مشهورترین مشاهدات
بشقاب پرنده ها در تاریخ یوفولوژی
بسیاری از این حوادث توسط
دانشمندان توجیه شدهاند، ولی با این وجود هنوز هم مشاهده یوفوها، مثل بسیاری از مسایل دیگر بیپاسخ مانده است. در زیر به 10 مورد از مهمترین و مشهورترین مشاهدات بشقاب پرنده ها در تاریخ یوفولوژی میاندازیم که هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. با گجت نیوز همراه شوید.
10 مورد از مشهورترین مشاهدات بشقاب پرنده ها در تاریخ یوفولوژی
سقوط ککس بورگ:
در سال 1965 شی
مرموزی در شهر کوچک Kecksburg سقوط کرد. در چند ایالت آمریکا و کانادا عرض آسمان را طی کرد و آن را چون یک گوی آتشین توصیف کردند . چهار شاهد جدا از هم، این شی را توصیف نموده و محل سقوط را جنگلهای Kecksburg معرفی کردند . خیلی زود ارتش منطقه را قرنطینه و هرچه از شی بازمانده بود جمع آوری و با یک کامیون ارتشی از منطقه خارج کرد .البته بعضیها آن را ماهواره شوروی میدانستند. آن هم در شراطی که در اوج جنگ سرد بود و به شدت کارهایش مخفیانه و محرمانه بود. بشقاب پرنده
3 مارس 1997 در شهر فونیکس در ایالت آریزونا اتفاقی افتاد که برای همیشه نام این شهر را در تاریخ یوفولوژی جاودانه کرد. در شب سیزدهم چند نور بزرگ در طول ایالت آریزونا و بر بالای این شهر به آرامی حرکت کردند! هزاران یا شاید دههاهزار نفر شاهد این ماجرا بودند. دولت ایالات متحده نیز از همان شب واقعه با بهانههای غیر منطقی و در بعضی موارد مضحک، سعی در لاپوشانی این اتفاق و انکار ماهیتی آن کرد! دکتر لین کیتاینیز که خود یکی از هزاران شاهد ماجرا بود از همان ابتدا تلاش خود را بکار بست تا توضیحی منطقی برای آن بیاورد.
نتیجهی تحقیقات او که در یک جلد کتاب و یک مستند جمعآوری شده است نشان میدهد که (ما تنها نیستیم) با وجود هزاران شاهد زنده، مشاهدات 3 مارس 1997 یوفو ها در منطقه و تعداد بسیار زیادی عکس و ویدئو به عنوان مدرک رخداد سال 97، بسیاری متقاعد شدهاند دولت هرگز به غیر قابل شناسایی بودن نورهای فونیکس اعتراف نخواهد کرد. هیچ صدایی از این نور ها یا سفینهای که به آن متصل بودند شنیده نمیشد. این نورها در ارتفاع بسیار پایین حرکت میکردند و به سرعت به دو نور تبدیل و در چشم به هم زدنی در جای خود باز میگشتند. مطمئنا تکنولوژی استفاده شده بسیار پیشرفته بوده است. حتی بسیاری آن را فرا زمانی و از جهانی دیگر تصور میکردند. بشقاب پرنده
در حقیقت این پدیده بیش از 12 ساعت طول کشید و از ساعت 5:20 بهد از ظهر در نیومکزیکو شروع و تا 11:30 شب – هنگامی که دو هواپیما آن را بر فراز لاسوگاس دیدند – و صبح روز بعد ساعت 5:30 ادامه داشت. حدس زده میشود حدود 10000 نفر آن را دیدهاند! تا به امروز مشاهدهای به این گستردگی در زمینه یوفو و یوفولوژی صورت نگرفته است و کسی هم نتوانسته آن را انکار و یا دلیل تراشی کند. بشقاب پرنده
رازول، آمریکا
در ایالت نیومکزیکو آمریکا، ساکنان روستایی به نام رازول، ادعا کردند که بشقاب پرندهای را دیدهاند که داخل آن آدمهای فضایی وجود داشت. آنها ادعا کردند این بشقاب پرنده را در اختیار گرفتهاند و آدمهای فضایی نیز پس از ورود به زمین مردهاند. جنازههای آدمهای فضایی درون این وسیله، بعدها در اختیار مسئولان پنتاگون و محافل علمی آمریکا قرار گرفت و بررسی روی آنها آغاز شد. در همین مورد نیز پروندهای باز شد که بعدها به پرونده «حفاظت از رمز و راز رازول» معروف شد. حالا با گذشت سالها، یکبار دیگر پرونده رازول باز شده و این بار به عنوان بزرگترین اتفاق از بشقابهای فضایی در حال تایید و ثبت شدن است. برای اینکه بیشتر در مورد این پرونده بدانید و بفهمید به این مقاله سر بزنید. ما در این مقاله به طور مفصل در پیرامون این پرونده بحث کردهایم.
کنت آرنولد، آمریکا
در آسمان ایالت واشنگتن، خلبان «کنت آرنولد» در تنهایی از مشاهدهی آبشارهای کوچک ناحیه، پیش میراند. ساعت 2 بعد از ظهر ناگهان هواپیمای وی در اثر نور شدیدی که آسمان را روشن کرده بود تکان شدیدی خورد. او در قسمت چپ و بالای مونت ریز چیزهایی را دید که به نظر 9 شیئی آتشین متحرک میآمد. آرنولد اول فکر کرد که آنها هواپیماهای جت هستند ولی طرز حرکت عجیب و غریب آنها و تکانهای غیر طبیعیشان به طرف بالا و پایین، طوری بود که آرنولد دریافت که اشتباه کرده است. به همین دلیل بین خود و آنها فاصلهای حدود 40 کیلومتر ایجاد کرد ولی هر چه سعی کرد نتوانست طرح کامل آنها را ببیند. او فکر میکرد که اگر آنها هواپیماهای جت باشند، پس چطور است که دم ندارند؟!
آرنولد تا حدی که ممکن بود به آنها خیره شد و حتی پنجره را باز کرد تا آنها را بهتر و روشنتر ببیند. آنها هواپیمای جت نبودند بلکه اشیاء نورانی ناشناسی بودند که درست به سمت میدان دید او، بین مونت ریز و مونت آدامز پرواز میکردند. سرعتشان آنطور که آرنولد تخمین زد بین 2100 تا 2750 کیلومتر در ساعت میرسید و خیلی سریعتر از هر نوع هواپیمایی بود که در آن دوره وجود داشت و از همه مهمتر اندازهی آن اشیا بود که حدود دوسوم هواپیمای او بود ، یعنی تقریبا 19 متر! سرانجام در یک چشم به همزدن پروازکنندگان ناشناس از او دور شدند و آرنولد نتوانست آنها را بیابد برای همین به پایگاه برگشت و سپس هر چه را که دیده بود برای مدیر کل بیان کرد.
آرنولد در مصاحبههایش گفت که حرکت و جنبش این اشیاء آسمانی مانند بشقابی بود که شما آن را به طرف آب پرتاب کرده باشید. از همین جمله بود که نام بشقاب پرنده متولد شد! و از آن زمان تمام عالم این پدیده را به نام بشقاب پرنده شناخت و جالب اینجاست که طی دو ماه بعد از این واقعه 850 مورد از دیدن بشقاب پرنده فقط در آمریکا گزارش شد و در مورد آرنولد باید گفت که این دیدار زندگی او را عوض کرد و از آن پس تبدیل به یک جستجوگر و محقق فعال بشقاب پرنده شد و تا زمان مرگش در سال 1984 چندینبار با بشقاب پرنده هایی مواجه شد. بشقاب پرنده
پرونده شایعات واشنگتن
در سال 1952 که فرودگاه ملی واشنگتن مملو بود از رادار های زمینی و هوایی نقاط متعددی را بر روی رادار خود دیدند و همچنین گزارشاتی از دیدن اشیا نورانی در افق، شده بود. این امر نیروی هوای را بر آن داشت که باید به مصاف مبارزه با دشمنان برود اما تلاشی بیهوده بود . دولت طرحی با نام پنل رابرتسون راه انداخت. پنل رابرتسون جمعی متشکل از دانشمندان بود که وظیفه جمعآوری اطلاعات در باره اتفاقات اخیر بودند. این گروه از دانشمندان پروژهای را با نام پروژه کتاب آبی راه انداختند.
خلاصه تحقیقات نیروی هوای ایالات متحده چنین بود:
هیچیک از اشیای ناشناس پرندهای که تا آن زمان گزارش، بررسی و ارزیابی شدند، تهدیدی برای امنیت ملی (مشخصا برای ایالات متحده) نبودند. از میان مدارک بررسی شده با طبقهبندی ناشناس، هیچکدام از لحاظ تکنولوژیکی و علمی، از دانش امروزی بشر فراتر نبودند .در بین هیچکدام از گزارشهای بررسی شده، شواهدی دال بر وجود وسیله نقلیه فرازمینی موجود نبود. بشقاب پرنده
مورد لولند، تگزاس
یکی از موارد حیرتآور و باورنکردنی مشاهده یوفو، مورد لولند سال 1957 است. تقریبا هشت مورد گزارش مستند از دیده شدن شیئی با مشخصات مشابه و گزارش تعدادی از ماموران اداره پلیس لولند و هفت مورد اثبات نشده توسط افراد ناشناخته در رابـ*ـطه با این پرونده به ثبت رسیده است. در این سال پلیس گزارشهای متعددی مبنی بر اینکه موتور خودرو این افراد در هنگام نزدیک شدن جسمی درخشان و تخممرغی شکل به صورت ناگهانی از کار افتاده است، از رانندگان دریافت کرد. به گفته رانندگان موتور خودروها پس از دور شدن این جسم مجددا به صورت خوکار فعال شده است. نیروی هوایی آمریکا علت این پدیده را طوفان الکترونیکی عنوان کرد. بشقاب پرنده
برخورد وستال، استرالیا
در سال 1966 دانشآموزان دو مدرسه در وستال، یکی از شهرهای حومه ملبورن استرلیا مشغول درس خواندن بودند. یکی از دانش آموزان سرش را بلند کرد تا از پنجره کلاس بیرون را تماشا کند که ناگهان فریاد زد: «نگاه کنید، بشقاب پرنده! آنجاست پشت درختها». با فریاد او همه سرشان را به طرف پنجره برگرداندند تا بشقاب پرنده را تماشا کنند و در یک چشمبرهمزدن بیش از 200 دانش آموز و تقریبا همه کادر دو مدرسه سراسیمه از کلاسها خارج شدند و به طرف محل حادثه دویدند. بn شقاب پرنده
اما وقتی که به چراگاه رسیدند شی پرنده دوباره به پرواز درآمده و ناپدید شده بود و تنها اثری که از خود بر جای گذاشته بود، شکلی دایرهوار از علفهای سوخته بود. نه تنها دانشآموزان و کارمندان مدرسه، شاهدان عینی این ماجرا بودند، بلکه شهروندان بسیاری هم دیدهشدن جسم پرنده در آسمان را به پلیس گزارش کردند. با وجود اینکه شاهدان این پدیده همچنان برآنچه دیدهاند پافشاری میکنند، سازمانهای استرالیایی این جسم ناشناخته را هواپیمای آزمایشی ارتشی خواندهاند.
برخورد اسکله شگ، کانادا
درشب سال 1967 ساکنان دهکده، نورهای نارنجی رنگ عجیب و غریبی را دیدهاند که به ادعای پنج نوجوان به ترتیب و یکی پس از دیگری ظاهر میشدند و سپس ناگهان 45 درجه به سوی آب تغییر زاویه میدادند؛ گویی که در نیممایلی ساحل روی سطح آب شناورند. در همان حال، یکی از ماموران محلی هنگام رانندگی نورهای ساطع شده از شی پرندهای را دید که به سرعت به طرف اسکله حرکت کرد. دو مامور دیگر همزمان با هم به اسکله رسیدند. منظره عجیبی بود؛ تمامی اهالی روستا در اسکله جمع شده بودند و جسم پرنور زرد رنگ متمایل به نارنجیای را که به آرامی در آب حرکت میکرد و گویی داشت در آب فرو میرفت، به یکدیگر نشان میدادند. بسیار حیرتآور بود. ماموران هر چه گشتند هیچ چیز نیافتند و جستوجو ساعت سه صبح خاتمه یافت. روز بعد، غواصان به زیر آب رفتند تا جسم ناشناخته را پیدا کنند.
آنها تا چند روز مشغول جستوجو بودند اما هیچ اثری از آن پیدا نکردند و این موضوع همانند دیگر ماجراهای دیده شدن جسم پرنده ناشناخته آسمانی از ذهنها پاک شد. مسئولان در جریان تحقیقات متوجه شدند که پس از اتمام کار غواصان، پروند شی فضایی هنوز بسته نشده بود و شاهدان ماجرا چنین توضیح دادند: «شیئی که به درون آبهای منطقه افتاد خیلی زود بندر را ترک کرد و تقریبا پس از پیمودن 40 کیلومتر به محلی به نام گاور منت پوینت رسید». در همان لحظه این شی توسط ردیابهای صوتی شناسایی شد و کشتیهای نظامی دریایی برای شلیک در زمان اضطراری رادارهای خود را روی آن قفل کردند. بشقاب پرنده
پس از چند روز، یوفوی دریایی دیگری به اولی پیوست و ارتش از ترس اینکه مبادا حملهای صورت پذیرد عملیات نجاتی را طرح ریزی کرد اما تصمیم گرفت تا عکس العملی از سوی اجسام ناشناخته صورت نپذیرفته است، ارتش هم دست به کاری نزند تا ببیند چه اتفاق خواهد افتاد. پس از تقریبا یک هفته زیرنظر داشتن یوفوها به برخی از کشتیهای نظامی دستور داده شد تا در تعقیب زیردریایی روسیای باشند که احتمالا بدون اجازه وارد آبهای کانادا شده است. دقیقا همزمان با صادر کردن چنین دستوری، این دو یوفوی دریایی هم به سمت خلیج ماین به حرکت درآمدند و با فاصلهگرفتن از قایقهای گشتی، ناگهان به سمت آسمان به پرواز درآمدند. بشقاب پرنده
تعقیب یوفو در آسمان تهران
شهریور سال 1355 تماسهای مردم با نیروی هوایی ارتش خبر از رویت شیئی پرنده در افق شمالی تهران در منطقه شمیرانات داد. پس از تایید این گزارشها توسط برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تهران، از پایگاه هوایی شاهرخی (نوژه) دو فانتوم عازم تهران میشوند. خلبان هواپیمای اول پس از نزدیک شدن به شی، متوجه ازکارافتادن وسایل ارتباط رادیویی هواپیما شده و به پایگاه باز میگردند. اما خلبان هواپیمای دوم تلاش میکند به شی ناشناخته نزدیک شده و آنرا مشاهده کند. وی میگوید:
خیلی سریع حرکت میکرد و با سرعت بالاجابجا میشد. از خود چهار نور ساطع میکرد. از قسمت بالای آن نوری قرمز و چشمک زن، در پایین نوری نارنجی رنگ و در طرفین نوری آبی رنگ ساطع میشد. این نورها به قدری شدید بودند که امکان دیدن بدنه این شی وجود نداشت. پس از نزدیک تر شدن، جسم نورانی کوچکی از آن جدا و به هواپیما نزدیک شد. بشقاب پرنده
با دور شدن هواپیما، جسم نورانی هم از تعقیب آنان صرف نظر میکند. تعقیب و گریز در آسمان تهران ادامه مییابد. خلبان رویت چند جسم نورانی دیگر را در بالای سر خود و سایر نقاط تهران گزارش کردهاست؛ که هر بار همانند مورد اول با نزدیک شدن به آن، ارتباطات رادیویی هواپیما از کار میافتد. یک ماهواره نظامی آمریکا نیز اجسام نورانی را بر فراز تهران رصد کرده است. سپهبد آذربرزین در هنگام وقوع این حادثه از فرماندهان ارشد نیروی هوایی بوده و شخصا در جریان رخداد قرار داشته است. برای خواندن جزئیات دقیق به این مقاله مراجعه کنید. در این مقاله به طور کامل این پرونده را مورد بررسی قرار دادهایم.
تعقیب و گریز سائوپائولو، برزیل
رویت جسم ناشناس پرنده در برزیل به سال های 1945 ،1977 و 1986 برمیگردد. در پی اولین گزارش، یک فروند هواپیمای جنگی به پرواز درآمد تا جسم ناشناخته را که برفراز ساحل اقیانوس در ایالت پارانا دیده شده بود، تعقیب و هویت آن را مشخص کند. اما وقتی هواپیما به پرواز درآمد هیچ اثری از جسم پرنده نبود. دومین مورد به سال 1977 بازمیگردد. در پرونده این سال، اسناد بسیاری همراه با عکسهای جالبی وجود دارد که در طول «عملیات بشقاب پرنده» گرفته شد و در بسیاری از شبکههای تلویزیونی برزیل هم روی آنتن رفت.
سومین ماجرای دیده شدن یوفو میان برزیلیها به «شب یوفوها در برزیل» شهرت دارد؛ شبی اسرارآمیز در ماه می سال 1986 که 21شی ناشناخته برفراز آسمان شهرهای ریودوژانیرو، سائوجوز و سائوپائولو نمایان شدند و در پی آن تعداد زیادی جت به آسمان پرواز کرد تا بلکه اجسام پرنده را شناسایی کنند. اما به محض اینکه رادارها موقعیت اجسام را شناسایی میکردند و به آنها نزدیک میشدند، در کمال تعجب ناپدید میشدند؛ به همین دلیل ماموریت آن شب ناموفق گزارش شد.
پس از این ماجرا و بینتیجه ماندن ماموریت، محققان تحقیقات بسیار را روی این پرونده انجام دادند و چند ماه بعد نتیجه این طور گزارش داده شد: «اجسام پرنده، ذراتی بودند که در نتیجه برخورد ایستگاه فضایی سوویت با اتمسفر به وجود آمده و به شکل جسم پرنده در آسمان ظاهر شده بودند».
حادثه بلژیک
از همهی گزارشهای رسیده مبنی بر دیده شدن یوفو، یکی از پروندههایی که بیشترین شاهدان را دارد، مورد بلژیک سال 1989 است که تقریبا حدود 30 گروه مختلف و سه گروه پلیس که هر کدام در ایستگاه خاصی حضور داشتند، آن را گزارش کردهاند و در تمامی این گزارش ها دیده شدن شی پرنده مثلثی شکل و مسطح با چراغ هایی زیر آن در ارتفاع پایین به ثبت رسیده است. به گفته شاهدان، هنگامی که یوفو از آسمان شهر لییژ بلژیک به طرف مرز هلند و آلمان میگذشت، هیچ صدایی از این جسم ناشناخته غول پیکر به گوش نمیرسید. چند ماه پس از این ماجرا، اتفاق شگفتانگیز دیگری به وقوع پیوست .بدین ترتیب که در 30 مارس سال 1990 یکی از کاپیتانهای پلیسملی بلژیک با قرارگاه نظامی کشور تماس گرفت و با عصبانیتی توام با اضطراب خبر عبور یک شی بزرگ مثلثی شکل را از آسمان بلژیک داد.
مسئولان با کمال تعجب مشاهده کردند که چهار ایستگاه دیگر گزارشی مشابه دو ایستگاه دیگر دریافت کردهاند. همه ایستگاهها خبر دادند که شی ناشناخته روی صفحه رادار آنها به آرامی در حال حرکت است و سیگنالهایی ارسال میکند که به هیچ عنوان قابل شناسایی نیستند. سریعا دستور به پرواز درآمدن دو جنگنده اف 16 برای شناسایی جسم ناشناخته پرنده صادر شد، و بدین ترتیب پس از یک ساعت عملیات تعقیب و گریز پرنده ناشناخته در آسمان شب بروزل ناپدید شد.
خلبان جت اف 16 هنگام تعقیب یوفو گزارش داد:
«یوفو با سرعت بسیاری که حاکی از داشتن تکنولوژی بسیار بالا بود مانور داد، و رادار حدود پنج ثانیهای علامت داد که جسم پرنده از ارتفاع 3048 متری به 153 تغییر ارتفاع داده اما دوباره به سرعت به ارتفاع اولیه برگشت».
شاهدان به محض دیدن شی پرنده دوربینهایشان را روی آن تنظیم میکردند و عکس میانداختند تا به خیال خودشان سند معتبری تهیه کنند، اما مساله رمزآلود این ماجرا در این بود که هرچه تلاش میکردند تا از این پرنده آهنین عکس بگیرند، به هیچ عنوان امکانپذیر نبود و هنگام ظاهر کردن نگاتیوها، تمامی عکسهای گرفته شده یا تار میشد یا میسوخت.
سرانجام یکی از شاهدان موفق شد در ماه آوریل سال 1990 از ویدیویی که گرفته بود عکسی تهیه کند. در آن عکس سطح زیرین شیئی که در سه نقطه آن چراغهایی روشن بود به خوبی نشان داده شده بود و این فریم عکس در سراسر جهان به نمایش گذاشته شد که نمونه کلاسیک از یک یوفو است. با وجود نزدیک به 1000 شاهد ماجرا، جتهای فرستاده شده برای تعقیب یوفو، تایید رادارها و نظامیان، دیده شدن یوفوها در بلژیک یکی از مستندترین مواردی است که نمیتوان آن را انکار کرد.