ساخت تخته‌ی لمسی برای نوزادان

!MeŁłКa ƝasłƦłaƝ! · 14/3/20

اینجا به شما نشان میدهیم که چگونه خودتان یک تخته لمسی برای کودکانتان بسازید. من شما را تشویق می‌کنم که یکی از این‌ها بسازید، کوچولویتان عاشق آن خواهد شد! فراهم کردن زمینه برای تجربه‌های غنی لمسی برای کودکانمان بسیار مهم است. ساختن این تخته لمسی برای کودکتان با استفاده از وسایل دورریختنی که در اطراف خانه پیدا می‌شود، بسیار آسان است. دختر کوچکم، پاوسم، عاشق تخته لمسی‌اش شده است؛ بیشتر از هر اسباب‌بازی دیگری در خانه.

تخته لمسی یک مزیت دیگر هم دارد:

کودکم هنگام بازی با آن روی شکم خود می‌خوابد. این حرکت باعث می‌شود ماهیچه‌های گردن او تقویت شود که به او در نشستن، خزیدن و راه رفتن در مراحل بعدی رشد کمک خواهد کرد.
برای ساخت این بازی، از گوشه و کنار خانه اجزای ریزی را پیدا کردم که احساس کردم خطری برای کودکم ندارند. همچنین بسیار به بافتشان و این که چگونه به وسیله چسب حرارتی چسبیده می‌شوند، فکر کردم.

هر آنچه برای ساخت یک تخته لمسی به آن نیاز دارید:

مقوا
تفنگ چسب حرارتی
قطعه‌های دارای بافت و بدون خطر از گوشه و کنار خانه

وسایلی که من انتخاب کردم:

پلاستیک‌های حباب‌دار، حصیر، کاغذ دور کاپ کیک، پاک‌کننده صورت تمیز، ساینده خشن، سنگ، چوب، پلاستیک از یک جعبه ساندویچ، کاغذ، کارت و پارچه وسایلی بود که بافت‌های متفاوتی داشتند و من از گوشه و کنار خانه یافتم.
آن‌ها را روی مقوا مرتب کردم و بافت‌های مختلف را به صورت پراکنده قرار دادم تا به عنوان نمونه همه بافت‌های نرم در کنار یک‌دیگر قرار نگیرند و تنوع داشته باشند.
با استفاده از چسب حرارتی هر تکه را چسباندم و ۲۴ ساعت صبر کردم تا کاملا ثابت شوند. هر تکه را چک کردم. حتما مطمئن شوید که هیچ تکه‌ای نمی‌تواند از تخته لمسی جدا شود.

رابـ*ـطه کودکان با تخته لمسی

کودکم، پاوسم به سرعت به تخته لمسی جذب شد. من فکر می‌کنم که تخته به خاطر تنوعی که در بافت و رنگ داشت، از لحاظ دیداری برای او جذاب بود. هم چنین برایش یک وسیله جالب و تازه بود.
او بلافاصله بازی با تخته لمسی را آغاز کرد. لمس کردن، مالیدن، ضربه زدن، خراشیدن و کشیدن برخی از راه‌هایی بود که او برای تجربه کردن تخته استفاده کرد. او چیزهایی را تجربه می‌کرد که به صورت بصری میتوانست ببیند، بشنود و لمس کند؛ یک تجربه فوق‌العاده.
نمی‌توانید تصور کنید که هر تکه چه احساسی به او میداد. من هم‌چنین موقعیت را مناسب دیدم تا درباره اتفاقی که در حال رخ دادن است و چیزهایی را که احساس می‌کند، با استفاده از واژه‌های کلیدی با او صحبت کنم. از کلمه‌هایی مانند «کرکی»، «نرم» و «خراش دار» برای تعریف برخی از بافت‌ها استفاده کردم.