- عضویت
- 21/4/19
- ارسال ها
- 5,684
- امتیاز واکنش
- 25,043
- امتیاز
- 473
- زمان حضور
- 82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
با ۱۰ کتاب برتر ادبیات داستانی جهان به انتخاب واشنگتن پست، گاردین و نیویورک تایمز آشنا شوید.
روزنامه همشهری - آرش نهاوندی: در سالی که بهطور مداوم اخبار فوری درباره خشونت و مرزبندی در جوامع از رسانهها میشنویم و همگان در این فضای خشن در تلاشند تا هویت خود را حفظ کنند، نویسندگان شناخته شده و نویسندگانی که بهتازگی بهخاطر آثارشان در میان کتابخوانها شناخته شدهاند با داستانهایی از عشق متعالی، رویارویی شجاعانه با قدرت و اتفاقات تاریخی که نباید آنها را فراموش کرد، به میانه این بحثها و جدلها آمدهاند و کتابهایی نگاشتهاند که ما با مطالعه آنها بهتر بدانیم که هستیم، که بودهایم و باید تبدیل به چه انسانهایی بشویم.
۲۰۱۹ سال دوتاییها بوده: ۲ برنده جایزه نوبل، ۲ برنده جایزه بوکر، درحالیکه مقامات نوبل در سالجاری قول داده بودند که در هنگام اعطای جوایز نوبل ادبیات ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ نگاهی فراتر از اروپا داشته باشند. هر دوی این جایزهها به ۲ اروپایی داده شد. برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۸ اولگا توکارچوک از لهستان تعیین شد و پیتر هانکه حامی و ستاینده سـ*ـیاستهای اسلوبودان میلوسوویچ در زمان جنگ بالکان و نسلکشی در صربرنیتسا برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۹ شد.
ازدیگر سو، جایزه بوکر ۲۰۱۹ میان مارگارت آتوود بهدلیل نگارش کتاب «وصیتها» و برناردین اواریستو بهخاطر نگارش کتاب «دختر، زن، دیگران» تقسیم شد. امسال همچنین نشریات و مجلات، فهرستهای به نسبت گوناگون و متفاوتی از آثار برتر نگاشته شده در سال ۲۰۱۹ منتشر کردند. به همین جهت در زمان نگارش این مطلب تصمیم گرفتیم از ۳ منبع برای نگارش این مطلب درباره ۱۰ کتاب برتر سال استفاده کنیم.
دختر، زن دیگران
۱۲ فصل، ۱۲ شخصیت
برناردین اواریستو در سالجاری توانست با کتاب «زن، دختر، دیگران» جایزه بوکر ۲۰۱۹ را بهطور مشترک با مارگارت آتوود از آن خود کند. در این کتاب تنها یک داستان روایت نمیشود؛ در هر فصل از کتاب دختر، زن، دیگران، زندگی یکی از این ۱۲ نفر روایت میشود. اگر چه به داستان هر یک از این شخصیتها در یک فصل بهطور جداگانه پرداخته میشود زندگی آنها بهدلیل وجود دوستان مشترک، افراد خانواده یا دیدارهای تصادفی با یکدیگر تلاقی میکند.
فمینیسم، سـ*ـیاست، پدرسالاری، موفقیت و ارتباطات از موضوعاتی هستند که در زندگی شخصیتهای این داستان مورد بررسی قرارمیگیرند. این رمان لبریز از احساسات عاشقانه و دربردارنده لحنی طنزآمیز است. برناردین اواریستو درباره دلایل نگارش این کتاب گفته است: من از این قضیه که زنان سیاهپوست بریتانیایی به وضوح در ادبیات به چشم نمیآمدند، بسیار احساس ناراحتی میکردم. من میخواستم داستان زندگی آنان را از اوان نوجوانی تا سنین پیری شرح دهم. البته نمیخواستم به مسیر زندگی آنان بهصورت خطی نگاه کنم. راههای زیادی برای تفسیر «دیگری» وجود دارد. زنان از جهات بسیاری در جامعه بهعنوان «دیگران» تلقی میشوند، حتی در بسیاری از اوقات زنانی هستند که دیگر زنان را «دیگری» میدانند.
پلنگ سیاه گرگ قرمز
روایتی افسانهوار از داستانی پرماجرا
مارلون جیمز که در کارنامه نویسندگیاش یک جایزه بوکر نیز به چشم میخورد، با الهام از افسانههای آفریقایی آمیخته به وقایع پرتنش میان پادشاهی شمال و پادشاهی جنوب که ۲ دولت متخاصم هستند، تلاش یک گروه از افراد مختلف برای پیدا کردن یک پسربچه گمشده را روایت میکند و این روایت را تبدیل به یک ماجرای خارقالعاده کرده است. این گروه در جریان جستوجو برای یافتن این پسربچه پا به دنیای بیرحم درون جنگلهای پرپشت و انبوه میگذارند.
طرح این داستان بهصورت فلشبک و روایت داستان بدون رعایت ترتیب تاریخی است. محور این داستان بر شخصیت یک فرد به نام «جستوجوگر» استوار است. جستوجوگر مردی است که بهدلیل مهارتهایش در شکار شناخته شده است. جستوجوگر که پیشتر قاعدهای برای خود تعیین کرده بود مبنی بر اینکه تنهایی کار کند، این بار این قاعده را میشکند و با گروهی که خود عضوی از آنان است به جستوجوی پسر بچه میروند.
در جریان این جستوجو است که او و گروه همراهش با حیوانات و افراد عجیبی رودررو میشوند. مارلون جیمز به مفاهیمی نظیر مبانی واقعیت، محدودیت قدرت، زیادهرویهای جاهطلبانه، آرزوها، ماکیاولیسم، وظیفه و افتخار در لابهلای سطور این رمان و در فصلهای مختلف آن اشاره دارد.
مردی که همه چیز را میدید
گذشته در آینده یا آینده در گذشته
اگر تاریخ مانند سالنی از آینه، گذشته را در حال بازتاب میداد و اگر وقایع کنونی دنیای سـ*ـیاست را به مثابه یک تصادف تاریخی میتوانستیم قلمداد کنیم آنگاه رمان «مردی که همه چیز را میدید» اثر دبورا لووی را که درباره داستان معماگونه مردی در ۲ منطقه زمانی است که ۲ تصادف رانندگی را نیز تجربه کرده، میتوان رمانی تلقی کرد که در همه ادوار قابلخواندن است. میتوان دنیای درونی را که لووی در این رمان ترسیم کرده فضایی بیثبات توصیف کرد که آن گذشته و حال با یکدیگر همزیستی دارند.
در اواخر دهه ۸۰ سائول قهرمان یا ضدقهرمان این داستان به برلین میرود تا تحصیل خود در رشته کمونیسم را در کشورهای شرق اروپا تکمیل کند. داستان این رمان در واقع بر پایه حوادث عجیبی که با محوریت ۲ تصادفی که در سالهایی ۱۹۸۸ و ۲۰۱۶ برای سائول رخ میدهد، نگاشته شده است. لووی در این کتاب قواعد متعارف روایت داستان را کنار میگذارد تا بتواند جایگاه فرد و مجرمیت بشر در طول تاریخ را بررسی کند. «مردی که همه چیز را میدید» از سبک داستانی کاملا نامتعارفی تبعیت میکند و ارزش آن را دارد که این رمان را در فهرست بهترین کتابهای داستانی سال ۲۰۱۹ قرار دهیم.
روزنامه همشهری - آرش نهاوندی: در سالی که بهطور مداوم اخبار فوری درباره خشونت و مرزبندی در جوامع از رسانهها میشنویم و همگان در این فضای خشن در تلاشند تا هویت خود را حفظ کنند، نویسندگان شناخته شده و نویسندگانی که بهتازگی بهخاطر آثارشان در میان کتابخوانها شناخته شدهاند با داستانهایی از عشق متعالی، رویارویی شجاعانه با قدرت و اتفاقات تاریخی که نباید آنها را فراموش کرد، به میانه این بحثها و جدلها آمدهاند و کتابهایی نگاشتهاند که ما با مطالعه آنها بهتر بدانیم که هستیم، که بودهایم و باید تبدیل به چه انسانهایی بشویم.
۲۰۱۹ سال دوتاییها بوده: ۲ برنده جایزه نوبل، ۲ برنده جایزه بوکر، درحالیکه مقامات نوبل در سالجاری قول داده بودند که در هنگام اعطای جوایز نوبل ادبیات ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ نگاهی فراتر از اروپا داشته باشند. هر دوی این جایزهها به ۲ اروپایی داده شد. برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۸ اولگا توکارچوک از لهستان تعیین شد و پیتر هانکه حامی و ستاینده سـ*ـیاستهای اسلوبودان میلوسوویچ در زمان جنگ بالکان و نسلکشی در صربرنیتسا برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۹ شد.
ازدیگر سو، جایزه بوکر ۲۰۱۹ میان مارگارت آتوود بهدلیل نگارش کتاب «وصیتها» و برناردین اواریستو بهخاطر نگارش کتاب «دختر، زن، دیگران» تقسیم شد. امسال همچنین نشریات و مجلات، فهرستهای به نسبت گوناگون و متفاوتی از آثار برتر نگاشته شده در سال ۲۰۱۹ منتشر کردند. به همین جهت در زمان نگارش این مطلب تصمیم گرفتیم از ۳ منبع برای نگارش این مطلب درباره ۱۰ کتاب برتر سال استفاده کنیم.
دختر، زن دیگران
۱۲ فصل، ۱۲ شخصیت
برناردین اواریستو در سالجاری توانست با کتاب «زن، دختر، دیگران» جایزه بوکر ۲۰۱۹ را بهطور مشترک با مارگارت آتوود از آن خود کند. در این کتاب تنها یک داستان روایت نمیشود؛ در هر فصل از کتاب دختر، زن، دیگران، زندگی یکی از این ۱۲ نفر روایت میشود. اگر چه به داستان هر یک از این شخصیتها در یک فصل بهطور جداگانه پرداخته میشود زندگی آنها بهدلیل وجود دوستان مشترک، افراد خانواده یا دیدارهای تصادفی با یکدیگر تلاقی میکند.
فمینیسم، سـ*ـیاست، پدرسالاری، موفقیت و ارتباطات از موضوعاتی هستند که در زندگی شخصیتهای این داستان مورد بررسی قرارمیگیرند. این رمان لبریز از احساسات عاشقانه و دربردارنده لحنی طنزآمیز است. برناردین اواریستو درباره دلایل نگارش این کتاب گفته است: من از این قضیه که زنان سیاهپوست بریتانیایی به وضوح در ادبیات به چشم نمیآمدند، بسیار احساس ناراحتی میکردم. من میخواستم داستان زندگی آنان را از اوان نوجوانی تا سنین پیری شرح دهم. البته نمیخواستم به مسیر زندگی آنان بهصورت خطی نگاه کنم. راههای زیادی برای تفسیر «دیگری» وجود دارد. زنان از جهات بسیاری در جامعه بهعنوان «دیگران» تلقی میشوند، حتی در بسیاری از اوقات زنانی هستند که دیگر زنان را «دیگری» میدانند.
پلنگ سیاه گرگ قرمز
روایتی افسانهوار از داستانی پرماجرا
مارلون جیمز که در کارنامه نویسندگیاش یک جایزه بوکر نیز به چشم میخورد، با الهام از افسانههای آفریقایی آمیخته به وقایع پرتنش میان پادشاهی شمال و پادشاهی جنوب که ۲ دولت متخاصم هستند، تلاش یک گروه از افراد مختلف برای پیدا کردن یک پسربچه گمشده را روایت میکند و این روایت را تبدیل به یک ماجرای خارقالعاده کرده است. این گروه در جریان جستوجو برای یافتن این پسربچه پا به دنیای بیرحم درون جنگلهای پرپشت و انبوه میگذارند.
طرح این داستان بهصورت فلشبک و روایت داستان بدون رعایت ترتیب تاریخی است. محور این داستان بر شخصیت یک فرد به نام «جستوجوگر» استوار است. جستوجوگر مردی است که بهدلیل مهارتهایش در شکار شناخته شده است. جستوجوگر که پیشتر قاعدهای برای خود تعیین کرده بود مبنی بر اینکه تنهایی کار کند، این بار این قاعده را میشکند و با گروهی که خود عضوی از آنان است به جستوجوی پسر بچه میروند.
در جریان این جستوجو است که او و گروه همراهش با حیوانات و افراد عجیبی رودررو میشوند. مارلون جیمز به مفاهیمی نظیر مبانی واقعیت، محدودیت قدرت، زیادهرویهای جاهطلبانه، آرزوها، ماکیاولیسم، وظیفه و افتخار در لابهلای سطور این رمان و در فصلهای مختلف آن اشاره دارد.
مردی که همه چیز را میدید
گذشته در آینده یا آینده در گذشته
اگر تاریخ مانند سالنی از آینه، گذشته را در حال بازتاب میداد و اگر وقایع کنونی دنیای سـ*ـیاست را به مثابه یک تصادف تاریخی میتوانستیم قلمداد کنیم آنگاه رمان «مردی که همه چیز را میدید» اثر دبورا لووی را که درباره داستان معماگونه مردی در ۲ منطقه زمانی است که ۲ تصادف رانندگی را نیز تجربه کرده، میتوان رمانی تلقی کرد که در همه ادوار قابلخواندن است. میتوان دنیای درونی را که لووی در این رمان ترسیم کرده فضایی بیثبات توصیف کرد که آن گذشته و حال با یکدیگر همزیستی دارند.
در اواخر دهه ۸۰ سائول قهرمان یا ضدقهرمان این داستان به برلین میرود تا تحصیل خود در رشته کمونیسم را در کشورهای شرق اروپا تکمیل کند. داستان این رمان در واقع بر پایه حوادث عجیبی که با محوریت ۲ تصادفی که در سالهایی ۱۹۸۸ و ۲۰۱۶ برای سائول رخ میدهد، نگاشته شده است. لووی در این کتاب قواعد متعارف روایت داستان را کنار میگذارد تا بتواند جایگاه فرد و مجرمیت بشر در طول تاریخ را بررسی کند. «مردی که همه چیز را میدید» از سبک داستانی کاملا نامتعارفی تبعیت میکند و ارزش آن را دارد که این رمان را در فهرست بهترین کتابهای داستانی سال ۲۰۱۹ قرار دهیم.
۱۰ کتاب برتر ادبیات داستانی جهان
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com