مشاعره با حرف چ

~NIKA~ · 10/8/23

moh@mad گفت:
چو عشق را تو ندانی بپرس از شب‌ها
بپرس از رخ زرد و ز خشکی لـ*ـب‌ها

چنان که آب حکایت کند ز اختر و ماه
ز عقل و روح حکایت کنند قالب‌ها

چون لطف دیدم رای او
افتادم اندر پای او
گفتم نباشم در جهان
گر تو نباشی یار من..:)

~NIKA~ · 10/8/23

چشم هایم را نمی بندم، بخوان قلب مرا !
رازهای برملا را رنج کتمان سخت تر
بیم دارم این بهار بی تو نابودم کند
گر چه گفتی نیست فصلی از زمستان سخت تر...

moh@mad · 11/8/23

~NIKA~ گفت:
چشم هایم را نمی بندم، بخوان قلب مرا !
رازهای برملا را رنج کتمان سخت تر
بیم دارم این بهار بی تو نابودم کند
گر چه گفتی نیست فصلی از زمستان سخت تر...

چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی

زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت
صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی

Tabassoum · 13/8/23

چو کم سو می‌شود چشمی بار عینک را کشد بینی
ز بینی باید آموزی ره همسایه داری را

moh@mad · 13/8/23

Tabassoum گفت:
چو کم سو می‌شود چشمی بار عینک را کشد بینی
ز بینی باید آموزی ره همسایه داری را

چه خوش است راز گفتن به حریف نکته‌ سنجی

که سخن نگفته باشی به سخن رسیده باشد

~NIKA~ · 16/8/23

moh@mad گفت:
چه خوش است راز گفتن به حریف نکته‌ سنجی

که سخن نگفته باشی به سخن رسیده باشد

چشم از زیبایی خود برنمی‌داری، ولی
دست‌کم آیینه‌ها را نیز زیبا میکنی

moh@mad · 16/8/23

~NIKA~ گفت:
چشم از زیبایی خود برنمی‌داری، ولی
دست‌کم آیینه‌ها را نیز زیبا میکنی

چون به اصل اصل در پیوسته بی‌تو جان توست
پس تویی بی‌تو که از تو آن تویی پنهان توست

این تویی جزوی به نفس و آن تویی کلی به دل
لیک تو نه این نه آنی بلکه هر دو آن توست

Delvin22 · 12/9/23

moh@mad گفت:
چون به اصل اصل در پیوسته بی‌تو جان توست
پس تویی بی‌تو که از تو آن تویی پنهان توست

این تویی جزوی به نفس و آن تویی کلی به دل
لیک تو نه این نه آنی بلکه هر دو آن توست

ادر سیاه روی سرت، مثل اینکه ... آه مهتاب می شوی وسط یک شب سیاه

moh@mad · 14/9/23

Delvin22 گفت:
ادر سیاه روی سرت، مثل اینکه ... آه مهتاب می شوی وسط یک شب سیاه

چون غمت را نتوان یافت مگر در دلِ شاد

ما به امید غمت خاطرِ شادی طلبیم

-FãTéMęH- · 23/9/23

چنین دور از خویش و بیگانه گشتم

که افتاد با تو مرا آشنایی

( حافظ )

***
چنـان میــل دل دیوانــــه را سوی تــو می بینم

که هر جا گم شد او را بر سر کوی تو می بینم

کمال الدین بنایی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر آزمایشی تالار حقوق

مدیر آزمایشی تالار حقوق

کاربر ممتاز

دستیار تالار هنر

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی تالار حقوق

کاربر ممتاز

مدیر آزمایشی تالار موسیقی

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین