خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Narges_Alioghli

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/1/20
ارسال ها
486
امتیاز واکنش
13,869
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار
زمان حضور
84 روز 17 ساعت 20 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام رمان: الهه تلنگر
نام نویسنده: الناز حقیقی
نام ناظر: Asal_Zinati
ژانر: فانتزی، عاشقانه، تراژدی
خلاصه: گنـ*ـاه چه کسی بود؟ من تاوان کار چه کسی را پس دادم؟ پدرم؟ مادرم؟ گناهشان چه بود؟ تقصیر چه کسی بود؟ او؟ آری... تقصیر آن زن بود. آن زن لعنتی و... تنها یک تلنگر و جهان من فروپاشید. تلنگری که از کسی خوردم که روزی عشقم بود... چطور توانستی؟ چطور توانستی اینقدر بی‌تفاوت باشی؟ این تلنگر بود که مرا الهه کرد. شاید بپرسی: خوب کجای این بد است؟ الهه بودن بد نیست اما الهه تلنگر بودن خود وحشت است.
elnaź вαnσσ


رمان الهه تلنگر | elahe_naz کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • تعجب
Reactions: Narín✿، MĀŘÝM، VIDA VAHED و 8 نفر دیگر

Asal_Zinati

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/2/20
ارسال ها
593
امتیاز واکنش
19,814
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار..
زمان حضور
129 روز 11 ساعت 21 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد رمان الهه تلنگر


_الهه تلنگر اسمی مناسب برای رمان و مرتبط با ژانرها بود. الهه کلمه‌ای است که با دیدن آن، خواننده به یاد رمان‌های فانتزی می‌افتد؛ در بعضی مواقع الهه برای رمان‌های عاشقانه نیز به کار می‌رود که هر دو ژانر در رمان حضور داشت!
انتخاب کلمه‌ی تلنگر بعد از الهه، ترکیب جالب و ایده‌ای نو بود؛ زیرا ما تاکنون الهه‌های زیادی را شنیده‌ایم اما الهه تلنگر، ایده‌ای جدید بود که خواننده رو مجذوب رمان می‌کند!

_ژانرهای انتخابی فانتزی، عاشقانه و تراژدی بودند که هر سه ژانر در رمان وجود داشتند و به خوبی به تصویر کشیده شده بودند.
_معیارهای خلاصه‌نویسی در رمان شما رعایت شده بود!
سوالاتی که در خلاصه نوشته بودید، محور اصلی رمان بودند که هم به ژانر فانتزی اشاره کرده بودند هم عاشقانه و تراژدی!

_جلد تصویری از خوب و بد یا به عبارتی روشنایی و تاریکی رو نمایش می‌داد که مربوط به ژانرها بود و این سوال رو در ذهن خواننده ایجاد می‌کرد که ربط الهه تلنگر به این تصویر چیست؟
_مقدمه، تراژدی غم‌انگیزی بود که صحبت از فردی می‌کرد که در حقش ظلمی مرتکب شده‌اند و او را مقصر می‌خوانند و این فرد، دنبال عدالتی است که وجود ندارد!
_زاویه دید انتخابی، اول شخص بود که در اواسط رمان جای گوینده تغییر کرد. شما رمان رو با بلونا شروع کردید و ما رو همراه با بلونا، تا قسمت پایین اومدن از درخت پیش بردید. قطعا من خواننده دوست داشتم که قسمت روبرو شدن بلونا و لوسیفر رو از زبان بلونا بشنوم زیرا تا اینجای رمان با بلونا همراه شدم! دلیل نوشتن از زبون لوسیفر رو می‌دونم! دادن اطلاعات به خواننده و کنجکاو کردن اون... برای همین پیشنهاد می‌کنم از دانای کل استفاده کنید که همزمان بتوانید هر دو کاراکتر یا هرچند تا رو توصیف کنید!
_شخصیت‌های اصلی بلونا و لوسیفر بودند.
بلونا، دختری بی‌پناه بود که هنوز چندی از مرگ پدر و مادرش نگذشته بود که با کوهی از مشکلات رو به رو شد! انصافا که نویسنده‌ها، به خوبی توانستند غم بلونا رو نشون بدهند و ما رو با اون، همراه کنند!
در مورد لوسیفر هم ابهامات زیادی وجود دارد که مطمئنم با گذشت زمان حل می‌شوند.

_توصیفات!
در توصیف احساسات و حالت کاراکترها قوی عمل کرده بودید. مشکلی در توصیفات مکان هم دیده نمی‌شد اما...
توصیفات چهره یک‌جا و با حجم زیادی از اطلاعات بود. نوشته‌ی موفق نوشته‌ای هست که توصیفات رو آرام‌آرام به خواننده منتقل کند.
نکته‌ی دیگه هم اینکه شما، فقط چهره‌ی دو کاراکتر اصلی(بلونا و لوسیفر) رو توصیف کرده بودید.
برای تصویر پردازی موفق در خواننده، حتی کاراکترهای فرعی هم بهتر است توصیف شوند و این کار راحتی هست!

_دیالوگ‌ها هدفمند نوشته شده بودند و هر دیالوگ، اطلاعات مفید و خوبی به رمان می‌داد.
_شروع رمان هم جذب‌کننده بود هم مفید. شروع رمان از حمله‌ی مالالندی‌ها می‌گفت که شخصیت اصلی رو مجبور به پناه گرفتند در جنگل کردند و بعد هنگامی که بلونا از جنگل برگشت، متوجه‌ی مرگ پدر و مادرش شد و بعد رفتن به خانه و تجدید خاطره و...
اما یک نکته...
(نمی‌دانم چرا به این غریبه اعتماد کرده بودم و با او همراه شدم؛ شاید چون مرا نکشت؛ شاید هم برای اولین بار طعم تکیه گاه داشتن را حس کرده بودم)
چرای همراه شدن بلونا با لوسیفر که معلوم است! با زور شمشیر...
بیاید خودمون رو جای بلونا بزاریم. پدر و مادرمون رو از دست دادیم و تازه از دست هم‌ شهری‌هامون که قصد کشتن ما رو دارن فرار کردیم؛ مالالندی‌ها به ما حمله کردند و ما هر لحظه احتمال خوردن گلوله‌ی آتشینی به خودمون رو می‌دهیم. یکهو تو این ماجراها، فردی پیدا میشه و با زور و شمشیر ما رو همراه خودش می‌کشه، تازه بگذریم از اینکه زخمی هم روی گردن ما ایجاد می‌کنه! حالا از نظر شما، ما می‌تونیم این فرد رو تکیه‌گاه خودمون بدونیم؟
کمی جلوتر ما حس می‌کنیم که حتی به این فرد حسی مانند عشق داریم! من اطلاعات زیادی راجب به عشق ندارم‌؛ اما با همین اطلاعات کم، عشق بلونا به لوسیفر رو پدیده‌ای عجیب می‌بینم! اونم عشق به فردی که رفتارهای مشکوکی دارد و یکجورایی تعادل ندارد.

به نظر من نویسنده‌ها، عجله‌ی زیادی برای نشون دادن عشق بلونا به ما دارند تا بعد، زودتر به اتفاقات مهم رمان رسیدگی کنند و این باعث پایین اومدن کیفیت رمان می‌شود! حتی می‌شود گفت از این نظر، رمان سیر تندی دارد!
به جز این مورد، مشکل دیگه‌ای در رمان دیده نمی‌شد.

_تمییزی و یکدستی متن شما و داشتن قلمی زیبا در خلق رویدادهای رمان، ویژگی‌های مثبت رمان شما هستند که امیدوارم تا انتهای رمان رعایت شوند.
***
درکل رمان الهه تلنگر، رمانی جذاب و با ایده‌ای تقریبا نو است که به خوبی خواننده رو همراه رمان می‌کند.
قطعا این رمان زیبا به همه‌ی عزیزان توصیه می‌شود.
تبریک به شما بابت رمانی این‌چنین:rose:

99/1/10
کادر نقد رمان 98


رمان الهه تلنگر | elahe_naz کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: MĀŘÝM، BlueMσOη، Wynz__ و 5 نفر دیگر

elnaź вαnσσ

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
2/2/20
ارسال ها
541
امتیاز واکنش
4,709
امتیاز
228
سن
23
زمان حضور
47 روز 14 ساعت 25 دقیقه
سلام...
ممنون از نقد زیباتون
چشم
اون مشکل رو قطعا ویرایش میزنم.
ممنونم :roseb:


رمان الهه تلنگر | elahe_naz کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: MĀŘÝM، ارمین، Narges_Alioghli و یک کاربر دیگر

elnaź вαnσσ

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
2/2/20
ارسال ها
541
امتیاز واکنش
4,709
امتیاز
228
سن
23
زمان حضور
47 روز 14 ساعت 25 دقیقه
ویرایش شد


رمان الهه تلنگر | elahe_naz کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، ارمین، Narges_Alioghli و یک کاربر دیگر

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,430
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
elnaź вαnσσ
Narges_Alioghli
با توجه به سطح رمان و همچنین اختصاصی بودن آن، تگ ویژه تقدیم شما شد. :rose:
توجه داشته باشید تگ ویژه تنها به نوشته‌هایی تعلق می‌گیرد که علاوه بر سطح مناسب، تنها در انجمن رمان 98 تایپ شده باشند.
اگر رمان شما به صورت آنلاین در دیگر مجموعه‌های رمان نویسی دیده شود، تگ با احترام پس گرفته خواهد شد.

در صورت تمایل به ارتقاء تگ به برگزیده، به خصوصی بنده پیام بدهید.


رمان الهه تلنگر | elahe_naz کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Narín✿، MĀŘÝM، ارمین و 4 نفر دیگر

!MeŁłКa ƝasłƦłaƝ!

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
3/10/19
ارسال ها
1,150
امتیاز واکنش
10,424
امتیاز
323
زمان حضور
73 روز 8 ساعت 4 دقیقه
نام رمان، واقعا درش خلاقیت به خرج داده شد. تکراری نیست، گویای فانتزی و تراژدی بودن ژانر این رمان هم هست.
خلاصه جالب، اما به نظر من می‌شد به جای پرسش؛ از جملاتی که گویای رمان باشه،
اما داستان رو لو نده استفاده کرد و خلاصه کوتاه‌تر می‌بود. این نقد و نظر بنده است
البته

سیر و روند رمان اولش خیلی تند بود. می‌شد توصیفات مکان و احساسات بیشتر صورت بگیره. مخصوصا دلهره برای تنها شدن شخصیت رمان، و یا هرچیز دیگر
و شما به شدت تند عمل کردین.

توصیفات در برخی جا ها خوب بود
اشکالاتی در موارد نگارشی هم داشت
موفق باشید :)


رمان الهه تلنگر | elahe_naz کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Narín✿، MĀŘÝM، ارمین و 3 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا