- عضویت
- 16/8/19
- ارسال ها
- 3,661
- امتیاز واکنش
- 13,898
- امتیاز
- 348
- زمان حضور
- 79 روز 12 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
هفتادمین جشنواره فیلم برلین موسوم به برلیناله از اول اسفند آغاز شده است. این جشنواره که جزو چهار جشنواره برتر جهان به شمار میآید محلی است برای ملاقات با هنرمندان مشهور جهان. مهناز افشار بازیگر تئاتر و سینمای ایران نیز امسال به دعوت مدیران برلیناله و همچنین یک کارگردان آلمانی به برلین آمده است تا از نزدیک شاهد رویدادی باشد که هفت فیلم ایرانی نیز در آن نمایش داده میشود. این جشنواره همچنین فرصتی بود تا ایندیپندنت درباره موضوعات گوناگون گفتگویی با مهناز افشار داشته باشد.
مهناز افشار متولد سال ۱۳۵۶ در تهران است. او در خانوادهای رشد کرد که در آن مادرش به باورهای دینی اش اعتقاد دارد، اما پدرش در اصطلاح امروزی فردی روشنفکر بوده است. در چنین خانوادهای او یاد میگیرد که معتقد به هر دین و مسلک که باشی باید به عقاید دیگران هم احترام گذاشت. مهناز پس از اخذ مدرک دیپلم تجربی در یک موسسه غیر انتفاعی به مدت چهار سال در رشته تدوین تحصیل میکند. اما علاقه اش به بازیگری او را به کلاسهای بازیگری مرحوم سمندریان میکشاند. کلاسهایی که بسیاری از بازیگران موفق کنونی فارغ التحصیل آن هستند. یکی از آن شاگردان موفق با چهرهای فوتوژنیک و البته با استعداد، خیلی زود به سوپر استار سینمای ایران تبدیل میشود.
مهناز افشار از پنج سال پیش به دلایل شخصی و البته به طور موقت به آلمان سفر میکند. اما تقدیر و وقایع چنان رقم میخورد که تجربه جدیدی را در گوشهای دیگر از جهان آغاز کند.
سخن را با او از حضورش در جشنواره فیلم برلین آغاز میکنم، میگوید: این نخستین بار است که در برلیناله حضور دارم. اما همیشه در دوران بازیگری ام همه جشنوارههای معتبر را از جمله برلیناله دنبال میکردم؛ به ویژه اینکه بدانم هر سال در فیلمها به چه موضوعاتی اهمیت بیشتری میدهند و چه فیلمهایی پذیرفته میشوند. امسال، اما از سوی برلیناله و کارگردان و تهیه کننده فیلم درس فارسی به عنوان یک بازیگر ایرانی دعوت شده بودم و برایم جالب بود که از نزدیک با فضای جشنواره آشنا شوم.
از او درباره فیلمهای ایرانی که در جشنواره هفتادم فیلم برلین حضور دارند میپرسم و اینکه آیا به نظرش امسال خرس طلایی یا نقرهای نصیب آنها خواهد شد یا خیر؟
مهناز میگوید: «در آثار ارسال شده اسامی پر رنگ که ویترینی باشد وجود ندارد. به غیر از محمد رسول اف (فیلم شیطان وجود ندارد) سایر فیلم سازان چندان معروف نیستند. اما خلاصه فیلمها را که دیدم برایم جالب بودند چرا که موضوعات خاصی را دنبال کرده بودند.»
مهناز با بیان اینکه به علت سفر کاری نمیتواند همه فیلمها را ببیند و مجبور است زودتر از پایان جشنواره برلین را ترک کند به جایگاه سینمای ایران در جشنوارههای مختلف اشاره میکند. میگوید سینمای ایران همیشه در همه جشنوارههای معتبر دنیا جایگاه خاص خودش را دارد و جشنوارهها نمیتوانند آن جایگاه را با نگاه و فیلمهای دیگر پر کنند. او پرداخت موضوع را نقطه قوت سینماگران ایرانی میداند.
از مهناز درباره ممنوع الخروج بودن محمد رسولاف و اینکه اجازه داده نمیشود در جشنوارهای شرکت کند که فیلماش را در بخش مسابقه قرارداده است میپرسم. مهناز افشار با تاکید براینکه همیشه مخالف ممنوع الخروج کردن انسانها بوده، میگوید: «شما اگر تفکر کسی را دوست ندارید یا نسبت به آن نقد دارید چرا اجازه نمیدهید از کشور خارج شود؟ این غمانگیز است که اجازه ندهید یک فیلمساز بزرگ از کشور خارج شود و در چنین جشنواره بزرگی در کنار فیلم اش حضور داشته باشد. چنین اقداماتی اصلا بازتاب خوبی ندارد.»
گفتگو با او را درباره حضور زنان در جشنوارههای معتبر ادامه میدهم. از او میپرسم چرا نسبت جوایزی که به زنان برای بازی در فیلمهای ایرانی در جشنوارههای معتبر بین المللی میگیرند در مقایسه با مردان کمتر است. آیا این به این خاطر نیست که بسـ*ـتر سازی برای رشد بازیگران زن در داخل آنقدر مناسب نبوده که موجب شود معیارها برای داوران بین المللی محرز نشده باشد؟
مهناز میگوید: «فیلمهایی که به جشنوارههای معتبر رفته اند زن محور نبوده اند. یعنی فیلمنامه و ایده به گونهای بوده است که مرد شخصیت اصلی داستان و مهم باشد. به هر حال داوران در جشنوارههای خارجی به سبک آنچه ما در جشنوارههای داخلی میبینیم عمل نمیکنند. در جشنوارههای داخلی گاهی میبینیم داوران در کنار داوریهای تخصصی نظر شخصی را هم اعمال میکنند حال آنکه در جشنوارههای خارجی چنین اتفاقی نمیافتد.»
او درباره اینکه آیا حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای بین المللی با ظرفیت سینمای ایران متناسب است یا خیر؟ تاکید میکند که این حضور به اندازه ظرفیت سینمای ایران نیست، اما ظرفیت سینمای ایران هم کافی نیست.
مهناز افشار میگوید: «ما این روزها دچار چالش عجیبی شده ایم. من در آن سینما بوده ام و میدانم که چقدر ظرفیتها بالاست، اما همه دچار یک نوع روزمرگی شده اند که اجازه نمیدهد آن تواناییها بروز پیدا کند.»
گفتگو با او را کمی شخصیتر میکنم و از سفرش به آلمان و فعالیت هایش میپرسم. میگوید پنج سال پیش برای تکمیل زبان آلمانی و تحصیل در رشته کارگردانی به آلمان آمد و مدتی هم بین آلمان و تهران در رفت و آمد بود. اما در ادامه دلایلی موجب میشود حضورش در آلمان جدیتر شود و حتی پیشنهاد کار دریافت کند.
با این حال از رفتارها و قضاوتهای ناعادلانهای که درباره اش شده رنجیده خاطر است. میگوید: «بالاخره وقتی این همه سال کار میکنی و از طرفی هم بابت برخی رفتارهای ناعادلانه دلت میشکند به خودت میگویی مدتی از فضا دور باشی تا آسیبهای روحی و زخم هایت التیام بیابد. هرگز برای خودم متصور نبوده ام که قرار نیست روزی برنگردم.»
مهناز هم میخواهد لژیونر دنیای هنر هفتم شود؛ به نظر منصفانه است بعد از بیست سال و اندی فعالیت در سینمای ایران و تجربه کار مشترک بین المللی و کسب جوایز گوناگون، در فضایی حرفه اییتر فعالیت کند.
میگوید پیشنهادهایی برای بازی در سریال، فیلم و تئاتر از کارگردانان و فیلم سازان آلمانی، فرانسوی و انگلیسی دریافت کرده و در حال بررسی آنها است.
او در پاسخ به این سوال که آیا بزودی شاهد خواهیم بود مهناز افشار هم مانند گلشیفته فراهانی در پروژههای بین المللی نقش آفرینی کند؟ میگوید: «گلشیفته فراهانی، زهرا امیر ابراهیمی و شهره آغداشلو و دیگر هنرمندان ایرانی افتخار ایران هستند و اینکه چه چیزی در انتظار مهناز افشار است نمیدانم و باید منتظر بود.»
صحبتمان به برنامه استعدادیابی پرشین گاتتلنت میرسد. میگوید حضور در این برنامه هم مانند همه برنامههای کاری دیگر است و چیز عجیبی نیست. او به شایعاتی اشاره میکند که درباره حضورش در این برنامه ساختهاند و میگوید: «هیچکدام از آنها واقعیت ندارند و من هم پاسخی برای آنها ندارم. این فقط یک پروژه حرفهای است. گاتتلنت برنامهای است که در همه جای دنیا برگزار میشود از آنجایی که در ایران رقصیدن و آواز خواندن زنان ممنوع است بنابراین در کشور سوئد برگزار شد.»
مهناز در ادامه تاکید میکند اگر ایرانیهای داخل کشور این امکان را داشتند در این برنامه شرکت کنند قطعا کیفیت برنامه بسیار بالاتر میرفت. اما همین تعداد هم که شرکت کردند با اینکه زمان کافی برای تمرین نداشتند یا محدودیتهای خودشان را داشتند کیفیت برنامه قابل قبول بود.
او در خصوص ارتباط با مخاطبانش در فضای مجازی و حقیقی هم میگوید: «من عاشق مخاطبانم هستم. چه آنهایی که همیشه دوستم داشتند و از داخل و خارج کشور به من حس خوب میدهند و چه آنهایی که رد میشوند و طعنهای نثارم میکنند. اینرا میدانم میدانم اگر کسی که برایش مهم نباشم طعنه نمیزند.»
مهناز افشار در صحبت هایش همیشه گفته است که باید به همه عقاید احترام گذاشت. از او خواستم در اینباره بیشتر بگوید.
مهناز میگوید: «من در خانوادهای متولد شده ام که در آن مادرم زن متدینی است یعنی ایمانش قلبی است نه مانند برخی افراد که ایمان شان ظاهری و دروغ است. پدرم هم در گذشته از جنس دیگر و اهل دل و خوشی بوده است. خواهر و برادرانم هم افکار خود را داشتند. ما در چنین خانوادهای در کنار هم زندگی کرده ایم و اگر نقدی هم داشته باشیم به هم میگوئیم، اما در نهایت همدیگر را در آ*غو*ش میگیریم.»
مهناز میافزاید: من همین را برای ایران نیز متصورم؛ چرا که غیر از این نیست. باید قبول کنیم همه ما انسانهایی هستیم که با افکار و عقاید متفاوت آفریده شده ایم و اگر بپذیریم به عقاید و سلایق هم احترام بگذاریم و با باورهای خود به یکدیگر آسیب نزنیم آن وقت دنیا جای بهتری برای زیستن خواهد بود..
مهناز افشار متولد سال ۱۳۵۶ در تهران است. او در خانوادهای رشد کرد که در آن مادرش به باورهای دینی اش اعتقاد دارد، اما پدرش در اصطلاح امروزی فردی روشنفکر بوده است. در چنین خانوادهای او یاد میگیرد که معتقد به هر دین و مسلک که باشی باید به عقاید دیگران هم احترام گذاشت. مهناز پس از اخذ مدرک دیپلم تجربی در یک موسسه غیر انتفاعی به مدت چهار سال در رشته تدوین تحصیل میکند. اما علاقه اش به بازیگری او را به کلاسهای بازیگری مرحوم سمندریان میکشاند. کلاسهایی که بسیاری از بازیگران موفق کنونی فارغ التحصیل آن هستند. یکی از آن شاگردان موفق با چهرهای فوتوژنیک و البته با استعداد، خیلی زود به سوپر استار سینمای ایران تبدیل میشود.
مهناز افشار از پنج سال پیش به دلایل شخصی و البته به طور موقت به آلمان سفر میکند. اما تقدیر و وقایع چنان رقم میخورد که تجربه جدیدی را در گوشهای دیگر از جهان آغاز کند.
سخن را با او از حضورش در جشنواره فیلم برلین آغاز میکنم، میگوید: این نخستین بار است که در برلیناله حضور دارم. اما همیشه در دوران بازیگری ام همه جشنوارههای معتبر را از جمله برلیناله دنبال میکردم؛ به ویژه اینکه بدانم هر سال در فیلمها به چه موضوعاتی اهمیت بیشتری میدهند و چه فیلمهایی پذیرفته میشوند. امسال، اما از سوی برلیناله و کارگردان و تهیه کننده فیلم درس فارسی به عنوان یک بازیگر ایرانی دعوت شده بودم و برایم جالب بود که از نزدیک با فضای جشنواره آشنا شوم.
از او درباره فیلمهای ایرانی که در جشنواره هفتادم فیلم برلین حضور دارند میپرسم و اینکه آیا به نظرش امسال خرس طلایی یا نقرهای نصیب آنها خواهد شد یا خیر؟
مهناز میگوید: «در آثار ارسال شده اسامی پر رنگ که ویترینی باشد وجود ندارد. به غیر از محمد رسول اف (فیلم شیطان وجود ندارد) سایر فیلم سازان چندان معروف نیستند. اما خلاصه فیلمها را که دیدم برایم جالب بودند چرا که موضوعات خاصی را دنبال کرده بودند.»
مهناز با بیان اینکه به علت سفر کاری نمیتواند همه فیلمها را ببیند و مجبور است زودتر از پایان جشنواره برلین را ترک کند به جایگاه سینمای ایران در جشنوارههای مختلف اشاره میکند. میگوید سینمای ایران همیشه در همه جشنوارههای معتبر دنیا جایگاه خاص خودش را دارد و جشنوارهها نمیتوانند آن جایگاه را با نگاه و فیلمهای دیگر پر کنند. او پرداخت موضوع را نقطه قوت سینماگران ایرانی میداند.
از مهناز درباره ممنوع الخروج بودن محمد رسولاف و اینکه اجازه داده نمیشود در جشنوارهای شرکت کند که فیلماش را در بخش مسابقه قرارداده است میپرسم. مهناز افشار با تاکید براینکه همیشه مخالف ممنوع الخروج کردن انسانها بوده، میگوید: «شما اگر تفکر کسی را دوست ندارید یا نسبت به آن نقد دارید چرا اجازه نمیدهید از کشور خارج شود؟ این غمانگیز است که اجازه ندهید یک فیلمساز بزرگ از کشور خارج شود و در چنین جشنواره بزرگی در کنار فیلم اش حضور داشته باشد. چنین اقداماتی اصلا بازتاب خوبی ندارد.»
گفتگو با او را درباره حضور زنان در جشنوارههای معتبر ادامه میدهم. از او میپرسم چرا نسبت جوایزی که به زنان برای بازی در فیلمهای ایرانی در جشنوارههای معتبر بین المللی میگیرند در مقایسه با مردان کمتر است. آیا این به این خاطر نیست که بسـ*ـتر سازی برای رشد بازیگران زن در داخل آنقدر مناسب نبوده که موجب شود معیارها برای داوران بین المللی محرز نشده باشد؟
مهناز میگوید: «فیلمهایی که به جشنوارههای معتبر رفته اند زن محور نبوده اند. یعنی فیلمنامه و ایده به گونهای بوده است که مرد شخصیت اصلی داستان و مهم باشد. به هر حال داوران در جشنوارههای خارجی به سبک آنچه ما در جشنوارههای داخلی میبینیم عمل نمیکنند. در جشنوارههای داخلی گاهی میبینیم داوران در کنار داوریهای تخصصی نظر شخصی را هم اعمال میکنند حال آنکه در جشنوارههای خارجی چنین اتفاقی نمیافتد.»
او درباره اینکه آیا حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای بین المللی با ظرفیت سینمای ایران متناسب است یا خیر؟ تاکید میکند که این حضور به اندازه ظرفیت سینمای ایران نیست، اما ظرفیت سینمای ایران هم کافی نیست.
مهناز افشار میگوید: «ما این روزها دچار چالش عجیبی شده ایم. من در آن سینما بوده ام و میدانم که چقدر ظرفیتها بالاست، اما همه دچار یک نوع روزمرگی شده اند که اجازه نمیدهد آن تواناییها بروز پیدا کند.»
گفتگو با او را کمی شخصیتر میکنم و از سفرش به آلمان و فعالیت هایش میپرسم. میگوید پنج سال پیش برای تکمیل زبان آلمانی و تحصیل در رشته کارگردانی به آلمان آمد و مدتی هم بین آلمان و تهران در رفت و آمد بود. اما در ادامه دلایلی موجب میشود حضورش در آلمان جدیتر شود و حتی پیشنهاد کار دریافت کند.
با این حال از رفتارها و قضاوتهای ناعادلانهای که درباره اش شده رنجیده خاطر است. میگوید: «بالاخره وقتی این همه سال کار میکنی و از طرفی هم بابت برخی رفتارهای ناعادلانه دلت میشکند به خودت میگویی مدتی از فضا دور باشی تا آسیبهای روحی و زخم هایت التیام بیابد. هرگز برای خودم متصور نبوده ام که قرار نیست روزی برنگردم.»
مهناز هم میخواهد لژیونر دنیای هنر هفتم شود؛ به نظر منصفانه است بعد از بیست سال و اندی فعالیت در سینمای ایران و تجربه کار مشترک بین المللی و کسب جوایز گوناگون، در فضایی حرفه اییتر فعالیت کند.
میگوید پیشنهادهایی برای بازی در سریال، فیلم و تئاتر از کارگردانان و فیلم سازان آلمانی، فرانسوی و انگلیسی دریافت کرده و در حال بررسی آنها است.
او در پاسخ به این سوال که آیا بزودی شاهد خواهیم بود مهناز افشار هم مانند گلشیفته فراهانی در پروژههای بین المللی نقش آفرینی کند؟ میگوید: «گلشیفته فراهانی، زهرا امیر ابراهیمی و شهره آغداشلو و دیگر هنرمندان ایرانی افتخار ایران هستند و اینکه چه چیزی در انتظار مهناز افشار است نمیدانم و باید منتظر بود.»
صحبتمان به برنامه استعدادیابی پرشین گاتتلنت میرسد. میگوید حضور در این برنامه هم مانند همه برنامههای کاری دیگر است و چیز عجیبی نیست. او به شایعاتی اشاره میکند که درباره حضورش در این برنامه ساختهاند و میگوید: «هیچکدام از آنها واقعیت ندارند و من هم پاسخی برای آنها ندارم. این فقط یک پروژه حرفهای است. گاتتلنت برنامهای است که در همه جای دنیا برگزار میشود از آنجایی که در ایران رقصیدن و آواز خواندن زنان ممنوع است بنابراین در کشور سوئد برگزار شد.»
مهناز در ادامه تاکید میکند اگر ایرانیهای داخل کشور این امکان را داشتند در این برنامه شرکت کنند قطعا کیفیت برنامه بسیار بالاتر میرفت. اما همین تعداد هم که شرکت کردند با اینکه زمان کافی برای تمرین نداشتند یا محدودیتهای خودشان را داشتند کیفیت برنامه قابل قبول بود.
او در خصوص ارتباط با مخاطبانش در فضای مجازی و حقیقی هم میگوید: «من عاشق مخاطبانم هستم. چه آنهایی که همیشه دوستم داشتند و از داخل و خارج کشور به من حس خوب میدهند و چه آنهایی که رد میشوند و طعنهای نثارم میکنند. اینرا میدانم میدانم اگر کسی که برایش مهم نباشم طعنه نمیزند.»
مهناز افشار در صحبت هایش همیشه گفته است که باید به همه عقاید احترام گذاشت. از او خواستم در اینباره بیشتر بگوید.
مهناز میگوید: «من در خانوادهای متولد شده ام که در آن مادرم زن متدینی است یعنی ایمانش قلبی است نه مانند برخی افراد که ایمان شان ظاهری و دروغ است. پدرم هم در گذشته از جنس دیگر و اهل دل و خوشی بوده است. خواهر و برادرانم هم افکار خود را داشتند. ما در چنین خانوادهای در کنار هم زندگی کرده ایم و اگر نقدی هم داشته باشیم به هم میگوئیم، اما در نهایت همدیگر را در آ*غو*ش میگیریم.»
مهناز میافزاید: من همین را برای ایران نیز متصورم؛ چرا که غیر از این نیست. باید قبول کنیم همه ما انسانهایی هستیم که با افکار و عقاید متفاوت آفریده شده ایم و اگر بپذیریم به عقاید و سلایق هم احترام بگذاریم و با باورهای خود به یکدیگر آسیب نزنیم آن وقت دنیا جای بهتری برای زیستن خواهد بود..
مهناز افشار و پیشنهادهای فرانسوی، آلمانی و انگلیسی!
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com