خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

MacTavish

مدیـر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  100000000
  
عضویت
16/8/19
ارسال ها
3,662
امتیاز واکنش
13,897
امتیاز
348
زمان حضور
79 روز 12 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱. «خروج» اگر بدترین فیلم حاتمی‌کیا نباشد یکی از بدترین‌هاست. خوشبختانه این گزاره را به سوگیری‌های سـ*ـیاسی هم نمی‌شود ربط داد، چون این فیلم از لحاظ جبهه‌گیری هم آنچنان نیست که هم‌جناحی‌های حاتمی‌کیا بخواهند تمام قد پشت سرش بایستند و انتقاد از آن را برنتابند. جز یک آغاز امیدوارکننده که بیننده را به فضای حاتمی‌کیای سال‌های دور می‌برد، آنچه کارگردان ساخته شبیه یکی از فیلم‌های ارباب رعیتی دهه شصت است. با همان بازی‌های رو و باسمه‌ای و همان دیالوگ‌های شعارزده. فیلمی که اگر نام حاتمی‌کیا را از ابتدایش برمی‌داشتند، بعید بود جدی‌ترین هواداران و خوره‌های فیلم‌هایش هم تشخیص می‌دادند «خروج» ساخته فیلمساز باتجربه انقلاب است. اثری در حد کار‌های مسعود ده‌نمکی، حتی با المان‌هایی مشترک.



این که چرا حاتمی‌کیا از نقد‌ها برآشفته شده البته موضوع بی‌سابقه‌ای نیست. او ظاهرا باور نمی‌کند که فیلم‌هایش می‌تواند ایرادی داشته باشد و از آن بالاتر اصلا توی کت‌اش نمی‌رود که تماشاگران فیلمش را نپسندند. از حالا هم قابل پیش‌بینی است که «خروج» در گیشه هم موفق نخواهد بود، مگر به ضرب و زور بلیت‌های نیم‌بها و رایگان و ارگانی سالن‌ها را به احترام آقا ابراهیم پر کنند تا دلش نشکند. کاری که قبلا هم انجام شده. این بار هم موافقان و همراهان حاتمی‌کیا نشان داده‌اند که بی‌توجه به کیفیت فیلم پای او ایستاده‌اند. حمایت پر و پیمان رسانه‌های همسو اگرچه غیرمنتظره نبود، اما برای فیلمی در سطح «خروج» بیش از حد ایثارگرانه است.

۲. حاتمی‌کیا در «خروج» می‌خواهد خیلی چیز‌ها را مسخره کند. از رییس‌جمهوری و مشاورش تا مطالبات مردم و موج‌های رسانه‌ای در فضای مجازی. اما این کار چنان کاریکاتوری و به سبک برنامه‌های بی‌نمک شبکه نسیم انجام می‌شود که کارکردی معکوس پیدا می‌کند. «خروج» با مضحکه‌ای که راه می‌اندازد، به گونه‌ای تبدیل به یک ضدژانر آبکی شده و طبیعی است که نه حرفه‌ای‌ها چندان از آن لـ*ـذت ببرند و نه خیل تماشاگران برایش به وجد بیایند.



کمترین حاصل این وضعیت رای پایین فیلمی است که کارگردانش همیشه از سوگلی‌های جشنواره فجر بوده. حداقلش این که تماشاگران برای دیدن آخرین کارهایش توی صف می‌ایستاده‌اند و سر و دست می‌شکسته‌اند. اما حالا چنین اتفاقی نیفتاده. معلوم است که «خروج» نباید محبوب تماشاگران باشد و جزو فیلم‌های برگزیده مردمی قرار بگیرد. پس حاتمی‌کیا از چی شاکی است؟ او در نشست مطبوعاتی پس از فیلمش دوباره در نقش مظلوم و کسی که حقش خورده شده ظاهر شد و اعتراض کرد و بی‌احترامی کرد. تکرار همان رل آشنا.

از زمانی که نگاتیو‌های موج مرده را روی میز ریخت تا امروز زمانی زیادی گذشته، اما آقا ابراهیم نمی‌خواهد از این نقش بیرون بیاید. فیلمش «به وقت شام» باشد یا «چ» او به همه چیز معترض است. به سوالات خبرنگاران معترض است و انتقاد‌ها را بی‌حیایی می‌خواند. به جوایز معترض است و حالا به رای تماشاگران سینما‌های مردمی هم معترض است. معلوم نیست این همه طلبکاری از کجا می‌آید. کارگردانی که تمام فیلم‌های اخیرش را با بودجه‌های ارگانی، یعنی از بیت‌المال و جیب ما ساخته و همه دستمزدش از جیب مردم است، چرا باید اینقدر سر همه منت داشته باشد.

او می‌گوید: «گنـ*ـاه ما چیست که فیلم می‌سازیم؟ چرا دادگاه تشکیل می‌شود؟ چرا جنس نوشته‌ها و واکنش‌ها دادگاهی شده‌است. این چه زبان بی‌حیایی برای من سرباز است؟ چرا بی‌حیا می‌شویم؟ به من می‌گویند دهه‌ات گذشته؛ جمله خودم را به خودم پس می‌دهید؟» بعد در پاسخ به خبرنگاری که می‌پرسد چرا در قبال اعتراضات خیابانی و بحران‌های اجتماعی واکنش ندارد با تندترین لحن می‌گوید: «من فیلمم را می‌سازم. من خودم را سیاستمدار نمی‌دانم و یک وری دو وری ندارد. من فیلمم را می‌سازم، آن موقعی که تو متوجه این حرف‌ها نبودی من فیلم می‌ساختم. داشتن اینستاگرام و واکنش‌های چند کلمه‌ای هنر بزرگی نیست. من فیلمم را می‌سازم. برای همین هم بعد از فیلمم این اتفاقات می‌افتد و درباره آن ناحقی می‌شود و فیلم ما از آرای مردمی در می‌آید.»



بعد هم می‌گوید: «انا قرآن الناطق! حاتمی‌کیا همینی است که اینجا نشسته است. اینکه تو می‌گویی حاتمی کیا اینطور شده است حاتمی‌کیای خودت است. من اگر پشت شما بیفتم معلوم نیست عاقبتم چه می‌شود من دین و آخرتم را نمی‌فروشم که آنچه شما می‌خواهید باشم.» این حرف‌ها هم یعنی حاتمی‌کیا فقط به خودش حق می‌دهد که هرچه می‌خواهد بگوید و هرچه می‌خواهد بسازد. کسی را هم برای پرسیدن لایق نمی‌داند.

برخلاف آنچه می‌گوید واکنش‌های چندکلمه‌ای هنر نیست، هر وقت لازم ببیند تندترین واکنش‌های چند جمله‌ای را دارد؛ و برخلاف این که می‌گوید او فیلم می‌سازد و بقیه هم باید حرف‌هایشان را در کارشان بزنند، به روزنامه‌نگاران حق نمی‌دهد که نظرشان را بنویسند و او را زیر سوال ببرند؛ و بالاخره در جایی می‌گوید: «فشار اینجا مثل فشار شب اول قبر است. من دلخورم از این تنش. من عمرم را بابت فیلم‌هایم گذاشته‌ام و برای هیچ فیلمی کم‌فروشی نکرده‌ام. شاید به نظر ساده بیاید که این همه تراکتور را در جاده ردیف کنیم، چرا این همه عریانگری؟ چرا به من گیر می‌دهید؟»



این چه طرز دفاع کردن است آقای حاتمی‌کیا. چرا فکر می‌کنید، چون تراکتور ردیف کردن در جاده سخت است، پس دیگر کارتان جای انتقاد ندارد و کسی نباید به آن گیر بدهد. اینطوری باشد که همه فیلم‌های سنگین و پرزحمت باید ستایش شوند و قابل نقد نباشند. کلا چرا اینقدر طلبکارید استاد؟ چه دینی گردن ما دارید که ادا نشده. اگر فیلم خوبی ساخته‌اید ستایش‌اش را دیده‌اید و جایزه‌اش را گرفته‌اید. هیچ کاری را هم که مفتی انجام نداده‌اید و از گران‌ترین کارگردان‌های سینما هستید. چرا باید هرچه می‌سازید همه تعریف کنند یا چیزی نگویند. این همه حق به جانب بودن از کجا می‌آید؟ این همه غرور. کمی متواضع باشید استاد. شاید همه کارهایتان آنقدر‌ها هم که خودتان فکر می‌کنید آش دهن‌سوزی نباشند. مردم دارند پول فیلم ساختن شما را می‌دهند. یعنی چی که حتی نباید از شما سوال کنند. خدمتگزار بودن و سرباز این فرهنگ و کشور بودن مفهومش این است؟


بابت چی اینقدر از ما طلبکارید آقای حاتمی‌کیا؟

 
  • تشکر
Reactions: نگار 1373، -ZAℍЯმ- و مرسانا
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا