خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,624
امتیاز واکنش
13,279
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
آقاي لبيبي! كتاب «زندگي و مرگ مولف» شما چقدر با ديدگاه رولان بارت نظريه‌پرداز مرگ مولف در حوزه ادبيات نزديك است؟

مشخص است كه با ادبيات و نظريه‌پردازان اين حوزه به خوبي‌ آشناييد. در كتاب «زندگي و مرگ مولف» نظريه‌ رولان بارت را هم مطرح كردم و به نقد و بررسي آن پرداختم. يعني در بخش اول كتاب اين نظريه توضيح داده شد.در ادامه بخش اول كتاب انديشمندان ايراني و خارجي كه موافق اين نظريه‌اند، نظرات آنها و استدلال‌هايشان را آورده‌ام. در بخش دوم كتاب مخالفان اين نظريه معرفي مي‌شوند. يعني كساني كه اين نظريه را قبول ندارند و به نقد آن پرداخته‌اند و گفته‌اند اعتقادي به تئوري‌ مرگ مولف ندارند و ايراد‌هايي كه بر اين تئوري وارد كرده‌اند، توضيح داده‌ شده‌است.

معروف‌ترين چهره‌هايي كه اين تئوري را پذيرفته يا نپذيرفته‌اند چه كساني هستند؟
كساني كه اين تئوري‌ را پذيرفته‌اند، بسيارند، اما از همه‌ معروف‌تر آقاي دكتر يوسف اباذري است كه نظريه مرگ مولف رولان بارت را قبول دارد. در ميان چهره‌هايي كه اين نظريه را نفي كرده‌اند‌ و به رد آن برخاسته‌اند، دكتر حسين كچوئيان‌ است، البته هر يك از اين دو گروه‌ مقالات متعددي در اثبات نظر خود دارند و در رسانه‌هاي مختلف اين مقالات را منتشر كرده‌اند با اين همه، موافق‌ و مخالف تئوري مرگ‌ مولف، فقط اين افراد نيستند.
دربخش سوم كتاب «زندگي و مرگ مولف» ‌مباحث موافق و مخالف را به مرحله نتيجه‌گيري نرساندم. يعني نخواستم نظر قاطع و نهايي در اين زمينه بدهم. در واقع قضاوت را به عهده خواننده گذاشتم و در نهايت همه نقد‌ها را در اين بخش آورده‌ام اما پاسخي به بسياري از اين نقد‌ها داده نشده است.

شما در سه رشته تحصيل‌ و مطالعه كرده‌ايد‌. يعني ليسانس علوم اجتماعي داريد، در رشته جمعيت‌شناسي فوق‌ليسانس گرفته‌ايد‌ و در حال گذراندن‌ دوره دكتراي جامعه‌شناسي سياسي هستيد. در كدام حوزه علاقه‌منديد كه به تاليف و ترجمه آثار بپردازيد؟
وقتي از جامعه‌شناسي صحبت مي‌كنيم، نمي‌توان حوزه خاصي را مورد نظر قرار داد. جامعه‌شناسي در دورن خودش شعبه‌هاي متعدد و مختلفي دارد. يعني وقتي از جامعه‌شناسي حرف مي‌زنيم‌، جامعه‌شناسي خانواده مي‌تواند مورد‌نظر باشد‌. جامعه‌شناسي سياسي‌، جامعه‌شناسي علم‌ و معرفت و جامعه‌شناسي ورزش و... هر يك از اين مباحث مي‌توانند زير‌گروه جامعه‌شناسي‌ مد‌نظر باشند و مورد مطالعه قرار گيرند. اخيرا رشته جامعه‌شناسي در جوامع پيشرفته‌ شايد به سي ـ چهل زير‌رشته رسيده است.
همان اتفاقي كه در زمينه علم‌پزشكي افتاده است. امروزه در علم پزشكي رشته‌هاي مختلفي داريم. حتي رشته چشم‌پزشكي به شاخه‌هاي كوچك‌تري تقسيم شده كه ده‌ها حوزه تخصصي‌تر را دربرمي‌گيرد. همين اتفاق در جامعه‌شناسي هم افتاده است‌. بنابراين وقتي اطلاعات كلي در رشته جامعه‌شناسي داريم همه اين رشته‌ها به نوعي با حوزه جامعه‌شناسي ارتباط پيدا مي‌كنند.

در واقع بحث جنسيت از يك زاويه‌ به جامعه‌شناسي مربوط مي‌شود. ما جنسيت را يك فرآيند يا پديده‌‌اجتماعي مي‌دانيم، نه يك پديده زيستي صِرف؛ بنابراين از اين جنبه شما مي‌توانيد بگوييد جامعه‌شناسي جنسيت‌. در جامعه‌شناسي جنسيت شما مي‌توانيد بسياري از مطالب را در اين زمينه مطرح كنيد.
از اين حوزه‌ اگر به جامعه‌شناسي سياسي برويد، همه مباحثي كه مربوط به حكومت مي‌شود، رابـ*ـطه‌اش با دولت رابـ*ـطه دولت با مردم، رابـ*ـطه مردم با مردم، نهاد‌هاي سياسي، نظامي، اين ارتباطات همه مربوط به جامعه‌شناسي سياسي است؛ بنابراين‌ شايد اين علاقه‌مندي فرد است كه تعيين‌كننده ارتباطاتي است كه با حوزه جامعه‌شناسي دارد او را به كدام‌سمت مي‌كشاند؟ و گرايش او را تعيين مي‌كند. من شخصا تصورم اين است كه اگر كسي ادعاي جامعه‌شناس بودن دارد‌ منحصرا نبايد در يك حوزه كار كند و به دانش و اطلاعات همان حوزه اكتفا كند. تنها در يك حوزه كاركردن به فرد ديد تك‌بعدي مي‌دهد.


انجمن رمان 98 | برترین انجمن رمان نویسی
رمان 98


| وقتي از جامعه شناسي حرف مي زنيم |

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,624
امتیاز واکنش
13,279
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
آن شخص از يك زاويه به قضايا نگاه مي‌كند و نمي‌تواند همه‌جانبه‌نگر باشد‌. اين مخالف آن چيزي است كه ما در جامعه‌شناسي مدعي‌اش هستيم و كاملا با مهندسي يا پزشكي متفاوت است‌. اشكالي ندارد كه يك پزشك در يك رشته خاص و در يك زمينه ويژه تخصصش را بگيرد. چون مي‌خواهد در همان زمينه كار كند‌ و مشكل بيماران را حل كند. يا مي‌خواهد يك تحقيق علمي انجام بدهد. ممكن است‌ در حوزه‌هاي ديگر پزشكي هيچ شناخت و تبحري نداشته‌ باشد و هيچ عيبي ندارد و لطمه‌اي هم به حوزه كاري و فعاليتش نمي‌زند.
اما در جامعه‌شناسي اگر كسي جامع‌الاطراف نباشد، لطمه مي‌بيند. به همين‌ دليل شما مي‌بينيد كساني كه در جامعه‌شناسي تحصيلات بالايي دارند اگر در حوزه مثلا جامعه‌شناسي دين شناخت نداشته باشند‌، اين باعث مي‌شود آن تحليل‌هايي كه مي‌كنند ممكن است‌ چندان درست و منطقي نباشد. چون يك فرد جامعه‌شناس‌ بايد پديده‌هاي اجتماعي را از زواياي گوناگون نگاه كند.
اين تفاوتي است كه علم جامعه‌شناسي با ساير علوم دارد. به همين خاطر، جست‌وجو در حوزه‌هاي مختلف جامعه‌شناسي، هم فرد را توانا‌تر و آگاه‌تر مي‌كند، هم بينش او را وسيع‌تر و باز‌تر مي‌كند و هم تحليل‌هايي كه از مقولات گوناگون مي‌دهد‌ به لحاظ علمي از جايگاه بالاتري برخوردار است و ارزش بيش‌تري دارد.

در حوزه جامعه‌شناسي‌، جامعه‌شناسي هنر شاخه جديدي است كه در سطح جهان هم قدمت چنداني ندارد و البته در ايران‌ سه- چهار عنوان كتاب بيش‌تر در اين زمينه منتشر نشده است... درست است. در ايران هم جامعه‌شناسي هنر به تازگي مورد توجه صاحب‌نظران قرار گرفته و تعداد كتاب‌هاي اين حوزه اندك است‌. جامعه‌شناسي هنر از جمله رشته‌هاي خوب جامعه‌شناسي در جهان است‌ كه در برخي كشور‌ها پيشرفت‌هاي بسياري داشته است‌.
البته ما در زمينه موسيقي و سينما و برخي از هنر‌ها مثل نقاشي- البته خيلي كم‌ـ كتاب‌هايي نوشته شده و مقالاتي به صورت پراكنده كار شده است. عمدتا جامعه‌شناسي هنر در كشور‌ ما روي موسيقي و سينما متمركز است‌ و چندان عميق نيست. شايد دليلش اين باشد كه در كشور ما بعضي از هنر‌ها جايگاه وسيعي ندارد. فرض كنيد نقاشي در كشور ما قابل مقايسه با نقاشي در كشور‌هاي ايتاليا و هلند و كشور‌هاي ديگر نيست؛ چون آن فراگيري و اعتبار را ندارد.
بعضي از هنرها مثلا در بحث ژورناليسم و رسانه‌ها و تلويزيون شايد در كشور ما بيش‌تر كار مي‌كنند كه در جامعه‌شناسي رسانه‌ها و ارتباطات خيلي بيش‌تر دارد پا مي‌گيرد، چون در مباحث ارتباطي و تكنولوژي‌هاي جديد و اين‌گونه مسائل در اين‌جا بيش‌تر مطرح است و بيش‌تر هم كار كرده‌اند، ولي جامعه‌شناسي هنر بايد خيلي وسيع‌تر و جامع‌تر مورد توجه قرار گيرد.

كتاب «جنسيت‌ در زندگي روزمره» حول چه مسائلي بحث مي‌كند و به چه موضوعاتي مي‌پردازد؟
اسم اصلي و درست اين كتاب «جنسيت و زندگي روزمره» است كه به اشتباه روي جلد كتاب «جنسيت‌ در زندگي روزمره» چاپ شده است. چون ما مي‌خواهيم رابـ*ـطه جنسيت را با زندگي روزمره مردم‌ بررسي كنيم. نويسنده و پژوهشگر اين كتاب يك جامعه‌شناس استراليايي است به نام خانم ماري هولمز‌ كه دكتراي جامعه‌شناسي دارد و در استراليا به عنوان استاد دانشگاه فليندرز به تدريس مي‌پردازد. اين كتاب آخرين اثري است كه تاليف و منتشر كرده است‌.


انجمن رمان 98 | برترین انجمن رمان نویسی
رمان 98


| وقتي از جامعه شناسي حرف مي زنيم |

 

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,624
امتیاز واکنش
13,279
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
قبلا كتاب‌هايي مثل‌ «جنسيت‌ چيست؟» را از وي ديده‌ بوديم كه اين كتاب حدود چهار سال پيش منتشر شده است. كتاب «جنسيت و زندگي روزمره» به عنوان آخرين كتاب اين جامعه‌شناس در اروپا و امريكا در سال 2009 ميلادي چاپ شده است. تقريبا از زمان انتشار اين كتاب در سطح دنيا چيزي كمتر از يك سال مي‌گذرد. اين كتاب فوق‌العاده مهم و اساسي است و تقريبا چكيده‌اي از آثار و ديدگاه‌هاي خانم هولمز در اين اثر آمده است.
عمده بحث نويسنده در اين كتاب، اين است كه مي‌گويد موضوع جنسيت، بر ساخته از اجتماع است‌ و صرفا به مقوله جسماني برنمي‌گردد. نظراتي كه در گذشته در اين زمينه وجود داشت مورد نقد و بررسي قرار گرفته و در پايان به اين نتيجه مي‌رسد كه با تفكيك‌ انسان به مرد و زن يا از دوران كودكي جدا كردن بچه‌ها به دختر و پسر‌، جامعه دو رفتار متفاوت و متمايز با اين دو جنس دارد. در خيلي از جوامع، زماني كه فرزند دختر در خانواده متولد مي‌شود در مقايسه با زماني كه در همين خانواده‌ فرزندي پسر متولد مي‌شود‌ نگاه و برخوردي متفاوت با اين مسئله وجودداشت.
بعد به مرور زمان‌ برخورد ما با جنس مذكر و جنس مونث باعث دوگونه برخورد‌ و رفتار متفاوت و متمايز شده است كه نويسنده‌ براي اين موضوع سير تاريخي تعيين مي‌كند و مثال‌هايي كه مي‌آورد فوق‌العاده جالب و ملموس است‌. تحليلش هم جهاني است‌ و به يك منطقه جغرافيايي و فرهنگ خاص برنمي‌گردد‌؛ مثلا به رفتار‌هايي كه در اروپا با اين مقوله وجود دارد نقد‌هاي اساسي دارد. اين‌كه در بسياري از كشور‌ها زنان در مشاغل پست به كار گرفته مي‌شوند‌، اين‌كه به‌موقعيت و جايگاه درخوري نرسيدند‌، يعني از قابليت‌هايشان استفاده لازم نشده است.
به همين دليل بودكه اين نگرش‌هايي كه به صورت اجتماعي به اين دو جنس داشتيم به شكل مساوي و عادلانه نبود‌ واين باعث شده است كه اين تفاوت‌ و تبعيض را زن و مرد در طول تاريخ كم‌كم باور كنند و تبديل به يك قاعده شود‌. يعني رفتار ما با دختران به شكلي بوده كه خود دختران هم بايدباور مي‌كردند.

اين رفتار خاص باعث شده كه خيلي از توانايي‌ها و استعداد‌هايشان‌ بروز پيدا نكند و به شكوفايي و خلاقيت‌ منجر نشود‌. نويسنده بخشي از كتاب را به دنياي آبي و صورتي اختصاص داده و مي‌گويد‌ در همه‌جاي دنيا رنگ صورتي را دخترانه تلقي مي‌كنند و رنگ آبي را پسرانه مي‌دانند. مثلا در اسباب‌بازي‌فروشي‌ها هرچه كه رنگ صورتي دارد‌ مي‌گويند دخترانه است و هرچه رنگ‌ آبي دارد مي‌گويند پسرانه است.
آن وقت سراغ اسباب‌بازي‌هاي صورتي كه مي‌رويد چرخ‌خياطي و جارو، وسايل آشپزخانه‌ و رختشويي مي‌بينيد وقتي سراغ اسباب‌بازي‌هاي آبي مي‌رويد، يك پازل ويژه خانه‌سازي مي‌بينيد، وسايل فكري مي‌بينيد و اين نشان مي‌دهد كه در همان كودكي به دختر مي‌گويند تو جارو بكن، ظرف ولباس بشوي، ‌در آشپزخانه كار كن، ولي به پسر مي‌خواهيم يك بازي فكري ياد بدهيم كه انديشيدن را تمرين كند و كار در بيرون از خانه را بياموزد. ما با دو گونه رفتار متناقض اين دختر و پسر را تربيت مي‌كنيم‌ و پرورش مي‌دهيم. اين رفتار‌ها در ذات اين دو جنس مخالف نيست.

با رفتار و تلقين‌ ما اين رفتار را به عنوان فرهنگ در درون آنها نهادينه مي‌كنيم و آنها هم به نسل بعدي منتقل مي‌كنند. نويسنده‌ نشان مي‌دهد در طول تاريخ در جوامع گوناگون‌ چه رفتار‌ها و نگرش‌هاي غلطي وجود داشت كه اجازه نداد نيمي از انسان‌هاي فعال جامعه وارد عرصه كار و فعاليت بشوند و خلاقيت‌هاي خود را بروز دهند‌ و در همين رابـ*ـطه‌ براي آنها مشكلات و گرفتاري‌هاي زيادي طي زمان‌هاي مختلف به وجود آمده است.
ماري هولمز نتيجه مي‌گيرد‌ و بسياري از كشور‌ها از جمله ايران را مثال مي‌زند كه پيشرفت‌هاي خيلي خوبي داشته‌اند‌ و يكي از تحولات در دوران بعد از انقلاب‌ اين است كه جمعيت دانشجويي چند برابر شده است و تعداد دختران دانشجو از تعداد دانشجويان پسر هم بيش‌تر است. يعني اين‌قدر تحول در بخش آموزش عالي در ارتباط با دختران داشته‌ايم، با اين همه، وقتي پست‌هاي كليدي‌ و مشاغل مهم را در سطح جامعه بررسي مي‌كنيم، مي‌بينيم زنان كمتر اين شانس و موقعيت را پيدا مي‌كنند كه در مشاغل مهم جاي بگيرند. حتي ممكن است‌ سطح تحصيلات آنها در مقايسه با مردان بيش‌تر و بالاتر هم باشد.

به هر حال، آن هنجار‌ها و باور‌ها و فرهنگي كه در جامعه وجود دارد‌ از ابتدا به شكلي بوده كه اين فضا را عادلانه فراهم نكرده كه هر دو گروه از بخت‌ و امكان مساوي براي تصدي مشاغل مهم‌ برخوردار باشند. اين فرهنگ و باور غلط در طول زمان درست مي‌شود. نويسنده مسائل جذابي را مطرح مي‌كند كه خواننده از مطالعه كتاب خسته نمي‌شود.
مثال‌هايي كه زده مي‌شود آن‌قدر جذاب و مستندند كه مخاطب را خسته نمي‌كنند. مطالب و مثال‌هاي جالب از كتاب‌هاي قديمي نقل مي‌شود؛ از گذشته‌هاي دور تا دوران امروز كه چه اتفاقي طي قرن‌ها افتاده تا به اين مرحله رسيديم. بعد نويسنده در اين كتاب آينده‌نگري‌هايي دارد كه در سال‌هاي آينده چه برنامه‌ها و چه سناريو‌هايي در پيش است‌ و ممكن است چه تحولاتي روي بدهد‌ و اين تحولات چه اندازه و چگونه مي‌تواند بر جنسيت افراد جامعه و رفتار فرهنگي آيندگان تاثير بگذارد.


انجمن رمان 98 | برترین انجمن رمان نویسی
رمان 98


| وقتي از جامعه شناسي حرف مي زنيم |

 

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,624
امتیاز واکنش
13,279
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
انديشمنداني همچون آگوست كنت، نظري متضاد داشته‌اند، يعني مخالف حضور زنان در اجتماع بوده‌اند. آيا هولمز براي آنان پاسخي دارد؟
ماري هولمز اين ديدگاه‌ها را نقل مي‌كند، ولي وقتي در اين كتاب پيش مي‌رويد‌، مي‌بينيد به اين ديدگاه‌ها انتقاد دارد و اين نظرات را رد مي‌كند. البته اين انديشمندان‌ مطالب را گفته‌اند، ولي ماري هولمز هم خيلي ملايم انتقاد‌هايش را مطرح مي‌كند. به اين معنا كه مي‌گويد ماكس وبر، دوركيم يا كنت يا افراد ديگر كه اين سخن‌ها را گفته‌اند، ‌اينها جامعه زمان خودشان را ديده‌اند و دنيايي كه خودشان در آن زندگي كرده‌اند و تجربه اندوخته‌اند و روابطي كه بين آحاد جامعه حاكم بوده و آنها شاهدش بودند.
شايد اگر جهان امروز را مي‌ديدند و با مردم عصر امروز و فرهنگ معاصر آشنا مي‌شدند‌، قطعا برداشت‌ آنها نسبت به اين مسائل و روابط افراد عوض مي‌شد؛ چون آن زمان شاهد چنين روابطي بودند كه ميراث زمان قبل از خودشان بود‌. تصور مي‌كردند همين است و جز اين نيست‌ و اصلا نمي‌توانستند‌ فكرش را بكنند كه يك روز روابط انسان‌ها شكل‌ ديگري پيدا كند.
بنابراين تحليل‌هايشان متناسب با فضاي فكري زمان خودشان بود. در عين اين‌كه ماري هولمز نوشته‌هاي اين انديشمندان را نقل مي‌كند و نقد سازنده‌اي هم بر آنها دارد؛ به شكلي به آنها حق مي‌دهد و مي‌گويد آنها آن دوران را ديده‌اند‌ بنابراين، آن نظرات براي آن دوران قابل قبول بود. يعني بردگي و برده‌داري به مرحله تكامل‌يافته‌تري رسيد.

از اين مجموعه كتاب‌هاي ديگري هم قرار بود منتشر شود. آيا اين كتاب‌ها به زبان انگليسي‌ يا ترجمه آنها منتشر مي‌شود؟
اين كتاب‌ها، مجموعه‌اي در ارتباط با جامعه‌شناسي و در استراليا‌ و كشور‌هاي انگليسي‌‌زبان، چند عنوان از اين مجموعه منتشر شده است. مثلا كتاب «هويت و زندگي روزمره» به زبان انگليسي‌ چاپ شده است. ولي هنوز به زبان‌ فارسي ترجمه نشده است. كتاب «شهر‌ها و زندگي روزمره» قرار است ظرف دو ماه آينده منتشر شود‌ ولي «فرهنگ و زندگي روزمره» حدود يك سال پيش به زبان اصلي منتشر شده بود، ولي هنوز به فارسي ترجمه و منتشر نشده است.
اين مجموعه سلسله كتاب‌هايي در حوزه جامعه‌شناسي است‌ كه ويراستار همه آنها شخصي به نام‌ آنتوني اليوت، جامعه‌شناس انگليسي‌‌الاصل‌ مقيم استرالياست‌. بعد هم در حوزه‌ جامعه‌شناسي ما نبايد جامعه‌شناسي امروز را در حوزه فلسفي و نظري در نظر داشته باشيم بلكه بايد جامعه‌شناسي را وارد زندگي روزمره‌ مردم بكنيم، يعني علم جامعه‌شناسي‌ بايد كاربردي شود‌. بنابراين مثال‌هاي ما بايد خيلي ملموس و برگرفته از زندگي روزانه مردم كوچه و بازار باشد.
دنياي امروز را با همه خوبي‌ها و بدي‌هايش، با همه كاستي‌ها و فراواني‌هايش بايد ديد و از منظر جامعه‌شناسي آن را تحليل و بررسي كرد. ما بايد ببينيم علم جامعه‌شناسي در دنياي امروز چه كار مي‌كند. احساسي كه انسان از امنيت دارد‌ احساسي كه از زندگي در شهرهاي مختلف دارد، احساسي كه از آزادي دارد، احساسي كه از ارتباطات دارد و...
اين مسائل بايد در جامعه‌شناسي امروز مورد مطالعه قرار گيرند.آقاي فكوهي در مقدمه‌اي كه براي كتاب شما نوشته‌اند، آورده‌اند‌: امتياز اساسي اين كتاب در اين‌ است كه جنسيت را در قالب زندگي روزمره به دور از مثال‌هاي انتزاعي و مباحث نظري‌ كل‌گرايانه‌ تحليل و توصيف مي‌كند.


انجمن رمان 98 | برترین انجمن رمان نویسی
رمان 98


| وقتي از جامعه شناسي حرف مي زنيم |

 

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,624
امتیاز واکنش
13,279
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
اولا زندگي عملي مردم‌ استراليا و انگلستان با زندگي مردم مشرق‌زمين، به‌ويژه زندگي مردم ايران‌ كه يك جامعه ديني است‌ فرق دارد. اين كتاب براي كدام‌ گروه از مخاطبان‌ نوشته شده است و چقدر به كار ما مي‌آيد؟
اين شايد بهترين سوالي باشد كه درباره اين كتاب مي‌توان مطرح كرد. سوال خيلي جالب و معناداري است. نويسنده‌ در كتاب خودش به اين موضوع اشاره مي‌كند و مي‌گويد كه مثلا من الان در شهري در جنوب استراليا يعني شهر آدلايد با آب و هواي خيلي خوب و سرسبز در كشوري پيشرفته با درآمد نسبتا عالي زندگي مي‌كنم.
چگونه مي‌توانم خودم را مقايسه كنم با زني كه در سودان در منطقه دارفور زندگي‌مي‌كند و از فقر و گرسنگي، قدرت فكر كردن ندارد يا با آن زني كه در افغانستان زندگي مي‌كند كشوري كه هم درگير جنگ داخلي است هم سال‌ها قدرت‌هاي بزرگ جهان آن را به اشغال خود درآورده‌اند و زنان اين كشور از ترس قادر نيستند‌ پا به بيرون از خانه بگذارند. اينها به سادگي با يكديگر قابل مقايسه نيستند‌.
ماري هولمز مي‌گويد با همه اين اوصاف بسياري از درد‌ها هستند كه در جوامع انساني مشتركند. ما وقتي صحبت از گرم‌ شدن كره زمين مي‌كنيم، زندگي براي هر دو گروه از اين زنان مشكل مي‌شود. وقتي از پاره‌شدن لايه ازن حرف مي‌زنيم‌، وقتي صحبت از تخريب محيط‌زيست مي‌كنيم، همه انسان‌ها اعم از فقير و غني دچار لطمه مي‌شوند.

وقتي كمبود منابع را مطرح مي‌كنيم يعني آينده بشريت‌ روي كره زمين با خطر مواجه مي‌شود‌. بحث آلودگي هوا در كشور‌هاي صنعتي و غير‌صنعتي به‌صورت يكسان وجود دارد و ضرر و زيان آن دامن زنان ثروتمند و فقير را‌ با هم مي‌گيرد اما يك درك كلي از مصائب جهاني مي‌توانيم داشته باشيم كه اين درك سبب مي‌شود انسان‌هاي ديگر را بفهميم‌ و مشكلات آنها را با پوست و گوشت خود لمس كنيم. چون اين‌ در‌د‌ها، درد‌هاي مشترك انساني‌اند‌. بايد سعي كنيم‌ اين معضلات را درك كنيم و به حل آنها بپردازيم.
رفع اين مشكلات احتياج به برنامه‌ريزي دارد. مشكلاتي كه در سطوح مختلف بين‌المللي مطرحند‌ ضروري است كه همه ما به حل آن اقدام كنيم و آنهايي كه برنامه‌ريزي‌ مي‌كنند و در سطوح بين‌المللي فعالند، به اين مسائل‌ و معضلات آگاه باشند، اما ماري هولمز تفاوت‌هاي زنان در جوامع شرقي با جوامع غربي را قبول دارد و با پذيرش همه مشكلات مشترك، معتقد است كه در هر كشوري بايد به فرهنگ بومي‌ همان كشور توجه كنيم و ببينيم كه راه‌حل‌هاي مشكلات اين گروه از زنان مطابق با فرهنگ و آداب خودشان چگونه است؟
بنابراين وي در اين كتاب دستور‌العملي صادر نمي‌كند كه ما بايد در همه كشور‌هاي دنيا اين‌گونه عمل كنيم و اطلاعاتي از همه كشور‌ها مي‌دهد كه ما مي‌توانيم با استفاده از اين اطلاعات و رهنمود‌هاي لازم به حل مشكلات جامعه خود بپردازيم مثلا در كشور خودمان همين‌ بحثي كه امروز مطرح است كه بايد اين فرهنگ را بومي‌سازي كنيم و ببينيم با اين دانشي كه داريم،
با امكاناتي كه هست با محدوديت‌ها و توانايي‌ها و قابليت‌هايي كه داريم‌ دانش جامعه‌شناسي‌ براي جامعه ايران چه راه‌حلي دارد؟ قطعا در جامعه‌ ما نقش بسياري از قيود در ارتباط با مسائل فرهنگي و مذهبي نسبت به بسياري از جوامع غربي‌ پررنگ‌تر است كه مي‌توان براساس نگرش ديني برنامه‌ريزي كرد.


انجمن رمان 98 | برترین انجمن رمان نویسی
رمان 98


| وقتي از جامعه شناسي حرف مي زنيم |

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا