- عضویت
- 30/8/19
- ارسال ها
- 311
- امتیاز واکنش
- 7,680
- امتیاز
- 263
- سن
- 22
- زمان حضور
- 6 روز 8 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
***
بند کفشم رو محکم میبندم. با عجله سر خیابون میرم و پشت چراغ قرمز عابرها، میایستم.
خیابون خیلی شلوغه. هوای سئول بعد از این سه سال هم تغییری نکرده، ولی هوای دلم چرا...
یونیفرم مدرسهام سایزش یکم بزرگتر و موهامم بلندتر شده! تازگیها به همه نگاه...
بند کفشم رو محکم میبندم. با عجله سر خیابون میرم و پشت چراغ قرمز عابرها، میایستم.
خیابون خیلی شلوغه. هوای سئول بعد از این سه سال هم تغییری نکرده، ولی هوای دلم چرا...
یونیفرم مدرسهام سایزش یکم بزرگتر و موهامم بلندتر شده! تازگیها به همه نگاه...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
داستان کوتاه نگاه من | Fatemeh14 کاربر انجمن رمان ٩٨
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: