- عضویت
- 6/2/20
- ارسال ها
- 7,624
- امتیاز واکنش
- 13,279
- امتیاز
- 428
- زمان حضور
- 82 روز 4 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
وسواس نماز چیست ؟
وسوسه و شک از القائات شیطان است، همان طور که طمانینه و خلوص و ثبات از الطاف خداوند رحمان می باشد تفصیل این اجمال آن است که قلب انسان دو وجه دارد:وجهی به دنیا مربوط است و وجهی به آخرت، لذا به تعمیر و آبادانی هر دو عالم همت دارد، هر گاه وجه دنیایی در قلب، نیرومند شد و یکسره به آبادانی دنیا پرداخت و به لـ*ـذت های دنیایی مشغول گردید، القائاتی شیطانی در آن پیدا می شود که همه منشأ خیال ها و گمان های باطل خواهند بود، دراین حالت اراده نیز تابع این القائات می شود و در ادامه، اعمال انسان نیز شیطانی می شوند و طبعاً وسوسه ، شک ، تردید و خیال های باطل در بدن موثر واقع می شوند. متقابلاً هر گاه انسان متوجه آبادانی امور آخرت گردد و به عالم غیب و ملکوت توجه نماید، حالت استغاثه ، اطمینان و طمأنینه در قلب ایجاد می شود و در نتیجه اعمال ظاهر و باطن بر موازین حکمت و عقل صورت خواهند گرفت. متناسب این مقوله روایتی از امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا (ص) است:" نیست مومنی مگر این که برای قلبش دو گوش است، گوشی که در آن فرشته می دمد و گوشی که در آن شیطان وسوسه کن می دمد، خداوند مومن را به فرشته تایید می کند."یکی از موانع حضور قلب در نماز، توجه زیاد و وسواس داشتن در قرائت است که موجب میشود نمازگزار از باطن و حقیقت نماز به ظاهر توجه کند و به جای توجه کردن به معانی نماز و کسب حضور قلب به الفاظ و چگونگی تلفظ آنها مشغول گردد.
یکی از این موانع، توجه زیاد و وسواس داشتن در قرائت است که موجب میشود نمازگزار از باطن و حقیقت نماز به ظاهر توجه کند و به جای توجه کردن به معانی نماز و کسب حضور قلب به الفاظ و چگونگی تلفظ آنها مشغول گردد، اگر چه رعایت قرائت، از شرایط صحت نماز است، ولیکن شرط صوری است و باید در حد تکلیف آن را انجام داد و نیز از توجه زیاد به ظاهر، باید پرهیز کرد. بازیابی و تشخیص روح و حقیقت نماز از ظاهر و صورت آن، در درمان این مرض کمک مینماید. باید بداند که رعایت قرائت و امثال آن، از احکام ظاهریه نماز و عبادت هستند و باید در حد اعتدال و تکلیف به آنها توجه کرد و حضور قلب و تخلیه قلب از اغیار از شرایط باطنیه نماز است و حقیقت نماز با وجود آن معنا پیدا میکند که هر چه توجه به این معنا زیادتر باشد، نماز کاملتر خواهد شد، چرا که باطن نماز بر خلاف ظاهر آن، محدود به حدی نیست. باید دانسته شود که فرق نماز امیرالمؤمنین علیه السلام با نماز ما در حضور قلب به خدا است نه به مد و لا الضالین و قرائت کاملتر آن حضرت.”
وسواس در نماز
شخصی در قرائت حمد گرفتار وسواس شده بود، به طوری که کلمه ای را چندین بار تکرار می کرد. در رساله برخی از مراجع تقلید خوانده بود که نماز او اشکال دارد، لذا از این امر بسیار ناراحت و نگران تکلیف نمازهای گذشته اش بود. نزد من آمده و پرسید:تکلیفم چیست؟
از آنجایی که مرحوم آیت اللّه خویی رحمه الله و جمعی از فقهای معاصر (حفظهم اللّه ) فرموده اند نماز صحیح است و چون فقهای دیگر، احتیاط واجب نموده اند و شما هم از مرجعی تقلید نموده اید که احتیاط واجب داشته اند، لذا می توانید به یکی از مراجعی رجوع کنید که نماز را صحیح می دانند و بنا بر فتوای آن مرجع، نمازهای گذشته شما هم صحیح است، لیکن تا می توانی باید اعتنا به وسوسه نکنی.
مردی به خدمت خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله آمد و گفت:یا رسول اللّه ! به تو شکایت می کنم از وسوسه هایی که در نماز بر من وارد می شود، تا آنجا که نمی دانم چقدر نماز خوانده ام، زیاد خوانده ام یا کم؟ حضرت صلی الله علیه و آله فرمود:«وقتی داخل نماز شدی، با انگشت شهادت دست راست، بر ران چپ خود بزن و بگو:بِسْمِ اللّه وَ بِاللّه ، تَوَکلْتُ عَلَی اللّه ، أَعُوذُ بِاللّه السَّمیعِ الْعَلیمِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ، در این هنگام او را رد خواهد کرد».
قالَ الْباقِرُ علیه السلام :«إِذا کثُرَ عَلَیک السَّهْوُ فَامْضِ عَلی صَلاتِک فَإِنَّهُ یوشَک أَنْ یدَعَک إِنَّما هُوَ مِنَ الشَّیطانِ»؛
امام باقر علیه السلام فرمود:«هر گاه در نماز شک بر تو زیاد شد، اعتنا مکن، زیرا این وسوسه از شیطان است و ممکن است تو را از کار بازدارد».
قالَ الصّادِقُ علیه السلام :«إِذا کثُرَ عَلَیک السَّهْوُ فَامْضِ فی صَلاتِک»؛
امام صادق علیه السلام فرمود:«هر گاه شک تو در نماز زیاد شد، پس نمازت را ادامه بده و اعاده نکن».
عَنْ أَبیعَبْدِاللّه علیه السلام فِی الرَّجُلِ یکثُرُ عَلَیهِ الْوَهْمُ فِی الصَّلاةِ فَیشُک فِی الرُّکوعِ فَلایدْری أَرْکعَ أَمْ لا، وَ یشُک فِی السُّجُودِ فَلایدْری أَسَجَدَ أَمْ لا، فَقالَ:«لایسْجُدُ وَ لایرْکعُ وَ یمْضی فی صَلاتِهِ حَتّی یسْتَیقِنَ یقینا»؛
عمار از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود:«اگر کسی در نماز زیاد شک می کند راجع به رکوع، نمی داند که آن را به جای آورده یا نه، هم چنین سجده را نمی داند که به جای آورده است یا نه، باید نماز خود را ادامه دهد و اعتنایی به شک نکند، مگر این که یقین کند که رکوع یا سجده را به جای نیاورده که در این صورت، باید آن را به جای آورد».
عَنْ عَلِی بْنِ أَبیحَمْزَةٍ عَنْ رَجُلٍ صالِحٍ علیه السلام قالَ:سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یشُک فَلایدْری واحِدَةً صَلّی أَوِ اثْنَتَینِ أَوْ ثَلاثا أَوْ أَرْبَعا یلْتَبِسُ عَلَیهِ صَلاتُهُ، قالَ:«کلُّ ذا»؟ قالَ:قُلْتُ:نَعَمْ، قالَ:«فَلْیمْضِ فی صَلاتِهِ وَ یتَعَوَّذُ بِاللّه مِنَ الشَّیطانِ فَإِنَّهُ یوشَک أَنْ یذْهَبَ عَنْهُ»؛
علی بن ابی حمزه گفت:از معصوم علیه السلام پرسیدم:کسی که در نماز شک می کند و نمی داند که یک رکعت خوانده یا دو یا سه یا چهار رکعت، چه وظیفه ای دارد؟ فرمود:«همه اینها با هم واقع شده است»؟ عرض کردم:بلی.
فرمود:«نماز را تمام کند و پناه ببرد به خدا از شر شیطان، امید است که وسواس از او برطرف شود».
قالَ الصّادِقُ علیه السلام :«إِذا کانَ الرَّجُلُ مِمَّنْ یسْهُوا فی کلِّ ثَلاثٍ فَهُوَ مِمَّنْ کثُرَ عَلَیهِ السَّهْوُ»؛امام صادق علیه السلام فرمود:«هر گاه شخصی از کسانی باشد که در هر سه نماز خالی از شک نباشد، وی از اشخاص کثیرالشک است».
وقتی وسواس در قرائت داریم
هدف اصلی از عبادت، تحصیل مقام جدایی کامل از غیر خدا است، لذا موانع این راه، باید برداشته شود.
یکی از این موانع، توجه زیاد و وسواس داشتن در قرائت است که موجب میشود نمازگزار از باطن و حقیقت نماز به ظاهر توجه کند و به جای توجه کردن به معانی نماز و کسب حضور قلب به الفاظ و چگونگی تلفظ آنها مشغول گردد، اگر چه رعایت قرائت، از شرایط صحت نماز است، ولیکن شرط صوری است و باید در حد تکلیف آن را انجام داد و نیز از توجه زیاد به ظاهر، باید پرهیز کرد.
این که بعضی میخواهند به واسطه حفظ قرائت، تمرکز حواس کامل پیدا کنند، اشتباه است، چون حواس در قرائت، کافی نیست، ثانیاً هدف نیست، بلکه هدف، توجه کامل قلب به خداست و چنین شخصی، به جای توجه به خدا و بریدن از اغیار، گرفتار ادای کلمات از مخرجشان میشود.
عارف بزرگ، امام خمینی قدس سره در این باره میفرماید:از شؤون وسوسه که ابتلای به آن زیادتر است، وسوسه در قرائت است که به واسطه تکرار آن گاهی از قواعد تجویدیه خارج میشود، بلکه صورت کلمه به کلی تغییر میکند؛ مثلاً ضالین را به طوری ادا میکند که به قاف شبیه میشود! و حاء رحمان و رحیم و غیر آنها را طوری در حلق میپیچد که تولید صوت عجیبی میکند و بین حروف یک کلمه را منفصل مینماید به طوری که هیأت و ماده کلمه به کلی به هم میخورد و از صورت اصلی خود منسلخ میشود و بالاخره نمازی که معراج مؤمنان و مقرب متقین و عمود دین است، از جمیع شؤون معنویه و اسرار الهیه آن غفلت شده و به تجوید کلمات آن پرداخته و در عین حال از تجوید کلمات سر به فساد آنها در آورده، به طوری که به حسب ظاهر نیز مجزا نخواهد بود. آیا با این وصف، اینها از وساوس شیطان است یا از فیوضات رحمان که شامل حال وسواسی مقدس نما شده است؟
این همه اخبار، درباره حضور قلب و اقبال آن در عبادت وارد شد، بیچاره چیزی را که از حضور قلب علما و عملاً فهمیده است، همان وسوسه در نیت و کشیدن مد و لا الضالین را بیش از اندازه مقرر و کج نمودن چشم و دهان و غیر آن را در وقت ادای کلمات است.
وسوسه و شک از القائات شیطان است، همان طور که طمانینه و خلوص و ثبات از الطاف خداوند رحمان می باشد تفصیل این اجمال آن است که قلب انسان دو وجه دارد:وجهی به دنیا مربوط است و وجهی به آخرت، لذا به تعمیر و آبادانی هر دو عالم همت دارد، هر گاه وجه دنیایی در قلب، نیرومند شد و یکسره به آبادانی دنیا پرداخت و به لـ*ـذت های دنیایی مشغول گردید، القائاتی شیطانی در آن پیدا می شود که همه منشأ خیال ها و گمان های باطل خواهند بود، دراین حالت اراده نیز تابع این القائات می شود و در ادامه، اعمال انسان نیز شیطانی می شوند و طبعاً وسوسه ، شک ، تردید و خیال های باطل در بدن موثر واقع می شوند. متقابلاً هر گاه انسان متوجه آبادانی امور آخرت گردد و به عالم غیب و ملکوت توجه نماید، حالت استغاثه ، اطمینان و طمأنینه در قلب ایجاد می شود و در نتیجه اعمال ظاهر و باطن بر موازین حکمت و عقل صورت خواهند گرفت. متناسب این مقوله روایتی از امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا (ص) است:" نیست مومنی مگر این که برای قلبش دو گوش است، گوشی که در آن فرشته می دمد و گوشی که در آن شیطان وسوسه کن می دمد، خداوند مومن را به فرشته تایید می کند."یکی از موانع حضور قلب در نماز، توجه زیاد و وسواس داشتن در قرائت است که موجب میشود نمازگزار از باطن و حقیقت نماز به ظاهر توجه کند و به جای توجه کردن به معانی نماز و کسب حضور قلب به الفاظ و چگونگی تلفظ آنها مشغول گردد.
یکی از این موانع، توجه زیاد و وسواس داشتن در قرائت است که موجب میشود نمازگزار از باطن و حقیقت نماز به ظاهر توجه کند و به جای توجه کردن به معانی نماز و کسب حضور قلب به الفاظ و چگونگی تلفظ آنها مشغول گردد، اگر چه رعایت قرائت، از شرایط صحت نماز است، ولیکن شرط صوری است و باید در حد تکلیف آن را انجام داد و نیز از توجه زیاد به ظاهر، باید پرهیز کرد. بازیابی و تشخیص روح و حقیقت نماز از ظاهر و صورت آن، در درمان این مرض کمک مینماید. باید بداند که رعایت قرائت و امثال آن، از احکام ظاهریه نماز و عبادت هستند و باید در حد اعتدال و تکلیف به آنها توجه کرد و حضور قلب و تخلیه قلب از اغیار از شرایط باطنیه نماز است و حقیقت نماز با وجود آن معنا پیدا میکند که هر چه توجه به این معنا زیادتر باشد، نماز کاملتر خواهد شد، چرا که باطن نماز بر خلاف ظاهر آن، محدود به حدی نیست. باید دانسته شود که فرق نماز امیرالمؤمنین علیه السلام با نماز ما در حضور قلب به خدا است نه به مد و لا الضالین و قرائت کاملتر آن حضرت.”
وسواس در نماز
شخصی در قرائت حمد گرفتار وسواس شده بود، به طوری که کلمه ای را چندین بار تکرار می کرد. در رساله برخی از مراجع تقلید خوانده بود که نماز او اشکال دارد، لذا از این امر بسیار ناراحت و نگران تکلیف نمازهای گذشته اش بود. نزد من آمده و پرسید:تکلیفم چیست؟
از آنجایی که مرحوم آیت اللّه خویی رحمه الله و جمعی از فقهای معاصر (حفظهم اللّه ) فرموده اند نماز صحیح است و چون فقهای دیگر، احتیاط واجب نموده اند و شما هم از مرجعی تقلید نموده اید که احتیاط واجب داشته اند، لذا می توانید به یکی از مراجعی رجوع کنید که نماز را صحیح می دانند و بنا بر فتوای آن مرجع، نمازهای گذشته شما هم صحیح است، لیکن تا می توانی باید اعتنا به وسوسه نکنی.
مردی به خدمت خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله آمد و گفت:یا رسول اللّه ! به تو شکایت می کنم از وسوسه هایی که در نماز بر من وارد می شود، تا آنجا که نمی دانم چقدر نماز خوانده ام، زیاد خوانده ام یا کم؟ حضرت صلی الله علیه و آله فرمود:«وقتی داخل نماز شدی، با انگشت شهادت دست راست، بر ران چپ خود بزن و بگو:بِسْمِ اللّه وَ بِاللّه ، تَوَکلْتُ عَلَی اللّه ، أَعُوذُ بِاللّه السَّمیعِ الْعَلیمِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ، در این هنگام او را رد خواهد کرد».
قالَ الْباقِرُ علیه السلام :«إِذا کثُرَ عَلَیک السَّهْوُ فَامْضِ عَلی صَلاتِک فَإِنَّهُ یوشَک أَنْ یدَعَک إِنَّما هُوَ مِنَ الشَّیطانِ»؛
امام باقر علیه السلام فرمود:«هر گاه در نماز شک بر تو زیاد شد، اعتنا مکن، زیرا این وسوسه از شیطان است و ممکن است تو را از کار بازدارد».
قالَ الصّادِقُ علیه السلام :«إِذا کثُرَ عَلَیک السَّهْوُ فَامْضِ فی صَلاتِک»؛
امام صادق علیه السلام فرمود:«هر گاه شک تو در نماز زیاد شد، پس نمازت را ادامه بده و اعاده نکن».
عَنْ أَبیعَبْدِاللّه علیه السلام فِی الرَّجُلِ یکثُرُ عَلَیهِ الْوَهْمُ فِی الصَّلاةِ فَیشُک فِی الرُّکوعِ فَلایدْری أَرْکعَ أَمْ لا، وَ یشُک فِی السُّجُودِ فَلایدْری أَسَجَدَ أَمْ لا، فَقالَ:«لایسْجُدُ وَ لایرْکعُ وَ یمْضی فی صَلاتِهِ حَتّی یسْتَیقِنَ یقینا»؛
عمار از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود:«اگر کسی در نماز زیاد شک می کند راجع به رکوع، نمی داند که آن را به جای آورده یا نه، هم چنین سجده را نمی داند که به جای آورده است یا نه، باید نماز خود را ادامه دهد و اعتنایی به شک نکند، مگر این که یقین کند که رکوع یا سجده را به جای نیاورده که در این صورت، باید آن را به جای آورد».
عَنْ عَلِی بْنِ أَبیحَمْزَةٍ عَنْ رَجُلٍ صالِحٍ علیه السلام قالَ:سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یشُک فَلایدْری واحِدَةً صَلّی أَوِ اثْنَتَینِ أَوْ ثَلاثا أَوْ أَرْبَعا یلْتَبِسُ عَلَیهِ صَلاتُهُ، قالَ:«کلُّ ذا»؟ قالَ:قُلْتُ:نَعَمْ، قالَ:«فَلْیمْضِ فی صَلاتِهِ وَ یتَعَوَّذُ بِاللّه مِنَ الشَّیطانِ فَإِنَّهُ یوشَک أَنْ یذْهَبَ عَنْهُ»؛
علی بن ابی حمزه گفت:از معصوم علیه السلام پرسیدم:کسی که در نماز شک می کند و نمی داند که یک رکعت خوانده یا دو یا سه یا چهار رکعت، چه وظیفه ای دارد؟ فرمود:«همه اینها با هم واقع شده است»؟ عرض کردم:بلی.
فرمود:«نماز را تمام کند و پناه ببرد به خدا از شر شیطان، امید است که وسواس از او برطرف شود».
قالَ الصّادِقُ علیه السلام :«إِذا کانَ الرَّجُلُ مِمَّنْ یسْهُوا فی کلِّ ثَلاثٍ فَهُوَ مِمَّنْ کثُرَ عَلَیهِ السَّهْوُ»؛امام صادق علیه السلام فرمود:«هر گاه شخصی از کسانی باشد که در هر سه نماز خالی از شک نباشد، وی از اشخاص کثیرالشک است».
وقتی وسواس در قرائت داریم
هدف اصلی از عبادت، تحصیل مقام جدایی کامل از غیر خدا است، لذا موانع این راه، باید برداشته شود.
یکی از این موانع، توجه زیاد و وسواس داشتن در قرائت است که موجب میشود نمازگزار از باطن و حقیقت نماز به ظاهر توجه کند و به جای توجه کردن به معانی نماز و کسب حضور قلب به الفاظ و چگونگی تلفظ آنها مشغول گردد، اگر چه رعایت قرائت، از شرایط صحت نماز است، ولیکن شرط صوری است و باید در حد تکلیف آن را انجام داد و نیز از توجه زیاد به ظاهر، باید پرهیز کرد.
این که بعضی میخواهند به واسطه حفظ قرائت، تمرکز حواس کامل پیدا کنند، اشتباه است، چون حواس در قرائت، کافی نیست، ثانیاً هدف نیست، بلکه هدف، توجه کامل قلب به خداست و چنین شخصی، به جای توجه به خدا و بریدن از اغیار، گرفتار ادای کلمات از مخرجشان میشود.
عارف بزرگ، امام خمینی قدس سره در این باره میفرماید:از شؤون وسوسه که ابتلای به آن زیادتر است، وسوسه در قرائت است که به واسطه تکرار آن گاهی از قواعد تجویدیه خارج میشود، بلکه صورت کلمه به کلی تغییر میکند؛ مثلاً ضالین را به طوری ادا میکند که به قاف شبیه میشود! و حاء رحمان و رحیم و غیر آنها را طوری در حلق میپیچد که تولید صوت عجیبی میکند و بین حروف یک کلمه را منفصل مینماید به طوری که هیأت و ماده کلمه به کلی به هم میخورد و از صورت اصلی خود منسلخ میشود و بالاخره نمازی که معراج مؤمنان و مقرب متقین و عمود دین است، از جمیع شؤون معنویه و اسرار الهیه آن غفلت شده و به تجوید کلمات آن پرداخته و در عین حال از تجوید کلمات سر به فساد آنها در آورده، به طوری که به حسب ظاهر نیز مجزا نخواهد بود. آیا با این وصف، اینها از وساوس شیطان است یا از فیوضات رحمان که شامل حال وسواسی مقدس نما شده است؟
این همه اخبار، درباره حضور قلب و اقبال آن در عبادت وارد شد، بیچاره چیزی را که از حضور قلب علما و عملاً فهمیده است، همان وسوسه در نیت و کشیدن مد و لا الضالین را بیش از اندازه مقرر و کج نمودن چشم و دهان و غیر آن را در وقت ادای کلمات است.
| وسواس نماز چیست ؟ |
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: