اولین فیلم استودیو بود که همه بازیگرانش آسیایی بودند که یک کمدی رومانتیک دیوانهوار بود. ژانری که در سالهای اخیر مثل یک سم برای گیشه سینماها عمل کرده است که باعث شده استودیوها دیگر فیلمهایی در این ژانر نسازند. اما «آسیاییهای پولدار دیوانه» منطبق بر انتظارات هیچکس نبود. امروز این فیلم تبدیل به دومین فیلم موثر و پرفروش سال ۲۰۱۸ کمپانی برادران وارنر شده است.
شوالیه تاریکی
عنوان اصلی: The Dark Knight
محصول: ۲۰۰۸
- کارگردان: کریستوفر نولان
- بازیگران: هیث لجر، کریستین بیل
اینکه «شوالیه تاریکی» کریستوفر نولان را تغییردهنده راه و رسم بازی بنامیم چیز جدیدی نیست. اما نباید فراموش کنید که کمپانی برادران وارنر چه قماری روی این فیلم کرد. نولان متوجه بود که برداشت شخصی خودش را به ژانر میدهد. او یک فیلم ابرقهرمانی را تبدیل به حماسه جنایی بیپروایی برای بزرگسالان کرد. «شوالیه تاریکی» از «اسپایدرمن» سام ریمی تبدیل به فیلم مهمتری شد. فیلم به هر حال یک ریسک مالی بود، چون مردم عادت داشتند برای دیدن فیلمهای بتمن پول بدهند. اما برادران وارنر به نولان اعتماد کردند که با روایت خودش مردم را به سینما بکشاند و آنها را با نوعی از این ژانر آشنا کند که پیچیدهتر است.
دانکرک
عنوان اصلی: Dunkirk
محصول: ۲۰۱۷
- کارگردان: کریستوفر نولان
- بازیگران: تام هاردی، کنت برانا، مارک رایلنس
کریستوفر نولان یکی از معدود کارگردانانی است که این اجازه به او داه میشود روی پروژههایی با بودجههای بزرگ ریسکهای روایتی انجام بدهد. هزینه درام جنگی این کارگردان یعنی «دانکرک» بیش از ۱۰۰ میلیون دلار بود که با توجه به اینکه معدود ستارههایی که در فیلم وجود دارند به ندرت محور فیلم میشوند و فیلم یکی از پیچیدهترین طرحهای داستانی سینمایی را تا امروز دارد. «دانکرک» سه داستان جداگانه را روایت میکند که در زمانهای جداگانه اتفاق میافتند؛ و با یک تدوین تجربی آنها را کنار هم قرار میدهد. این یکی از تجربیترین فیلمهای جاهطلبانه در یک دهه اخیر است.
گتسبی بزرگ
عنوان اصلی: The Great Gatsby
محصول: ۲۰۱۳
- کارگردان: باز لورمن
- بازیگران: لئوناردو دیکاپریو، کری مولیگان
کمپانی برادران وارنر برای این فیلم درحقیقت روی موفقیت و قدرت ستارگی لئوناردو دیکاپریو شرط بسته بودند وقتی قبول کردند فیلم گرانقیمت باز لورمن را تهیه کنند. به جز دیکاپریو هر چیز دیگری درباره این پروژه یک ریسک مالی است. از استفاده از سیستم سه بعدی روی یک درام بزرگسالانه بگیرید تا بازی گرفتن از کری مولیگان در نقش دیزی (که بازیگر خوبی است، اما برای گیشه کمتر جذابیت دارد). اما درنهایت فیلم را دوست داشته باشید یا نه باز لورمن توانست فیلم چشمنوازی بسازد و پول استودیو را هدر نداد.
درون بیرون
عنوان اصلی: Inside Out
محصول: ۲۰۱۵
- کارگردان: پیتر داکتر، رونی دل کارمن
- صداپیشگان: ایمی پوهلر، بیل هدر
پیکسار در ریسک کردن برای خودش اسم و رسمی به هم زده است (آنها فیلمی درباره موشی ساختهاند که میخواهد آشپزی کند. ریسک از این بزرگتر؟)، اما «درون بیرون» در زمینه جاهطلبی همه آنها را پشت سر میگذارد. فیلم درباره رشد احساسات است و نشان میدهد که چطور بچههای کوچکتر متوجه احساسات عمیقشان میشوند. چطور چنین فیلمی ممکن است برای بچهها سرگرمکننده باشد؟ خب پیکسار میتواند فیلمی بسازد که محوریتش بزرگسالان باشند و بیشتر از ۸۵۰ میلیون دلار در سرتاسر جهان فروش کند. این خودش دلیلی بر نبوغ این کمپانی و دستاندرکارانش است. اتفاقی که در انیمیشن «درون بیرون» افتاد.
انجمن رمان نویسی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
ریسکهای بزرگ هالیوود در ۱۰ سال گذشته
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com