مشاعره با حروف انتخابی

N*M*M · 10/8/21

Gita_s گفت:
حرمت عاطفه با سنگ جدایی مشکن می دهد درس درستی دل بشکسته ما
ش لطفا

شب به بالین من خسته بغیر از غم دوست/ز آشنایان کهن یار و پرستاری نیست
یارب این شهر چه شهریست که صد یوسف دل/به کلافی بفروشند و خریداری نیست
پ لطفا

moh@mad · 12/8/21

N*M*M گفت:
شب به بالین من خسته بغیر از غم دوست/ز آشنایان کهن یار و پرستاری نیست
یارب این شهر چه شهریست که صد یوسف دل/به کلافی بفروشند و خریداری نیست
پ لطفا

پیش آ و عدم شو که عدم معدن جانست
اما نه چنین جان که به جز غصه و غم نیست
من بی‌من و تو بی‌تو درآییم در این جو
زیرا که در این خشک به جز ظلم و ستم نیست

ق لطفا

N*M*M · 12/8/21

moh@mad گفت:
پیش آ و عدم شو که عدم معدن جانست
اما نه چنین جان که به جز غصه و غم نیست
من بی‌من و تو بی‌تو درآییم در این جو
زیرا که در این خشک به جز ظلم و ستم نیست

ق لطفا

قصه خوبان به نوعی باز گفت
کاتشی در پیرو و در برنا نهاد
از خمستان جرعه‌ای بر خاک ریخت
جنبشی در آدم و حوا نهاد
ن لطفا

moh@mad · 16/8/21

N*M*M گفت:
قصه خوبان به نوعی باز گفت
کاتشی در پیرو و در برنا نهاد
از خمستان جرعه‌ای بر خاک ریخت
جنبشی در آدم و حوا نهاد
ن لطفا

نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا
نیست بیگفتار تو در دل توانایی مرا
در وصالت بودم از صفرا و از سودا تهی
کرد هجران تو صفرایی و سودایی مرا

س لطفا

Gita_s · 16/8/21

moh@mad گفت:
نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا
نیست بیگفتار تو در دل توانایی مرا
در وصالت بودم از صفرا و از سودا تهی
کرد هجران تو صفرایی و سودایی مرا

س لطفا

سرايي را كه صاحب نيست ويراني است معمارش

دل بي عشق مي گردد خراب آهسته آهسته

ض لطفا

moh@mad · 16/8/21

Gita_s گفت:
سرايي را كه صاحب نيست ويراني است معمارش

دل بي عشق مي گردد خراب آهسته آهسته

ض لطفا

ضامن شده ام بهر نجات همه کس
بر من بنویس سیئات همه کس

ط لطفا

Gita_s · 16/8/21

moh@mad گفت:
ضامن شده ام بهر نجات همه کس
بر من بنویس سیئات همه کس

ط لطفا

طبیب شهر که هر درد را دوایی گفت به درد عشق نداند کسی چه درمان گفت

moh@mad · 16/8/21

Gita_s گفت:
طبیب شهر که هر درد را دوایی گفت به درد عشق نداند کسی چه درمان گفت

حرفی انتخاب نکردید با ت میگم

تو کز قبیله چو یوسف عزیزتر بودی
به حیله گرگ اجل ساختت شکار دریغ

ز لطفا

Gita_s · 16/8/21

moh@mad گفت:
حرفی انتخاب نکردید با ت میگم

تو کز قبیله چو یوسف عزیزتر بودی
به حیله گرگ اجل ساختت شکار دریغ

ز لطفا

زندگي جز نفسي نيست غنيمت شمرش
نيست اميد که همواره نفس برگردد
م لطفا

moh@mad · 16/8/21

Gita_s گفت:
زندگي جز نفسي نيست غنيمت شمرش
نيست اميد که همواره نفس برگردد
م لطفا

ما را به تو سریست که کس محرم آن نیست
گر سر برود سر تو با کس نگشاییم
ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بردار ز رخ پرده که مشتاق لقاییم

ر لطفا

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

همراه رمان ۹۸

کاربر ممتاز

همراه رمان ۹۸

کاربر ممتاز

دوستدار انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

دوستدار انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

دوستدار انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین