خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Zahra Bagheri

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
25/7/18
ارسال ها
340
امتیاز واکنش
4,866
امتیاز
228
سن
26
محل سکونت
ساری
زمان حضور
6 روز 14 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام رمان: نفرین شده
نام نویسنده: zahra bagheri
ژانر:فانتزی
ناظر: Delaram88
خلاصه‌ی داستان: داستان پسری که پس از غیب شدن برادرش متوجه نفرین سیاهی می شود که خانواده اش را احاطه کرده و قصد گرفتن جانشان را دارد.
شان، پسر ارشد خانواده پس از این اتفاقات ناگوار به قصد پیدا کردن برادر، و جادوگری که نفرینش را برای آن ها به جا گذاشته اقدام کرده و در این راه اتفاقات وحشتناکی را از سر می گذراند...


رمان نفرین | zahra bagheri کاربر انجمن ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Arnosh، Narges_Alioghli، !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ! و 3 نفر دیگر

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
  • نام رمان از یک اتفاق ناگوار سخن می‌گوید. ما هر گاه کلمه نفرین را می‌شنویم، به یاد اتفاقات ناخوشایند و مرگبار می‌افتیم که قطعا در این رمان با این حوادث رو به رو هستیم! نام رمان کوتاه و بیانگر مشکلات زیادی است و با پایه های رمان کاملا تناسب دارد. اما یک نکته! در پست معرفی رمان، نام نوشته "نفرین شده" عنوان شده اما در جلد و عنوان "نفرین" نوشته شده. لطفا تصحیح کرده و یک نام را انتخاب کنید!
  • ژانر، فانتزی بود اما با توجه به نام، جلد، خلاصه و محتوای رمان، پیشنهاد می‌شود حتما ژانر تراژدی را به آن اضافه کنید.
  • خلاصه بخشی از رمان را برملا کرده بود اما گره هایی که در آن ایجاد شده بود، این عیب را می‌پوشاند. علت غیب شدن برادر شان؟ نفرین سیاه از کجا آمده؟ علت نفرین کردن خانواده شان توسط جادوگر چه بوده؟ اتفاقات وحشتناکی که برادر شان بعدا در راه پیدا کردن برادرش تحمل می‌کند، چیست؟! همه و همه گره های کوری ست که قطعا در ادامه رمان باز خواهند شد!
  • با توجه به محتوای رمان، خلاصه و دیگر پایه های نوشته، جلد مناسبی انتخاب کرده بود اما از آن جایی که کاراکتر اصلی، پسر است، شایسته بود که فردی که نقشش به روی جلد کشیده شده، پسر باشد نه دختر!
  • علائم نگارشی و نحوه نگارش نسبتا خوب بود؛ اما توجه داشته باشید که سه نقطه (...) در مونولوگ استفاده نمی‌شود و فقط در دیالوگ است مورد استفاده قرار می‌گردد. همچنین افعالی که پیشوند "می" دارند، باید با یک نیم فاصله از هم جدا شوند. حتما بعدا اصلاح شود.
* فرمول نیم فاصله: Shift + ctrl + 2
  • رمان مقدمه نداشت که برای یک رمان دارای سطح خوب، مشکل بزرگی است. حتما مقدمه ای برای رمان بنویسید.
  • زاویه دیدی رمان شما، دانای کل بود که به علت تسلط کامل به شخصیت ها، اماکن و احساسات و حالات، بهترین زاویه دید است.
  • دیالوگ ها در رمان شما از سطح خوبی برخوردار بود. شما توانستید با قوی کردن دیالوگ ها، خواننده را به مطالعه آن ترغیب کنید. به وفور دیده شد که خطوط دیالوگ در ادامه‌ی هم نمی‌آیند و در خطوط مختلف نوشته می‌شوند. یک دیالوگ، هر مقدار که باشد، کلمه به کلمه باید در ادامه هم باشند. لطفا حتما اصلاح شود چرا که هم از کیفیت رمان می‌کاهد و هم تمرکز خواننده را بر هم می‌زد!
  • مونولوگ ها خیلی عالی پیش می‌‌رفت؛ اما در بعضی مواقع در بهره گیری از مونولوگ ها زیاده روی می‌کردید. توصیفاتِ مکان، احساسات، حالات و...، را به خوبی بیان کرده بودید؛ به خصوص حالات و احساسات. حالات کاراکترهای رمان به قدری واقعی نشان داده شده بودند که خواننده تصور می‌کرد خود، این حرکات را انجام می‌دهد.
  • شخصیت پردازی نیز بسیار خوب بود! شما به راحتی توانستید در کمتر از 10 پست، شخصیت ها را به ذهن خواننده بشناسانید. هری، پسری خودخواه، جاه طلب، رویا پرداز، شجاع و همچنین عصبی بود! شان هم پسری مهربان، دلسوز و گاهی هم عصبی، درست مانند برادر کوچکش! کلارا، مادر خانواده هم نیز بسیار احساساتی بود و همیشه بین پسرانش فرق می‌گذاشت! فرانکی هم فردی مرموز، در ظاهر مظلوم اما در واقع شجاع بود؛ که البته به نظر من شناختن فرانکی کمی بیشتر زمان می‌برد. رمز و رموزی که او در کارهایش از او بهره می‌برد باعث می‌شود او همچنان برای خواننده کمی ناشناخته باقی بماند!
  • سیر یک نوشته در کیفیت و کشش خواننده نسبت به مطالعه‌ی آن بسیار موثر است. سیر مناسب، سیری است که به هر اتفاق به اندازه مناسب رسیدگی کند و از آن به راحتی نگذرد. رمان شما نیز از سیر مناسبی برخوردار بود؛ سعی شده بود به همه اتفاقات پرداخته شود. به شما توصیه می‌کنم در ادامه به گذشته برادر فرانکی، تامس و آن جادو گر بپردازید؛ البته بدون آن که ذره‌ای از رموز فرانکی و آن جادوگر برای خواننده فاش شود! خواننده از این سردرگمی بسیار لـ*ـذت می‌برد!
  • خوشحالم که در رمان به کلمات تکراری برنخوردم و از مترادف ها استفاده کردید. همچنان با همین فرمول ادامه دهید!
  • موضوع رمان شما چندان در دیگر رمان ها مطرح نبود و با شاخ و برگ هایی که شما با قلمتان به نوشته داده اید، موضوعی جدید محسوب می‌شود.
پیشنهاد میکنم بعد رفع اشکالات رمان، درخواست تگ بدهید. :rose:
این رمان را به همه عزیزان توصیه میکنم.
1399/1/2

کادر نقد رمان 98


رمان نفرین | zahra bagheri کاربر انجمن ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Karkiz، Narges_Alioghli و 4 نفر دیگر

Zahra Bagheri

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
25/7/18
ارسال ها
340
امتیاز واکنش
4,866
امتیاز
228
سن
26
محل سکونت
ساری
زمان حضور
6 روز 14 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
  • نام رمان از یک اتفاق ناگوار سخن می‌گوید. ما هر گاه کلمه نفرین را می‌شنویم، به یاد اتفاقات ناخوشایند و مرگبار می‌افتیم که قطعا در این رمان با این حوادث رو به رو هستیم! نام رمان کوتاه و بیانگر مشکلات زیادی است و با پایه های رمان کاملا تناسب دارد. اما یک نکته! در پست معرفی رمان، نام نوشته "نفرین شده" عنوان شده اما در جلد و عنوان "نفرین" نوشته شده. لطفا تصحیح کرده و یک نام را انتخاب کنید!
  • ژانر، فانتزی بود اما با توجه به نام، جلد، خلاصه و محتوای رمان، پیشنهاد می‌شود حتما ژانر تراژدی را به آن اضافه کنید.
  • خلاصه بخشی از رمان را برملا کرده بود اما گره هایی که در آن ایجاد شده بود، این عیب را می‌پوشاند. علت غیب شدن برادر شان؟ نفرین سیاه از کجا آمده؟ علت نفرین کردن خانواده شان توسط جادوگر چه بوده؟ اتفاقات وحشتناکی که برادر شان بعدا در راه پیدا کردن برادرش تحمل می‌کند، چیست؟! همه و همه گره های کوری ست که قطعا در ادامه رمان باز خواهند شد!
  • با توجه به محتوای رمان، خلاصه و دیگر پایه های نوشته، جلد مناسبی انتخاب کرده بود اما از آن جایی که کاراکتر اصلی، پسر است، شایسته بود که فردی که نقشش به روی جلد کشیده شده، پسر باشد نه دختر!
  • علائم نگارشی و نحوه نگارش نسبتا خوب بود؛ اما توجه داشته باشید که سه نقطه (...) در مونولوگ استفاده نمی‌شود و فقط در دیالوگ است مورد استفاده قرار می‌گردد. همچنین افعالی که پیشوند "می" دارند، باید با یک نیم فاصله از هم جدا شوند. حتما بعدا اصلاح شود.
* فرمول نیم فاصله: Shift + ctrl + 2
  • رمان مقدمه نداشت که برای یک رمان دارای سطح خوب، مشکل بزرگی است. حتما مقدمه ای برای رمان بنویسید.
  • زاویه دیدی رمان شما، دانای کل بود که به علت تسلط کامل به شخصیت ها، اماکن و احساسات و حالات، بهترین زاویه دید است.
  • دیالوگ ها در رمان شما از سطح خوبی برخوردار بود. شما توانستید با قوی کردن دیالوگ ها، خواننده را به مطالعه آن ترغیب کنید. به وفور دیده شد که خطوط دیالوگ در ادامه‌ی هم نمی‌آیند و در خطوط مختلف نوشته می‌شوند. یک دیالوگ، هر مقدار که باشد، کلمه به کلمه باید در ادامه هم باشند. لطفا حتما اصلاح شود چرا که هم از کیفیت رمان می‌کاهد و هم تمرکز خواننده را بر هم می‌زد!
  • مونولوگ ها خیلی عالی پیش می‌‌رفت؛ اما در بعضی مواقع در بهره گیری از مونولوگ ها زیاده روی می‌کردید. توصیفاتِ مکان، احساسات، حالات و...، را به خوبی بیان کرده بودید؛ به خصوص حالات و احساسات. حالات کاراکترهای رمان به قدری واقعی نشان داده شده بودند که خواننده تصور می‌کرد خود، این حرکات را انجام می‌دهد.
  • شخصیت پردازی نیز بسیار خوب بود! شما به راحتی توانستید در کمتر از 10 پست، شخصیت ها را به ذهن خواننده بشناسانید. هری، پسری خودخواه، جاه طلب، رویا پرداز، شجاع و همچنین عصبی بود! شان هم پسری مهربان، دلسوز و گاهی هم عصبی، درست مانند برادر کوچکش! کلارا، مادر خانواده هم نیز بسیار احساساتی بود و همیشه بین پسرانش فرق می‌گذاشت! فرانکی هم فردی مرموز، در ظاهر مظلوم اما در واقع شجاع بود؛ که البته به نظر من شناختن فرانکی کمی بیشتر زمان می‌برد. رمز و رموزی که او در کارهایش از او بهره می‌برد باعث می‌شود او همچنان برای خواننده کمی ناشناخته باقی بماند!
  • سیر یک نوشته در کیفیت و کشش خواننده نسبت به مطالعه‌ی آن بسیار موثر است. سیر مناسب، سیری است که به هر اتفاق به اندازه مناسب رسیدگی کند و از آن به راحتی نگذرد. رمان شما نیز از سیر مناسبی برخوردار بود؛ سعی شده بود به همه اتفاقات پرداخته شود. به شما توصیه می‌کنم در ادامه به گذشته برادر فرانکی، تامس و آن جادو گر بپردازید؛ البته بدون آن که ذره‌ای از رموز فرانکی و آن جادوگر برای خواننده فاش شود! خواننده از این سردرگمی بسیار لـ*ـذت می‌برد!
  • خوشحالم که در رمان به کلمات تکراری برنخوردم و از مترادف ها استفاده کردید. همچنان با همین فرمول ادامه دهید!
  • موضوع رمان شما چندان در دیگر رمان ها مطرح نبود و با شاخ و برگ هایی که شما با قلمات به نوشته داده اید، موضوعی جدید محسوب می‌شود.
پیشنهاد میکنم بعد رفع اشکالات رمان، درخواست تگ بدهید. :rose:
این رمان را به همه عزیزان توصیه میکنم.
1399/1/2

کادر نقد رمان 98
ممنون از اینکه وقت گذاشتین این رمان رو نقد کردین، اصلاحات حتما انجام میشه. تشکر مجدد و امیدوارم موفق باشین.


رمان نفرین | zahra bagheri کاربر انجمن ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: Karkiz، MĀŘÝM، Narges_Alioghli و 2 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا