
- عضویت
- 26/7/18
- ارسال ها
- 693
- امتیاز واکنش
- 17,013
- امتیاز
- 303
- محل سکونت
- Golestan
- زمان حضور
- 100 روز 13 ساعت 16 دقیقه

نویسنده این موضوع
فرهاد چهارم (اشک چهاردهم) چهاردهمین شاه ایران از خاندان اشکانی است. پدر وی ارد دوم از سلطنت کنارهگیری کرد و مقام شاهی را به او واگذار کرد. فرهاد چهارم همین که به تـ*ـخت نشست برادران خود را نابود کرد. پدر وی که هنوز در قید حیات بود او را مورد سرزنش قرار داد و فرهاد او را نیز به قتل رسانید.
فرهاد به قدری با نجبا سختی میکرد که بعضی از آنها جلای وطن کردند و مُنِزس – یکی از سردارن نامی او – نزد مارک آنتوان که یکی از سه زمامدار حکومت سه نفره روم و والی مصر بود رفته و به او گفت که حاضر است وی را برای نبرد با ایران جهت گرفتن انتقام شکست کراسوس یاری دهد و او را برای حمله به ایران تحـریـ*ک نمود. فرهاد وقتی که خبر را شنید سردار مزبور را به دربار خویش فراخواند و از او عمیقاً دلجویی کرد. آنتوان توسط او از فرهاد خواهش کرد که پرچمهای رومی و اسرایی را در زمان پدر او ارد دوم به دست ایرانیان اسیر شده بودند را به رومیان بازگرداند. ولی این ظاهر کار بود و در خفا آنتوان خود را برای نبرد آماده میکرد. وقتی که تجهیزات او کامل شد با لژیونهایی که عدهٔ نفراتشان به صدهزار میرسید راهی ایران شد و پادشاه ارمنستان آرتاوارد(Artavardes) ششهزار پیاده و همان قدر سوار به او داد . آنتوان میخواست از طرف فرات وارد خاک ایران شود ولی چون همهٔ راهها را توسط پارتیان بسته یافت به طرف ارمنستان رفت. پادشاه ارمنستان به او گفت که تمام قشون ایران در نواحی فرات است و بنابراین به سهولت میتواند به آذربایجان حمله بـرده پایتخت آن را که پْرَاَسْپا نام داشت تسخیر کند.
او به طرف این شهر روانه شد و چون به آنجا رسید دید که شهر محکم است و ساخلوی کافی دارد. این بود که منتظر ورود بار و بنهٔ قشون و ادوات محاصره گردید. به زودی پارتیها با اسلوب جنگی خودشان بنای تعـ*رض نسبت به رومیها گذارده و دههزار نفر از آنها را کشتند. متعاقب این حمله قشون اَرتاواردِس نیز از پارتیها شکست فاحشی خورد و کار آنتوان سخت گردید.
در این بین اشکانیان از فرصت استفاده کرده و به ساز و برگ نظامیان رومی دست یافته و غنایم زیادی برگرفتند. زمامدار رومی چاره را منحصراً در این دید که عقبنشینی کند و راههای کوهستانی را پیش گرفت تا از سواره نظام اشکانی در امان باشد. راه کوهستانی دو روز بیش نبود و روز سوم همین که وارد جلگه شد پارتیها که در کمین آنان بودند پدیدار شده و بنای تعـ*رض را گذاشتند. سپس در مدت ۱۹ روز که او در خاک ایران بود هشت هزار نفر دیگر از رومیها کشته شدند و پس از عبور از ارس اگر چه پارتیها دیگر او را تعقیب نکردند ولیکن از سرمای زمستان و فقدان آذوقه و مشقات راه هشت هزار رومی دیگر نیز مردند و باقی قشون روم خسته و فلاکتزده جان بدر بردند. خط عقبنشینی رومیها از کنارهٔ شرقی دریاچه ارومیه و محلهایی بوده که در حوالی تبریز امروزی واقع است.
پلوتارک نوشته که آنتوان در این سفر وقتی که مشقات و صدمات عقب نشینی را میدید همواره میگفت : “آی ده هزار نفر” و منظورش آن ده هزار نفر یونانی بود که در زمان اردشیر دوم بعد از کشته شدن کورش کوچک از کوناکسا عقب نشینی کرده، تمام این صدمات را متحمل شدند.
تمجید آنتوان از یونانیهای مذکور بجاست، ولیکن اگر تفاوت اوضاع این زمان و زمان اردشیر دوم را در نظر آریم رنج و محن رومیها به مراتب بیشتر بوده، چه در آن زمان از کوناکسا تا طرابوزان متعرض ده هزار نفر یونانی مذکور نشد و در این جنگ، هشتاد هزار نفر رومی وقتی که از ایران خارج میشدند شکر میکردند که از دست تیر اندازان ایرانی برستند.
آنتوان برای گرفتن انتقام از ایرانیان بیدرنگ سپاهی گرد آورد و به ارمنستان تاخت. وی ارمنستان را تصرف کرد و سپس به مصر که مقر فرمانروایی او بود بازگشت. وی در سال ۳۳ پیش از میلاد به سوی رود ارس بازگشت و با فرمانروای ماد پیمانی بست. در پی این پیمان بخشهایی از ارمنستان به همراه شماری از سپاهیان رومی به فرمانروای ماد واگذار شد. در این هنگام در روم نبرد سیـاس*ـی برای قدرت بین مارک آنتوان و رقیبش آگوستوس بالا گرفت. فرهاد چهارم از این پیشآمد استفاده کرده و برای بازپسگیری سرزمینهای از دست رفته با سپاهی راهی ماد شد. در نبردی که بین او و فرمانروای ماد درگرفت فرمانروای ماد شکست خورد و به اسارت در آمد. فرهاد سپس به ارمنستان رفت و آن دیار را از وجود نیروهای رومی پاک کرد و پس از آن آن دسته از سپاهیان رومی که زیر فرمان ستاسیانوس افسر رومی بودند را به کلی نابود کرد. مارک آنتوان که عرصه را چنان تنگ دید با دادن تلفات سنگین ارمنستان را رها کرده و بازگشت
فرهاد به قدری با نجبا سختی میکرد که بعضی از آنها جلای وطن کردند و مُنِزس – یکی از سردارن نامی او – نزد مارک آنتوان که یکی از سه زمامدار حکومت سه نفره روم و والی مصر بود رفته و به او گفت که حاضر است وی را برای نبرد با ایران جهت گرفتن انتقام شکست کراسوس یاری دهد و او را برای حمله به ایران تحـریـ*ک نمود. فرهاد وقتی که خبر را شنید سردار مزبور را به دربار خویش فراخواند و از او عمیقاً دلجویی کرد. آنتوان توسط او از فرهاد خواهش کرد که پرچمهای رومی و اسرایی را در زمان پدر او ارد دوم به دست ایرانیان اسیر شده بودند را به رومیان بازگرداند. ولی این ظاهر کار بود و در خفا آنتوان خود را برای نبرد آماده میکرد. وقتی که تجهیزات او کامل شد با لژیونهایی که عدهٔ نفراتشان به صدهزار میرسید راهی ایران شد و پادشاه ارمنستان آرتاوارد(Artavardes) ششهزار پیاده و همان قدر سوار به او داد . آنتوان میخواست از طرف فرات وارد خاک ایران شود ولی چون همهٔ راهها را توسط پارتیان بسته یافت به طرف ارمنستان رفت. پادشاه ارمنستان به او گفت که تمام قشون ایران در نواحی فرات است و بنابراین به سهولت میتواند به آذربایجان حمله بـرده پایتخت آن را که پْرَاَسْپا نام داشت تسخیر کند.
او به طرف این شهر روانه شد و چون به آنجا رسید دید که شهر محکم است و ساخلوی کافی دارد. این بود که منتظر ورود بار و بنهٔ قشون و ادوات محاصره گردید. به زودی پارتیها با اسلوب جنگی خودشان بنای تعـ*رض نسبت به رومیها گذارده و دههزار نفر از آنها را کشتند. متعاقب این حمله قشون اَرتاواردِس نیز از پارتیها شکست فاحشی خورد و کار آنتوان سخت گردید.
در این بین اشکانیان از فرصت استفاده کرده و به ساز و برگ نظامیان رومی دست یافته و غنایم زیادی برگرفتند. زمامدار رومی چاره را منحصراً در این دید که عقبنشینی کند و راههای کوهستانی را پیش گرفت تا از سواره نظام اشکانی در امان باشد. راه کوهستانی دو روز بیش نبود و روز سوم همین که وارد جلگه شد پارتیها که در کمین آنان بودند پدیدار شده و بنای تعـ*رض را گذاشتند. سپس در مدت ۱۹ روز که او در خاک ایران بود هشت هزار نفر دیگر از رومیها کشته شدند و پس از عبور از ارس اگر چه پارتیها دیگر او را تعقیب نکردند ولیکن از سرمای زمستان و فقدان آذوقه و مشقات راه هشت هزار رومی دیگر نیز مردند و باقی قشون روم خسته و فلاکتزده جان بدر بردند. خط عقبنشینی رومیها از کنارهٔ شرقی دریاچه ارومیه و محلهایی بوده که در حوالی تبریز امروزی واقع است.
پلوتارک نوشته که آنتوان در این سفر وقتی که مشقات و صدمات عقب نشینی را میدید همواره میگفت : “آی ده هزار نفر” و منظورش آن ده هزار نفر یونانی بود که در زمان اردشیر دوم بعد از کشته شدن کورش کوچک از کوناکسا عقب نشینی کرده، تمام این صدمات را متحمل شدند.
تمجید آنتوان از یونانیهای مذکور بجاست، ولیکن اگر تفاوت اوضاع این زمان و زمان اردشیر دوم را در نظر آریم رنج و محن رومیها به مراتب بیشتر بوده، چه در آن زمان از کوناکسا تا طرابوزان متعرض ده هزار نفر یونانی مذکور نشد و در این جنگ، هشتاد هزار نفر رومی وقتی که از ایران خارج میشدند شکر میکردند که از دست تیر اندازان ایرانی برستند.
آنتوان برای گرفتن انتقام از ایرانیان بیدرنگ سپاهی گرد آورد و به ارمنستان تاخت. وی ارمنستان را تصرف کرد و سپس به مصر که مقر فرمانروایی او بود بازگشت. وی در سال ۳۳ پیش از میلاد به سوی رود ارس بازگشت و با فرمانروای ماد پیمانی بست. در پی این پیمان بخشهایی از ارمنستان به همراه شماری از سپاهیان رومی به فرمانروای ماد واگذار شد. در این هنگام در روم نبرد سیـاس*ـی برای قدرت بین مارک آنتوان و رقیبش آگوستوس بالا گرفت. فرهاد چهارم از این پیشآمد استفاده کرده و برای بازپسگیری سرزمینهای از دست رفته با سپاهی راهی ماد شد. در نبردی که بین او و فرمانروای ماد درگرفت فرمانروای ماد شکست خورد و به اسارت در آمد. فرهاد سپس به ارمنستان رفت و آن دیار را از وجود نیروهای رومی پاک کرد و پس از آن آن دسته از سپاهیان رومی که زیر فرمان ستاسیانوس افسر رومی بودند را به کلی نابود کرد. مارک آنتوان که عرصه را چنان تنگ دید با دادن تلفات سنگین ارمنستان را رها کرده و بازگشت
فرهاد چهارم

رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
