- عضویت
- 6/2/20
- ارسال ها
- 7,624
- امتیاز واکنش
- 13,279
- امتیاز
- 428
- زمان حضور
- 82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
مذاهب گوناگون در تاریخ بوجود آمده، تكامل یافته و از بین رفته اند. آنچه اساسأ در همه آنها مشترك است اعتقاد به یك سری اصول متافیزیكی است. در كلی ترین شكل خود اصول متافیزیك عبارتند از نظریات ما درباره منشا جهان، ساختمان جهان، و آینده جهان.
هرچند پیشرفت علم و دانش بشر از معماهای بیشتری پرده برداشته و عمق و گسترش بیشتری مییابد، ولیكن این سوألات كماكان برجای خود باقی میمانند. مثلأ با مشخص شدن منشأ منظومه شمسی، ساختمان ، و آینده آن، همین سوألات درباره كهكشان راه شیری طرح شدند، و بعد از آن درباره مجموعه های كهكشان ها و غیره.
در جهان بی نهایت كوچك ها، یا درك ما از اتم، سوالات درباره ساختمان جهان از بحث اتم به بحث اجزاء اتم نظیر الكترون و پروتون تبدیل شد، و بعد از كشف بیش از ۲۰۰ جزء اتم از الكترون تا مزون، امروزه بحث های در باره ساختمان جهان یك سطح عمیق تر شده و بحث ها بر روی كوارك ها متمركز شده است. در نتیجه بر عكس تصورتقلیل گرایان، كه توسعه علم را پایان متافیزیك تصور میكردند، واقعیت چنین نشده است.
البته یك دیدگاه متافیزیكی میتواند سعی كند بیشتر در تطابق با دستاوردهای علم باشد، و بر ستون های علم استوار باشد، یا اینكه میتواند بر دانش هزاران سال پیش استوار بوده، و بر ایمان و رأی انبیأ تكیه زند. این انتخاب را میتوان اساسی ترین وجه تمایز منافیزیك مذهبی از متافیزیك فلسفی دانست. به قول فرانسیس بیكن مذهب از ایمان آغاز كرده و از خرد برای اثبات خود سود میجوید، در صورتیكه فلسفه با خرد آغاز كرده و میتواند به ایمان ارتقاء یابد. اینكه همه مكاتیب فلسفی و مذاهب را بتوان اینچنین متمایز كرد نیز محرز نیست، ولیكن وجود دو نوع متافیزیك مذهبی و فلسفی غیر قابل انكار است، وآشكار است كه داشتن یك دیدگاه عمومی از جهان كمك میكند كه انسان جایگاه خود را در كلیت بزرگتری درك كند و زندگی غنی تر و پر معنی تری را دنبال كند.
البته در فرهنگهای گوناگون متافیریك و نیاز به آن متفاوت بوده است.
مثلأ در متافیریك مذاهب ابراهیمی، اعتقاد به یك خدا كه خالق این جهان است وجود دارد، و آن خدا از طریق ارسال پیامبران خود، اراده خود برای بشر را تعیین نموده است. در این دیدگاه مناسبت انسان و كل هستی، رابـ*ـطه خالق و مخلوق است، گوئی كه این خدا بسان انسان ابزار ساز، محصول می آفریند، و یا همچون موجودات بیولوژیك، فرزند تولید میكند. اكثر متفكرین مذاهب ابراهیمی، تصویر خدا-شخصی از هستی دارند، تا جائی كه انسان را نه فقط مخلوق، بلكه حتی "بنده خدا" میخوانند.
اما از سوی دیگر متافیزیك مذهب بودائیسم بیشتر به متافیزیك فلسفی شباهت دارد تا به متافیریك مذهبی. مثلا در متافیزیك بودائیسم، درك از هستی، یك درك تكاملی است، ولی لارم به ذكر است كه هرچند بیان فلسفی بودائیسم همانند فلسفه هگل است، ولی بودائیسم در واقع پراتیك تعمق اندیشمند Meditation است، كه مساوی توضیح فلسفی اش نیست . از سوی دیگر لازم به یادآوری است كه اعتقاداتی نظیر تناسخ در بودائیسم، با علم در تطابق نیستند.
انجمن رمان 98 | بهترین انجمن رمان نویسی
هرچند پیشرفت علم و دانش بشر از معماهای بیشتری پرده برداشته و عمق و گسترش بیشتری مییابد، ولیكن این سوألات كماكان برجای خود باقی میمانند. مثلأ با مشخص شدن منشأ منظومه شمسی، ساختمان ، و آینده آن، همین سوألات درباره كهكشان راه شیری طرح شدند، و بعد از آن درباره مجموعه های كهكشان ها و غیره.
در جهان بی نهایت كوچك ها، یا درك ما از اتم، سوالات درباره ساختمان جهان از بحث اتم به بحث اجزاء اتم نظیر الكترون و پروتون تبدیل شد، و بعد از كشف بیش از ۲۰۰ جزء اتم از الكترون تا مزون، امروزه بحث های در باره ساختمان جهان یك سطح عمیق تر شده و بحث ها بر روی كوارك ها متمركز شده است. در نتیجه بر عكس تصورتقلیل گرایان، كه توسعه علم را پایان متافیزیك تصور میكردند، واقعیت چنین نشده است.
البته یك دیدگاه متافیزیكی میتواند سعی كند بیشتر در تطابق با دستاوردهای علم باشد، و بر ستون های علم استوار باشد، یا اینكه میتواند بر دانش هزاران سال پیش استوار بوده، و بر ایمان و رأی انبیأ تكیه زند. این انتخاب را میتوان اساسی ترین وجه تمایز منافیزیك مذهبی از متافیزیك فلسفی دانست. به قول فرانسیس بیكن مذهب از ایمان آغاز كرده و از خرد برای اثبات خود سود میجوید، در صورتیكه فلسفه با خرد آغاز كرده و میتواند به ایمان ارتقاء یابد. اینكه همه مكاتیب فلسفی و مذاهب را بتوان اینچنین متمایز كرد نیز محرز نیست، ولیكن وجود دو نوع متافیزیك مذهبی و فلسفی غیر قابل انكار است، وآشكار است كه داشتن یك دیدگاه عمومی از جهان كمك میكند كه انسان جایگاه خود را در كلیت بزرگتری درك كند و زندگی غنی تر و پر معنی تری را دنبال كند.
البته در فرهنگهای گوناگون متافیریك و نیاز به آن متفاوت بوده است.
مثلأ در متافیریك مذاهب ابراهیمی، اعتقاد به یك خدا كه خالق این جهان است وجود دارد، و آن خدا از طریق ارسال پیامبران خود، اراده خود برای بشر را تعیین نموده است. در این دیدگاه مناسبت انسان و كل هستی، رابـ*ـطه خالق و مخلوق است، گوئی كه این خدا بسان انسان ابزار ساز، محصول می آفریند، و یا همچون موجودات بیولوژیك، فرزند تولید میكند. اكثر متفكرین مذاهب ابراهیمی، تصویر خدا-شخصی از هستی دارند، تا جائی كه انسان را نه فقط مخلوق، بلكه حتی "بنده خدا" میخوانند.
اما از سوی دیگر متافیزیك مذهب بودائیسم بیشتر به متافیزیك فلسفی شباهت دارد تا به متافیریك مذهبی. مثلا در متافیزیك بودائیسم، درك از هستی، یك درك تكاملی است، ولی لارم به ذكر است كه هرچند بیان فلسفی بودائیسم همانند فلسفه هگل است، ولی بودائیسم در واقع پراتیك تعمق اندیشمند Meditation است، كه مساوی توضیح فلسفی اش نیست . از سوی دیگر لازم به یادآوری است كه اعتقاداتی نظیر تناسخ در بودائیسم، با علم در تطابق نیستند.
انجمن رمان 98 | بهترین انجمن رمان نویسی
_ متافیزیک و مذهب _
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com