خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

نگار 1373

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
  
عضویت
8/8/19
ارسال ها
1,681
امتیاز واکنش
15,266
امتیاز
323
محل سکونت
همدان
زمان حضور
62 روز 21 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
موزه گوگنهایم در نیویورک آخرین پروژه عظیم طراحی شده توسط فرانک لوید رایت می باشد که در فاصله سال های ۱۹۴۳ تا زمان گشایش آن به روی عموم یعنی سال ۱۹۵۹ ساخته شد. این پروژه ۶ سال بعد از درگذشت فرانک لوید رایت به بهره برداری رسید و یکی از طولانی ترین کارهای او به لحاظ زمان ساخت می باشد. موزه گوگنهایم قطعا یکی از مشهورترین پروژه های فرانک لوید رایت نیز محسوب می شود.

در این پروژه برخلاف شبکه بندی خطی و مستطیلی شهر منهتن، از فرم منحنی استفاده شده است که فرم مورد علاقه دوستداران هنر و بازدیدکنندگان آثار هنری و همین طور عابران پیاده می باشد.نمای خارجی موزه گوگنهایم یک استوانه سفید رنگ است که با بتن تحکیم شده ساخته شده و به سوی آسمان تاب می خورد. بعلاوه منحنی های دراماتیک بنای موزه در نمای خارجی، از نمای داخل جالب توجه تر نیز به نظر می رسند. در مورد فضای داخلی این موزه، فرانک لوید رایت از تعبیر “فضایی عظیم با یک سطح کف یکپارچه و دنبال دار” استفاده می کند و قطعا کانسپت او در طراحی این بنا موفق عمل کرده است.
زمانی که یک بازدیدکننده وارد این فضا می شود، در ابتدای ورود، با یک آتریوم عظیم مواجه می شود که با ارتفاع حدود ۲۸ متر به یک گنبد شیشه ای بزرگ منتهی می شود. پیرامون فضای این آتریوم، یک رمپ پیوسته در ۶ طبقه بالا پیچ خورده و بالا آمده است که طول آن بیش از ۴۰۰ متر می باشد و استفاده از این رمپ باعث شده است که طبقات با مرز مشخصی تفکیک نشوند و به درون یکدیگر امتداد یابند. بعلاوه این رمپ مسیری را به وجود آورده که بازدیدکننده با حرکت در امتداد آن، آثار هنری نصب شده بر روی دیوار را نیز تماشا می کند، در عین حال که در حال تجربه مسیری رو به آسمان است.
طراحی این موزه به صورت یک رمپ دنباله دار به جای استفاده از طبقات منفک، بعلاوه باعث می شود که بین بازدیدکنندگان در طبقات مختلف تعامل به وجود آمده و بعلاوه طراحی مقطع بنا را نیز به صورت جالب توجهی زیبا کرده است.

اگرچه فضای داخلی این بنا به صورت غیر قابل انکاری سحرانگیز است و اینکه نمای بنا به صورت یک المان یادمانی است، اما این بنا به لحاظ عملکرد خیلی موفق نبوده است. دیوارهای منحنی فضای داخلی به نحوی تعیین شده بودند که آثار نقاشی را با زاویه کمی به عقب نمایش دهند درست مانند نحوه قرار گیری اثر نقاشی روی سه پایه. اما این طرح موفقیت آمیز نبود و کماکان نمایش آثار نقاشی به دلیل انحنای دیوارها بر روی آنها بسیار سخت است و این امر باعث شد که پیش از افتتاح موزه، ۲۱ هنرمند نامه ای امضا کرده و نسبت به نحوه نمایش آثارشان در چنین فضایی اعتراض کنند.

بسیاری از منتقدان نیز نسبت به این بنا بحث هایی را مطرح کردند از جمله اینکه ظاهر این بنا، خود در رقابت با آثار هنری است که قرار است در فضای موزه نمایش داده شوند. نقدی که مدیر موزه، جیمز جانسون سوئینی، آن را بسیار جدی گرفت و نسبت به آن چنین عنوان کرد که ” این بنا شاخص ترین موزه در کشور به لحاظ طراحی معماری فضای داخلی می باشد. اما شغل من این است که مجموعه های شگفت انگیز هنری را به بهترین نحو و در عالی ترین شکل ممکن، در این موزه به نمایش بگذارم.” فرانک لوید رایت نیز با مسئولین شهر منهتن بر سر مسائل سازه ای که آنها مطرح می کردند مشکل داشت. مانند اینکه گنبد شیشه ای باید ابعاد کوچکتری داشته باشد و دوباره طراحی شود تا داخل منحنی های بتنی قرار گیرد و به آنها محاط شود.
در سال ۱۹۹۲ برای این موزه یک بخش الحاقی توسط شرکت معماری Gwathmey Siegel & Associates Architects طراحی شده که خود رایت نیز در زمان ساخت بنا اتودهایی برای آن زده بود. این شرکت معماری اسکچ های اصلی رایت را بررسی کرده و با استفاده از ایده او یک بنای ۱۰ طبقه ساخته شد که جداره های تـ*ـخت داشته و برای نمایش آثار هنری مناسب تر است.

این بنا استوانه‌ای است که در آن رامپی مارپیچی از زمین تا بالا ادامه می‌یابد. فضای خدماتی و بخش اصلی مجموعه (که همان گالری است) با قرار گرفتن در دو حجم استوانه‌ای شکل از هم متمایز شده‌اند که این امر تعادل بصری را ایجاد می‌کند.

طراحی داخلی موزه در بین سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ این بنا تحت مرمت قرار گرفته است. برای این کار یازده لایه رنگ از روی سطح اصلی نمای این موزه برداشته شده که در زیر آن ترک های زیادی در نما به واسطه تغییرات آب و هوایی به وجود آمده بود. این لایه برداری از نمای بنا باعث شد که تحقیقات گسترده ای در جهت انتخاب متریال های مناسب برای بازسازی بنا و نمای خارجی آن، صورت گیرد.

آتریوم مرکزی مخروطی شکل با نور طبیعی اشباع می‌شود. باز شدن آن به سمت بالا حداقل سایه اندازی بر روی رمپ–طبقه را ایجاد می‌کند. این مارپیچ (spiral) بیان دیگری از معماری ارگانیک رایت می‌باشد. فرم اسپیرال مهیج‌تر از مثلث، شش ضلعی و یا دایره که در بسیاری از کارهای اولیه رایت بکار گرفته شده بود چرا که اسپیرال باز شونده به سمت بالا نیروی جاذبه را به چالش می‌کشید.
علیرغم ایده هایی که منتقدان نسبت به این بنا داشتند، هیچ شکی نیست که طراحی رایت برای موزه گوگنهایم، در فضا، آزادی به وجود آورده که منحصر به سبک و سیاق اوست. رایت در حدود ۷۰۰ طرح دستی و ۶ مجموعه از شیت های طراحی برای این کار آماده کرد بود تا تصور خود را به یک بنای مجسمه گونه شگفت انگیز تبدیل کند. کمترین چیزی که در مورد این بنا که به سنترال پارک مشرف است می توان گفت این است که این بنا یکی از زیباترین آثار معماری سبک بین الملل به واسطه سازمان دهی فضایی منحصر به فرد خود، می باشد.

هنگامی که از فرانک لوید رایت پرسیده شد که چرا رامپ را جایگزین کف-طبقه‌های متداول در چندین تراز، کرده‌است او توضیح داد: برای بازدیدکنندگان موزه، وارد شدن به ساختمانی که در آن به وسیله آسانسور به بالاترین نقطه رامپی برسند و به تدریج پیرامون فضایی باز و گسترده پایین بیایند، در حالیکه همواره از حق انتخاب تغییر تراز با آسانسور برخوردار بوده و در انتها، پس از بازدید نمایشگاه، خود را در طبقه همکف نزدیک خروجی بیابند بسیار جذاب تر و دلپذیرتر می‌باشد. اگر چه در بسیاری از موزه‌های متداول، مسیرها و سیرکولاسیون عمومی در طول گالریها برای تماشای آن‌ها و برگشت به نقطه شروع و خروج از بنا تکرار می‌شوند.



سولومون رابرت گوگنهایم که مجذوب ایده رمپ مارپیچی شده بود تا زمان مرگش پیش از اتمام پروژه از آن حمایت کرد. از سال ۱۹۴۳ پس از جستجو در میان معماران اروپایی نظیر لوکوربوزیه، والتر گروپیوس، ریچارد نویترا و… برای طراحی بنایی مناسب برای مجموعه ارزشمند جمع آوری شده توسط گوگنهایم، کار طراحی به این معمار آمریکایی واگذار گردید، تا سال ۱۹۵۶ پروژه با تاخیرات فراوان مواجه شد. سرانجام در سال ۱۹۵۹ شش ماه پس از مرگ رایت، موزه برای بازدید عموم افتتاح گردید.




در بیرون فرم تندیس‌گرا با ظاهری ساده و فاقد هرگونه تزیین بر روی سطوح، الگوی فضایی درون را مشخص می‌کند و چشم‌اندازی متفاوت در بین ساختمان‌های مکعب مستطیل شکل شهر نیویورک ایجاد می‌کرد. شاید بتوان گفت این نقطه آغاز طراحی موزه‌ها با احجام تندیس‌گرا بود که دیگر نه تنها آثار هنری، بلکه ساختمان موزه نیز به جاذبه‌ای برای بازدید تبدیل شد.

فرانک لوید رایت ( ۱۸۶۷ – ۱۹۵۹ ) ، مشهورترین معمار تاریخ آمریکا است. او معمار، طراح داخلی و نویسنده آمریکایی است که بیش از هزار بنا و سازمان طراحی و پانصد ساختمان را کامل کرده‌است.

موزه گوگنهایم توسط انستیتو معماران آمریکا به عنوان یکی از هفده اثر این معمار که می‌بایست به جهت سهم ونقش آن‌ها در پیشبرد فرهنگ آمریکا حفاظت شوند،انتخاب شد. این موزه به عنوان آخرین یادگار از توانایی رایت در خلق کیفیات غیرمنتظره فرم و فضای معماری، دشوارترین کار در طول دوران فعالیت حرفه‌ای وی بود.






شرکت معماری: فرانک لوید رایت
موقعیت بنا: خیابان East Dr، نیویورک، آمریکا
معمار: فرانک لوید رایت
سال ساخت پروژه: ۱۹۵۹


موزه ی گوگنهایم نیویورک

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا