خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
خاکستری

روح بزرگوار من
دلگیرم از حجاب تو
شکل کدوم حقیقته
چهره‌ی بی نقاب تو

وقتی تن حقیرمو
به مسلخ تو می برم
مغلوب قلب من نشو
ستیزه کن با پیکرم

اسم منو از من بگیر
تشنه‌ی معنی "منم"
سنگینه بار تن برام
ببین چه خسته می‌شکنم

به انتظار فصل تو
تمام فصل‌ها گذشت
چه یاس بی‌نهایتی
ندیم من بود

فصل بد خاکستری
تسلیم و بی‌صدا گذشت
چه قلب بی‌سخاوتی
حریم من بود

روح بزرگوار من
لحظه ی معراج منه

فکر نجات من نباش
مرگ منو ترانه کن
هر شعرمو به پیکرم
رشته‌ی تازیانه کن

روح بزرگوار من
دلگیرم از حجاب تو
شکل کدوم حقیقته
چهره‌ی بی نقاب تو

وقتی تن حقیرمو
به مسلخ تو می‌برم
مغلوب قلب من نشو
ستیزه کن با پیکرم


اشعار ایرج جنتی عطایی

 

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
کتیبه

سقف ما هر دو یه سقف
دیوارمون یه دیوار
آسمون، یه آسمون
بهارامون، یه بهار

اما قلبمون دوتا
دستامون از هم جدا
گریه هامون تو گلو
خنده‌هامون بی‌صدا

نتونستم، نتونستم
تو رو بشناسم هنوز
تو مثل گنگی رمز
توی یک کتیبه.ای
که همیشه با منی
اما برام غریبه‌ای

هنوز هم ما می‌تونیم
خورشیدو از پشت ابر صدا کنیم
نمی‌تونیم؟
می‌تونیم!
می‌تونیم بهارو با زمین سوخته آشنا کنیم
نمی‌تونیم؟
می‌تونیم!

هم شب و هم گریه‌ایم
درد تو، درد منه
بگو هم غصه، بگو
دیگه وقت گفتنه

بغض ما نمی‌تونه
این سکوتو بشکنه
مردم از دست سکوت
یکی فریاد بزنه


اشعار ایرج جنتی عطایی

 

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
یک نفر یه روز میاد

مثل اسم خودم اینو می‌دونم
می‌دونم که یک نفر یه روز میاد
می‌دونم که وقتی از راه برسه
هر چی که خوبه واسه منم می‌خواد

درا رو وا می.کنم
پنجره‌ها رو می‌شکنم
مژده‌ی دیدنشو
تو کوچه‌ها جار می‌زنم

وقتی از راه برسه با بـ*ـو*سه‌ای
قفل این غمستونو وا می‌کنه
منو به یه شهر دیگه می‌بره
با هوای تازه آشنا می‌کنه

توی این خونه‌ی دربسته
توی این صندوق سربسته
همه آرزوام گور میشه

میون دیوارای سنگی
میون این همه دلتنگی
شوق زندگی ازم دور میشه

یک نفر داره میاد
دیوارا رو ورداره
یک نفر داره میاد
زندگی رو میاره

تو اونی، اون یک نفر
ای هم شب تن خسته
می تونی کلید باشی
واسه درای بسته
یک نفر یه روز میاد


اشعار ایرج جنتی عطایی

 

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
مرا به خانه‌ام ببر

شب آشیان شبزده
چکاوک شکسته پر
رسیده‌ام به ناکجا
مرا به خانه‌ام ببر

کسی به یاد عشق نیست
کسی به فکر ما شدن
از آن تبار خود‌شکن
تو مانده‌ای و بغض من

از این چراغ مردگی
از این بر آب سوختن
از این پرنده کشتن و
از این قفس فروختن

چگونه گریه سر کنم
که یار غمگسار نیست
مرا به خانه‌ام ببر
که شهر، شهر یار نیست

مرا به خانه‌ام ببر
ستاره دلنواز نیست
سکوت نعره می‌زند
که شب، ترانه‌ساز نیست

مرا به خانه‌ام ببر
که عشق در میانه نیست
مرا به خانه‌ام ببر
اگرچه خانه، خانه نیست


اشعار ایرج جنتی عطایی

 

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
فریاد زیر آب

ضیافت‌های عاشق را
خوشا بخشش، خوشا ایثار
خوشا پیدا شدن در عشق
برای گم شدن در یار

چه دریایی میان ماست
خوشا دیدار ما در خواب
چه امیدی به این ساحل
خوشا فریاد زیر آب

خوشا عشق و
خوشا خون جگر خوردن
خوشا مردن
خوشا از عاشقی مردن

اگر خوابم اگر بیدار
اگر مستم اگر هشیار
مرا یارای بودن نیست
تو یاری کن مرا ای یار

تو ای خاتون خواب من
من تن خسته را دریاب
مرا هم‌خانه کن، تا صبح
نوازش کن مرا، تا خواب

همیشه خوابتو دیدن
دلیل بودن من بود
چراغ راه بیداری اگر بود
از تو روشن بود

نه از دور و نه از نزدیک
تو از خواب آمدی ای عشق
خوشا خود‌سوزی عاشق
مرا آتش زدی ای عشق


اشعار ایرج جنتی عطایی

 

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
پل

برای خواب معصومانه‌ی عشق
کمک کن بسـ*ـتری از گل بسازیم
برای کوچ شب‌هنگام وحشت
کمک کن با تن هم پل بسازیم

کمک کن سایه بونی از ترانه
برای خواب ابریشم بسازیم
کمک کن با کلام عاشقانه
برای زخم شب مرهم بسازیم

بذار قسمت کنیم تنهاییمونو
میون سفره‌ی شب تو با من
بذار بین من و تو دستای ما
پلی باشه واسه از خود گذشتن

تو رو می‌شناسم ای شبگرد عاشق
تو با اسم شب من آشنایی
از اندوه تو و چشم تو پیداست
که از ایل و تبار عاشقایی

تو رو می‌شناسم ای سر در گریبون
غریبگی نکن با هق‌هق من
تنِ شسته‌ی تو بسپار به دستِ
نوازش‌های دست عاشق من

به دنبال کدوم خرف و کلامی؟
سکوتت گفتن تمام حرفاست
تو رو از تپش قلبت شناختم
تو قلبت، قلب عاشق‌های دنیاست

تو با‌تن پوشی از گلبرگ و بـ*ـو*سه
منو به جشن نور و آینه بردی
چرا از سایه‌های شب بترسم
تو خورشیدو به دست من سپردی

کمک کن جاده‌های مه گرفته
منِ مسافر رو از تو نگیرن
کمک کن تا کبوتر‌های خسته
رو یخ‌بستگی شاخه نمیرن

کمک کن از مسافر‌های عاشق
سراغ مهربونی رو بگیریم
کمکم کن تا برای هم بمونیم
کمک کن تا برای هم بمیریم

بذار قسمت کنیم تنهاییمونو
میونِ سفره شب تو با من
بذار بین من و تو دستای ما
پلی باشه واسه از خود گذشتن


اشعار ایرج جنتی عطایی

 

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
جوانه

شعر من از عذاب تو، گزند تازيانه شد
ضجه‌ی مغرور تنم ترنم ترانه شد

حماسه‌ی زوال من، در شب تلخ گم شدن
ضيافت خواب تو را، قصه عاشقانه شد

برای رند در‌به‌در، اين من عاشق سفر
وای كه بی كرانه حصار تو كرانه شد

وای كه در عزای عشق، کشته شد آشنای عشق
وای كه نعره‌های عشق، زمزمه شبانه شد

ای تكيه گاه تو تنم، سنگر قلب تو منم
وای كه نيزه تو را، سينه من نشانه شد

درخت پير تن، من دوباره سبز می‌شود
كه زخم هر شكست من، حضور يک جوانه شد

وای كه در حضور شب، در بزم سوت و كور شب
شب كور وحشت تو را، قلب من آشيانه شد

وای كه آبروی تو، مرد اناالحق گوی تو
بر آستان كوی تو، جان داد و جاودانه شد

من همه زاری منم، زخمی زخمه تنم
برای های های من، زخمه تو بهانه شد

درخت پیر تن من، دوباره سبز می‌شود
هرچه تبر زدی، مرا زخم نشد، جوانه شد


اشعار ایرج جنتی عطایی

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا