شعرای بچگیامون

zahra.f · 29/3/20

صرفا جهت تداعی خاطرات گذشته

در این تاپیک شعرهایی که دوران بچگیامون توی مهدکودک و پیش دبستانی و مدرسه می خوندیم رو میذارم تا یادی از اون دوران کرده باشیم

اگه تو خونتون بچه کوچیک دارید تو روزای قرنطینه
برا سرگرم کردنشون میتونید از اینا استفاده کنید.

اولین شعر رو شروع می کنیم با شعری که برای تک تک ماها آشناست و محاله کسی بگه من این شعر رو تا حالا نشنیدم

بله این شعر، شعری نیست جز
یه توپ دارم قلقلیه
سرخ و سفید و آبیه
می زنم زمین
هوا میره
نمیدونی تا کجا میره
من این توپ و نداشتم
مشقام و خوب نوشتم
بابام بهم عیدی داد یه توپ قلقلی داد :)

شعر دوممون
ما گلیم ما سنبلیم
ما بچه های بلبلیم
اگر به ما آب ندهید اینوری میشیم
اونوری میشم
می پریم بالا پرپر میشیم

این شعر یه بازی داشت
اگه گفتید چیه؟
بله
اتل متل توتوله
گاو حسن چجوره
نه شیر داره نه پستون
گاوشو بردن هندستون
یک زن کردی بستون
اسمش و بزار
عم قزی
دور کلاش قرمزی
آچین و واچین
یه پات و بچین

:aiwan_light_clapping:

هوار هوار اگه گفتید نوبت چیه؟ :aiwan_light_clapping:

نوبتیم باشه نوبت اینه که

عمو زنجیرباف
بله
زنجیر من و بافتی
بله
پشت کوه انداختی
بله
بابا اومده
چی چی آورده؟
نخود و کیشمیش
با صدای چی؟
(با هر صدایی که شما دوست دارید:)

آهویی دارم خوشگله فرار کرده ز دستم
دوریش برایم مشکله کاشکی اون و می بستم
ای خدا چیکار کنم؟
آهوم و پیدا کنم
وای چه کنم وای چه کنم
اون آهوم و پیدا کنم
کاشکی اون و می بستم کاشکی اون و می بستم

توی مهدکودک وقتی تکلیفامون رو خوب انجام می دادیم برامون
این شعر و به عنوان تشویق می خوندن
شمام برای تشویق بچه هاتون این شعر رو بخونید

آفرین صدآفرین
هزار و سیصد آفرین فرشته روی زمین
یواش برو نخوری زمین از پله های زیر زمین
زیر زمینش موش داره
هزارتا خرگوش داره