- عضویت
- 30/9/19
- ارسال ها
- 231
- امتیاز واکنش
- 1,404
- امتیاز
- 228
- محل سکونت
- ایران
- زمان حضور
- 6 روز 14 ساعت 39 دقیقه
نویسنده این موضوع
در خونه رو باز کردم و سریع به سمت اتاقم رفتم. یک ساعت گذشت اما هیچ صدایی نیومد بخاطر همین فهمیدم که متین مشکل زیادی با اینکارم نداره بخاطر همین رفتم پایین چون حوصلم عجیب سررفته بود. متین با دیدنم شروع کرد به حرف زدن:
- خب حالا که قدرتهای خوناشامیت کامل شدن میتونی از فردا تمرینهارو با بچهها شروع کنی.
- چه تمرینهایی؟
- باید یاد...
- خب حالا که قدرتهای خوناشامیت کامل شدن میتونی از فردا تمرینهارو با بچهها شروع کنی.
- چه تمرینهایی؟
- باید یاد...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان شبی به روشنایی روز | ~kiana_stay~ کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: