- عضویت
- 21/9/19
- ارسال ها
- 6,467
- امتیاز واکنش
- 22,969
- امتیاز
- 423
- زمان حضور
- 50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
نویسنده این موضوع
بدرالدین هلالی جَغتائی استرآبادی میانههای سدهٔ نهم در استرآباد به دنیا آمد.
هلالی جغتائی از ترکمنهای جغتائی بودند که به گرگان هجرت کرده بودند.وی در زمان پادشاهی«میرزا حسین بایقرا» میزیست و از تربیت یافتگان وزیر ادب دوست وی علیشیر نوایی بود.
عمدة شعر هلالی را غزل تشکیل میدهد و اغلب غزلهاي هلالی داراي ردیف و ردیفهاي آن زیبا و ابتکاري است و قافیه هاي دور از ذهن نیز در غزلهاي او دیده نمی شود. وزن غزلهاي او نیز اوزان پرکاربرد و خوش آهنگی است که شاعران معروف به کار برده اند. هلالی در سرودن مثنوي نیز دست داشته است و مثنويهاي وي عبارتند از: شاه و درویش، صفات العاشقین و لیلی و مجنون که به غیر از لیلی و مجنون که در دست نیست دو مثنوي دیگر در دیوان وي موجود است.
هلالی دارای مذهب تشیع بود ، اما در مذهب خود متعصب نبوده و در آثارش گاه از خلفای راشدین نام برده است اما امیر عبیدالله خان ازبک او را به جهت کینهٔ شخصی به تشیع متهم کرد و در سال ۹۳۶ هجری قمری به قتل رسانید.
غزل شماره 1
مه من، بجلوه گاهی که ترا شنودم آنجا
هلالی جغتائی از ترکمنهای جغتائی بودند که به گرگان هجرت کرده بودند.وی در زمان پادشاهی«میرزا حسین بایقرا» میزیست و از تربیت یافتگان وزیر ادب دوست وی علیشیر نوایی بود.
عمدة شعر هلالی را غزل تشکیل میدهد و اغلب غزلهاي هلالی داراي ردیف و ردیفهاي آن زیبا و ابتکاري است و قافیه هاي دور از ذهن نیز در غزلهاي او دیده نمی شود. وزن غزلهاي او نیز اوزان پرکاربرد و خوش آهنگی است که شاعران معروف به کار برده اند. هلالی در سرودن مثنوي نیز دست داشته است و مثنويهاي وي عبارتند از: شاه و درویش، صفات العاشقین و لیلی و مجنون که به غیر از لیلی و مجنون که در دست نیست دو مثنوي دیگر در دیوان وي موجود است.
هلالی دارای مذهب تشیع بود ، اما در مذهب خود متعصب نبوده و در آثارش گاه از خلفای راشدین نام برده است اما امیر عبیدالله خان ازبک او را به جهت کینهٔ شخصی به تشیع متهم کرد و در سال ۹۳۶ هجری قمری به قتل رسانید.
غزل شماره 1
مه من، بجلوه گاهی که ترا شنودم آنجا
جگرم ز غصه خون شد، که چرا نبودم آنجا
گه سجده خاک راهت بسرشک می کنم گل
غرض آنکه دیر ماند اثر سجودم آنجا
من و خاک آستانت، که همیشه سرخ رویم
بهمین قدر که روزی رخ زرد سودم آنجا
بطواف کویت آیم، همه شب، بیاد روزی
که نیازمندی خود بتو می نمودم آنجا
پس ازین جفای خوبان ز کسی وفا نجویم
که دگر کسی نمانده که نیازمودم آنجا
بسر رهش، هلالی، ز هلاک من کرا غم؟
چو تفاوتی ندارد عدم و وجودم آنجا
اشعار هلالی جغتایی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com