- عضویت
- 6/2/20
- ارسال ها
- 7,624
- امتیاز واکنش
- 13,279
- امتیاز
- 428
- زمان حضور
- 82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
فیزیك علمی است كه روابط ریاضی یك پدیده را كه خاصیت تكرار داشته باشد بصورت یك قانون بیان می كند هر چند ممكن است تعاریف متفاوتی از فیزیك ارائه داد ولی مهم آن است كه علم فیزیك در مورد روابط بین اشیاء مادی بحث می كند.
● ابتدای فلسفه فیزیك
فلسفه ، این دانش در پی توضیح اصل پدیده هاست هر چند در تعریف فلسفه بزرگان زیادی اظهار نظر كرده اند می توان این تعریف هگل را ذكر كرد(فلسفه تحقیق اشیاء به اندیشه و دیده خرد است) شاید بتوان گفت فلسفه روشنی بخش راهی است كه دانش در آن طی مسیر می كند و به همین دلیل علم و فلسفه رابـ*ـطه ای بسیار نزدیك و پیوسته برای درك جهان دارند اگر كل دانش را یك خط فرض كنیم تا جایی كه مربوط به امور ماده و اشیا می شود را علم مادی و از آن به بعد كه در وراء ماده است را ماوراء ماده یا متافیزیك گویند با این مقدمه نظرات فلسفی كه توسط فیزیكدانان مطرح شده است را به طور مختصر مرور می كنیم.
بسیاری از دانشمندان اعصار گذشته از فلاسفه زمان خود بودند و تقریباً در تمام علوم زمانه خود احاطه داشتند در تاریخ مردانی از علوم مادی بودند كه در عین حال دلمشغولی فلسفی نیز داشتند و سعی می كردند دیدگاه فلسفی خود را با پیشرفت علوم همزمان سازند خوب برگردیم به زمان خلق فیزیك به صورت كلاسه شده كه از زمان گالیله و اسحاق نیوتن آغاز شد هنگامی كه اسحاق نیوتن اصل جاذبه عمومی و گرانش را بنیان نهاد پرسشهایی در مورد علیت مطرح شد از جمله اگر علت وزن جاذبه است پس علت جاذبه چیست؟
هر چند اسحاق نیوتن در جواب می گفت اگر ما با دیدن چرخ دنده های ساعت به طرز كار آن پی ببریم ولی شناختی از نیرویی كه باعث نوسان آونگ آن می شود نداشته باشیم همین پیشرفت خود گامی به جلو است و سعی می كرد از حیطه ای كه منجر به سئوالات فلسفی می شود دوری كندپس از موفقیت كارهای گالیله و اسحاق نیوتن دیگاه مكانیكی جهان بسیار رونق گرفت ظاهرا با در نظر گرفت هر سیستم به صورت یك دستگاه و بكار بردن قوانین اسحاق نیوتن می توانستند علت حركات و واكنشهای آن را توضیح دهند و این خود سرآغاز پرسشهایی در مورد موجبیت (جبر و اختیار)شد آیا انسان موجودی دارای اراده است و یا موجودی محكوم به قوانین مكانیكی است تصور مكانیكی كه بعد از قرن هفدهم با قوانین اسحاق نیوتن حمایت می شد تصویری كاملا مكانیكی از جهان ترسیم می كرد به طوری كه لاپلاس در جایی می گوید اگر ریاضیدان نابغه ای پیدا شد كه بتواند تحولات تك تك ذرات یك سیستم را محاسبه كند می تواند پیش بینی كند كل سیستم در لحظه بعد به چه صورت خواهد بود البته تفكر ماشینی فهم بسیاری از مسائل طبیعت را فراهم آورد و در قرن هفدهم مكانیك نیوتنی زیر بنای فلسفه مادی به رهبری هابز بود در این طرز تفكر انسان را همانند ماشینی تصور می كردند كه بدنی از ماده دارد حتی احساساتش را ناشی از حركت مكانیكی ذرات بدنش می دانستند و كل جهان مانند ماشین عظیمی شباهت می یافت كه هر كس در جای خود مانند چرخ دنده های ساعت مشغول كار می شد و هیچ اختیاری از خود نداشت و مسئول هیچ یك از اعمال خود نبود چون از خود اراده ای نداشت در این صورت آنچه را كه ما از آن احساس به اراده می كنیم چیست؟
انجمن رمان 98 | بهترین انجمن رمان نویسی
● ابتدای فلسفه فیزیك
فلسفه ، این دانش در پی توضیح اصل پدیده هاست هر چند در تعریف فلسفه بزرگان زیادی اظهار نظر كرده اند می توان این تعریف هگل را ذكر كرد(فلسفه تحقیق اشیاء به اندیشه و دیده خرد است) شاید بتوان گفت فلسفه روشنی بخش راهی است كه دانش در آن طی مسیر می كند و به همین دلیل علم و فلسفه رابـ*ـطه ای بسیار نزدیك و پیوسته برای درك جهان دارند اگر كل دانش را یك خط فرض كنیم تا جایی كه مربوط به امور ماده و اشیا می شود را علم مادی و از آن به بعد كه در وراء ماده است را ماوراء ماده یا متافیزیك گویند با این مقدمه نظرات فلسفی كه توسط فیزیكدانان مطرح شده است را به طور مختصر مرور می كنیم.
بسیاری از دانشمندان اعصار گذشته از فلاسفه زمان خود بودند و تقریباً در تمام علوم زمانه خود احاطه داشتند در تاریخ مردانی از علوم مادی بودند كه در عین حال دلمشغولی فلسفی نیز داشتند و سعی می كردند دیدگاه فلسفی خود را با پیشرفت علوم همزمان سازند خوب برگردیم به زمان خلق فیزیك به صورت كلاسه شده كه از زمان گالیله و اسحاق نیوتن آغاز شد هنگامی كه اسحاق نیوتن اصل جاذبه عمومی و گرانش را بنیان نهاد پرسشهایی در مورد علیت مطرح شد از جمله اگر علت وزن جاذبه است پس علت جاذبه چیست؟
هر چند اسحاق نیوتن در جواب می گفت اگر ما با دیدن چرخ دنده های ساعت به طرز كار آن پی ببریم ولی شناختی از نیرویی كه باعث نوسان آونگ آن می شود نداشته باشیم همین پیشرفت خود گامی به جلو است و سعی می كرد از حیطه ای كه منجر به سئوالات فلسفی می شود دوری كندپس از موفقیت كارهای گالیله و اسحاق نیوتن دیگاه مكانیكی جهان بسیار رونق گرفت ظاهرا با در نظر گرفت هر سیستم به صورت یك دستگاه و بكار بردن قوانین اسحاق نیوتن می توانستند علت حركات و واكنشهای آن را توضیح دهند و این خود سرآغاز پرسشهایی در مورد موجبیت (جبر و اختیار)شد آیا انسان موجودی دارای اراده است و یا موجودی محكوم به قوانین مكانیكی است تصور مكانیكی كه بعد از قرن هفدهم با قوانین اسحاق نیوتن حمایت می شد تصویری كاملا مكانیكی از جهان ترسیم می كرد به طوری كه لاپلاس در جایی می گوید اگر ریاضیدان نابغه ای پیدا شد كه بتواند تحولات تك تك ذرات یك سیستم را محاسبه كند می تواند پیش بینی كند كل سیستم در لحظه بعد به چه صورت خواهد بود البته تفكر ماشینی فهم بسیاری از مسائل طبیعت را فراهم آورد و در قرن هفدهم مكانیك نیوتنی زیر بنای فلسفه مادی به رهبری هابز بود در این طرز تفكر انسان را همانند ماشینی تصور می كردند كه بدنی از ماده دارد حتی احساساتش را ناشی از حركت مكانیكی ذرات بدنش می دانستند و كل جهان مانند ماشین عظیمی شباهت می یافت كه هر كس در جای خود مانند چرخ دنده های ساعت مشغول كار می شد و هیچ اختیاری از خود نداشت و مسئول هیچ یك از اعمال خود نبود چون از خود اراده ای نداشت در این صورت آنچه را كه ما از آن احساس به اراده می كنیم چیست؟
انجمن رمان 98 | بهترین انجمن رمان نویسی
_ متافیزیک و فلسفه _
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com