خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
همیشه کسی در اتاق کناری هست

که کنار دیوار فال‌گوش می‌ایستد.

همیشه کسانی در اتاق کناری هستند

کسانی در حیرت این‌که شما آن‌جا بدون آن‌ها

چه‌ می‌کنید.

همیشه کسی در اتاق کناری هست

کسی که فکر می‌کند شما به کس دیگری فکر می‌کنید

یا کسی که فکر می‌کند برای شما هیچ‌کس اهمیت ندارد

به‌جز خودتان در آن اتاق دیگر.

همیشه کسانی در اتاق کناری هستند

کسانی که دیگر برای‌شان مهم نیستید

به‌همان اندازه که قبلن برای‌شان مهم بودید.

همیشه کسی در اتاق کناری هست

کسی که عصبی می‌شود وقتی شما چیزی را پرت می‌کنید

یا کسی که از سرفه‌کردن شما ناراحت می‌شود.

همیشه کسی در اتاق کناری هست

که وانمود می‌کند

درحال خواندن کتاب است.

همیشه کسی در اتاق کناری هست

که برای ساعت‌ها با تلفن حرف می‌زند.

همیشه کسی در اتاق کناری هست

و شما کاملن به‌خاطر نمی‌آورید، کیست

و شگفت‌زده می‌شوید وقتی او سروصدایی می‌کند

و یا از پله‌ها پایین می‌رود برای رفتن به دست‌شویی.

اما همیشه هم کسی در اتاق کناری نیست

چون گاهی اتاق دیگری در کار نیست

و اگر اتاق دیگری نباشد

گاهی اصلن کس دیگری در کار نیست.







از : چارلز بوکفسکی


اشعار شاعران خارجی زبان

 
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
همیشه کسی در اتاق کناری هست

که کنار دیوار فال‌گوش می‌ایستد.

همیشه کسانی در اتاق کناری هستند

کسانی در حیرت این‌که شما آن‌جا بدون آن‌ها

چه‌ می‌کنید.

همیشه کسی در اتاق کناری هست

کسی که فکر می‌کند شما به کس دیگری فکر می‌کنید

یا کسی که فکر می‌کند برای شما هیچ‌کس اهمیت ندارد

به‌جز خودتان در آن اتاق دیگر.

همیشه کسانی در اتاق کناری هستند

کسانی که دیگر برای‌شان مهم نیستید

به‌همان اندازه که قبلن برای‌شان مهم بودید.

همیشه کسی در اتاق کناری هست

کسی که عصبی می‌شود وقتی شما چیزی را پرت می‌کنید

یا کسی که از سرفه‌کردن شما ناراحت می‌شود.

همیشه کسی در اتاق کناری هست

که وانمود می‌کند

درحال خواندن کتاب است.

همیشه کسی در اتاق کناری هست

که برای ساعت‌ها با تلفن حرف می‌زند.

همیشه کسی در اتاق کناری هست

و شما کاملن به‌خاطر نمی‌آورید، کیست

و شگفت‌زده می‌شوید وقتی او سروصدایی می‌کند

و یا از پله‌ها پایین می‌رود برای رفتن به دست‌شویی.

اما همیشه هم کسی در اتاق کناری نیست

چون گاهی اتاق دیگری در کار نیست

و اگر اتاق دیگری نباشد

گاهی اصلن کس دیگری در کار نیست.







از : چارلز بوکفسکی


اشعار شاعران خارجی زبان

 
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
از يه جايی به بعد ...
به همه چيز و همه کس بي اعتنا می شی ،

ديگه نه از کسی مي رنجی ،

نه به عشق کسی دل می بندی !

"گابریل گارسیا مارکز"


اشعار شاعران خارجی زبان

 
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
عاشق زنی مشو که می خواند
که زیاد گوش می دهد
زنی که می نویسد

عاشق زنی مشو که فرهیخته است
افسونگر، وهم آگین، دیوانه

عاشق زنی مشو که می اندیشد
که می داند که داناست، که توانِ پرواز دارد
به زنی که خود را باور دارد

عاشق زنی مشو که هنگام عشق ورزیدن می خندد یا می گرید
که قادر است روحش را به جسم بدل کند
و از آن بیشتر عاشق شعر است
(اینان خطرناک ترین ها هستند)

و یا زنی که می تواند نیم ساعت مقابل یک نقاشی بایستد
و یا که توان زیستن بدون موسیقی را ندارد

عاشق زنی مشو که پُر، مفرح، هشیار، نافرمان و جواب ده است
که پیش نیاید که هرگز عاشق این چنین زنی شوی
چرا که وقتی عاشق زنی از این دست می شوی
که با تو بماند یا نه
که عاشق تو باشد یا نه
ازاینگونه زن بازگشتِ به عقب ممکن نیست
هرگز ..

مارتا ریورا گاریدو


اشعار شاعران خارجی زبان

 
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
من

رازی را پنهان نکرده ام!

قلبم کتابی است ...

که خواندنش برای تو آسان است.

من

همواره تاریخ قلبم را می نگارم؛

از روزی که در آن

به تو عاشق شدم !



نزار قبانی


اشعار شاعران خارجی زبان

 
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
اگر در سرزمین عجایب زندگی می کردم
بهتر از این بود
در واقعیت
من و تو با هم غریبه ایم
و در رویای من ، یکرنگ و صمیمی
نه در واقعیت می توانم به تو نزدیک شوم
و نه در رویاهایم از تو دور

اگر در سرزمین عجایب زندگی می کردم
از این بهتر بود
آیا این حس غریب ، عشق است ؟
به من بگو
آیا این عشق است ؟

آلیسون مویت شاعر معاصر انگلیسی
ترجمه : چیستا یثربی


اشعار شاعران خارجی زبان

 
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
باز یکدیگر را خواهیم دید
این بار
در دریاچه
تو آب
من نیلوفر آبی
مرا می بری
تو را می نوشم
به هم تعلق خواهیم داشت
در چشم همگان
حتی ستارگان
شگفت زده خواهند شد
اینجا دو روح
به کالبد رویاهایی بازگشتند
که آن ها را برگزیده بودند

رزه اوسلندر
ترجمه : حدیث حسینی


اشعار شاعران خارجی زبان

 
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
من نمی خواهم
که بـ*ـو*سه را بفروشند
و خون را بفروشند
و نسیم خریداری شود
و باد را به اجاره دهند

من نمی خواهم
که گندم بسوزد و نان نایاب شود

من نمی خواهم
که در خانه ها سرما باشد
و در کوچه ها ترس باشد
و در چشم ها خشم باشد

من نمی خواهم که
در میان لبخند ها دروغ در بند باشد
و در گاو صندوق ها میلیون ها ثروت زندانی شده باشد
و پاکان در زندان ها گرفتار بمانند

من نمی خواهم
که روستایی بدون آب کار کند
و ملاح بی قطب نما دریانوردی کند
و در کارخانه سوسن نباشد
و در معادن سپیده دم در نگاه ننشیند
و در مدرسه معلم نخندد

من نمی خواهم
که پسرم رژه برود
و پسران مادر ها رژه بروند
و تفنگ و مرگ را بر دوش بکشند
و تفنگ شلیک کند
و تفنگی ساخته شود

من نمی خواهم
که نهانی دوست داشته باشم
و نهانی بگریم
و در خفا آواز سر دهم

من نمی خواهم
که دهانم را ببندند
آن زمان که میگویم من نمی خواهم

آنخه لافیگوئه
برگردان : قاسم صنعوی


اشعار شاعران خارجی زبان

 
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
به‌وقت نرگس‌های زرد
که می‌دانند
هدف از زیستن بالیدن است
چگونه را به خاطر بسپار
چرا را فراموش کن

به‌وقت یاسمن‌ها که ادعا می‌کنند
هدف از بیدار شدن ، رؤیا دیدن است
چنین را به خاطر بسپار
انگار را فراموش کن

به‌وقت گل‌های سرخ
که ما را اکنون و این‌جا
با بهشت شگفت‌زده می‌کنند
آری را به خاطر بسپار
اگر را فراموش کن

به‌وقت همه چیزهای دل‌پذیر
که از دسترس درک ما دورند
جست‌وجو را به‌خاطر بسپار
یافتن را فراموش کن

و در راز زیستن
به‌وقتی که زمان ما را
از قید زمان می‌رهاند
مرا به خاطر بسپار
مرا فراموش کن

ادوارد استیلن کامینگز
مترجم : فرشته وزیری‌نسب


اشعار شاعران خارجی زبان

 
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
چند سال بعد روزی که فکرش را هم نمی کنیم
توی خیابان با هم روبرو می شویم
تو از روبرو می آیی
هنوز با همان پرستیژ مخصوص به خودت
قدم بر می داری
فقط کمی جا افتاده تر شده ای
قدم هایم آهسته تر می شود

به یک قدمی ام می رسی
و با چشمان نافذت مرا کامل برانداز می کنی
درد کهنه ای از اعماق قلبم تیر می کشد
و رعشه ای می اندازد بر استخوان فقراتم

هنوز بوی عطر فرانسوی ات را کامل استنشاق نکرده ام
که از کنارم رد شده ای
تمام خطوط چهره ات را
در یک لحظه کوتاه در ذهنم ثبت می کنم
می ایستم و برمی گردم و می بینم تو هم ایستاده ای
می دانم به چه فکر می کنی
من اما به این فکر می کنم که چقدر دیر ایستاده ای
چقدر دیر کرده ای
چقدر دیر ایستاده ام

چقدر به این ایستادن ها سال ها پیش نیاز داشتم
قدم های سستم را دوباره از سر می گیرم
تو اما هنوز ایستاده ای
خداحافظی‌ها ممکن است بسیار ناراحت کننده باشند
اما مطمئناً بازگشت‌ها بدترند
حضور عینی انسان نمی‌تواند
با سایه‌ درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند

مارگارت آتوود
آدمکش کور


اشعار شاعران خارجی زبان

 
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا