مشاعره با اشعار سهراب سپهری

moh@mad · 12/3/23

POURIA گفت:
رهگذر شاخه نوري كه به لـ*ـب داشت
به تاريكي شن ها بخشيد و به انگشت
نشان داد سپيداري و گفت
نرسيده به درخت
كوچه باغي است كه از خواب خدا
سبزتر است

تلخی زندگی ما همچو شهد شیرین است
من و تو می دانیم
زندگی آغازی است که به پایان راهی است
زندگی آمدن و بودن و جاری شدن است
زندگی رفتن خاموش به یک تنهایی است

niloofar.H · 11/5/23

تو مرا آزردی
که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت
میروم از قلبت
میشوم دورترین خاطره در شبهایت

moh@mad · 15/5/23

niloofar.H گفت:
تو مرا آزردی
که خودم کوچ کنم از شهرت
تو خیالت راحت
میروم از قلبت
میشوم دورترین خاطره در شبهایت

تو می‌گذری زمان می‌گذرد
چه کنم با دلی که از تو
توان گذشتنش نیست !

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

مشاعره با اشعار سهراب سپهری

moh@mad

کاربر ممتاز

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

moh@mad

کاربر ممتاز

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ | دانلود رمان

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر ممتاز

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین