خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,334
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
دیگر نمی‌توانم.
ادامه راه دشوار است و من خسته...
من حتی از نفس کشیدن هم خسته شده‌ام...!

دیگر حتی توان نوشتن افکارم را هم ندارم!


دلنوشته منّ | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ! و 4 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,334
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
خدا هم غمگین است.
پروژه انسانیش شکست خورده...!


دلنوشته منّ | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ! و 4 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,334
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
دریا طوفانی‌ست...
درست مثل درون من
من یا حس من تفاوتی نمی‌کند، گویی دریا نیمه گمشده من‌است...


دلنوشته منّ | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ! و 4 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,334
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
قلبم برای کسانی می‌سوخت که اصلا آدم حسابم نمی‌کرند...!
هم اکنون نیز مشکل دارند.
اگر مثل خودشان بودم می‌گذاشتم تا که به درک‌ واصل شوند اما حیف...
هنوز‌ که هنوز است
کمی از حس انسانیتم زنده است و برای زندگی تلاش می‌کند!


دلنوشته منّ | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ! و 4 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,334
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
از انسان‌هایی که دوست دارند خودشان را به زور وارد قلمروی شخصی و خصوصی افراد کنند بیزارم...!

آری از تو که قصد فتح این قلمرو داری متنفرم!


دلنوشته منّ | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، SAEEDEH.T و 3 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,334
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
قبلا دوستت داشتم
کم کم با حرف‌هایت حسم دود شد
کمی بعد آن جایگاه قبلیت را در قلبم از دست دادی...!
بعدتر با حرف‌ها و کارهایت باعث شدی تنها حسی که نسبت به تو داشته باشم تنفر باشد!
آری به اندازه تمام حس و علاقه‌ام و شاید بیشتر از تو متنفر بودم.
اما حالا... با کارهایت،
حرف‌هایت،
نگاه‌هایت،
هه! پیغام‌هایت،
بی‌حس شدم...
به تو، به کسی که بی‌اندازه به قلبم محبت کردی بی‌حس شدم...!
و در این اتفاق هیچ‌کس به اندازه تو مقصر نبود.


دلنوشته منّ | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، SAEEDEH.T و 4 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,334
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
به گمانم خدا هم از خلق من پشیمان است.
هه...!
دیگر به چه زبانی باید بگوید...؟!


دلنوشته منّ | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ! و 5 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,334
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
به من قول داده بودم تا بی‌نهایت به پایم می‌ماند...!
چرا بی‌نهایت زود به انتها رسید؟!
یا پاهایش شکست...؟!
هه! خدا می‌داند...!


دلنوشته منّ | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، SAEEDEH.T و 4 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,334
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
اگر به یاد داشته باشی من یک زمانی طاقت دیدن اشک‌هایت را نداشت...!
هه!
اما حالا در آوردن اشک‌هایت برایم کار ساده‌ایست.
ساده و سرگرم‌کننده.


دلنوشته منّ | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ! و 4 نفر دیگر

samiar-ᶻʰᵈ

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
23/9/19
ارسال ها
207
امتیاز واکنش
2,334
امتیاز
228
زمان حضور
5 روز 9 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
به خاطر اشتباهی که تو مرتکب شدی از همه فاصله گرفتم.
از همه دور شدم...!
به دلیل حسی که داشتی بهترین انسان‌های زندگی‌ام را از خودم دور کردم تا نزد تو بیایند و تو تنها نباشی
اما چه شد؟
گفتند: «اوه نگا کن، مقصر واقعی در حال ترک صحنه جرم است!»
آری و باز هم من مقصرم!


دلنوشته منّ | سامیار زاهد کاربر انجمن رمان ٩٨

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: *KhatKhati*، elnaź вαnσσ، !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ! و 5 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا