خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

مرسانا

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/19
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
1,903
امتیاز
198
سن
22
محل سکونت
در کوچه پس کوچه های خیال
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
امید نعمتی متولد 17 فروردین 1363در تهران خواننده و آهنگساز ایرانی در سبک تلفیقی است. او از دانشگاه سوره مدرک کارشناسی نقاشی گرفته و یکی از اعضا و خوانندهٔ گروه موسیقی پالت است. با وجودی که او به موسیقی می پردازد، اما جالب است که از دانشگاه سوره مدرک کارشناسی گرافیک گرفته است. نعمتی از کودکی به نقاشی علاقه داشته و به گفته خودش هرگز فکر نمی کرده روزی آهنگساز یا خواننده شود و خواننده شدن را یک اتفاق در زندگی اش می داند.


در اکتبر سال 2014، گروه پالت به دلیل اجراهای خیریه ای خود به عنوان سفیر دائمی سازمان ملل متحد در ایران معرفی شد.

زندگینامه امید نعمتی
شکل گیری گروه پالت از زبان امید نعمتی
امید نعمتی درباره ی شکل گرفتن گروه پالت اینچنین میگوید که :من و روزبه اسفندارمز وقتی دانشجو بودیم، تلاش هایی می ‎ کردیم جوان تر بودیم و توی فضای دانشگاهی فعالیت داشتیم مثلا موسیقی تئاتر می ساختیم، همان موقع گفتیم کارمان باید تداوم داشته باشد، یکی دو نفر از ما جدا شدند و ما کارمان را کردیم مدتی را تا این که برای اجرای خیریه رفتیم محک، آنجا از اجرا خیلی خوششان آمد ولی ما اصلا فکرش را هم نمی کردیم دفعه بعد برای خیرین محک اجرا کردیم و هسته اصلی گروه اینجا شکل گرفت . او زمانی هم در گروه دنگ شو فعالیت داشته است.

امید نعمتی در کنار مهران مدیری - برنامه دورهمی
گروه پالت از شهریور 89 بطور رسمی ایجاد شد، وفعالیت هم به این شکل بوده که هر زمانی که می توانستند دور هم جمع میشدند موسیقی می نواختند و میخواندند و در اینترنت انتشار می دادند. دراوج ناامیدی در فیسبوک صفحه ایجاد کردند و متوجه شدند که کارهایشان دیده میشود سپس موسیقی نمایش هومن سیدی را اجرا کردند که با استقبال زیادی روبرو شدند. چند ماه بعد در سال 1392 برای فیلم ماهی و گربه، ترانه ای با نام "باد ما را با خود خواهد برد" را اجرا کردند و کنسرت هایشان گرفت و گروه پالت شناخته تر شد.
بیوگرافی شقایق صادقیان همسر امید نعمتی
شقایق صادقیان متولد 1366 در تهران، نوازنده است فراگیری ساز فلوت را از سن نه سالگی و نزد ناصر رحیمی آغاز ک در سال 1384 وارد دانشگاه هنر در رشته ی نوازندگی ساز جهانی شد و از محضر اساتیدی چون محمد علی لقا و آذین موحد بهره جست وی در سال 1391 به قصد ادامه ی تحصیل به اتریش رفته و در رشته ی نوازندگی در کنسرواتوار شهر اینسبروک ادامه تحصیل داد و در مستر کلاس های مختلف شرکت نمود .

همسر امید نعمتی
فعالیت های وی شامل عضویت در گروه آوازی تهران به عنوان خواننده ی آلتو و شرکت در فستیوال های متعدد بین المللی و کسب مدال های طلا و نقره در کشورهایی نظیر ایتالیا، اسپانیا، کره ی جنوبی و چین و همچنین نوازندگی در آنسامبل ها و ارکسترهای متعدد می باشد .
شقایق صادقیان از سال 1389 همکاری خود را با ارکستر مدرن یارآوا آغاز کرده و از آن زمان به عنوان نوازنده و سولیست در اجراها و ضبط های مختلف، این ارکستر را همراهی کرده است گروه پالت یک گروه موسیقی تلفیقی ایرانی است.

تصاویر امید نعمتی خواننده
امید نعمتی در برنامه دورهمی
روزهای اولی که شروع به کار کردیم، یکی از بچه ها پراید داشت. تصمیم گرفتیم ماشین را بفروشیم و هزینه استودیو بدهیم و او این کار کرد.
وی ادامه داد:روزهای اول بیشتر کار ما تجربی بود و تجربه و صدای نو کشف می کردیم. تا اینکه یک روز جشنواره هنرهای تجسمی گروه ما را دعوت کرد تا در روز اختتامیه اجرا داشته باشیم. ما که هیچ وقت صبح بیدار نمی شدیم، بلند شدیم و سه چهار تا آهنگ آماده کردیم و برای جشنواره فرستادیم. از آن زمان کارمان را جدی تر پی گرفتیم.
وی در خصوص گروه پالت اظهار داشت:ما چند نفریم که هر کدام یک سلیقه و اخلاق داریم. حتی اختلاف سلیقه باعث می شود، زمانی که از تور کنسرت برمی گردیم، بگوییم دیگر با هم کار نمی کنیم. چرا که مدام با هم هستیم اما بعد از دو، سه روز دلمان برای هم تنگ می شود.

نعمتی در خصوص مستقل کار کردن گروه عنوان کرد:با صحبت هایی که با هم داشتیم به این نتیجه رسیدیم هر کدام با سلیقه خودش کار تولید کند. من آلبوم می دهم، بقیه هم همین طور.
مدیری در ادامه گفتگو از نعمتی خواست درباره سیبیلش صحبت کند (خنده). نعمتی گفت :سیبیل من از زمانی آمد و نرفت. دوران دانشجویی بود اما الان که عکس بچگی خودم را نگاه می کنم، جای سیبیلم بود (خنده).
وی در ادامه در خصوص علاقه به نقاشی تصریح کرد:من علاقه زیادی به نقاشی دارم. واقعیت این است که من نمی خواستم خواننده شوم. از بچگی می خواندم و هیچ وقت آن را جدی نگرفتم، اما بعد از اینکه کنسرت گذاشتم، خوانندگی را ادامه دادم.

وی افزود:پدرم تعریف می کند، من تا سه سالگی حرف نمی زدم و آنها نگران من بودند. در نهایت تخم کفتر می خورم و شروع به آواز خواندن می کنم.
در بخش دیگری مدیری از شاهنامه خوانی پدر نعمتی صحبت کرد و در ادامه صدای ضبط شده پدر این خواننده که در حال شاهنامه خوانی بود پخش شد. نعمتی نسبت به این اتفاق ابراز خوشحالی کرد.
نعمتی در ادامه در خصوص ترس خود نسبت به مرغ و خروس گفت:من از قدیم از مرغ و خروس می ترسم. چند وقت پیش رفته بودم شمال، برای خرید به شهر رفتم. خواستم از سوپر مارکت بیام بیرون، دیدم سی تا خروس در مدل های مختلف من را با عصبانیت نگاه می کنند. بعد از اینکه مردم آنها را متفرق کردند، من سوار ماشین شدم. (خنده)
نعمتی در خصوص کیفیت موسیقی گذشته اظهار داشت:درگذشته هر آهنگی ساخته شده هنوزم تازه است و دوست دارید٬ گوش کنید. چرا این سالها، ما یک آهنگ ماندگار نمی سازیم؟! حتی آهنگ پنج سال پیش برای من کهنه است.

نعمتی در پایان ضمن آرزوی خوب برای همه مردم، ساز دیوان خود را به موزه دورهمی تقدیم کرد.
همچنین مدیری در پایان عروسکی که مادر نعمتی برای او ساخته بود را به این خواننده هدیه داد و نعمتی برای دومین بار سورپرایز شد.

مصاحبه با امید نعمتی
گفتگو با امید نعمتی
امید نعمتی خواننده گروه موسیقی «پالت» جوان بی ریایی است. از آنها نیست که گوشی تلفنش را جواب ندهد یا با اهالی رسانه برخورد خوبی نداشته باشد. با او می شود ساده و صمیمی از هر دری حرف زد. می شود از تهران همراه با او با خاطرات سفرهای متعددش همراه شد و دوباره به تهران بازگشت. بازگشتی که البته به عشق به تهران ختم خواهد شد.
گروه «پالت» در آخرین آلبومی که منتشر کرده از تهران خوانده است. شهری که در ذهن اغلب مردم شلوغ، پر دود و دم و دوست نداشتنی است. اما شما و دیگر اعضای گروه در «شهر من بخند» از این گفتید تهران دوست داشتنی است و به خنده دعوتش کردید. شما واقعا تهران را دوست دارید؟
چرا دوست نداشته باشم؟ مگر چند شهر مثل تهران در دنیا وجود دارد؟
من هم تهران را دوست دارم، اما این شهر در ذهن اغلب شهروندانش هم تصویر چندان خوبی ندارد.
از کنار هر چیزی اگر با عجله بگذریم و در آن متفاوت نگاه نکنیم یک تصویر کلی در ذهنمان شکل می گیرد که اجازه نمی دهد درگیر جزئیات شویم. اگر در زمان هایی هم که سرمان شلوغ نیست و عجله ای نداریم، در نقاط مختلف تهران راه برویم می بینیم چقدر می توان بهانه پیدا کرد برای دوست داشتن تهران. این شهر از نظر من یک مجموعه گسترده از پارامترهای متناقض است. تناقض هایی که در کنار هم قرار گرفته اند و این شهر را جذاب کرده اند. من در این سالها خیلی سفر رفتم و جاهای مختلف ایران و خارج از کشور را تجربه کردم، اما به یقین می توانم بگویم که شهری مثل تهران در دنیا کم است.
عظمت و تضادهایی که در مجموعه تهران است در هیچ جای دنیا نمی توانید ببینید، می توانم بگویم ما در شهر ویژه ای زندگی می کنیم. کافی است از بالای شهر به پایین شهر و بالعکس راه بروید تا شاهد موارد مختلفی باشید، چیزهایی که هر کدام از آنها قصه های خاص و متفاوت در دلشان دارند. شانس من به عنوان هنرمند این است که سال 1395 شمسی در تهران زندگی می کنم.
این سفرها چه چیزی را در نگاهتان نسبت به تهران تغییر داد؟
ما سفرهای زیادی رفتیم و توجه مان در این سفرها به خصوصیات شهرها بود. هر شهری در دنیا همچون آمستردام، پاریس و … خصوصیات خودشان را دارند. مردم هر یک از شهرها غذاهای خاص خودشان را می خورند و آداب و رسوم شان از جنس خودشان است. بعد از توجه به این مسائل به خودمان برگشتیم و اینکه کجا زندگی می کنیم. بنابراین تصمیم گرفتیم این بار به سراغ شهر خودمان برویم که پر از قصه است، به همین دلیل داستان شهر خودمان را در این آلبوم روایت کردیم.

صحبت های امید نعمتی در رابـ*ـطه با کنسرت هایش
فکر می کنید تا به امروز با برگزاری کنسرت هایی که در ایران و خارج از ایران داشتید تا چه میزان تهران را به مردم اقصی نقاط کشور و خارج از مرزها معرفی کردید؟
ترانه ها و صداهایی که در آلبوم مان شنیده می شود همه برگرفته از تهران و جایی است که در آن زندگی می کنیم. ضمن اینکه ما ویدئوهایی از مترو، خیابان های مختلف تهران از انقلاب گرفته تا ولیعصر و … آماده کرده ایم و مردمی که به کنسرت مان می آیند، می توانند بیننده این تصاویر در بک کار باشند. این تصاویر در کنسرت های ایران و خارج از ایران پخش می شود. تماشای این تصاویر برای مردم خارج از ایران خیلی جالب است و به هیجان می آیند. با توجه به اینکه رسانه ها اطلاعات زیادی از ایران منتشر نکردند، بنابراین تماشای این تصاویر از بخش های مختلف تهران جذاب است و مورد توجه شان قرار می گیرد، حتی بعد از کنسرت در این باره با ما صحبت می کنند. ما هم آنها را تشویق می کنیم که حتماً به ایران بیایند و سری به تهران بزنند تا با زیبایی های تهران بیشتر آشنا شوند، زیرا تهران ارزش تماشا را دارد.
شما اشاره کردید کلیپ هایتان را از قسمت های مختلف تهران می سازید. می خواهم بدانم از این شهر تا چه میزان برای ترانه هایتان الهام می گیرید؟
زمانی که من دانشجو بودم، خانه ما حوالی تهرانپارس بود، به همین دلیل مسیرم انقلاب و آزادی بود و همیشه هم با بی آر تی در رفت و آمد بودم. گپ زدن با آدم هایی که کنارم می نشستند برایم الهام بخش بود. راستش شعرهایی که می گویم و موزیک هایی که می سازم همه برگرفته از تهران است، حتی من از رستوران های تهران هم الگو می گیرم. به عنوان مثال وقتی روز جمعه از جمعه بازار شروع می کنم و تا پیتزا داود می روم. در کنارش گالری گردی هم می کنم. وقتی شب به همه جاهایی که رفتم فکر می کنم احساس می کنم چند سفر رفته ام.

تصویری جالب از گروه پالت
به پایین شهر هم سر می زنید؟
اتفاقاً من معتاد این کار هستم. امکان ندارد من سری به مولوی و بازارچه شاپور نزنم، حتی یک روز با سازها به بازار شاپور رفتیم و آنجا اجرا کردیم. خیلی از دوستانم هم آنجا زندگی می کنند و من از معاشرت کردن با آنها لـ*ـذت می برم.
پس با این تعریف شلوغی های تهران هم دوست دارید؟
بله، اگر خنده تان نگیرد؛ حتماً می گویم که معتاد شلوغی های تهران هم هستم. ما چندی پیش برای اجرای کنسرت به جزیره ای واقع در فرانسه رفتیم. سکوت و فضای جزیره روز اول و دوم برایم جذاب بود، اما از روز سوم دلم برای شلوغی های تهران تنگ شده بود و دوست داشتم روزها بگذرد و من به تهران بروم.
خودتان تا چه میزان کوچه پس کوچه های تهران را می شناسید؟
خیلی شناخت دارم. به نظر م حتی آدم هایی که می خواهند تهران را بگردند، اگر با من این کار را انجام بدهند حتما آنها را با جاهایی از تهران آشنا می کنم که برایشان جالب خواهد بود. راستش از دوران دانشجویی علاقه مند بود که به جاهای مختلف تهران سر بزنم و با کوچه و پس کوچه هر منطقه بیشتر آشنا شوم. به همین دلیل خیلی از جاهای تهران را بلد هستم.
اگر یک توریست به شما مراجعه کند، اولین جایی که او را می برید، کجاست؟
سئوال جالبی است، حتماً او را به حد فاصل ولیصعر و انقلاب می برم و حتماً هم این مسیر را پیاده خواهیم رفت.
چرا این خیابان ها؟
چون زندگی مردم تهران در این خیابان ها جریان دارد و یک توریست می تواند از دانشجو گرفته تا کتابفروش، دستفروش، فروشنده و …. آشنا شود. دوست دارم خودم هم هر چند وقت یکبار این کار را انجام بدهم.
آیا قرار است باز هم آلبومی با محوریت تهران منتشر کنید؟
هنوز تصمیمی نگرفتیم، اما ردپای شهر تهران در همه ترانه های ما شنیده می شود. امیدوارم تهران هر روز زیباتر، جذابتر و هیجان انگیزتر شود. به نظرم یکی از کمبودهایی که در تهران دیده می شود، کم بودن پیاده رو است. در حالی که در اکثر دنیا مردم پیاده روهایی برای رفت و آمد دارند، اما در تهران به این مورد خیلی توجه نشده است. چندی پیش ملاحظه کردم که خیابان سی تیر را سنگفرش می کنند. با دیدن این منظره خیلی خوشحال شدم. دلم می خواهد مردم سراسر دنیا به ایران و به تهران مراجعه کنند. خودم حاضرم تک تک آنها را به جاهای مختلف تهران ببرم.
اجازه بدهید کمی هم درباره گروه پالت صحبت کنیم. گروهی که عمر چندان طولانی ندارد، اما در همان قدم های اول توانست نظر مردم را به خود جلب کند. فکر می کردید در ابتدای کارتان بتوانید مخاطب قابل قبولی برای خودتان به دست آورید.
راستش فکر نمی کردیم با این استقبال روبه رو شویم. زمانی که کارمان را شروع کردیم فکر می کردیم موسیقی خاصی را تولید می کنیم که هواداران خاص و محدودی دارد. اولین آلبوم ما چهار سال پیش منتشر شد و آن زمان هم اوج توجه مردم به موسیقی پاپ بود. در وزارت ارشاد هم موسیقی پاپ، سنتی و کلاسیک بود و بعد از آن کم کم موسیقی تلفیقی به میان آمد. البته نسبت به این واژه بحث های زیادی داریم که یک گفت وگوی مفصل را می طلبد. خلاصه آن که فکر نمی کردیم این قدر به آلبوم مان توجه شود و تا مدت ها پس از انتشار آلبوم متعجب بودیم.

عکس جالب امید نعمتی
اسم گروه هم خاص بود. چرا «پالت» به عنوان نام گروه انتخاب شد؟
به خاطر دارم با چند نفر از دوستان مشغول ساخت آهنگ برای یک جشنواره نقاشی بودیم. کارهایمان را آماده کردیم و در قالب سی دی برایشان ارسال کردیم. فکر کردیم روی سی دی چه بنویسیم و خودمان را با چه نامی معرفی کنیم. حسام محمدیان پور یکی از اعضای گروه که اکنون در کنار ما نیست، روی آن نوشت «پالت». بعدها هم دیدیم این نام خیلی جالب است و این تصور را به ذهن مخاطب می آورد که هر یک از ما با رنگ خودمان روی یک پالت قرار گرفته و رنگ های متفاوتی داریم.
این روزها کارهای جمعی روز به روز کمرنگ تر می شوند. انگار هر روز بیشتر در خودمان فرو می رویم و ارتباط هایمان با محیط اطرافمان کمرنگ تر می شود. فکر می کنید بـ*ـو*سیله هنر و بخصوص موسیقی چگونه می توان فرهنگ کارهای جمعی را دوباره در جامعه پررنگ کرد؟
ما همیشه در گروه پالت سعیمان بر این بوده که بتوانیم در جامعه تاثیرگذار باشیم و بتوانیم جریان هایی را ایجاد کنیم که نسل جوان با آن همراه شود. از شهر خوانده ایم، از جنگ خوانده ایم و فقط به خواندن عاشقانه های معمول این روزها بسنده نکرده ایم. واقعیت این است که ما این روزها خودخواه شده ایم. به دلایل فردی و اجتماعی متفاوتی دچار خودخواهی هایی شده ایم که آسیب هایش را هم به جامعه و هم به خود ما می زند. مثلا در همین موضوع آلودگی هوا شاهد این هستیم که همه می گویند چرا من ماشینم را بیرون نیاورم و اذیت شوم. دیگران این کار را بکنند. ما باید به جایی برسیم که فقط به خودمان فکر نکنیم و یاد بگیریم همه با هم کاری را انجام بدهیم. در خیلی از کشورهای دنیا کمپین های مردمی برای آلودگی هوا، محیط زیست و … شکل گرفته و مردم شخصا از آن حمایت می کنند. ما هم باید وارد چنین فضاهایی شویم، چون غلبه بر این خودخواهی و پررنگ کردن روحیه جمعی از جمله اتفاقاتی است که همه با هم باید آن را رقم بزنیم.
کنسرت های خیریه طی سال های گذشته سعی کرده اند همین حس مشارکت جمعی و اهمیت دادن به انسان های بیمار یا نیازمند را در مردم ایجاد کنند. شما هم در این راستا فعالیتی داشته اید؟
ما کارمان را با یک کنسرت خیریه در موسسه محک آغاز کردیم. این کنسرت خوب برگزار شد و حاضران هم آن را خیلی دوست داشتند و مورد استقبال واقع شد. تشکیل گروه پالت و ادامه فعالیت آن هم بنوعی از همین اجرا شکل گرفت و همیشه دوست داریم بتوانیم در این مسیر فعالیت کنیم. اینکه ما و مخاطبانمان بتوانیم برای کارهای خوب و یا کمک به دیگران با هم متحد شویم اتفاق بسیار خوبی است. البته ما دوست داریم بتوانیم یک کنسرت خیریه متفاوت هم برگزار کنیم که امیدوارم فرصتش فراهم شود.

اعضای گروه پالت
چه فرصتی؟
دوست داریم یک کنسرت خیریه برای آدم های معمولی برگزار کنیم. کسانی که نه بیمار هستند و نه بی سرپناه، نه سرطان دارند و نه ام اس، کودک خیابانی هم نیستند، اما امکان حضور در کنسرت ها را ندارند. چون بلیت ها گران است و یک دانشجو و یا یک خانواده نمی توانند به کنسرت گروه پالت بیایند. یک روز سوار تاکسی شدم. راننده به من گفت خیلی خوشحالم که شما را می رسانم، کاش تلویزیون کارهای شما و کنسرت هایتان را پخش می کرد. گفتم حالا که این اتفاق نمی افتد می توانید به کنسرتم بیایید. او گفت ما یک خانواده چهار نفره هستیم. من نمی توانم 400 هزار تومان هزینه کنم و به کنسرت بیایم. از آن روز به این فکر می کنم که همه ما می توانیم برای هم کار خیر انجام دهیم. فقط باید حواسمان به خواسته و نیازهای هم باشد و از یکدیگر غافل نشویم. ما در گروه پالت دوست داریم بتوانیم ایده کنسرت خیریه برای آدم های معمولی را هم عملی کنیم و در کنار مردم اجرای خوبی داشته باشیم. امیدوارم لحظه های همه ما پر شود از از امید، آرامش و مهربانی.
همکاری امید نعمتی با رامبد جوان در خندوانه
نعمتی در یک گفتگو به همکاری خود با رامبد جوان در سری جدید برنامه خندوانه اشاره کرد و افزود:در سری گذشته با جوان صحبت کردیم که یک آهنگ اختصاصی برای برنامه "خندوانه" ساخته شود اما باید او تولید را شروع کند و ببینیم که چه کاری با هم می توانیم انجام دهیم. با توجه به دوستی ام با رامبد جوان همیشه هر کمکی باشد انجام می دهم.
عکس های امید نعمتی

امید نعمتی و رامبد جوان در برنامه خندوانه

عکس امید نعمتی

عکس امید نعمتی و دوستش

سلفی جالب امید نعمتی

امید نعمتی در خندوانه ، برنامه رامبد جوان


بیوگرافی امید نعمتی | خواننده

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Delaram.k
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا