خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
چو گشتاسپ را داد لهراسپ عرش فرود آمد از عرش و بربست رخت
به بلخ گزین شد بر آن نوبهار که یزدان پرستان بدان روزگار
مر آن جای را داشتندی چنان که مر مکه را تا زیان این زمان
بدان خانه شد شاه یزدان پرست فرودآمد از جایگاه نشست
ببست آن در آفرین خانه را نماند اندرو خویش و بیگانه را
بپوشید جامه‌ی پرستش پلاس خرد را چنان کرد باید سپاس


دقیقی | اشعار

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Setareh7

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
بیفگند یاره فرو هشت موی سوی روشن دادگر کرد روی
همی بود سی سال پیشش به پای برین سان پرستید باید خدای
نیایش همی کرد خورشید را چنان بوده بد راه جمشید را
چو گشتاسپ بر شد به عرش پدر که هم فر او داشت و بخت پدر
به سر برنهاد آن پدر داده تاج که زیبنده باشد بر آزاده تاج
منم گفت یزدان پرستنده شاه مرا ایزد پاک داد این کلاه
بدان داد ما را کلاه بزرگ که بیرون کنیم ازرم میش گرگ
سوی راه ورزان نیازیم چنگ بر آزاده گیتی نداریم تنگ


دقیقی | اشعار

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Setareh7

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
مگر شاه ارجاسپ توران خدای که دیوان بدندی به پیشش بپای
گزیتش نپذرفت و نشنید پند اگر پند نشنید زو دید بند
وزو بستدی نیزهر سال باژ چرا داد باید به هامال باژ
چو یک چند سالان برآمد برین درختی پدید آمد اندر زمین
در ایوان گشتاسپ بر سوی کاخ درختی گشن بود بسیار شاخ
همه برگ وی پند و بارش خرد کسی کو خرد پرورد کی مرد
خجسته نبی نام او زردهشت که آهرمن بد کنش را بکشت


دقیقی | اشعار

 
  • تشکر
Reactions: Setareh7

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
به شاه کیان گفت پیغمبرم سوی تو خرد رهنمون آورم
جهان آفرین گفت بپذیر دین نگه کن بر این آسمان و زمین
که بی‌خاک و آبش برآورده‌اند نگه کن بدوتاش چون کرده‌اند
نگر تا تواند چنین کرد کس مگر من که هستم جهاندار و بس
گر ایدونک دانی که من کردم این مرا خواند باید جهان آفرین
ز گوینده بپذیر تو دین اوی بیاموز ازو راه و آیین اوی
نگر تا چه گوید بر آن کارکن خرد برگزین این جهان خوار کن
بیاموز آیین و دین بهی که بی دین ناخوب باشد مهی


دقیقی | اشعار

 
  • تشکر
Reactions: Setareh7

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
چو بشنید ازوشاه به دین به پذیرفت ازو راه و آیین به
نبرده برادرش فرخ زریر کجا ژنده پیل آوریدی به زیر
ز شاهان شه پیر گشته به بلخ جهان بر دل ریش او گشته تلخ
شده زار و بیمار و بیهوش و توش به نزدیک او زهر مانند نوش
سران و بزرگان و هر مهتران پزشکان دانا و نام‌آوران
بر آن جادوی چارها ساختند نه سود آمد از هرچ انداختند
پس این زردهشت پیمبرش گفت کزو دین ایزد نشاید نهفت
که چون دین پذیرد ز روز نخست شود رسته از درد و گردد درست


دقیقی | اشعار

 
  • تشکر
Reactions: Setareh7

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
گوا کرد مر سرو آزاد را چنین گستراند خرد داد را
چو چندی برآمد برین سالیان مر آن سرو را شد ستبرش میان
چنان گشت آزاد سرو بلند که بر گرد او برنگشتی کمند
چو بسیار برگشت و بسیار شاخ بکرد از بر او یکی خوب کاخ
چهل رش به بالا و پهنا چهل نکرد از بنه اندرو آب و گل
دو ایوان برآورد از زر پاک زمینش ز سیم و ز عنبرش خاک
بر او برنگارید جمشید را پرستنده مر ماه و خورشید را
فریدونش را نیز با گاوسار بفرمود کردن بر آنجا نگار


دقیقی | اشعار

 
  • تشکر
Reactions: Setareh7

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
شهنشاه و زین پس زریر سوار همه دین پذیرنده از شهریار
همه سوی شاه زمین آمدند ببستند کشتی به دین آمدند
پدید آمد آن فره ایزدی برفت از دل بدسگالان بدی
پر از نور مینو ببد دخمه‌ها وز آلودگی پاک شد تخمه‌ها
پس آزاده گشتاسپ برشد به گاه فرستاد هر سو به کشور سپاه
پراگند اندر جهان موبدان نهاد از بر آذران گنبدان
نخست آذر مهر بر زین نهاد به کشمر نگر تا چه آیین نهاد
یکی سرو آزاده بود از بهشت به پیش در آذر آن را بکشت
نبشتی بر زاد سرو سهی که پذرفت گشتاسپ دین بهی


دقیقی | اشعار

 
  • تشکر
Reactions: Setareh7

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
همه مهتران را بر آنجا نگاشت نگر تا چنان کامگاری که داشت؟
چو نیکو شد آن نامور کاخ زر به دیوارها برنشانده گهر
به گردش یکی باره کرد آهنین نشست اندرو کرد شاه زمین
فرستاد هر سو به کشور پیام که چون سرو کشمر به گیتی کدام
ز مینو فرستاد زی من خدای مرا گفت زینجا به مینو گرای
کنون هر ک این پند من بشنوید پیاده سوی سرو کشمر روید
بگیرید پند ار دهد زردهشت به سوی بت چین بدارید پشت


دقیقی | اشعار

 
  • تشکر
Reactions: Setareh7

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
هبه برزو فرشاه ایرانیان ببندید کشتی همه برمیان
در آیین پیشینیان منگرید برین سایه‌ی سروبن بگذرید
سوی گنبد آذر آرید روی به فرمان پیغمبر راست گوی
پراگنده فرمانش اندر جهان سوی نامداران و سوی مهان
همه نامداران به فرمان اوی سوی سرو کشمر نهادند روی
پرستشکده گشت زان سان که پشت ببست اندرو دیو را زردهشت
بهشتیش خوان ار ندانی همی چرا سرو کشمرش خوانی همی
چرا کش نخوانی نهال بهشت که شاه کیانش به کشمر بکشت


دقیقی | اشعار

 
  • تشکر
Reactions: Setareh7

ASaLi_Nh8ay

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/2/20
ارسال ها
7,644
امتیاز واکنش
13,283
امتیاز
428
محل سکونت
خیابآن بَهآر | کوچه اُردی‌بهشت | پِلآکِ 1
زمان حضور
82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
چو چندی برآمد برین روزگار خجسته ببود اختر شهریار
به شاه کیان گفت زردشت پیر که در دین ما این نباشد هژیر
که تو باژ بدهی به سالار چین نه اندر خور دین ما باشد این
نباشم برین نیز همداستان که شاهان ما درگه باستان
به ترکان نداد ایچ کس باژ و ساو برین روزگار گذشته بتاو
پذیرفت گشتاسپ گفتا که نیز نفرمایمش دادن این باژ چیز
پس آگاه شد نره دیوی ازین هم اندر زمان شد سوی شاه چین
بدو گفت کای شهریار جهان جهان یکسره پیش تو چون کهان
بجای آوریدند فرمان تو نتابد کسی سر ز پیمان تو
مگر پورلهراسپ گشتاسپ شاه که آرد همی سوی ترکان سپاه
بکرد آشکارا همی دشمنی ابا تو چنو کرد یا رد منی
چو ارجاسپ بشیند گفتار دیو فرود آمد از گاه گیهان خدیو


دقیقی | اشعار

 
  • تشکر
Reactions: Setareh7
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا