خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

!MeŁłКa ƝasłƦłaƝ!

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
3/10/19
ارسال ها
1,150
امتیاز واکنش
10,424
امتیاز
323
زمان حضور
73 روز 8 ساعت 4 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام رمان: اسویلتر
نام نویسندگان: ملیکا نصیریان، افشین جوان
ژانر: عشقانه، جنایی
خلاصه:
مایکل، پسری آمریکایی ساکن در شهر نیویورک، در یک شرکت بازاریابی اینترنتی مشغول به کار است. او در آن شهر تنها به سر می‌برد و خانواده اش را در یک تصادف از دست داده. پسر باهوشی است که رویای یک زندگی ساده و آرام را دارد؛ اما اتفاقات گوناگونی در آینده ای نزدیک برایش رخ خواهد داد که موجب آشنایی اش با دختر ایرانی به نام رزا شده و ...



نقد و بررسی رمان اسویلتر | ملیکا نصیریان، افشین جوان کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Narges_Alioghli، bita sadeghi و 4 نفر دیگر

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,430
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
بسم هو
"نقد رمان اسویلتر"

  • جلد رمان، کاملا بر فضای رمان تسلط دارد. مایکل را فردی مقتدر جلوه می‌دهد و این نوید را به خواننده می‌دهد که در متن، با صحنه‌های پر قدرت مواجه است.
  • خلاصه خوبی داشتید اما اگر ابهام بیشتر در آن قرار داشت زیباتر می‌شد.یکی از سوالاتی که در خلاصه ذهن خواننده را مشوش می‌کرد این بود که چرا با قدرتی که ما در جلد از او می‌بینیم و علاقه ای که مردم به زندگی مرفه دارند، او همچنان بر داشتن یک زندگی ساده مصمم است؟! در نوشتن خلاصه تا حد زیادی موفق بودید و من از این بابت به شما تبریک می‌گویم!
  • در بخش هایی از رمان، اغراق زیادی وجود داشت. مایکل با توجه به توصیفات، اندامی متوسط داشته اما چطور ممکن است به راحتی بتواند با چند مرد هیکلی مبارزه کند؟! به نظرم اگر کمی از درشتی هیکل افراد متقابل بکاهید، قابل باور خواهد بود. موادی دیگر نیز مانند موتور سواری مایکل و یا کشتن 23 نفر و به تنهایی، وجود دارد! بهتر است کمی از توصیفات اغراق آمیز در مورد او بکاهید. اجازه دهید کمی در این مواقع حساس دست و پایش را گم کند و به فکر چاره باشد، نه این که مانند افراد حرفه ای عمل کند.
  • در رمان باید خصوصیات مکان و به خصوص افراد، به مراتب توضیح داده شود؛ اما شاهد هستیم که در پست اول، مایکل به ناگهان شروع به توصیف خصوصیات ظاهری خود می‌کند. در بعضی از پست‌ها هم اوضاع به همین منوال است و توصیفات ظاهری به یک آن در دو جمله به اتمام می‌رسد.
مثال: دستی در موهای مدل انگلیسی‌ زیتونی‌ام، که به تازگی رنگ بنفش خوشرنگی بهش زده بودم؛ کشیدم. چشمان آبی کشیده و نسبتا ریز و پوست سفیدی داشتم که لکه های کمی درش به چشم می‌خورد! هیکل معمولی هم داشتم که تقریبا ازش راضی بودم. No
به روی صندلی متحرکم نشستم و آبی چشمانم را به روزنامه‌ی در دستم انداختم. به موهای به رنگ بنفشم دستی کشیدم و کلافه، سرم را به لبه صندلی گذاشتم! Yes
و...
  • غلط‌های املایی به ندرت رمان یافت می‌شد!
محصابه: مصاحبه/ نگاه از او گرفتنم: نگاه از او گرفتم "پارت دو"
  • رمان سیر تقریبا تندی دارد، پیشنهاد می‌شود کمی از سرعت آن کم کنید و بیشتر به جزئیات بپردازید و یا از گذشته مایکل یاد کنید!
  • در رمان به ندرت مشاهده می‌شود که دیالوگ‌ها گاهاٌ محاوره ای و گاهاً ادبی هستند. یک دست کردن آن‌ها و تبدیل تمامی دیالوگ‌ها به زبان گفتاری (محاوره‌ای) تاثیر زیادی در دلکش بودن متن دارد.
  • در دومین پستی که توسط شخصِ افشین جوان گذاشته شده، مایکل خود را "مایکل ترته" معرفی می‌کند؛ در حالی که در پست‌های اولیه که همسایه مایکل به خانه او رفته بود، او را " آقای جایناز" خطاب کرد! مایکل جایناز یا مایکل ترته؟! مسئله این است! :tongueym:
  • مونولوگ هم مانند دیالوگ، هم ادبی بود و هم محاوره ای! بهتر است مونولوگ‌ها به صورت یک دست ادبی شوند.
  • یاد گرفتن زبان فارسی آن چنان هم راحت نیست! حداقل نمی‌توان آن در چند ساعت آموخت! حتی ساکنان ایران هم گاهی معنای کلمه ای را نمی‌دانند و یا حتی در تلفظ یک کلمه دچار مشکل می‌شوند. شاید یک فرد آمریکایی بتواند فارسی صحبت کند اما قطعاٌ فهمیدن معانی کلماتی که بر زبان جاری می‌کند، زمان زیادی می‌برد! پیشنهاد می‌کنم بخشی که در آن به آموختن زبان فارسی به او پرداخته اید را کمی ویرایش کنید. اجازه دهید کمی سختی ببیند! همچنین بهتر است او در آینده با زبان فارسی دچار مشکل شود.
  • رمان تا حدی باز بود! رابـ*ـطه بین دختر و پسر، دست نخوردگی یک دختر و جام‌های ش*را**ب و ع*ر**ق! حتما کلمات دیگری را جایگزین این کلمات کنید. برای مثال جام‌های ش*را**ب و ع**ر*ق: جام‌های نوشیدنی. این نوع کلمات نه تنها از کیفیت رمان می‌کاهد بلکه ممکن است در آینده سایت را گریبان گیر اخطار کند!
  • با توجه به محتوای رمان و اتفاقات فرا زمینی در متن، توصیه می‌کنم ژانر تخیلی را به جمع ژانرهای رمان اضافه کنید!
  • شما عزیزان سعی داشتید در رمان مایکل را فردی فوق العاده جلوه دهید و موفق هم شدید. او در رمان بی نهایت شجاع، قدرتمند، باهوش و بی باک ظاهر شد!
  • احساسات در رمان به خوبی به نمایش گذاشته شده بودند. با قدرت و به همین منوال به بیان احساسات ادامه دهید.
  • رمان دقیقا به مانند فیلم و سریال هست! خواننده تمایل دارد همه چیز را ببیند و با گاهی کامل از فضای اطراف فیلم را دنبال کند. او دوست دارد بر فضا تسلط داشته باشد. اگر بتوانید چنین فضایی را در رمان برای او فراهم کنید، با تصور خوبی از فضا، به خواندن آن مشتاق خواهد شد. توصیفات مکان تاثیر زیادی در علاقه مندی خواننده به رمان دارد. سعی کنید توصیفات مکان و زمان را در رمان بیشتر کنید و آن را به مراتب در ذهن خواننده بگنجانید.
رمان شما در حال حاضر به دریافت هیچ تگی مجاز نیست؛ اما می‌توانید بعد از حل مشکلات رمان و بررسی مجدد، خواستار تگ برگزیده برای رمان خود باشید!
این رمان را به همه کاربران به خصوص به علاقه مندان ژانر جنایی و تخیلی پیشنهاد می‌کنم.

با تشکر از نویسندگان عزیز و با آرزوی کامیابی! :rose:
98/12/08
کادر نقد
رمان 98


نقد و بررسی رمان اسویلتر | ملیکا نصیریان، افشین جوان کاربران انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • تشویق
Reactions: MĀŘÝM، mahaflaki، Narges_Alioghli و 7 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا