- عضویت
- 21/4/19
- ارسال ها
- 5,684
- امتیاز واکنش
- 25,047
- امتیاز
- 473
- زمان حضور
- 82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
اَللّهُمَاِنّیاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ بِسْمِاللَّهِالرَّحْمنِالرَّحیمِ، یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکرامِ، یا حَیُ
خدایا از تو میخواهم به نامت بسمالله الرحمن الرحیم ای صاحب جلال و بزرگواری ای زنده
یا قَیّوُمُ، یا حَیُّ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، یاهُوَ یامَنْ لایَعْلَمُ ماهُوَ، وَلاکَیْفَ هُوَ، وَلا
پاینده ای زنده ای که معبودی جز تو نیست ای کسی که جز او کسی نداند که چیست او
اَیْنَ هُوَ، وَلا حَیْثُ هُوَ اِلاَّ هُوَ، یاذَاالْمُلْکِ وَالْمَلَکوُتِ، یاذَاالْعِزَّهِ
و چگونه است او و در کجاست او و در کدام سو است ای دارای ملک و ملکوت ای دارای عزت
وَالْجَبَروُتِ، یامَلِکُ یاقُدُّوسُ، یاسَلامُ یا مُوْمِنُ، یا مُهَیْمِنُ یا عَزیزُ، یا
و جبروت (قهر و قدرت) ای پادشاه جهان ای منزه از هر عیب ای سالم از هر نقص ای ایمنی بخش ای نگهبان ای عزیز ای
جَبَّارُ یا مُتَکَبِّرُ، یا خالِقُ یابارِئُ، یا مُصَوِّرُ یا مُفیدُ، یا مُدَبِّرُ یا شَدیدُ،
دارای قهر ای با عظمت ای آفریننده ای پدیدآورندهایصورتبخشایسوددهندهایتدبیرکنندهایمحکم
یا مُبْدِئُ یا مُعیدُ، یا مُبیدُ یا وَدُودُ، یا مَحْمُودُ یا مَعْبوُدُ، یا بَعیدُ یا قَریبُ،
کارایسبب آغاز خلقت و ای سبب پایان آن ای نابود کننده ای محبت شعار ای پسندیده ای معبود خلق ای دور و ای نزدیک
یا مُجیبُ یا رَقیبُ، یا حَسیبُ یا بَدیعُ، یا رَفیعُ یا مَنیعُ، یا سَمیعُ یا عَلیمُ،
ای پاسخ دهنده ای نگهبان ای حساب دارنده ای نوین آفرین ای رفیع مقام ای بلند مرتبه ای شنوا ای دانا
یاحَلیمُ یاکَریمُ، یاحَکیمُ یاقَدیمُ، یاعَلِیُّ یاعَظیمُ، یاحَنَّانُ یامَنَّانُ، یادَیَّانُ
ای بردبار ای کریم ای فرازنه ای قدیم ای والا ای بزرگ ای مهرپیشه و ای نعمت بخش ای پاداش ده
یامُسْتَعانُ، یا جَلیلُ یا جَمیلُ، یا وَکیلُ یا کَفیلُ، یا مُقیلُ یا مُنیلُ، یا نَبیلُ
ای یاری جسته شدهای پُر جلالت ای زیبا ای وکیل ای کفیل ای درگذرنده ای نعمت رساننده ای ماهر
یا دَلیلُ، یا هادی یا بادی، یا اَوَّلُ یا اخِرُ، یا ظاهِرُ یا باطِنُ، یا قآئِمُ
ای راهنما ای رهبر ای آغاز کننده ای اول ای آخر ای ظاهر ای باطن ای استوار ای
یادآئِمُ، یا عالِمُ یا حاکِمُ، یا قاضی یا عادِلُ، یا فاصِلُ یا واصِلُ، یا طاهِرُ
ابدی ای دانا ای حکمفرما ای داور ای دادگر ای جدا کننده ای پیوند کننده ای پاک
یا مُطَهِّرُ، یا قادِرُ یا مُقْتَدِرُ، یاکَبیرُ یامُتَکَبِّرُ، یاواحِدُ یااَحَدُ یاصَمَدُ، یا مَنْ
ای پاکیزه ای توانا ای با اقتدار ای بزرگ ای با عظمت ای یگانه ای تک ای بینیاز
لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ صاحِبَهٌ، وَلا کانَ مَعَهُ
نزاید و زائیده نشده و نیست برایش همتایی هیچکس و نیست برایش همسر و رفیقی و نباشد با او
وَزیرٌ، وَلاَ اتَّخَذَ مَعَهُ مُشیراً، وَلاَ احْتاجَ اِلی ظَهیرٍ، وَلا کانَ مَعَهُ مِنْ
وزیری و نگرفته برای خود مشاوری و نه نیازمند به کمککاری است و نه
اِلهٍ غَیْرُهُ، لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، فَتَعالَیْتَ عَمَّا یَقُولُ الظَّالِمُونَ، عُلُوّاً کَبیراً، یا
معبودی جز او است شایسته ستایشی جز تو نیست پس تو برتری از آنچه ستمکاران گویند بسیار برتر، ای
عَلِیُّ یا شامِخُ، یا باذِخُ، یا فَتَّاحُ یا نَفَّاحُ، یا مُرْتاحُ یا مُفَرِّجُ، یا ناصِرُ یا
والا ای بلند رتبه ای والا مقام ای گشاینده ای عطا بخشنده ای فرح بخش ای گشایش دهنده ای یاور ای
مُنْتَصِرُ، یا مُدْرِکُ یا مُهْلِکُ یا مُنْتَقِمُ، یا باعِثُ یا وارِثُ، یا طالِبُ
مددکار ای دریابنده ای هلاک کننده ای انتقام گیرنده ای برانگیزندهای ارث برنده ای جوینده
یا غالِبُ، یا مَنْ لا یَفُوتُهُ هارِبٌ، یا تَوَّابُ یا اَوَّابُ یا وَهَّابُ، یا مُسَبِّبَ
ای پیروزمند ای کسی که از دستش نرود گریز پایی ای توبهپذیر ای رجوعپذیر ای بخشنده ای سبب ساز
الْاَسْبابِ، یا مُفَتِّحَ الْاَبْوابِ، یا مَنْ حَیْثُ ما دُعِیَ اَجابَ، یا طَهُورُ یا
هر سبب ای گشاینده درهای بسته ای کسی که هر زمان بخوانندش اجابت کند ای پاکی بخش ای
شَکُورُ، یا عَفُوُّ یا غَفُورُ، یا نُورَ النُّورِ، یا مُدَبِّرَ الْاُموُرِ، یا لَطیفُ یا خَبیرُ،
پاداش ده شاکران ای درگذرنده ای آمرزنده ای نور روشنیها ای تدبیر کننده
یا مُجیرُ یا مُنیرُ، یا بَصیرُ یا ظَهیرُ، یا کَبیرُ یا وِتْرُ، یا فَرْدُ یا اَبَدُ،
امور ای نعمت بخش ای بینا ای پناه ده ای روشنی ده ای بینا ای پشتیبان ای بزرگ ای یگانه ای بی همتا ای جاویدان
یا سَنَدُ یا صَمَدُ، یا کافی یا شافی، یا وافی یا مُعافی، یا مُحْسِنُ یا
ای تکیهگاه ای بینیاز ای کفایت کننده ای شفا دهنده ای وفا دار ای صحت بخش ای نیکوکار ای
مُجْمِلُ، یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ، یا مُتَکَرِّمُ یا مُتَفَرِّدُ، یا مَنْ عَلا فَقَهَرَ،
زیب بخش ای نعمت ده ای فزون بخش ای بزرگوار ای یگانه شناخته شده، ای که از برتری بر همه قاهر است
یا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ، یا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ، یا مَنْ عُبِدَ فَشَکَرَ، یا مَنْ عُصِیَ فَغَفَرَ،
ای که فرمانروا است و نیرومند ای که در درونی و از درون آگاه ای بپرستندش و او پاداش دهد ای که نافرمانیش کنند و بیامرزد
یا مَنْ لا تَحْویهِ الْفِکَرُ، وَلا یُدْرِکُهُ بَصَرٌ، وَلایَخْفی عَلَیْهِ اَثَرٌ، یا رازِقَ
ای که در فکرها نگنجد و دیده ای او را درنیابد و هیچ کاری بر او پنهان نماند ای روزی ده
الْبَشَرِ، یا مُقَدِّرَ کُلِّ قَدَرٍ، یا عالِیَ الْمَکانِ، یاشَدیدَ الْاَرْکانِ، یا مُبَدِّلَ
بشر ای اندازهگیر هر اندازه ای والا مکان ای سخت قدرت ای جابجا کننده
الزَّمانِ، یا قابِلَ الْقُرْبانِ، یا ذَاالْمَنِّ وَالْإِحْسانِ، یا ذَاالْعِزَّهِ وَالسُّلْطانِ، یا
زمان ای قبول کننده قربانی ای دارنده نعمت و احسان ای صاحب عزت و سلطنت ای بخشاینده ای
رَحیمُ یا رَحمنُ، یا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْمٍ فی شَاْنٍ، یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ شَاْنٌ عَنْ
مهربان ای که هر روز در کاری است ای که کاری از کار دیگر سرگرمش نکند
شَاْنٍ، یا عَظیمَ الشَّاْنِ، یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ مَکانٍ، یا سامِعَ الْاَصْواتِ، یا مُجیبَ
ای بزرگ مقام ای که در هر جا هستی ای شنوای هر صدا ای اجابت کننده
الدَّعَواتِ، یا مُنْجِحَ الطَّلِباتِ، یا قاضِیَ الْحاجاتِ، یا مُنْزِلَ الْبَرَکاتِ،
دعاها ای برآرنده خواستهها ای روا کننده حاجتها ای فرو فرستنده برکات
یا راحِمَ الْعَبَراتِ، یا مُقیلَ الْعَثَراتِ، یا کاشِفَ الْکُرُباتِ، یا وَلِیَ
ای رحم کننده بر اشکها (و گریهها) ای نادیدهگیر لغزشها ای برطرف کننده ناراحتیها ای بدست دارنده
الْحَسَناتِ، یا رافِعَ الدَّرَجاتِ، یامُوْتِیَ السُّوُلاتِ، یا مُحْیِیَ الْاَمْواتِ، یا
نیکیها ای بالا برنده مقامها ای دهنده خواستهها ای زنده کننده مردهها ای
جامِعَ الشَّتاتِ، یا مُطَّلِعاً عَلَی النِّیَّاتِ، یا رادَّ ما قَدْ فاتَ، یا مَنْ لا تَشْتَبِهُ
گردآورنده پراکندهها ای آگاه بر نیّتهای دل ای برگرداننده آنچه از دست رفته، ای که صداها بر او مشتبه
عَلَیْهِ الْاَصْواتُ، یا مَنْ لاتُضْجِرُهُ الْمَسْئَلاتُ، وَلا تَغْشاهُ الظُّلُماتُ،
نشود ای که (زیادی) خواهشها او را به ستوه و خستگی در نیاورد و تاریکیها
یانُورَالْاَرْضِوالسَّمواتِ، یاسابِغَ النِّعَمِ، یادافِعَ النِّقَمِ، یابارِئَ النَّسَمِ، یاجامِعَ
او را فرا نگیرد ای روشنی زمین و آسمانها ای سرشار دهنده نعمتها ای جلوگیر رنج و ملالها ای آفریننده انسان ای گردآورنده
الْاُمَمِ، یا شافِیَ السَّقَمِ، یا خالِقَ النُّورِ وَالظُّلَمِ، یا ذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ، یا مَنْ
ملتها ای بهبودی ده بیماریها ای خالق روشنی و تاریکیها ای صاحب جود و کرم ای که
لا یَطَاُ عَرْشَهُ قَدَمٌ، یا اَجْوَدَ الْاَجْوَدینَ، یا اَکْرَمَ الْاَکْرَمینَ، یااَسْمَعَ
گامی به عرشش نرسد ای بخشندهترین بخشندگان ای کریمترین کریمان ای شنواترین
السَّامِعینَ، یا اَبْصَرَ النَّاظِرینَ، یا جارَ الْمُسْتَجیرینَ، یا اَمانَ الْخائِفینَ،
شنوایان ای بیناترین بینایان ای پناه پناهجویان ای ایمنی بخش ترسناکان
یا ظَهْرَ اللاَّجینَ، یا وَلِیَّ الْمُوْمِنینَ، یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ، یا غایَهَ
ای پشت و پناه پناهندگان ای یاور مومنان ای فریادرس فریادطلبان ای منتها مقصود
الطَّالِبینَ، یا صاحِبَ کُلِّ غَریبٍ، یا مُونِسَ کُلِّ وَحیدٍ، یا مَلْجَاَ کُلِّ طَریدٍ، یا
خواهندگان ای رفیق هر غریب و مونس هر تنها ای پناه هر آواره ای
مَاْوی کُلِّ شَریدٍ، یا حافِظَ کُلِّ ضآلَّهٍ، یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ، یا رازِقَ الّطِفْلِ
جای ده هر گریخته ای نگهدار هر گمشده ای رحم کننده پیر کهن سال ای روزی ده کودک
الصَّغیرِ، یا جابِرَ الْعَظْمِ الْکَسیرِ، یا لعنتیَّ کُلِّ اَسیرٍ، یا مُغْنِیَ الْبآئِسِ الْفَقیرِ،
خردسال ای پیوند دهنده استخوان شکسته ای رها کننده هر گرفتار دربند ای بینیاز کن هر بینوای مستمند
یا عِصْمَهَ الْخائِفِ الْمُسْتَجیرِ، یا مَنْ لَهُ التَّدْبیرُ وَالتَّقْدیرُ، یا مَنِ
ای پناه ترسناکِ پناهجو ای که چارهاندیشی و اندازهگیری کارها بدست او است ای که
الْعَسیرُ عَلَیْهِ سَهْلٌ یَسیرٌ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلی تَفْسیرٍ، یا مَنْ هُوَ عَلی
هر مشکلی برای او سهل و آسان است ای که بینیازی از شرح و تفسیر ای که بر
کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ، یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ خَبیرٌ، یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصیرٌ،
هر چیز توانایی ای که بهر چیز خبیر و آگاهی ای که به هر چیز بینایی
یا مُرْسِلَ الرِّیاحِ، یا فالِقَ الْإِصْباحِ، یا باعِثَ الْاَرْواحِ، یا ذَاالْجُودِ
ای فرستنده بادها ای شکافنده روشنی صبح ای برانگیزنده جانها ای صاحب جود
وَالسَّماحِ، یا مَنْ بِیَدِهِ کُلُّ مِفْتاحٍ، یا سامِعَ کُلِّ صَوْتٍ، یا سابِقَ کُلِّ فَوْتٍ،
و سخا ای که بدست قدرت او است هر کلید ای شنونده هر صدا ای جلوتر از هر گذشته
یا مُحْیِیَ کُلِّ نَفْسٍ بَعْدَ المَوْتِ، یا عُدَّتی فی شِدَّتی، یا حافِظی فی
ای زنده کننده هر شخصی پس از مرگ ای ذخیره من در روز سختی و دشواری ای نگهدارم در
غُرْبَتی، یا مُونِسی فی وَحْدَتی، یا وَلِیّی فی نِعْمَتی، یا کَهْفی حینَ تُعْیینِی
روز غربت و بیکسی ای همدمم در تنهایی ای ولی نعمتم ای پناهگاه من در آن هنگام که
الْمَذاهِبُ، وَتُسَلِّمُنیِ الْاَقارِبُ، وَیَخْذُلُنی کُلُّ صاحِبٍ، یا عِمادَ مَنْ
راهها مرا مانده و خسته کنند و نزدیکان مرا واگذارند و هر رفیق و دوستی دست از یاریم بکشند ای تکیهگاه هرکس
لا عِمادَ لَهُ، یا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ، یا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ، یا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ
که تکیهگاهی ندارد ایپشتوانآنکسکهپشتوانهنداردایذخیره تهیدستان ای نگهدار کسیکه نگهداری ندارد ای پناهگاه آنکس که پناهگاهی
لَهُ، یا کَهْفَ مَنْ لا کَهْفَ لَهُ،یا کَنْزَ مَنْ لا کَنْزَ لَهُ، یا رُکْنَ مَنْ لا رُکْنَ لَهُ،
ندارد ای گنج بیگنجان ای پایه محکم آن کس که پایه محکمی ندارد
یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ، یا جارَ مَنْ لا جارَ لَهُ، یا جارِیَ اللَّصیقَ، یا رُکْنِیَ
ای فریادرس کسی که فریادرس ندارد ای همسایه بیهمسایگان ای همسایه به من پیوسته ای رکن
الْوَثیقَ، یا اِلهی بِالتَّحْقیقِ، یا رَبَّ الْبَیْتِ الْعَتیقِ، یا شَفیقُ یا رَفیقُ، فُکَّنی
استوار من ای معبود مسلَّم من ای پروردگار خانه کعبه ای مهربان ای رفیق آزادم کن
مِنْ حَلَقِ الْمَضیقِ، وَاصْرِفْ عَنّی کُلَّ هَمٍّ وَغَمٍّ وَضیقٍ، وَاکْفِنی شَرَّ ما لا اُطیقُ،
از حلقههای تنگ (روزگار) و بگردان از من هر غم و اندوه و فشاری را و کفایت کن مرا از هر چه طاقتش را ندارم
وَاَعِنّی عَلی ما اُطیقُ، یا رآدَّ یُوسُفَ عَلی یَعْقُوبَ، یا کاشِفَ ضُرِّ اَیُّوبَ،
و یاریم کن بر آنچه طاقتش را دارم ای که یوسف را به یعقوب برگرداندی ای که ایوب را از گرفتاری نجات بخشیدی
یا غافِرَ ذَنْبِ داوُدَ، یا رافِعَ عیسَی بْنِ مَرْیَمَ، وَ مُنْجِیَهُ مِنْ اَیْدِی الْیَهوُدِ، یا
ای آمرزنده خطای داود ای بالا برنده عیسی بن مریم و نجات دهنده او از دست یهود ای
مُجیبَ نِدآءِ یُونُسَ فِیالظُّلُماتِ، یامُصْطَفِیَ مُوسی بِالْکَلِماتِ، یامَنْغَفَرَ لِادَمَ
پاسخ دهنده آواز یونس در تاریکیهای دریا ای برگزیننده موسی (بـ*ـو*سیله سخن گفتن) بدان کلمات ای که بخشیدی بر آدم
خَطیئَتَهُ، وَرَفَعَ اِدْریسَ مَکاناً عَلِیّاً بِرَحْمَتِهِ، یا مَنْ نَجّی نُوحاً مِنَ الْغَرَقِ،
خطایش را و ادریس را از رحمت خویش به جایی بلند بردی ای که نوح را از غرق نجات دادی
یا مَنْ اَهْلَکَ عاداً الْاوُلی، وَثَمُودَ فَما اَبْقی، وَقَوْمَ نوُحٍ مِنْ قَبْلُ، اِنَّهُمْ کانُوا
ای که قوم عاد قدیم را هلاک کردی و ثمودیان را باقی نگذاشتی و پیش از آنها قوم نوح
هُمْ اَظْلَمَ وَاَطْغی، وَالْمُوْتَفِکَهَ اَهْوی، یامَنْدَمَّرَ عَلی قَوْمِلوُطٍ،وَدَمْدَمَ عَلی
را که آنها ستمگرتر و سرکشتر بودند و دهکدههای واژگون را بیفکندی ای که نابودی بر قوم لوط فرستادی و
قَوْمِ شُعَیْبٍ، یا مَنِ اتَّخَذَ اِبْراهیمَ خَلیلاً، یا مَنِاتَّخَذَ مُوسی کَلیماً، وَاتَّخَذَ
هلاک کردی قوم شعیب را ای که ابراهیم را خلیل گرفتی ای که موسی را هم سخن خود ساختی
مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَعَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ حَبیباً، یا مُوْتِیَ لُقْمانَ
و محمد صلی الله علیه و آله را حبیب خود کردی ای که به لقمان
الْحِکْمَهَ، وَالْواهِبَ لِسُلَیْمانَ مُلْکاً، لا یَنْبَغی لِاَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ، یا مَنْ نَصَرَ
حکمت عطا کردی و به سلیمان فرمانروایی و پادشاهی آن چنانی دادی که برای هیچکس پس از او شایسته نبود
ذَاالْقَرْنَیْنِ عَلَی الْمُلُوکِ الْجَبابِرَهِ، یا مَنْ اَعْطَی الْخِضْرَ الْحَیوهَ، وَرَدَّ لِیُوشَعَ
ای که ذوالقرنین را بر پادشاهان سرکش یاری دادی ای که به خضر آب حیات دادی و برای یوشع
بْنِ نوُنٍ الشَّمْسَ بَعْدَ غرُوُبِها، یا مَنْ رَبَطَ عَلی قَلْبِ اُمِّ مُوسی، وَاَحْصَنَ
بن نون آفتاب را پس از غروب کردن برگرداندی ای کهبهدلمادرموسیآرامشبخشیدیودامن مریم دختر عمران را از آلودگی
فَرْجَ مَرْیَمَ ابْنَتِ عِمْرانَ، یا مَنْ حَصَّنَ یَحْیَی بْنَ زَکَرِیَّا مِنَ الذَّنْبِ، وَسَکَّنَ
نگهداشتی ای که یحیی بن زکریا را از گـ ـناه حفظ کردی و خشم
عَنْ مُوسَی الْغَضَبَ، یا مَنْ بَشَّرَ زَکَرِیَّا بِیَحْیی، یا مَنْ فَدا اِسْماعیلَ مِنَ
موسی را فرو نشاندی ای که زکریا را به ولادت یحیی مژده دادی ای که اسماعیل را به
الذَّبْحِ بِذِبْحٍ عَظیمٍ، یا مَنْ قَبِلَ قُرْبانَ هابیلَ وَجَعَلَ اللَّعْنَهَ عَلی قابیلَ، یا
آن ذبح عظیم فدا فرستادی ای که قربانی هابیل را پذیرفتی و لعنت را بر قابیل مقرر ساختی ای
هازِمَ الْاَحْزابِ لِمُحَمَّدٍ صَلَّیاللَّهُعَلَیْهِ وَآلِهِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَ
پراکنده کننده احزاب برای پشتیبانی محمد صلی الله علیه وآله درود فرست بر محمد و آل محمد و
عَلی جَمیعِ الْمُرْسَلینَ، وَمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ، وَاَهْلِ طاعَتِکَ اَجْمَعینَ،
بر تمامی رسولان و فرشتگان مقرب و همه آنان که فرمانبرداری تو کنند و
وَاَسْئَلُکَ بِکُلِّ مَسْئَلَهٍ سَئَلَکَ بِها اَحَدٌ مِمَّنْ رَضیتَ عَنْهُ، فَحَتَمْتَ لَهُ عَلَی
از تو میخواهم به هر سوالی که از تو میکنند هر یک از آن اشخاصی که از آنها راضی هستی و در نتیجه
الْإِجابَهِ، یا اَللَّهُ یااَللَّهُ یا اَللَّهُ، یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ، یا رَحیمُ یا رَحیمُ
اجابت را برایش مسلم کردی ای خدا ای خدا ای خدا ای بخشاینده ای بخشاینده ای بخشاینده ای مهربان ای مهربان
یا رَحیمُ، یا ذَاالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ، یا ذَاالْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ، یا ذَاالْجَلالِ
ای مهربان ای صاحب جلال و بزرگواری ای صاحب جلال و بزرگواری ای صاحب جلال
وَالْإِکْرامِ، به به به به به به به، اَسْئَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ، اَوْ اَنْزَلْتَهُ
و بزرگواری بدان بدان بدان بدان بدان بدان بدان تو را میخوانم به حق هر نامی که خود را بدان نامیدی یا در یکی از کتابهای
فی شَیْءٍ مِنْ کُتُبِکَ، اَوِ اسْتَاْثَرْتَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ، وَبِمَعاقِدِ الْعِزِّ
خود آن را نازل کردی یا آن را در علم غیب برای خویشتن برگزیدی و بدان وسائلی
مِنْ عَرْشِکَ، وَبِمُنْتَهَی الرَّحْمَهِ مِنْ کِتابِکَ، وَبِما لَوْ اَنَّ ما فِی الْاَرْضِ مِنْ
که عرشت را عزت بخشید و به منتهای رحمت از کتابت و بدانچه «اگر هر درختی که در زمین است
شَجَرَهٍ اَقْلامٌ، وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَهُ اَبْحُرٍ مانَفِدَتْ کَلِماتُ اللَّهِ،
قلم باشند و دریا با هفت دریای دیگر که آن را کمک دهند مرکب بود کلمات خدا تمام نمیشد
اِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ، وَ اَسْئَلُکَ بِاَسْمآئِکَ الْحُسْنَی الَّتی نَعَتَّها فیکِتابِکَ،
براستی خدا نیرومند و فرزانه است» و از تو میخواهم به حق آن نامهای نیکویت که در قرآن توصیفشان کردهای
فَقُلْتَ وَللَّهِِ الْاَسْمآءُ الْحُسْنی فَادْعوُهُ بِها، وَقُلْتَ اُدْعُونی اَسْتَجِبْ لَکُمْ، وَقُلْتَ
و فرمودهای: «وبرای خدا است نامهای نیکو پس او را بدان نامها بخوانید» و باز فرمودی «مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را» و نیز فرمودی
وَاِذاسَئَلَکَ عِبادی عَنّی،فَانّی قَریبٌاُجیبُدَعْوَهَالدَّاعِاِذادَعانِ،وَقُلْتَیاعِبادِیَ
«و هرگاه بندگان من از تودربارهمنبپرسندپسمن نزدیکم و پاسخ دهم دعای خواننده را هنگامی که مرا بخواند» و فرمودی «ای بندگان من
الّذَینَاَسْرَفوُاعَلیاَنْفُسِهِمْ، لاتَقْنَطُوامِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ، اِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً،
که بر نفس خویش اسراف و زیادهروی کردید از رحمت خدا نومید نشوید که خدا همه گناهان را بیامرزد
اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُالرَّحیمُ، وَاَنَا اَسْاَلُکَیااِلهیوَاَدْعُوکَ یارَبِّ، وَاَرْجُوکَ یاسَیِّدی،
و او است آمرزنده مهربان» و من از تو میخواهم ای معبودم و میخوانمت پروردگارا و امیدوار توام ای آقای من
وَاَطْمَعُ فیاِجابَتی یامَوْلایَ کَماوَعَدْتَنی، وَقَدْدَعَوْتُکَ کَمااَمَرْتَنی،فَافْعَلْ بی ما
و از تو طمع اجابت دارم ای مولای من چنانچه به من وعده دادهای و من تو را خواندم چنانچه به من دستور دادی پس انجام ده درباره
اَنْتَاَهْلُهُ،یاکَریمُ،وَالْحَمْدُ للَّهِِرَبِالْعالَمینَ،وَصَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعینَ
من آن آنچه را تو شایسته آنی ای کریم و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است و درود خدا بر محمد و آلش همگی
پس ذکر کن حاجت خود را که برآوردهاست ان شاء اللَّه تعالی، و در روایت مهج الدّعوات است که نمیخوانی این دعا را مگر آنکه با طهارت باشی.
منبع: bego
دعای مشلول
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: