خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

mahaflaki

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
693
امتیاز واکنش
17,003
امتیاز
303
محل سکونت
Golestan
زمان حضور
100 روز 9 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
عیلام /ئیلام یا به صورت جدیدتر ایلام نام یک تمدن در منطقه‌ای است که بخش بزرگی در جنوب غربی فلات ایران را در پایان هزاره سوم قبل از میلاد در بر می‌گرفت و در دورهٔ هخامنشیان به منطقه جغرافیایی سوزیانا شوش تقلیل یافت. ایلامیان کشورشان را «هَلتَمتی» (Ha(l)tamti/Hatamti) به‌معنی «سرزمین خدا» می‌خواندند، اکدیان بدان «اِلامتو» (Elamtu) می‌گفتند وسومریان آن را با اندیشه نگاشت NIM به معنای «بالا و مرتفع» می‌نوشتند.
در ۲۷۰۰ پیش از میلاد، نخستین شاهنشاهی ایلامی در شوش (در جنوب غربی ایران) تشکیل شد.

سفالینه‌های نقاشی شده متعلق به حدود ۳٬۵۰۰ پیش از میلاد در شوش واقع در ایلام بیانگر دوره‌ای پیشرفته از طرح‌های هندسی، ایجاد سبک خاص از انسان و شکل‌هایی از جانوران در آن‌ها می‌باشد.

در حدود ۲٬۷۰۰ پیش از میلاد پادشاهی ایلام به پایتختی شوش تشکیل گردید. همچنین در حدود ۲٬۰۹۴ تا ۲٬۰۴۷ پیش از میلاد شولگی پادشاه دوم سلسله سوم اور تسخیر گردید و بعداً در سال ۲٬۰۰۴ پیش از میلاد سلسله سوم اور توسط ایلام واژگون می‌شود.

در سال ۶۳۹ پیش از میلاد آشوربانیپال شاه آشور، ایلام را شکست داد و شوش را غارت کرد. پس از این جنگ، ایلام هرگز به عنوان یک قدرت مستقل ظاهر نگردید.

ایلامیان از آغاز دوره پیش‌ایلامی تا پایان دوره ایلام نو، حدود ۲۶۶۱ سال در جنوب غربی ایران زندگی و حکومت می‌کردند.اصالت لر های امروزی ممکن است به عیلامیان و کاسیت‌ها برسد.


تمدن ایلام

 
  • تشکر
Reactions: Anya

mahaflaki

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
693
امتیاز واکنش
17,003
امتیاز
303
محل سکونت
Golestan
زمان حضور
100 روز 9 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
تمدن عیلام یکی از قدیمی‌ترین و نخستین تمدن‌های جهان است.ایلامیان نه آریایی بودند و نه سامی. برخی از پژوهشگران ایلامیان را با دراویدیان هند هم‌خانواده می‌دانند.عیلام ، نیرومندترین و دیرپاترین تمدن فلات ایرانپیش از ورود آریاییها بوده و تاریخ پیچیده ای دارد.از آغاز و چگونگی برپایی حکومت و نیز پیدایش تاریخ در عیلام، اطلاعی دقیقی نداریم.


در دوران قدیم عیلام به مملکتی گفته میشد که از این ولایات ترکیب یافته بود:خوزستان-لرستان-پشتکوه و کوه های بختیاری.عیلام چند شهر مهم داشت که شوش مهمترین شهر عیلام و اینطور که معلوم شده از قدیمی ترین شهر های جهان بوده.همچنین شهرهای ماداکتو,اهوازو خالدالو که گمان میرود در جای خرم اباد امروزی بنا شده بودد.نظام حکومت عیلامی ها پادشاهی بود و سلاطین عیلامی دو پایتخت یا مرکز حکومت در شوش وآنشان داشتند.شوش تقریبا در حدود همین شهرشوش کنونی در خوزستان واقع شده وانشان در(پرسیس) یا پارس(فارس کنونی)حکومت میکردند به شمار می آمدند.عیلامی ها مملکت خود را (انزان سوسونکا)مینامیدند.کلمه عیلام به معنی کوهستان بود و اطلاق به آن محلی میشد که کوهستان بود.پیش از آمدن ایلامیها ، جلگه های شمال خلیج فارس از جمله قدیمیترین نواحی متمدن تاریخ جهان بوده و ناحیه شوش از حدود ۴۰۰۰ سال ق.م. محل سکونت بوده و زیر فرمان پادشاهان آکد(تمدنی در شمال بابل) قرار داشت. هنگامی که نخستین عیلامی ها به این ناحیه وارد شدند ضمن سکونت، زیر فرمان پادشاهی سومری اور قرار گرفتند. عیلامیان ، بسیاری از ویژگیهای تمدن سومر از جمله یاد گرفتن خط میخی و جایگزین کردن آن به جای خط تصویری خود دریافتند.عیلامی ها قوم سلحشوری بودند و رقیب اصلی آن ها آشوریان که بر بین النهرین(عراق کنونی) حکومت میکردند به شمار می آمدند..آنچه که ازآاثار باقی مانده نشان میدهد که عیلامی ها از نخستین اقوامی بودن که دارای مدارک مکتوبی بوده اند و کارهای اداری را با دستور العمل های مکتوب انجام میداده اند.ایلامیان هرگز زیر دولت نبودند. ولی در سال ۲۲۸۰ پیش از میلاد ایلامیان که در اوج قدرت خود بودند، اور پایتخت سومریان را اشغال و غارت و خدای ویژه آن را به اسارت بردند. سومر مستعمره و خراج گذار ایلام شد و در پایان در ۲۱۱۵ ق. م در دوره فرمانروایی ریم سین دولت مشترک سومری – اکدی را به طرزی نابود کردند که ملت سومر هیچگاه نتوانست از خرابه‌های تاریخ سر برآورد.


تمدن ایلام

 
  • تشکر
Reactions: Anya

mahaflaki

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
693
امتیاز واکنش
17,003
امتیاز
303
محل سکونت
Golestan
زمان حضور
100 روز 9 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
راجع به مردمان بومی این مملکت عقیده بر این است که بومیهای این مملکت حبشی بودند.ولی طی قرون زیاد مردمان زیادی به این مملکت آمدند و ساکن شدند که در ابتدا سومری ها بودند که به این مملکت آمدند.سومری ها قبل از اینکه به این مملکت بیایند در اطراف شط العرب وراس خلیج فارس ساکن بودند.بعد از سومری ها سامی ها آمدند.مذهب مردم عیلام به درستى روشن نیست . این که عیلامى ها از نظر معتقدات مانند مذهب سومرى ها جهان را پر از ارواح و اشکال مى دانستند و بر این باور بودند که ارواح در مکان تاریک جنگل سکنى دارند و رب النوع آنها شوشیناک (شوشینک) نام داشت.ولی پرستش شوشیانیک را فقط پادشاهان وپیشوایان مذهبی میتوانستند انجام دهند.بعد از شوشیناک آنها به شش رب النوع وپس از آن به گروهی از ارواح معتقد بودند.آنها مجسمه خدایان را می ساختند بنابراین مذهب آنها شرک و بت پرستی بوده است.پیشوایان مذهبی هم قدرت بسیار داشتند و چنین به نظر میرسد که آداب مذهبی مردم عیلام مانند آداب مذهبی مردم بابل شباهت داشته است


تمدن ایلام

 
  • تشکر
Reactions: Anya

mahaflaki

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
693
امتیاز واکنش
17,003
امتیاز
303
محل سکونت
Golestan
زمان حضور
100 روز 9 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع


در مورد زبان مردم عیلام اینطور که گفته شده قدیمی ترین آن زبان انزانی است که دریک دوره متروک شد.بعد از آن زبان سومری و زبان سامی رواج یافت.اماپس از دوره ایی دوباره زبان انزانی زنده و مورد استفاده قرار گرفت.ازاین میتوان فهمید که زبان انزانی در بین مردم معمول بوده.زبان انزانی به عقیده پرشیل این است که زبان انزانی به زبان های اورال والتایی نزدیک بوده.این زبان در ایران دوره هخامنشی جایگاه ممتازی داشت. آخرین اثر مکتوب زبان ایلامی به سالهای حکومت اسکندر مقدونی بر ایران برمیگردد. زبان ایلامی در سال ۱۸۹۰ رمزگشایی شد.خط عیلامیها میخی است که عیلامیها آنرا از سومری ها دریافت کردند.این خظ بعدها با خطوط دیگرازجمله خط بابلی ادغام شد که توسط پادشاهان مختلف انجام گرفت.



تمدن ایلام

 
  • تشکر
Reactions: Anya

mahaflaki

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
693
امتیاز واکنش
17,003
امتیاز
303
محل سکونت
Golestan
زمان حضور
100 روز 9 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
پادشاه آشور به دنبال بهانه ایی برای جنگ با عیلام بود.به همین منظور او فرستاده ایی به عیلام فرستاد و درخواست هایی از پادشاه عیلام کرد که برای پادشاه عیلام قبول آنها مساوی با مرگش بود.یکی از این خواسته ها این بود که پادشاه آشور مجسمه نه نه را که هزارو ششصدوسی وپنج سال در عیلام بوده را درخواست کرد که پادشاه عیلام نمی توانست آنرا قبول کند و تصمیم گرفت که مقاومت کند.در اواسط قرن هفتم قبل از میلاد آشور بانیپال پادشاه مقتدر آشور به قلمرو حکومت عیلامی ها حمله ور شد.آنها هر آنچه که در این شهر با ارزش بود را چپاول کردند و به شهر های خود فرستادند و کارهای وحشناکی انجام دادند و شهر شوش را با خاک یکسان کرد و این پایانی بو برای حکومت دیرینه عیلام.تمدن دیرینه ایلام، پس از هزاران سال مقاومت در برابر اقوام نیرومندی چون سومری‌ها، اَکدی‌ها، بابلی‌ها و آشوری‌ها از دشمن خود آشور شکست خورد و از صفحه روزگار ناپدید گردید. کتیبه آشور بانیپال در باره فتح و نابودی ایلام چنین می‌گوید:

تمام خاک شهر شوشان و شهر ماداکتو و شهرهای دیگر را با توبره به آشور کشیدم، و در مدت یک ماه و یک روز کشور ایلام را با همه پهنای آن، جاروب کردم. من این کشور را از چارپایان و گوسپند، و نیز از نغمه‌های موسیقی بی‌بهره ساختم و به درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم که آن را فرو گیرند.


تمدن ایلام

 
  • تشکر
Reactions: Anya

Anya

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/8/20
ارسال ها
40
امتیاز واکنش
304
امتیاز
133
زمان حضور
2 روز 8 ساعت 38 دقیقه
عنصر اساسی نظام حکومتی ایلام، درهم‌تنیدگی آن با فرهٔ ایزدی بود. به این فره، در تمدن ایلامی کیتِن گفته می‌شد که طلسمی جادویی، فرهٔ ایزدی، قدرت محافظ و همچنین قدرت مجازات‌گر بود. پادشاهان ایلام قدرت خود را بر پایهٔ محافظت جادویی کیتن استوار می‌کردند و خود را در برابر رعیت، کارگزار زمینی کیتن الهی می‌دانستند. کسی که به آن تعدی می‌کرد، زندگی خود را می‌باخت، مطرود می‌شد و می‌بایست بمیرد. البته باید توجه داشت که همهٔ خدایان ایلامی چنین کیتنی داشتند ولی کیتن هومبان لااقل از زمانی که این خدا به سروری خدایان ایلامی رسید، فرهٔ خاص فرمانروا به حساب می‌آمد. کیتنِ ایزد هومبان، مخصوص پاسداری ایزدی از شاه ایلام بود و قلمرو حکومت شاه، قلمرو مشترک او با ایزدان بود. برای نمونه، در سندی قضایی دربارهٔ مجازات، آمده‌است: «او باید وارد آب شود، ایزد [رودخانه] شازی، جمجمهٔ او را در گرداب خود تکه‌تکه کند! دبوس ایزد و شاه بر سر او کوفته شود! از قلمروی ایزد و شاه رانده شود!» در دادگاه‌های حقوقی ایلام نیز شهادت‌دادن با ادای سوگند به شاه و ایزدان انجام می‌شد و اگر کسی شهادت دروغ می‌داد، ولو اینکه تنها به شاه سوگند خورده باشد، کشته می‌شد؛ بنابراین تخطی از تعهدی که سوگند به فرمانروا ضامن آن بود، نه‌تنها باعث مجازات‌های دنیوی می‌شد، بلکه عواقب مذهبی سختی نیز در پی داشت و نشان‌گر این نکته است که در دورهٔ ایلامی، شاهان خود را جانشین و خادم ایزدان بر روی زمین می‌دانستند و هرگونه مخالفت با خود، مخالفت با خدایان تلقی می‌شد و مجازات یکسانی داشت.
بنیان‌گذار دودمان اَپَرتی که در حدود سال ۱۸۵۰ پیش از میلاد تشکیل شده بود، با تأکید بسیاری خود را «شاه» می‌نامید و هرگز خودش را «حاکم» نخواند. اما در لوحی که از سال اول فرمانروایی او به‌دست‌آمده، او خود را «خدا» می‌نامد. این نخستین و تنها باری است که یک فرمانروای ایلامی به مقام خدایی رسیده‌است. والتر هینتس دراین‌باره می‌گوید: «براساس این لوح می‌توان نتیجه گرفت که به قدرت رسیدن اپرت باید یک رویداد بی‌اندازه مهم باشد». البته به‌زودی این «خودخداانگاری» شاه کنار گذاشته شد و شاهان ایلامی خود را خادم و ابزار دست ایزدان می‌دانستند که از حمایت خاص آنان برخوردار بودند و هیچ‌گاه خود را همسنگ ایزدان به‌شمار نمی‌آوردند.
شیوهٔ حکومت ایلامی‌ها تا قبل از سدهٔ دوازدهم پیش از میلاد، حکومتی سه نفره بود. به این صورت که علاوه بر شاه، دو زمام‌دار مقتدر دیگر که مرئوس شاه محسوب می‌شوند، در حکومت بر ایلام سهیم بودند. این دو نفر، برادر و پسر شاه بودند که برادر جوان‌تر شاه نایب‌السلطنه بود و پس از شخص شاه، مقام برتر را داشت و پس از او حاکم شوش بود که می‌بایست پسر شاه باشد. به‌عقیدهٔ دیاکونوف، عنوان یا لقب سلطنتی، از پدر به پسر نمی‌رسید و محتملاً شاهان از میان مقامات عالی‌رتبهٔ پایین‌تر برگزیده و انتخاب می‌شدند؛ به احتمالی، این عالی‌رتبگان معمولاً از نزدیک‌ترین وابستگان شاهان پیشین بوده‌اند. اما والتر هینتس معتقد است که نایب‌السلطنه، پس از درگذشت شاه به‌جای او به تـ*ـخت می‌نشست و پس از جلوس، می‌بایست با بیوهٔ شاه متوفی ازدواج کند و برادر جوان‌ترش نایب‌السلطنه می‌شد. اگر شاه برادر جوان‌تری نداشت، شاهزادهٔ شوش به مقام نایب‌السلطنهٔ ایلام می‌رسید. اما با جلوس شاه جدید، حاکم شوش در منصب خود باقی می‌ماند و فقط در صورت مرگ او، شاه ایلام می‌توانست پسر خود را به‌جای وی بگمارد. اگر شاه پسری نداشت، پسر برادر شاه، شاهزادهٔ شوش می‌شد و اگر او پسر و پسر برادری نداشت، پسر خواهر شاه شاهزادهٔ شوش می‌شد. البته از سدهٔ دوازدهم پیش از میلاد به بعد، شاه ایلام به‌تنهایی و بدون دو مقام دیگر حکومت می‌کرد. باید توجه داشت که به‌ارث بردن شاهی، تابع تبار مادری بود و نه پدری. برای نمونه، در دورهٔ ایلام میانه، شیلهاک-اینشوشیناک با مشاهدهٔ اینکه جانشینی نیازمند تبار شاهی از سوی مادر است و از آنجا که خود محتملاً فرزند ملکه نبود، برای مشروعیت‌بخشی به حکومتش، ابتدا با بیوهٔ برادرش ازدواج کرد و سپس در کتیبه‌هایش فهرست بلندی از نسب‌شناسی شاهان ایلامی یعنی اجداد احتمالی خودش را نگاشت.
فرانسوا والا در دانشنامهٔ ایرانیکا می‌نویسد: «جانشینی بر تـ*ـخت شاهی حق پسر ارشد بود، اما یک عنصر مهم به آن اضافه شده بود: فرزندان حاصل از ازدواج درون‌خانوادگی بر فرزندان حاصل از ازدواج با غریبه‌ها تقدم داشتند. فرزندی که از وصلت پادشاه با یک شاهزاده خانم ایلامی، یعنی غریبه به دنیا می‌آمد مشروع بود ولی فرزندی که از وصلت پادشاه با خواهر خودش به دنیا می‌آمد مشروعیت بالاتری داشت». بنابراین پسر ارشدی که از ازدواج شاه با یک شاهزاده خانم خارج از خانواده به دنیا می‌آمد، می‌بایست تاج و تـ*ـخت را به برادر کوچک‌تری که از ازدواج بعدی با خواهرش زاده می‌شد واگذار کند. پسری که از ازدواج شاه با دخترش به دنیا می‌آمد بالاترین درجهٔ مشروعیت را داشت. برای نمونه، خوتلوتوش اینشوشیناک حاصل ازدواج شوتروک نخونته و دخترش بود.


تمدن ایلام

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا