- عضویت
- 21/4/19
- ارسال ها
- 5,684
- امتیاز واکنش
- 25,043
- امتیاز
- 473
- زمان حضور
- 82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره میترسم
دین را دوست دارم
ولی از کشیشها میترسم
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبانها میترسم
عشق را دوست دارم
ولی از زنها میترسم
کودکان را دوست دارم
ولی از آیینه میترسم
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم میترسم
من میترسم پس هستم
این چنین میگذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار میترسم
برای اعتراف به کلیسا میروم
رو در روی علفهای روئیده بر دیوار کهنه میایستم
و همه گناههان خود را یکجا اعتراف میکنم
بخشیده خواهند شد به یقین
علفها بیواسطه با خدا سخن میگویند ..
ولی از زندگی دوباره میترسم
دین را دوست دارم
ولی از کشیشها میترسم
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبانها میترسم
عشق را دوست دارم
ولی از زنها میترسم
کودکان را دوست دارم
ولی از آیینه میترسم
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم میترسم
من میترسم پس هستم
این چنین میگذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار میترسم
برای اعتراف به کلیسا میروم
رو در روی علفهای روئیده بر دیوار کهنه میایستم
و همه گناههان خود را یکجا اعتراف میکنم
بخشیده خواهند شد به یقین
علفها بیواسطه با خدا سخن میگویند ..
دل نوشتههای حسین پناهی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: